💠 گوشه ای از بیانات مقام معظم رهبری حفظه الله:
🔹به ظاهر میگوییم و میگویند متدینیـن، کـه اصـول دین استدلالی اسـت، در اصول دین بایسـتی کسـی تقلیـد از کسـی نکنـد،
امـا جـرأت داری تقلید نکـن، جـرأت داری در یک
گوشـۀ از اصـول دیـن، یک ذره از تقلید بیـا اینطرف تر، ببیـن چگونه فورا
ضربه فنی خواهی شـد.
🔸باورمان آمده همه، که دین یعنی بدون بصیرت و
بـدون آگاهـی و بدون درک و چشم بسـته و متعبدانه در یک راهی رفتن.
چـون شـنیدیم و میدانیـم که در فروع دین بایـد به متخصص رجوع کرد
و متخصص را شناخت و دنبالش رفت، خیال کردیم که دین همه جایش
همینجـور اسـت، درحالیکـه درسـت بـه عکس اسـت، درسـت به عکس
است، صدوهشتاد درجه با همدیگر اینها فرق دارد.
🔻دین اساسا با آگاهی و بصیرت اسـت. به هیچکس نمیگویند حالا شـما
عجالتـا قبـول بکن، بعد خواهـی رفت، تحقیق خواهی کـرد، ابدا؛ در عالم دین این حرف ها نیست. اگر هم به فرض قبول بکنی، تا وقتی دلت قبول نکرده است و از روی آگاهی نبوده واقعاً قبول نکردی. اگر هم تو دین را قبول کردی دین تو را قبول نکرده.
کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه ۱۸، ص۵۱۷
#رهبری
#تقلید
#اصول_اعتقادات
#عقاید
👇👇
@Taammolate_talabegi
🔸دگرسالاری دینی و دینداری شریعتمدارانه در ایران معاصر به سرعت در حال تضعیف است!
✍ مقاله ای پژوهشی با عنوان «سنجش میزان مرجعیت گرایی دینی و خوداتکایی دینی در میان دو نسل 15 تا 30 سال و 50 تا 65 سال» (نوشته آقایان: مسیح علی پور، حسن محدثی گیلوایی و الله کرم کرمی پور) در نشریه مطالعات فرهنگ و ارتباطات شماره 45 بهار 98 به چاپ رسیده است.
👈 در جمع بندی این مقاله آمده است:
🔻براساس نتیجه این پژوهش، تغییرات در نوع دینداری در میان نسل جوان (در ایران) در حال شکل گیری اند و این تغییر حتی در نسل های اوّلیه نیز در حال گسترش است.
🔻وجه تمایز این تغییر نسبت به گذشته این است که هم شتاب بیشتری دارد و هم حوزه های بیشتری از زندگی دینی را در برگرفته است.
🔻درمجموع، مشاهدات میدانی مؤید این هستند که جوانان زیر 30 سال بیش از گروههای دیگر پذیرای تغییرات و خود از پیشگامان تغییرند. تغییر در عملکرد و اندیشة این گروه قطعاً موجب بروز تغییراتی در نحوه دینداری می شود و به پیدایش قواعد و هنجارهای جدیدی می انجامد که بر دینداری سایر بخش های جامعه نیز ممکن است اثر بگذارد؛ بنابراین دینداری در آینده با الگوهای متفاوتی ظاهر و با قواعد رفتاری جدیدی نمایان خواهد شد که با رفتارهای دینی سنّتی کاملاً متفاوت اند.
🔻نتایج نشان دهنده این هستند که دینداری کلی در میان دو گروه مورد مطالعه رو به کاهش نیست، بلکه شکل و تنوع آن در حال تغییر است این تغییرات در میان گروه اوّل در بُعد مناسك، اخلاق، فرامین دینی، عقلانیت و منابع اخذ تکالیف دینی به مراتب و بسیار بیشتر از گروه دوم مطالعاتی است.
🔻این وجه، یکی از غالب ترین وجوه تفاوت میان دو نسل در شیوه دینداری بوده است. در این موارد، شدت تفاوت در بین دو گروه بیش از سایر موضوعات است. در مورد وضعیت دو گروه در موضوعات اخلاق، انعطاف دینی و پذیرش ادیان اگرچه می توانیم از تفاوت معنی دار میان نسل ها سخن بگوییم، اما بی تردید شدت تفاوت به آن حد نیست که بتوانیم آن را شکاف دینی بنامیم. فاصله نسلی به تفاوتهای تا حدّی عمیق میان نسل ها در مورد مقولات مختلف اشاره دارد.
🔻به بیان دیگر، فاصله نسلی به اختلافات مهم بین دو نسل در تجارب، ارزشها و هنجارها و به طورکلی، به اختلاف و شکاف فرهنگی قابل توجه بین دو نسل گفته می شود. در مورد تغییرات دینداری در سه موضوع بالا نیز در حالت کلی می توانیم به وجود فاصله نسلی اشاره کنیم.
🔻 به طورکلی با توجه به نتایج این پژوهش می توانیم بگوییم که دینداری سنّتی که متضمن پایبندی افراد به تمایز ابعاد دینداری است، در بین نسل جوان رو به کاهش است و با توجه به شرایط ایجادشده، روند تغییرات دینداری در میان این نسل بیشتر است و نوعی دینداری که میل به فردی شدن یا حتی شخصی شدن دارد، درحال رشداست. نتایج این تحقیق نشان می دهند که خوداتکایی دینی در نسل جدیدتر به مراتب بیشتر از نسلهای قبلی است.
🔻براساس نتایج این تحقیق می توانیم بگوییم که به احتمال زیاد، دگرسالاری دینی در ایران معاصر به سرعت در حال تضعیف و دینداری شریعتمدارانه که متکی بر این نوع دگرسالاری است، رو به زوال است.
🔸گفتنی است که جامعه آماری این پژوهش از دو شهر قم و تهران انتخاب شده است.
📲 دریافت مقاله:
https://b2n.ir/r85855
@nasiri42
#معرفی_مقاله
#مرجعیت
#عقاید
#جامعه_شناسی
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
⭕️ "عقاید ما داشته و دارایی ما محسوب میشوند و نه هویت و خود ما که از نقد آنها دچار اضطراب شویم."
✍️ مصطفی ملکیان
🔹یکی از نکاتی که در کاهش اضطراب بسیار تأثیرگذار است توجه به این است که ما نباید با عقاید خود احساس یگانگی و هم ذات پنداری کنیم؛ یعنی عقاید خود را هویت خود بدانیم که از نقد عقاید خود دچار اضطراب و تشویش شویم. مثالی بزنم، فرض بگیرید فردی به من گفت که جوراب تو پاره شده است، من به این دلیل که خودم را با جورابم یکی نمیدانم جوراب خود را بررسی میکنم که آیا پاره شده است یا نه و درصورتیکه این قضاوت درست بود و جوراب پاره شده بود، آن را عوض میکنم. به این دلیل بهراحتی جوراب خود را عوض میکنم و از این قضاوت نگران نمیشوم که خود را با جورابم یکی نمیدانم و نقد جوراب را نقد خود نمیدانم.
🔹اکنون در نظر بگیرید فردی به من اشاره کند که گزاره «الف ب است» که من بدان معتقد هستم گزارهای کاذب و نامدلل است، اگر من معاملهای را که با جوراب خود میکنم با عقاید خود نیز داشته باشم؛ یعنی با عقاید خود نیز هم ذات پنداری و احساس یگانگی نکنم در این صورت من گزاره «الف ب است» را که بدان معتقد هستم دوباره موردبررسی و ارزیابی قرار میدهم و در صورت صدق و مدلل بودن آن، همچنان بدان معتقد خواهم ماند و در صورت کذب گزاره «الف ب است» عقیده خود را عوض کرده و به صدق گزاره «الف ب نیست» باور پیدا میکنم و قدردان طرف مقابل هستم که علاوه بر اثبات بطلان عقیده من، عقیده درست را نیز به من آموخت.
🔹تنها در این صورت است که ما از نقد عقاید خود دچار اضطراب نمیشویم؛ اما ما با عقاید خود احساس یگانگی میکنیم و درنتیجه عقاید خود را هویت خود میدانیم و نقد آنها را نقد و تضعیف خود میپنداریم و از نقد آنها دچار اضطراب و دلنگرانی میشویم. درحالیکه عقاید من برابر با خود من نیست و من میتوانم معاملهای را که با جوراب خود دارم با عقاید خود داشته باشم و از نقد آنها دچار اضطراب نشوم. این حکم در باب احساسات و خواستههای ما نیز جاری است و ما نباید احساسات و عواطف و خواستههای خود را معادل خود در نظر بگیریم و با آنها احساس یگانگی کنیم.
🔹 چنانکه توجه دارید حالات روانی ما سه دسته هستند:
۱. باورها و عقاید
۲. احساسات و عواطف
۳. خواستهها.
نقص عقاید به این است که کاذب یا ناموجه یا نامستدل باشند و نقص احساسات به بجا و نابجا بودن آنها بستگی دارد مثلاً امید داشتن به چیزی که بجا نیست که بدان امید داشته باشیم و نقص خواستهها به معقول و نامعقول بودن آنها بستگی دارد. اکنون ما باید توجه کنیم که این سه حوزه داشته و دارایی ما محسوب میشوند و نه هویت و خود ما که از نقد آنها دچار اضطراب شویم. همانطور که از نقد جوراب خود دلنگران نمیشوم و توجه دارم که جوراب دارایی من است و نه خود من، این سه حوزه نیز دارایی من محسوب میشوند و نقد آنها، نقد و تضعیف خود من نیست. من عقیده و احساس و خواسته دارم و نه اینکه عقیدهام و احساس ام و خواستهام باشم. توجه به این نکته بسیار به کاهش اضطراب در ما کمک میکند و باید حتماً به این مورد توجه داشت.
#دکتر_ملکیان
#عقاید
#رفع_اضطراب
#تحمل_مخالف
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
🎙گفتاری در باب تکفیر، استاد سبحانی:
🔸ریشه تکفیر در اعصار گذشته به عصر رسالت باز می گردد، آنگاه که یکی از مسلمانان ناآگاه، به بهانه اینکه اسلام یکی از افراد، اسلام صوری است، او را به قتل رساند و اموال او را به غنیمت گرفت! قرآن کریم از آن شخص قاتل به نکوهش یاد کرد و فرمود:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَىٰ إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا...» نساء/۹۴
🔹ایمان و کفر در قرآن مجید و سنت و كلمات علما، حد معینی دارد و کاملا مرزبندی شده اند. بر همین اساس ملاک ایمان و کفر در اختیار بنده و یا فرد دیگری نیست که هر کس را بخواهیم مؤمن و هر کس را نخواهیم و نپسندیم، کافر معرفی نماییم، و جملگی باید از مرزی که وحی الهی معرفی کرده است، پیروی کنیم.
در تشرف به دایره ایمان کافی است که به سه چیز ایمان بیاوریم: ۱) توحید خدا؛ ۲) رسالت پیامبر خاتم ؛ ۳) معاد روز قیامت
اعتقاد اجمالی به این هر سه موضوع، انسان را در دایره ایمان وارد کرده، او را از پلیدی کفر نجات می دهد.
🔻تکفیر در دوران های پیشین غالبا زبانی بوده و کمتر به خونریزی منجر میشد مگر در دوران خوارج. اما امروز تكفير آلت دست قدرت های بزرگ شده و با بکارگیری گروه هایی، مسلمانان را به جان هم انداخته و زیرساخت تمام کشورهای اسلامی را نابود می سازند. با یک نگاه به وضع رقت بار مردم سوریه روشن می شود که این فراخوان جهاد علیه مرز و بوم این کشور، که تنها کشور مقاوم در مقابل اسرائیل است، هرگز برای بازپس گیری اراضی اشغالی فلسطین صورت نگرفته است. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
#کلام
#عقاید
#تکفیر
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi