eitaa logo
تأملات طلبگی
1.4هزار دنبال‌کننده
673 عکس
715 ویدیو
20 فایل
⚜️ فَبشِّرْ عِبادِ، الَّذينَ یَسْتمِعونَ الْقَولَ فَیَتَّبعونَ أَحْسنَهُ. (۱۷،۱۸ زمر) 🔊 مطالب دینی، مباحث حوزوی، کلام بزرگان، نقد و تحلیل، علوم انسانی، مسائل سیاسی. ⚖️ نَحْنُ أبْناءُ الدَّلیل نَمیلُ حَیْثُ یَمیلُ. ارتباط با ادمین: @Amirhossein_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🎙در حدیثی دیگر حضرت علی (ع) می فرمایند: تَسَرْبَلْ‏ بِالْحَيَاءِ وَ ادَّرِعِ الْوَفَاءَ وَ احْفَظِ الْإِخَاءَ وَ أَقْلِلْ مُحَادَثَةَ النِّسَاءِ يَكْمُلْ لَكَ السَّنَاءُ. ⚜جامه شرم بپوش و زره وفاداری به تن کن و برادری را نگه دار و با زنان کم سخن گوی تا بلند مرتبگی تو کامل شود. (غرر الحكم و درر الكلم، ص: 321) 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
🎙امام رضا(ع) در حدیثی می فرمایند:«حُرِّمَ النَّظَرُ إِلَى شُعُورِ النِّسَاءِ الْمَحْجُوبَاتِ بِالْأَ
🎙الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : لا بأسَ بالنَّظَرِ إلى رُؤوسِ أهلِ التِّهامَةِ ، و الأعرابِ ، و أهلِ السَّوادِ ، و العُلوجِ ؛ لأنّهُم إذا نُهوا لا يَنتهَونَ و المَجنونَةُ و المَغلوبَةُ على عَقلِها ، و لا بأسَ بالنَّظَرِ إلى شَعرِها و جَسَدِها ما لَم يَتَعمَّدْ ذلكَ. ⚜امام صادق عليه السلام : نگاه كردن به موهاى زنان تهامه و باديه نشينان و روستاييان و كافران اشكالى ندارد؛ چون اينان اگر نهى شوند(از حجاب) دست نمى كشند(از بی حجابی). و نگاه كردن به مو و بدن زن ديوانه و زن كم عقل، در صورتى كه عمدى نباشد، مانعى ندارد. ⁉️آیا تعلیل روایت قابل تطبیق بر بی حجابی عده ای از بانوان فی زماننا هذا هست؟ ⁉️در روایت قبل از امام رضا علیه السلام نگاه به موی زن تهییج آور ذکر شده بود و موجب مفسده و حرمت، آیا این تهییج در فروع این روایات(تهامه، اعراب، کفار) وجود ندارد؟ چگونه بین دو روایت می توان جمع کرد؟! 👇👇 @Taammolate_talabegi
🎙یا حماد هکذا صلّ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ الله عليه السلام يَوْماً: «يَا حَمَّادُ تُحْسِنُ أَنْ تُصَلِّيَ» قَالَ: فَقُلْتُ يَا سَيِّدِي أَنَا أَحْفَظُ كِتَابَ حَرِيزٍ فِي الصَّلَاةِ. فَقَالَ: «لَا عَلَيْكَ يَا حَمَّادُ، قُمْ فَصَلِّ». قَالَ: فَقُمْتُ بَيْنَ يَدَيْهِ مُتَوَجِّهاً إِلَى الْقِبْلَةِ فَاسْتَفْتَحْتُ الصَّلَاةَ فَرَكَعْتُ وَ سَجَدْتُ. فَقَالَ: «يَا حَمَّادُ لَا تُحْسِنُ أَنْ تُصَلِّيَ مَا أَقْبَحَ بِالرَّجُلِ مِنْكُمْ يَأْتِي عَلَيْهِ سِتُّونَ سَنَةً أَوْ سَبْعُونَ سَنَةً فَلَا يُقِيمُ صَلَاةً وَاحِدَةً بِحُدُودِهَا تَامَّةً». قَالَ حَمَّادٌ: فَأَصَابَنِي فِي نَفْسِي الذُّلُّ فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ فَعَلِّمْنِي الصَّلَاةَ فَقَامَ أَبُو عَبْدِ الله عليه السلام مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ مُنْتَصِباً فَأَرْسَلَ يَدَيْهِ جَمِيعاً عَلَى فَخِذَيْهِ قَدْ ضَمَّ أَصَابِعَهُ وَ قَرَّبَ بَيْنَ قَدَمَيْهِ حَتَّى كَانَ بَيْنَهُمَا قَدْرُ ثَلَاثِ أَصَابِعَ مُنْفَرِجَاتٍ وَ اسْتَقْبَلَ بِأَصَابِعِ رِجْلَيْهِ جَمِيعاً الْقِبْلَةَ لَمْ يُحَرِّفْهُمَا عَنِ الْقِبْلَةِ وَ قَالَ بِخُشُوعٍ «الله أَكْبَرُ» ثُمَّ قَرَأَ الْحَمْدَ بِتَرْتِيلٍ، وَ قُلْ هُوَ الله أَحَدٌ ثُمَّ صَبَرَ هُنَيَّةً بِقَدْرِ مَا يَتَنَفَّسُ وَ هُوَ قَائِمٌ ثُمَّ رَفَعَ يَدَيْهِ حِيَالَ وَجْهِهِ وَ قَالَ «الله أَكْبَرُ» وَ هُوَ قَائِمٌ ثُمَّ رَكَعَ وَ مَلَأَ كَفَّيْهِ مِنْ رُكْبَتَيْهِ مُنْفَرِجَاتٍ وَ رَدَّ رُكْبَتَيْهِ إِلَى خَلْفِهِ حَتَّى اسْتَوَى ظَهْرُهُ حَتَّى لَوْ صُبَّ عَلَيْهِ قَطْرَةٌ مِنْ مَاءٍ أَوْ دُهْنٍ لَمْ تَزُلْ لِاسْتِوَاءِ ظَهْرِهِ وَ مَدَّ عُنُقَهُ وَ غَمَّضَ عَيْنَيْهِ ثُمَّ سَبَّحَ ثَلَاثاً بِتَرْتِيلٍ فَقَالَ «سُبْحَانَ رَبِّيَ الْعَظِيمِ وَ بِحَمْدِهِ» ثُمَّ اسْتَوَى قَائِماً فَلَمَّا اسْتَمْكَنَ مِنَ الْقِيَامِ قَالَ «سَمِعَ الله لِمَنْ حَمِدَهُ» ثُمَّ كَبَّرَ وَ هُوَ قَائِمٌ وَ رَفَعَ يَدَيْهِ حِيَالَ وَجْهِهِ ثُمَّ سَجَدَ وَ بَسَطَ كَفَّيْهِ مَضْمُومَتَيِ الْأَصَابِعِ بَيْنَ يَدَيْ رُكْبَتَيْهِ حِيَالَ وَجْهِهِ فَقَالَ«سُبْحَانَ رَبِّيَ الْأَعْلَى وَ بِحَمْدِهِ» ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ لَمْ يَضَعْ شَيْئاً مِنْ جَسَدِهِ عَلَى شَيْ‏ءٍ مِنْهُ وَ سَجَدَ عَلَى ثَمَانِيَةِ أَعْظُمٍ الْكَفَّيْنِ وَ الرُّكْبَتَيْنِ وَ أَنَامِلِ إِبْهَامَيِ الرِّجْلَيْنِ وَ الْجَبْهَةِ وَ الْأَنْفِ وَ قَالَ سَبْعَةٌ مِنْهَا فَرْضٌ يُسْجَدُ عَلَيْهَا وَ هِيَ الَّتِي ذَكَرَهَا الله فِي کِتَابِهِ فَقَالَ «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِله فَلا تَدْعُوا مَعَ اللهِ أَحَداً» وَ هِيَ الْجَبْهَةُ وَ الْكَفَّانِ وَ الرُّكْبَتَانِ وَ الْإِبْهَامَانِ وَ وَضْعُ الْأَنْفِ عَلَى الْأَرْضِ سُنَّةٌ؛ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ السُّجُودِ فَلَمَّا اسْتَوَى جَالِساً قَالَ «الله أَكْبَرُ» ثُمَّ قَعَدَ عَلَى فَخِذِهِ الْأَيْسَرِ وَ قَدْ وَضَعَ ظَاهِرَ قَدَمِهِ الْأَيْمَنِ عَلَى بَطْنِ قَدَمِهِ الْأَيْسَرِ وَ قَالَ «أَسْتَغْفِرُ الله رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ» ثُمَّ كَبَّرَ وَ هُوَ جَالِسٌ وَ سَجَدَ السَّجْدَةَ الثَّانِيَةَ وَ قَالَ كَمَا قَالَ فِي الْأُولَى وَ لَمْ يَضَعْ شَيْئاً مِنْ بَدَنِهِ عَلَى شَيْ‏ءٍ مِنْهُ فِي رُكُوعٍ وَ لَا سُجُودٍ وَ كَانَ مُجَّنِّحاً وَ لَمْ يَضَعْ ذِرَاعَيْهِ عَلَى الْأَرْضِ فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ عَلَى هَذَا وَ يَدَاهُ مَضْمُومَتَا الْأَصَابِعِ وَ هُوَ جَالِسٌ فِي التَّشَهُّدِ فَلَمَّا فَرَغَ مِنَ التَّشَهُّدِ سَلَّمَ فَقَالَ: « يَا حَمَّادُ هَكَذَا صَلِّ». 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️نقد مستند نامه عمر بن خطاب به معاویه-بخش اول ✍️مهدی مسائلی 🔹دلبستگی به روضه‌های عاشورایی گاهی موجب می‌شود نقد آنها دشوار باشد ولی این موضوع درباره روضه‌های فاطمیه بسیار دشوارتر است. چون خیلی‌ها فکر می‌کنند شما با نقد این روضه‌ها علیه شیعه موضع‌گرفته‌ای و عقاید تشیع را انکار می‌کنی یا به دشمنی با حضرت زهرا (س) می‌پردازی. این موضوع موجب محافظه‌کاری شدید علما در نقد و ارزیابی علمی و تاریخی گزارش‌های فاطمیه شده است و بیش از آن‌که در اینجا واقع‌بینی حاکم باشد، احساس و تعصب مذهبی غالب است. 🔹۱. بررسی منبع و سند نامه متن نامه عمر بن خطاب به معاویه را اولین بار علامه مجلسی در بحارالانوار منتشر کرده است. وی در ابتدای نقل این نامه می‌گوید که این گزارش را از شخص فاضلی در مکه شنیده، اما اشاره‌ای به نام آن شخص نمی‌کند. او پس از ذکر این گزارش و نامه طولانی می‌گوید: «به غیر از این سند، هیچ سند دیگری برای این روایت نیافتم و در متن آن غرایبی وجود دارد» 🔹فاضل مجهول‌الهویه‌ای که این روایت را برای مرحوم مجلسی نقل کرده است، مدعی شده که این روایت را در جلد دوم کتاب دلائل الامامه وجود دیده است؛ جلد دومی که مفقود است و علامه مجلسی نیز به آن دسترسی نداشته است. جالب این‌که این جلد دوم مفقود شده زمینه‌ای را فراهم کرده است تا روایاتی این‌چنین را به آن مستند کنند و منبعی غیرقابل دسترس را برای بعضی فراهم کند. 🔹البته ناقل ناشناخته این حدیث برای مجلسی را نمی‌توان جاعل این روایت دانست، چون نویسنده کتاب الصراط المستقيم در نیمه قرن نهم گزارش مختصری از آن را در کتابش می‌آورد و به مضمون آن اشاره‌ای دارد. (الصراط المستقيم إلى مستحقي التقديم، ج‏3، ص 26) در نقل بحارالانوار برای این گزارش، سندی ذکر شده است که به خاطر وجود تعدادی از راویان کذاب و غالی و ناشناخته، ضعیف و نامعتبر است و نویسنده الصراط المستقيم نیز بهتر دیده که آنها را به صورت کامل نقل نکند. پس در مجموع این روایت نه منبع مشخصی دارد و نه سند معتبری. ادامه دارد... 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
✍️تاملی بر روایت طلاق عایشه بدست حضرت علی (1) ♦️17 رمضان مصادف است با روز درگذشت عایشه. شیعیانی هست
♦️نظر مرحوم شیخ محمد آصف محسنی در مورد روایت طلاق عایشه بدست امام علی 🔹زوجیت مانند ریاست و وکالت است و همه آنها اعتبار عُقَلائی هستند که به وسیله مرگ ، باطل می‌شوند . پس طلاق بعد از مرگ شوهر هیچ معنایی ندارد . و احتمال اینکه این طلاق از خصائص اهل بیت باشد همانطور که مولف ( علامه مجلسی ) نقل کرده ، ضعیف است. و بدین خاطر ضعیف است روایات غیرمعتبری که در آنها به طلاق برخی از همسران پیامبر بعد از وفاتش اشاره شده است. و توجیحات آن در برخی روایات غیرمعتبره آمده است و ما مامور نشدیم که کلام را بر محامل بعیده حمل کنیم. بلکه روایات را بر همان ( تاویل صحیحی ) که وارد شده است حمل می نماییم. ♦️مشرعة بحار الأنوار ج2 ص186 https://lib.eshia.ir/11772/2/186/%D9%81%D9%84%D8%A7_%D9%85%D8%B9%D9%86%D9%89_%D9%84%D9%84%D8%B7%D9%84%D8%A7%D9%82_%D8%A8%D8%B9%D8%AF_%D9%85%D9%88%D8%AA_%D8%A7%D9%84%D8%B2%D9%88%D8%AC 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
♦️نظر مرحوم شیخ محمد آصف محسنی در مورد روایت طلاق عایشه بدست امام علی 🔹زوجیت مانند ریاست و وکالت اس
♦️آیت الله حسینی قزوینی : 🔹یکی از دوستان از من در رابطه با قضیه طلاق عایشه سؤال کرده بود، نمی‌دانم چه مسئله‌ی است، در بیرون هم چند نفری یکی دو هفته است که از من سوال کردند، که طلاق عایشه توسط حضرت امیر صورت گرفت و یا نگرفت؟ من عرض کردم ما یک سند قطعی و روایت معتبر در این زمینه نیافتیم، 🔹نمی‌گویم نیست، بعضی وقت‌ها است با همه تلاشی که آدم می‌کند، پیدا نمی‌کند. «ابن اعثم کوفی» در کتاب «الفتوح» خودش جلد دوم صفحه 484 یک داستان مفصلی نقل می‌کند. 🔸درس خارج مورخه 980210 http://www.hosseiniqazvini.com/fa/shownews.php?idnews=12070 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
♦️آیت الله حسینی قزوینی : 🔹یکی از دوستان از من در رابطه با قضیه طلاق عایشه سؤال کرده بود، نمی‌دانم
♦️آیت الله حسینی قزوینی : 🔹پرسش: ببخشید! در مورد تیر باران کردن جنازه امام مجتبی روایتی هم داریم؟ 🔹پاسخ: من عرض کردم، خودم هرچه گشتم روایت صحیحی که دلنشین باشد و بتوانیم در یک رسانه مطرح کنیم نیافتم، ما در رسانه که این‌ها را مطرح می‌کنیم مدعی زیاد داریم هزاران نفر از سنی‌ها هستند که می‌پرسند این کجا بود؟ و همچنین از شیعه، الان شیعه‌های ما هم وقتی یک مطلبی نقل می‌کنیم سوال پیچ می‌کنند حاج آقا این کجاست و چه کسی نقل کرده، سندش درست و یا درست نیست؟ 🔹درس خارج مورخه 980210 http://www.hosseiniqazvini.com/fa/shownews.php?idnews=12070 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️حجت الاسلام عالی : وحی الهی بخاطر عطر نزدن و کوتاه نکردن ناخن اهل مکه قطع شده بود 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
♦️آیت الله موسوی زنجانی : حدیث سلسله الذهب سند ندارد!!
♦️اشکالات حدیث شریف سلسله الذهب به ترتیب ذیل است: 🔹اول : سلسله راویان آن حادثه در نیشابور در هیچ منبعی مورد استناد ائمه بعدی نبوده. 🔹دوم : احدی از راویان آن از شیعه ها نیست .و اسحاق ابن راهویه از ارکان حدیث و فقه اهل سنت است و هیچ ایمان و اعتقادی به امام رضا نداشته است . 🔹سوم : هیچ کتابی از کتب اصلی شیعه مانند کافی ، تهذیب ، استبصار و من لایحضر آنرا نقل نکرده اند. 🔹چهارم : روایتی که می گوید ولایت علی حصنی ( پس از قبول حصن بودن لااله الا الله و محمد رسول الله.) مانند این حدیث سلسله الذهب هیچ اشاره به شرطیت نبوت نکرده اند در حالی که پیش از امامت ، نبوت شرط است. و اگر امام رضا فرموده و انا من شروطها چرا نفرمود محمد رسول الله و‌ انا من شروطها؟ 🔹پنجم: در کل نیشابور۲۴ هزار نفر جمعیت نبوده چگونه فقط این تعداد نویسنده داشته ؟. 🔹ششم : ریشه این روایت را ابن عساکر سنی شافعی از امیرالمومنین (ع) نقل کرده و خبری از نیشابور و امام رضا (ع) نیست و بین ابن عساکر و امیرالمومنین چندین قرن فاصله است. و در کنزالعمال خبر۱۷۶۹ هم از ابن عساکر گرفته است. 🔹هفتم : از آن ۲۴۰۰۰ نفر نویسنده آن حدیث که همه شیعه و یا محب اهلبیت بوده اند حتی یک نفرشان آن حدیث را نقل نکرده اند. 🔹هشتم : چرا ناشرین و مدافعین آن حدیث عمدتا صوفی ها هستند؟ 🔹نهم : و مهم هر روایتی که دلالت کند بر بی اعتباری آیات مفصل و مبین تک تک احکام قرآن از اعتبار ساقط است. هیچ حصنی نیست جز عمل به تمام اعمال واجب بر مسلمان در قرآن . در این حدیث باید تکلیف آیاتی که احکامی مثل نماز و روزه و زکات و حج را واجب کرده روشن شود آیا صِرف لااله الاالله گفتن و اعتقاد به ولایت بدون نماز بدون زکات و روزه و حج حصن است ؟ اگر هست پس کل و عملوا الصالحات های قرآن لغو است. 🔹دهم : اطلاق بی در و پیکر این حدیث با تمام آیات تهدید کننده انسان ظالم و متعدی در حق دیگران معارض است. 🔹یازدهم : قطعه های این حدیث از ابوسعید و معاذ در کتب اهل سنت آمده خبر۱۷۷۹ و۱۷۸۰ کنزالعمال. پس این حدیث دارای سند سنی از مجعولات حزب قشیری مغز متفکر صوفیه است. و اگر تاریخ نیشابور آنرا نقل کرده فعلا در دست کسی نیست. اگر به دست آید حجت نیست چون سند شیعی موثق ندارد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
🔸حدیث عنوان بصری 🔹از حضرت استادنا المعظم سوال بفرمایید حدیث عنوان بصری رو (که مورد توصیه اکید مرحو
♦️ارسالی کاربر محترم 🔹احادیث قطعی اسلام . چند روز پیش، در درمانگاه قرآن و عترت قم، یک رخداد «تلخ» اتفاق افتاد. جدای از گفتگوهای افراد در جامعه و گروه‌های مجازی عمومی، گفتگوهای زیادی نیز در چند گروه حوزوی و دانشگاهی (که فقیر نیز در آنها حضور دارم) میان افراد و اعضای گروه‌ها که غالباً از «علما، طلاب و اندیشمندان» هستند، در گرفت. اقوال علما بر این واقعه، مختلف افتاده است: ۱- عده‌ای می‌گویند «اصلاً عکس نگرفت و داشت متن گوشی خود را می‌خواند؛ و خانم (نوزاد در بغل)، توهم زده است». ۲- عده‌ای دیگر می‌گویند «آن روحانی، ادای عکس گرفتن را درآورد؛ ولی راستی، عکس نگرفت». ۳- گروهی نیز می‌گویند: «عکس گرفت؛ والا آن روحانی گوشی را نشان می‌داد و خود را خلاص می‌کرد». ۴- برخی پا را فراتر گذاشته و می‌گویند: «سناریو دشمن بوده است؛ و اصلاً داستان ربطی به آن روحانی نداشته است؛ و کل ماجرا نقشه است». . 🔹نکته علمی _ فلسفی در عصر تکنولوژی و ارتباطات، از یک واقعه که دوربین‌های مداربسته آن را ضبط و ثبت نموده و ده‌ها نفر نیز در واقعه حضور داشته‌اند، چندین گزارش «ضد و نفیض» از این رخداد ساده، در میان طلاب و علمایی که البته ادعای تقوا و دینداری هم دارند، به وجود آمده است. ❓سؤال به نظر شما وضعیت اخبار و احادیث صدر اسلام، که محدودیت امکانات داشته‌اند و ثبت و ضبط دقیقی نیز در آن دوران نبوده، چگونه هستند؟ آیا تمام اخباری و احادیثی که تازه پس از یک قرن از دوران پیامبر(ص) مکتوب شده‌اند، و در پیچ و خم «اراده‌ها و امیال تاریخی» و نیز «تحریفات عمدی و سهوی کتابت» قرار داشته‌اند، قطعی و درست می‌باشند؟ آیا «مؤمن بودن و درستکار بودن و صادق بودن» راویانِ متقدم، می‌تواند این اطمینان را ایجاد کند که آنها، گزارش‌کنندگان بهتری از طلاب و علمای کنونی و در عصر مدرن بوده‌اند؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
♦️اشکالات حدیث شریف سلسله الذهب به ترتیب ذیل است: 🔹اول : سلسله راویان آن حادثه در نیشابور در هیچ م
♦️نکات تکمیلی در مورد سند حدیث سلسله الذهب 💠سوال : مگر حدیث سلسله الذهب حدیث قدسی نیست؟!! ( سوال از محضر آیت الله موسوی زنجانی ) ✅پاسخ : شما به ستون فقرات سند سلسله الذهب توجه کنید و فکر کنید ، فرض می کنیم کل عالم اسلام قبول کرده این چهره سند است . ۱-- احمد ابن عامر طائی راوی نسخه موضوعه از امام رضا است . میزان الاعتدال جلد۱ص۱۳۲ ۲--محمد ابن اسلم طوسی فقط در نقل سلسله الذهب هست و بس . رجال خوئی ج ۱۵ ص۸۲ پس از جعل پیدایش نیست!! ۳-- احمد ابن حرب نیشابوری صوفی روایات مجهول نقل می کرده ( صوفی جاعل بوده) فقط سلسله الذهب را نقل کرده. دیگر نیست. ۴-- یحیی ابن یحیی التمیمی فقط ناقل سلسله الذهب است دیگر نیست . ۵-- محمد ابن حسن صوفی مجهول دیگر پیدایش نیست . ۶-- یوسف ابن عقیل فقط راوی سلسله است. و مجهول است . ۷-- اسحاق ابن راهویه استاد بخاری و احمد. ۸-- اول احمد ابن عامر طائی با پسرش عبدالله بوده اند. و نسخه مجعوله در خانه ایشان نگهداری می شده است. توضیح میدهم اهل کتاب من غیر مستقیم صوفی ها را تشویق کردند جعل احادیث قدسی را کلید بزنند. و برای استحکام کار نوشتند ده هزار الی ۲۰ هزار نفر این حدیث قدسی را نوشتند تا ریشه را محکم کنند .و تا ۲۰ هزار نفر شاهد جعل کنند که احادیث قدسی وجود دارد . 🔹اولا تعدادی از راویان وجود خارجی نداشته اند و مجهولند. و راویان دیگر و معروف را اضافه کردند تا همه باور کنند. پس حدیث سلسله الذهب ساخته صوفی هاست .و آغاز کودتای جعل احادیث قدسی است . سلسله اش را طلایی کردند تا علما قبول کنند. 🔹ثانیاً ابوالقاسم قشیری از صوفی های جاعل و معروف با جعل حدیثِ کمکی ، تئوریسین نشر این حدیث است که فلان کس و یا فلان شاه درباره حدیث سلسله الذهب چنین و چنان گفته!!! 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️آیت الله بروجردی : متن بسیاری از روایت ها ،فهم راویان است 🔹بنابر باور آیت الله بروجردی، کسی که مأنوس با احوال راویان و احادیث آنان باشد، به این نکته پی خواهد برد که آنان در بسیاری از موارد الفاظی را که از امامان شنیده اند، نقل نکرده اند بلکه آنچه که فهمیده و برداشت کرده اند را با الفاظی جدید به عنوان حدیث ارائه داده اند. از طرف دیگر چون در مواردی، روایان کلام امام را اشتباه فهمیده اند، بنابراین در آن موارد چیزی که به عنوان حدیث نقل کرده اند نیز اشتباه می باشد. 🔹عندما تتبعنا في تراجم الرواة عن الأئمة المعصومين عرفنا من حالهم كثيرا ما لاينقلون مايسمعون بعين ألفاظه وإنّما يروون المعاني حسب مايتصورونها ويستفيدونها بتصوراتهم وان كانوا قد يخطئون في ذلك. 📚المنهج الرجالی ص 269 👇👇 @Taammolate_talabegi