مدتیه که به یه موضوعی فکر میکنم که یکم عجیبه برام...
قصه بر میگرده به دههی اول انقلاب و کمی عقبتر(دوران مبارزات انقلابی)...
یه حسی بهم میگه که فضای نخبگانی و مطالعاتی اون دوره و در کل، فضایِ تکاپویِ علمی و جستجوگری و کنشگریِ سیاسی و ایدیولوژیکی اون دوران، خیلی خیلی پر رنگتر از سالهای بعدِ انقلابه...
ما میدونیم که با توجه به هجومِ تفکر مارکسیستی در اون دوران، مطالعات تفکر مارکسیستی و کنشگری ها نسبت به این مکتب، زیاد بوده که طبیعتاً یکی از عوامل تکاپوها، همینه...
عوامل زیاد دیگهای هم هستن که خب تأثیرات خاص خودشونو گذاشتن؛ مثل:
جوّ انقلابی_ حضور روحانیونی مثل شهید مطهری، بهشتی، آقای خامنهای و... در بین دانشجویان_ چکیدگی حضور جوانان در دانشگاه ها(افراد خاص و خالص تر در دانشگاه ها)_ و اتفاقات دیگه که من نیاز به مطالعهی بیشتر اونها دارم...
اما... اما مسئلهی اصلی بر میگرده به سالهای بعد... چرا؟... چه عواملی باعث میشن که اون فضا( فضای مطالعات و کنشگری های ایدیولوژیکی) بعدا کمرنگتر میشه؟... سوال اصلی، در واقع همینه...
این سوال نیاز به مطالعهی یک سری کتابها داره... ولی قبل از اون، بیاید خودمون فکر کنیم... شاید هم اصلا این سوال، سوال غلطی باشه و جواب عکس بگیریم...
من خودم یکسری جوابها و نقیضههایی به این سوال دارم که دوست دارم شما هم نظراتتون رو بفرمایید تا بعدا جمعبندی کنیم...
میفرمایید؟
@Yekmohammadegharibeh
https://harfeto.timefriend.net/16680277642190
رفیق خوب و با مرام، همه چیزش را پای رفاقت میدهد...
یقینا کُلُّهُ خَیر...
#سردار_دلها
هدایت شده از حیـّان🇵🇸
عشق جانکاه است یا جانبخش، حالا هرچه هست
عشقبازان بین مرگ و زندگی پل ساختند..
هدایت شده از حیـّان🇵🇸
روز خلقت در گِل ما شوق دیدار تو بود
از همان آغاز ما را کم تحمل ساختند..
#فاضل_نظری
🇱🇧تَنْهٰاتَرینْهٰا🇵🇸
تنم فرسود و عقلم رفت و عشقم همچنان باقی وگر جانم دریغ آید نه مشتاقم که کذابم... #سعدی #آواز #ترکیب
مصرع دوم میفرماید که:
اگه جانم از ادامه دادن، دریغ کنه، مشتاق نیستم، بلکه دروغگوام...
وااااای... ...
هدایت شده از حیـّان🇵🇸
حقارت دشمنان اسلام را با چشم باز
ببینید که زورشان به سپاه ایمان نمیرسد،
حرم را میزنند..
یک بار در کربلا و بارها در تاریخ...
هدایت شده از حیـّان🇵🇸
- چه باید میکردم؟ هر آدمی بتی دارد؛ کسی باید آن را بشکند. اگر این بت شکسته نشود، هر ذکری بگوید، هر عبادتی که کند، این بت و این من، متورمتر میشود. خیال آدمها بر حقیقتشان سیطره دارد. نخستین مرحله سیر حقیقی، خارج کردن سالک از سلطنت خیال است؛ لذا برخلاف میل باطنیام، تو را شکستم. تو هم شکستی، خرد شدی، اما هنوز در تو اثری از «منهایت» باقی بود.
- کهکشان نیستی؛ محمدهادی اصفهانی.
🇱🇧تَنْهٰاتَرینْهٰا🇵🇸
- چه باید میکردم؟ هر آدمی بتی دارد؛ کسی باید آن را بشکند. اگر این بت شکسته نشود، هر ذکری بگوید، هر
بعد از کتاب های نادر خان ابراهیمی، حتما باید #کهکشان_نیستی رو شروع کنیم...
حیفه که این کتاب، خونده نشه...