#روزنامه_خوانی
امروز گرسنگی، اصلی ترین سلاح غرب، برای نسل کشی در غزه است.
بشریت، برزخ تلخ و سختی را بابت سکوت و انفعال در جنایت غزه، خواهد گذراند.
@Talvihaat
2.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یکی از مسئولینی که بعداً رییس جمهور شد، با رفتاری سخیف، فاتحه پروژه هسته ای کشور را خواند و موجب شد تأسیسات مخفیانه و سری نطنز لو برود و نهایتا دست گل «سعد آباد» را به آب داد و ایران را برای سالها درگیر پرونده های دردسرساز متعدد بین المللی کرد، که هنوز هم گریبان ملت ایران را رها نکرده است. پرونده هایی که جز افزایش تحریم ها و تراکم فشارها، هیچ اثری نداشت.
آن مسئول کذایی همراه با رفیق گرمابه و گلستانش، که بدهی زیادی به مملکت ایران دارند، تنها در پروژه هسته ای منشأ خدمات ! نبود، در پیشرفت های موشکی هم تا توانست سنگ اندازی کرد.
خون دلی که شهدای هسته ای مثل شهریاری و طهرانچی و شهدای هوافضا مثل حاجی زاده، از این مسئول کذایی خوردند، گاهی آنها را به درد دلهای روضه گون، وادار می کرد. روضه هایی که اشک هر ایرانی میهن دوست، که دل در پیشرفت این مملکت دارد را خون می کند.
نام آن مسئول کذایی، به عنوان یکی از موانع اصلی پیشرفت ایران و خائنین به این مملکت در تاریخ خواهد ماند و نفرین آیندگان برای همیشه بدرقه راهش خواهد بود.
#شهیدطهرانچی
@Talvihaat
4.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همچنان که جنگ گریزیم بیش از آن باید مراقب عناصر فرهنگی و علمی ناتوانی بود که بر روی جوان نمی توانند اثر بگذارند.
برای این منظور چاره ای نیست جز آنکه مرتبا بیاموزیم و مرتبا نو شویم و وای به روزی که از چنین وظیفه ای غافل شویم.
اگر علم را تقویت نکردیم آنگاه جوانان ما از ما دور می شوند و البته که «خیلی کار داریم» چون نباید چراغ علممان خاموش بشود.
آسیب های فرهنگی و اجتماعی آنگاه آغاز می شوند که سلاح علم در اختیار نباشد.
علم موجب اقتدار است و آنکه از دایره عالمان و متعلمان خارج است، چون غباری که در اسارت باد قرار گرفته، بازیچه بازیگران جهانی است. و برای رهایی از این اسارت، چاره ای جز علم آموزی نداریم.
#شهیدطهرانچی
@Talvihaat
26.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نقدفیلم
تاسیان
تاسیان توانست وجه جنون آمیز و تخریب گر عشق را به خوبی نشان دهد.
همچنین تطور شخصیتی عاشق را از آغاز شعله ور شدن عشق تا به اوج رسیدن آن به گونه ای که پروانه ی وحشی دیوانه وار گرد شعله می گردد و جز آسیب به خویشتن و همگان سودی نمی برد در تاسیان به خوبی نشان داده می شود.
برخی بازی های درخشان و سکانس های ماندگار و همین نامه تحسین برانگیز، نشان دهنده نمره قبولی سازندگان آن، در ساخت یک سریال ارزشمند است.
اما تاسیان به روشنی، با انقلاب کاملا مخالف است و آن را کاری عبث می داند که جز زیان اثری نداشته است.
کار عبثی که تنها «تاسیان» یعنی احساس اندوه عمیق بر جا می گذارد.
تاسیان، از سرمایه دار، قهرمان می سازد، قهرمانی مظلوم، اما در مقابل انقلاب را حاصل زیاده خواهی تعدادی کارگر مستضعف ناسپاس یا تعدادی متعصب بی منطق مذهبی یا یک مشت جاسوس شوروی یا تعدادی دانشجوی کمونیست، می داند که خوشی زیر دلشان زده و به خاطر هیچ و پوچ، و صرفا به خاطر اینکه قادر به گفتگو نیستند علیه نظام موجود در مملکت قیام می کنند و با همین نادانی چرخ توسعه مملکت را به آتش می کشند و آینده خود و دیگران را به تباهی می کشند.
خب این هم حاصل ساز و کار فرسوده نظارت بر ساخت فیلم و سریال در مملکت ماست. گروه سازنده با نوشتن یک یا دو قسمت اول سریال، مجوز می گیرند و شروع به ساخت می کنند و دیگر کار از کار می گذرد.
اینکه همه افراد می توانند مطابق میل خود فیلم بسازند، بدیهی است اما گمان نمی کنم در نظام مهندسی شده فرهنگی هیچ کشوری، ساخت فیلمی که اساس هویت نظام حاکم را نشان می گیرد، امکان ساخت داشته باشد.
@Talvihaat
تلویحات
#نقدفیلم تاسیان تاسیان توانست وجه جنون آمیز و تخریب گر عشق را به خوبی نشان دهد. همچنین تطور شخص
#روزنامه_خوانی
همانطور که گفته شد، در تاسیان، جاسوسان شوروی، کمونیست و شورش های کارگری در کنار مذهبی های بی منطق، علیه رژیمی قیام می کنند که هیچ نقصی ندارد.
این قرائت از انقلاب، اگر توهین آمیز نباشد، دست کم بر خلاف صریح شواهد و مستندات و تحریف آشکار تاریخ است.
@Talvihaat
تلویحات
#روزنامه_خوانی همانطور که گفته شد، در تاسیان، جاسوسان شوروی، کمونیست و شورش های کارگری در کنار مذهب
#روزنامه_خوانی
دقیقا همون چیزهایی که در تاسیان هست و برای امثال ما و فرهیختگان، نقطه ضعف و تحریف محسوب میشه، برای سازندگی امتیاز به شمار میاد.
@Talvihaat
5.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلام_بزرگان
امام خمینی
علم هم مبدا الهی و آسمانی دارد و از طریق تهذیب نفس و سلوک برای آدمی حاصل می شود و هم مقصد الهی و آسمانی دارد و موجب معرفت او به خداوند، شناخت بواطن عالم و درک ملکوت اشیا می شود و هم مسیری نورانی را طی می کند.
ابزار علم و جایگاه او نه عقل، بلکه قلب آدمی است و آنچه از هر طریق دیگر از جمله راه استدلال فهم می شود، خارج از مسیر قلبی و شهودی علم قرار می گیرد و لذا نقشی جز ابزار برای فهم شهودی ندارد.
پای استدلالیان چوبین بود، زیرا آدمی آنگاه «قرار» علم در کاشانه وجود خود را احساس می کند، که آن را در دل بیابد نه آنکه با عقل بفهمد.
ادراک عقلی، هر چند اقناع علمی می آورد اما سکینه قلبی هرگز.
فهم عقل اگر منجر به قرار دل شد، یعنی در هندسه معرفتی بشر، جایگاه صحیح خود را یافته است و در غیر این صورت، عقل غاصب حق دل است و علم غصبی، هر چه باشد، معرفة الله نیست.
@Talvihaat
تلویحات
#تقابل_روزنامه_ها @Talvihaat
#روزنامه_خوانی
در تاسیان، ساواک هرگز مرتکب شکنجه و قتل نمی شود. حتی یک بار که یکی از مامورین ساواک به قصد انتقام شخصی، کسی را شکنجه می دهد و موجب قتل یکی از دانشجویان می شود، بلافاصله توبیخ و اخراج می شود. آن مامور ساواک هم، دچار عذاب وجدان شده و توبه نامه ای می نویسد.
سفیدشویی ساواک، به بهترین شکل ممکن !
@Talvihaat
تلویحات
🌀لیست کتب شیخ اشراق 📚شرح حکمة الاشراق سهروردی ✍ علامه قطب الدین شیرازی 🔹عبدالله نورانی و مهدی محق
سهروردی، فیلسوف وفاق
سهروردی به معنی دقیق کلمه فیلسوف وفاق است. او هر چند ترک زبان یا شاید تات زبان است اما عمیقا به زبان فارسی به عنوان زبان رسمی ایران علاقمند، مسلط و البته متعصب است. او علیرغم سلیقه اکثر همنوعان خود، سعی می کند حتی اصطلاحات فلسفی را هم فارسی سازی کند. مثلاً «روان گویا» را جانشین «نفس ناطقه» می کند. به اساطیر ایرانی دلبستگی دارد و کیومرث اولین پادشاه ایران را، می ستاید و او را حکیم وارسته و فیلسوفی آگاه می داند.
او حتی در گزارشات خود از مکاشفات عرفانی اش در عالم مثال، گویی عالم مثال را ایرانی و فارسی مشاهده می کند. او «ناکجاآباد» ی را توصیف می کند و آن را هورقلیا، جابلقا و جابرسا، می نامد، گویی آرمانشهر سهروردی نیز گوشه ای از سرزمین ایران است.
ادبیات فارسی را و البته عربی را عمیقا ارج می نهد و سخت هنرمندانه، لغت موران، عقل سرخ و آواز پر جبرییل را می نگارد.
کتبی که فارغ از محتوای عمیقشان، از ارجمندی ادبی نیز برخوردارند.
اساطیر ایران، مثل رستم و زرتشت را می ستاید و هیچگاه این عرق ملی را منافی با دینداری عمیق خود نمی داند.
او به درستی بین ملی گرایی و امت گرایی تجمیع کرده است.
نمادهای زرتشت مثل نور، آتش و ... گرامی می دارد و البته یک مسلمان متعبد و یک مومن متقی است.
با اینکه احتمالا اهل سنت است اما رفتار او کاملا منطبق بر گفتمان وحدت است. چنانکه همانند همه عرفای مسلمان، معتقد است، هیچ کس بی اذن امیرالمومنین، قادر به شهود حقیقت نیست.
تقریری اشراقی از دین دارد، اما عمیقا به فقه نیز پایبند است و فقها را محترم می شمرد.
در اندیشه سهروردی «وفاق» به معنی دقیق و صحیح آن، بین همه آنچه ظاهراً متضاد به نظر می رسد، جاری است.
@Talvihaat
عشق ده درصد زیبایی معشوق و نود درصد ستایشگری عاشق است. عشق بیشتر سهم عاشق است تا معشوق.
عشق از آنجا آغاز می شود که عاشق شروع به ستایش زیبایی مکشوف معشوق می کند.
معادل عشق در آموزه های دینی، همان «حمد» است. حمد یعنی ستایشگری. یعنی همان ویژگی منحصر به فرد انسان، که موجب می شود، آدمی گاهی ساعت ها یا شاید روزها و سال ها، زیبایی حتی مختصری را که در معشوق مشاهده می کند، ستایش کند.
گاهی زیبایی طبیعت، یا جذابیت ظاهری یک انسان از جنس مخالف، یا گاهی خیال انگیزی یک غزل یا داستان پردازی یک کتاب، انسان را مدت ها درگیر ستودن و ستایشگری می کند.
همان ستایشگری که به عقیده برخی حکما، فصل انسان و تمایز او با سایر موجودات را تشکیل می دهد.
عشق، ستایشگری است. همان حمدی که در تعالیم دینی، مختص خداوند متعال است و بنابراین، عشق اصیل منحصر به خداوند است و عشق مجازی، عشق به هر چیزی است که عاشق در آن ملتفت به این انحصار هست.
مجنونی اگر درگیر خیال انگیزی لیلی است و ملتفت است که هر چه از زیبایی و دلربایی در لیلی است، ظهوری از جمال الهی است، دچار عشق مجازی شده است.
عشقی که مجازی است یعنی مجوز و راهی برای تقرب به خداوند است. پس هر عشقی که همراه با التفات به اختصاص ستایشگری به خداوند است، مقرب است. سازنده است و پختگی انسانی و نورانیت الهی می آورد.
سعدی که گفت: «عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست» دچار عشق مجازی است. ستایشگری را مختص خداوند می داند. و بنابراین همین عشق او را رشد می دهد و به کمال می رساند. حتی اگر معشوق دخترکی زیباروست. دخترکی که در وصفش می گوید: «این لطافت که تو داری همه دلها بفریبد»
اما عشق غلط، عشقی است که عاشق غافل از جمال الهی است. او نمی فهمد آنچه او را مجنون خود کرده است، تنها جلوه مختصری از جمال خداوند است. پس هر چه از عشق می گذرد، در باتلاق علاقهمندی خود، فروتر می رود و خود را و عشق را تباه می کند.
پ.ن: داستانک خیال انگیزی که چاوشی برایمان روایت می کند، تصویرگری هنرمندانه و تحسین برانگیزی از عشق است.
@Talvihaat