.
4️⃣ اسراى اهل بيت عليه السّلام در زندان كوفه
پس از مجلس شوم ابن زياد، اهل بيت عليهم السّلام را با غل و زنجير وارد زندان كوفه نمودند.
📚 الوقايع و الحوادث: ج محرم، ص٩۴
#محرم #امام_حسین
🆔 @TaghvimShia1
.
🔘 فرستادن سرهاى مطهر شهدا به سوى شام
بنابر بعضى اقوال، در اين روز سرهاى مطهر اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السّلام را به سوى شام حركت دادند.
البته بعداً اهل بيت عليهم السّلام سرهاى مطهر را به بدنها ملحق كردند.
📚 وقايع الايّام: تتمه محرم، ص۲۸۱
#محرم #امام_حسین
🆔 @TaghvimShia1
.
🌱 با سلام؛
عدم بارگزاری مطالب در برخی روزها، به معنی عدم رخ دادن اتفاق خاصی در آن روز میباشد. به طور مثال تا روز نوزدهم محرم، واقعه تاریخی خاصی ثبت نشده است؛
باتشکر 🙏
.
.
🔸 حركت كاروان كربلا به سوى شام
در اين روز اهل بيت سيّد الشّهداء عليه السّلام را از كوفه به سوى شام حركت دادند.
زنهاى غير هاشميه از انصار امام حسين عليه السّلام كه در كربلا اسير شدند، با شفاعت اقوام و قبايلشان نزد ابن زياد از قيد اسيرى خلاص شدند، و فقط زنهاى هاشميات براى اسارت به شام برده شدند.
📚 الوقايع و الحوادث: ج۴، ص۱۱۴؛ أبصار العين فى أنصار الحسين (ع): ص۱۳۳
#محرم #امام_حسین
🆔 @TaghvimShia1
١.
🔸 دفن بدن جون در كربلا
بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعى از بنى اسد بدن شريف جون غلام أبوذر غفارى را پيدا كردند در حالى كه صورتش نورانى و بدنش معطر بود و سپس او را دفن كردند.
📚 منتخب التواريخ: ص ۳۱۱
#محرم #امام_حسین
🆔 @TaghvimShia1
٢.
🔹 درباره جون بیشتر بدانیم...
جون كسى بود كه أميرالمؤمنين عليه السّلام او را به ۱۵۰ دينار خريد و به أبوذر بخشيد. هنگامى كه أبوذر را به ربذه تبعيد كردند، اين غلام براى كمك به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب أبوذر به مدينه مراجعت كرد و در خدمت أميرالمؤمنين عليه السّلام بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبى عليه السّلام و سپس به خدمت امام حسين عليه السّلام رسيد و همراه آن حضرت از مدينه به مكه و از مكه به كربلا آمد.
👇👇👇
٣.
هنگامى كه جنگ در روز عاشورا شدّت گرفت او خدمت امام حسين عليه السّلام آمد و براى ميدان رفتن و دفاع از حريم ولايت و امامت اجازه خواست.
حضرت فرمودند: در اين سفر به اميد عافيت و سلامتى همراه ما بودى! اكنون خويشتن را به خاطر ما مبتلا مساز.
جون خود را بر قدمهاى مبارك امام حسين عليه السّلام انداخت و بوسيد و گفت: اى پسر رسول خدا، هنگامى كه شما در راحتى و آسايش بوديد من كاسه ليس شما بودم، و حال كه به بلا گرفتار هستيد، شما را رها كنم؟
جون با خود فكر كرد: من كجا و اين خاندان كجا؟ لذا عرضه داشت: آقاى من، بوى من بد است و شرافت خانوادگى هم ندارم و نيز رنگ من سياه است. يا أباعبداللّه، لطف فرموده مرا بهشتى نمائيد تا بويم خوش گردد و شرافت خانوادگى به دست آورم و روسفيد شوم. نه آقاى من، از شما جدا نمى شوم تا خون سياه من با خون شما خانواده مخلوط گردد.
جون مى گفت و گريه مى كرد به حدّى كه امام حسين عليه السّلام گريستند و اجازه دادند.
👇👇👇
۴.
جون با آنكه پيرمردى ۹۰ ساله بود، ولى بچهها در حرم با او انس فراوانى داشتند. او به كنار خيمهها براى خداحافظى و طلب حلاليّت آمد، كه صداى گريه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند.
هريك را به زبانى ساكت كرد و به خيمهها فرستاد و مانند شيرى غضبناك روى به آن قوم ناپاك كرد.
او جنگ نمايانى كرد، تا آنكه اطراف او را گرفتند و زخمهاى فراوانى به او وارد كردند. هنگامى كه روى زمين افتاد، امام حسين عليه السّلام سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گريست، و دست مبارك بر سر و صورت جون كشيد و فرمود:
«اللّهم بيّض وجهه و طيّب ريحه و احشره مع محمّد و آل محمّد عليهم السّلام: بار الها رويش را سفيد و بويش را خوش فرما و با خاندان عصمت عليهم السّلام محشورش نما.
از بركت دعاى حضرت، روى غلام مانند ماه تمام درخشيدن گرفت و بوى عطر از وى به مشام رسيد. چنانكه وقتى بدن او را بعد از ده روز پيدا كردند صورتش منّور و بويش معطر بود.
📚 وسيلة الدارين فى أنصار الحسين (ع): ص ۱۱۵
#محرم #امام_حسین
🆔 @TaghvimShia1
.
🌱 با سلام؛
عدم بارگزاری مطالب در برخی روزها، به معنی عدم رخ دادن اتفاق خاصی در آن روز میباشد. به طور مثال تا روز ٢۵ محرم، واقعه تاریخی خاصی ثبت نشده است؛
باتشکر 🙏
.
.
🏴 شهادت امام سجّاد (ع)
در سال ۹۴ بنابر مشهور يا ۹۵ ه.ق امام زينالعابدين عليهالسّلام در سن ۵۷ سالگى با زهرى كه وليد بن عبدالملك يا هشام لعنهما اللَّه، به آن حضرت دادند به شهادت رسيدند.
اين در حالى بود كه ۳۴ يا ۳۵ سال بعد از واقعه كربلا در مصائب جان گداز شهادت پدر و برادران و عمو و بستگان و اسارت عمهها و خواهرانش، گريان بودند.
امام باقر عليهالسّلام آن حضرت را تجهيز نمودند و در بقيع كنار قبر عموى مظلومش حضرت مجتبى عليهالسّلام به خاك سپردند.
سال شهادت آن حضرت را به خاطر كثرت فوت فقهاء و علماء «سنة الفقهاء» گفتند.
📚 بحار الأنوار: ج۵۹، ص۱۹۹؛
منتهى الامال: ج۲، ص۳۷
#محرم #امام_سجاد
🆔 @TaghvimShia1
١.
◾ وفات حذيفة بن يمان
حذيفه از بزرگان اصحاب پيامبر صلىاللهعليهوآله و از خواص اصحاب امير المؤمنين عليه السّلام بود.
حذيفه يكى از هفت نفرى بود كه بر صديقه طاهره سلام اللَّه عليها نماز خواندند.
او صحابه منافق را مى شناخت. منافقينى كه پس از غدير خم توطئه قتل پيامبر صلىاللهعليهوآله را چيدند و مىخواستند در بازگشت از غدير خم در راهى كه از كوه مىگذشت شتر حضرت را بترسانند تا برمد و حضرت به دره سقوط كند و به قتل برسد. اما جبرئيل اين نقشه را به سمع مبارك نبوى رسانيد.
پيامبر صلىاللهعليهوآله چون به محل مورد نظر رسيدند، منافقين با چهرههاى بسته هر كدام ظرفى كه داخل آن سنگريزه بود از بالا رها نموده و شروع به داد و فرياد و نعره زدن كردند. اما عمار مهار ناقه را گرفته بود و حذيفه هم در كنار آن حضرت بود و سرانجام نقشه آن كوردلان نقش بر آب شد.
پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله آن منافقين را به حذيفه معرفى فرمودند كه عبارت بودند از:
اولى و دومى و سومى و ابوعبيده و معاذ بن جبل و سالم و معاويه و عمروعاص و طلحه و سعد بن ابى وقاص و عبدالرحمن بن عوف و ابوموسى اشعرى و مغيرة بن شعبه و ابو هريره؛
و حذيفه همه را به خاطر سپرد. به همين دليل بود كه غاصبين خلافت بعد از آن واقعه از حذيفه مىترسيدند كه مبادا آنان را به مردم معرفى كند.
لذا حذيفه بر جنازه هركس حاضر نمىشد، ديگران مىفهميدند كه ميّت از منافقين بوده است. نكته جالب آنجا بود كه دومى براى سرپوش گذاشتن بر نفاق خويش و تبرئه خود، از حذيفه مىپرسيد: اگر اين شخص از منافقين است بگو تا من بر او نماز نخوانم.
اين بزرگوار چهل روز پس از خلافت ظاهرى امير المؤمنين عليه السّلام در مدائن از دنيا رحلت فرمود.
او قبل از رحلت به دو فرزندش، صفوان و سعيد وصيت كرد كه هميشه ملازم امير المؤمنين عليه السّلام باشند و ايشان هم به وصيت پدر عمل نمودند تا در جنگ صفين به شهادت رسيدند.
📚 منتهى الامال: ج۱، ص۱۲۰؛
مستدرك سفينة البحار: ج۵، ص۲۱۲
#محرم #حذیفه
🆔 @TaghvimShia1
٢.
🔹 تبعيد امام جواد (ع) به بغداد
در سال ۲۲۰ ه.ق امام جواد عليه السّلام به دستور معتصم از مدينه به بغداد تبعيد شدند.
📚 ارشاد: ج۲، ص۲۹۵
#محرم #امام_جواد
🆔 @TaghvimShia1
٣.
🔸 ورود اسراى اهل بيت به بعلبك
بنابر نقلى ورود اسراى اهل بيت عليهم السّلام به شهر بعلبك و استقبال مردم آن شهر از نيزه داران با شكر و سويق و آذوقه و علف در اين روز بوده است، كه حضرت امّ كلثوم سلام اللَّه عليها با ديدن اين منظره در حق آنان نفرين كردند.
📚 قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص۳۳۲
#محرم #امام_حسین
🆔 @TaghvimShia1
.
🏴 رسيدن كاروان اسرا به شام
در اين روز اسراى اهل بيت عليهم السلام به حوالى شام رسيدند.
ابراهيم بن طلحة بن عبداللَّه جلو آمد و به امام زين العابدين عليه السّلام نزديك شد، و كينه هائى كه از جراحت شمشيرهاى جنگ جمل در سينه ذخيره كرده بود ظاهر ساخت و به حضرت گفت: ديدى غلبه با كيست؟
حضرت فرمود: اگر مىخواهى بدانى غالب كيست صبر كن تا هنگام نماز اذان و اقامه بگو، آن وقت مى دانى آوازه چه كسى تا قيامت باقى است.
📚 قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص۳۳۶
#محرم #امام_حسین
🆔 @TaghvimShia1
.
⚡ خاتمه ماه محرم
وقایعی که رخداد آنها در ماه محرم قطعی است ولی روز دقیق آن مشخص نمیباشد، به عنوان خاتمهٔ این ماه ذکر میگردد:
1️⃣ نوشتن صحيفه ملعونه
2️⃣ وفات ماریه قبطیه
#محرم
🆔 @TaghvimShia1
١.
📜 نوشتن صحيفه ملعونه
در اين ماه در سال ۱۱ ه.ق صحيفه ملعونه دوم نوشته شد و به امضاء منافقين رسيد.
محتواى آن چنين بود كه نگذارد خلافت و امامت مسلمين بعد از پيامبر صلىاللهعليهوآله به على بن أبیطالب عليه السّلام برسد، و بر اساس آن مقدمات و زمينه هاى غصب خلافت و گرفتن بيعت از آن حضرت به هر صورت ممكن را فراهم نمودند.
با نوشتن آن صحيفه اساس ظلم و ستم به اهل بيت عليهم السّلام را بنا نهادند، كه به فرموده امام صادق عليه السّلام:
«اذا كتب الكتاب قتل الحسين عليه السّلام»
«هنگامى كه صحيفه ملعونه نوشته شد امام حسين عليه السّلام به شهادت رسيد».
📚 بحار الأنوار: ج۲۸، ص۱۰۴ و ١٢٣
#محرم #پيامبر
🆔 @TaghvimShia1
٢.
🔘 وفات ماريه قبطيه
در ماه محرم سال ۱۵ ه’ق ماريه قبطيه رحلت فرمود.
ماريه دختر شمعون قبطى بود كه همراه با خواهرش شيرين و يك خواجه كه برادر ماريه به نام ماپور بود و هزار مثقال طلا و بيست جامه حرير و درازگوشى به نام يعفور و قاطرى به نام دلدل، در سال هفتم از سوى پادشاه اسكندريه به رسم هديه خدمت رسول خدا صلىاللهعليهوآله فرستاده شد.
پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله ماريه را به همسرى خود برگزيد، و در محله «عاليه» كه آن را «مشربه أم ابراهيم» مىگويند منزلى براى آن حضرت تهيه كرد و خداوند جناب ابراهيم
عليه السّلام را از اين بانو به آن حضرت عنايت فرمود.
حضرت امير المؤمنين عليه السّلام به خاطر ولادت ابراهيم عليه السّلام بسيار اظهار سرور مىفرمود و به آنان خدمت مینمود، و بدين جهت عايشه از حضرت امير المؤمنين بسيار ناراحت و ملول بود.
از عايشه نقل شده كه مىگفت: «من به ماريه حسد مىبردم، چون زنى بسيار زيبا بود.
سرانجام اين حسادت باعث شد كه تهمتى به جناب ماريه زد و آيهاى در تقبيح اين كار عايشه نازل شد، كه در تفاسير شيعه و سنّى به تفصيل توضيح داده شده است.
جناب ماريه بعد از پيامبر صلىاللهعليهوآله در مدينه طيّبه رحلت فرمود.
📚 رياحين الشريعين: ج۲، ص٣۴٢
#محرم #پيامبر
🆔 @TaghvimShia1