eitaa logo
🇱🇧تَنْهٰاتَرینْ‌هٰا🇵🇸
136 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
798 ویدیو
122 فایل
انسان تنها موجودیست که تنها به دنیا آیَد، تنها زندگی کُند و تنها از دنیا رَوَد. در این میان، تَن ها فقط تنهاترش کُنند... . « #یک_محمد_غریبه » پیج اینستا: @tanhatarinhaa1401 لینک ناشناس: https://daigo.ir/secret/3442117788
مشاهده در ایتا
دانلود
شنبه - 19 اسفند 1357 امروز زنان در دادگستری تجمع اعتراض آمیزی در مورد حجاب اجباری داشتند. آن‌ها شعار می‌دادند: «می‌جنگیم، می‌جنگیم، بر ضد استبداد» و «رهبر ما خمینی، مرام ما آزادی» جمعی از کارکنان زن رادیو تلویزیون نیز به تجمع کنندگان پیوستند. گروهی از مردان مخالف اجتماع زنان می‌خواستند وارد دادگستری شوند که پاسدارها اجازه ندادند. در همین حال، زندانیان در دادگستری شلوغ کردند. پاسداران برای متفرق کردن مردان تیر هوایی شلیک کردند. همچنین به علت تحصن زنان و درگیری‌ها خیابان‌های اطراف دادگستری بسته و در خیابان‌های مجاور، ترافیک شد. زنان اجتماع کننده همچنین قطع‌نامه‌ای با هشت بند صادر کردند. در این بیانیه با تاکید بر این که «[رهبر انقلاب] صریحا متذکر شده‌اند که هزار و چهارصد سال به عقب بر نمی‌گردند.» اعلام شد: زنان هم وظایف اجتماعی خود را انجام می‌دهند و هم در خانه تربیت نسل آتی مملکت را و پوشش متعارف زنان باید با توجه به عرف و عادت به تشخیص خود آن‌ها واگذار شود. حق برخورداری مساوی با مردان از حقوق مدنی و حقوق سیاسی و اجتماعی و اقتصادی، برخورداری از آزادی بیان، عقیده، شغل و اجتماعات برای زنان و مردان و امنیت کامل زنان در استیفای حقوق و آزادی‌های قانونی باید تأمین شود. هما ناطق، استاد دانشگاه نیز بیانیه‌ی سازمان ملی دانشگاهیان را خواند که در آن آمده بود: «ما مخالف حجاب نیستیم، بلکه مخالف تحمیل آن هستیم... زنان بی حجاب هرگز به زنان باحجاب توهین نکرده اند، بنابر این ما خواستار احترام متقابل هستیم.» پس از پایان این تجمع، کمیته‌ی انقلاب از اتوبوس‌های شرکت واحد برای انتقال دختران دانش آموز به خانه‌هایشان استفاده کرد. عده‌ای از زنان معترض به سمت دانشگاه طهران حرکت کردند که در حوالی دانشگاه، عده‌ای آن‌ها را هو می‌کردند. امروز همچنین سلیمی جهرمی مدیر کل آموزش و پرورش طهران با دانش آموزان در دبیرستان‌ها در مورد حجاب بحث‌هایی کرد. در چند دبیرستان دخترانه، تظاهرات در موافقت و مخالفت با حجاب شکل گرفت. مجتهد شبستری از مسئولین رادیو تلویزیون در مصاحبه‌ای گفت: «کسانی که در تظاهرات حجاب شرکت کرده بودند، روی هم رفته خواهان خط فکری رژیم گذشته هستند... آن چه در جامعه مطرح شده است، مسئله‌ی اجبار حجاب نیست، بلکه مسئله‌ی فرهنگی آن است که تمام جامعه را در بر می‌گیرد... نه مرد و نه زن هیچ کدام نمی‌توانند جو جامعه را تبدیل به «جو سکسی» کنند... حجاب اسلامی در چادر خلاصه نمی‌شود.» عاطفه ثابتی در کیهان نوشت: «برادرم! هنوز طنین صدایت که فریاد می‌کردی «درود بر تو خواهر مبارز» در گوشم می‌پیچد... ولی دیروز چند تن به ظاهر متعصب را به عنوان یک معترض به خود و دیگر خواهرانم دیدم... آن‌ها بودند که بر سرم فریاد کشیدند «یا روسری، یا تو سری». نه! تو آن برادر خوب من نبودی که این چنین خصمانه نگاهم می‌کردی. این تو نبودی که برای ترساندنم تیر هوایی شلیک کردی. نه برادرم این تو نبودی که باعث شدی من در طلوع آزادی جای آزادی را خالی ببینم.»
سیمین دانشور هم در مقاله‌ای با عنوان «بیایید ایران ویران را آباد کنیم.» نوشت: «رضاخان به زور و خشم حجاب را از سر زنان برداشت و پسرش قانون حمایت خانواده را پیش آورد. هیچ کدام اساس درستی نداشت... من به انقلاب مردم ایران عشق می‌ورزم. در انقلاب اسلامی ایران با ابعاد وسیع و حیرت انگیزش، زنان همگام مردان بودند... من حضرت خمینی رهبر انقلاب مردم ایران را کلمه الحق می‌دانم... چنین مردی بارها و بارها گفته است که مسئول نسل آینده است و آرزویش نظام حکومتی است اسلامی و ایرانی که حافظ استقلال و دموکراسی باشد... متأسفانه دست های مرئی و نامرئی در کار و در راه است و می‌داند که آسان‌ترین راه مخدوش کردن چهره‌ی پاک انقلاب مردم ایران، تفرقه اندازی... است... خوشبختانه هوشیاری حضرت خمینی و دل آگاهیش به این بحث خاتمه داد و حق زن را در اسلام حتی برتر از مرد شمرد. اینک مسئله‌ی حجاب مطرح شده است، به وسیله‌ی تلفن و از طریق رادیو و آن هم نه به زبان حق خود حضرت خمینی... خیال همه را راحت کنم که حجاب به صورتو چادر یک مسئله‌ی اسلامی نیست، یک مسئله‌ی سنتی است... سرانداز و چادر بیش‌تر پوشش خاص زنان درباره‌های یغمامنش و عیلام... بوده است. اما چه مسئله‌ی چادر و چه حجاب شرعی اسلامی... از مسائل فرعی و فقهی و ظاهری است در حالی که فعلا کوهی از مشکلات در برابر ما برپا ایستاده است... درد زن‌ها را می‌دانم. مسئله بر سر این نیست که حجاب به سر بکنند یا نکنند. مسئله در ترس از لچک به سر شدن است. مسئله بر سر ترس از دور ماندن از مسئولیت عظیم است.»
🇱🇧تَنْهٰاتَرینْ‌هٰا🇵🇸
کیهان_ ۱۷ اسفند: روز جهانی زن
17-اسفند.jpg
1.16M
بخش 《مطبوعات آزاد، آزادگی می‌آموزد》را اگر توانستید، بادقت بخوانید...
اطلاعات_ یکشنبه، ۲۰ اسفند ۱۳۵۷
یک شنبه- 20 اسفند 1357 تیتر اول امروز اطلاعات به نقل از آیت الله طالقانی: «در مورد حجاب اجبار در کار نیست.» وی که دیروز همسرش فوت کرده است در مصاحبه‌ای رادیو تلویزیونی گفت: «حجاب اسلامی حجاب شخصیت و وقار است و هیچ اجباری هم در مورد آن در کار نیست...مسلما نظر امام هم به مصلحت زنان ما و هم خواهران و دختران ماست و هم مطابق با موازین اصول دین مبین اسلام است... حجاب یک مسئله‌ی سنتی و تاریخی است در عمق تاریخ ما و تاریخ شرق... اشتباه می‌کنند خانم‌های ما که اگر یک روسری روی سرشان بگذارند این‌ها از حیثیت آن‌ها کم خواهد شد... حجاب ساخته‌ی من و فقیه و این‌ها هم نیست، نص صریح قرآن است. آیه‌ی حجاب برای شخصیت دادن به زنان است... آیا این مانع از آن است که کار اداری داشته باشند؟ نه. مانع از این است که کار فرهنگی داشته باشند؟ نه. به شرطی که در راه خدمت باشد... اصل مسئله این است که هیچ اجباری هم در کار نیست و مسئله‌ی چادر هم نیست.»
بسم الله الرحمن الرحیم، اولین سحری را خواب ماندیم... علی برکت الله...
روزه، زیباست. روح را فرح می بَخشد و قلب را آرامش. 📙 📚
21.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در عرفان، عمل مقدمه‌ی علمه در زندگی، علم مقدمه‌ی عمله
این حجم از مواد منفجره رو اگه می‌نداختیم اسرائیل، الان هیچ اثری ازش نبود... چههههه خبرتووووونهههههه😂🤦‍♂
یاد بعضی نفرات روشنم می دارد. ...  ... قوتم می بخشد، راه می اندازد، و اجاق ِکهنِ سردِ سرایم گرم می آید از گرمیِ عالی‌د‌َمِ‌شان. نام بعضی نفرات رزق روحم شده است. وقت هر دل تنگی سوی شان دارم دست جراتم می بخشد روشنم می دارد.
مرا بیدار، در شب‌های تاریک رها کردی و خفتی، یاد می‌دار...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نکته‌ای اگر از این کلیپ به ذهنتون می‌رسه، حتما بفرمایید... از صبح امروز، بدجوری ذهنمو درگیر کرده و در موردش نوشتم و یکی از رفقا هم نکاتی فرمودن که قابل تامل بوده ولیکن به یک نتیجه‌ی نهایی نمی‌تونم برسم... سوال: آیا آزادی، واقعا حق انسان است یا ذاتیِ اوست و فطرتاً این آزادی را داراست؟ کدام یک؟
🇱🇧تَنْهٰاتَرینْ‌هٰا🇵🇸
نکته‌ای اگر از این کلیپ به ذهنتون می‌رسه، حتما بفرمایید... از صبح امروز، بدجوری ذهنمو درگیر کرده و د
تک تک کلماتش قابل تشکیک است اما بالاخره از یک جایی باید شروع به پرسیدن سوال بکنم تا به یک نتیجه‌ی قابل درک برسم... مثلا از اینجا که: آزادی، فطری و ذاتی‌ست و اساسا نمی‌توان آن‌ را از انسان گرفت؟... یا از اینجا: آزادی، در حیطه‌ی "حق" انسان است؟ که حق را می‌توان از او گرفت ولی ذات او را نه؟... کدام یک؟... در واقع، ما اینجا فقط یک سوال داریم، و آن نیز سوالِ چگونه نگریستنِ گوینده به اصل آزادی‌ست... او چه دیدگاهی نسبت به آزادی دارد؟... خودش پاسخ را می‌گوید... اما همین پاسخ، دارای ایراد است... او می‌گوید: آزادی، یک مفهومِ ذاتی و فطری‌ست و نمی‌توان آن‌ را از انسان گرفت... در مقابل فطرت، حق را قرار می‌دهد که می‌توان آن را از انسان گرفت... اما همین‌جا یک سوال به وجود می‌آید: آیا واقعا، حق را می‌توان از انسان گرفت؟... باز هم قبل از این سوال، سوالی دیگر: اساسا آیا انسان، دارای حق است که بتوان آن را از او گرفت؟... بعضی حق ها هستند که بعدها برای انسان، به وجود آمده‌اند و برخی، اصلا برای او نیستند... شما می‌توانید حق زیستن را از انسان بگیرید؟... یا می‌توانید حق انتخاب را از او بگیرید؟... حق زیستن، دست کسی دیگر نیست و این حق را، خدا به او داده است و فقط هم خودش می‌تواند آن را از او بگیرد و در این مقوله، انسان حق سوال ندارد؛ چرا که این حق را خدا به او نداده است و نعمت وجود به او عطا شده و حالا گرفته می‌شود...اما در مورد این که کسی دیگر بتواند حق زیستن را از انسان بگیرد، باز هم شرایطی وجود دارد که هر کسی نمی‌تواند این حق را که در این دنیا نصیب او شده و فقط هم دست خداست، از او بگیرد... یعنی حق زیستن، فقط توسط خدا و فقط در این دنیا، به انسان داده می‌شود و کس دیگری حق گرفتن این حق را از او ندارد، مگر بنا به دلایلی دیگر... در مورد حق انتخاب اما؛ باز هم هر کسی این حق را دارد و در عین حال، ندارد... شاید از این چند خط بشود این را برداشت کرد که داشتن حق، یک امر نِسبی‌ست... یعنی ما در این جهان، نسبت به یک سری چیزها، حقوقی داریم و نسبت به یکسری چیز‌های دیگر، نه... همانطور که اشاره شد، نسبت انسان با حق، در نسبت حق با یکسری چیزهای دیگر است... یعنی ابتدا انسان، دارای یکسری ویژگی ها می‌شود و سپس نسبت به آنها، حق پیدا می‌کند... مثلا حقِ داشتن یک خانه پس از ساختن آن... سوالی دیگر: آیا نسبت ها قابلیت از بین رفتن دارند؟... می‌توان نسبت انسان به حق را از نسبت حق به یکسری چیزهای دیگر، گرفت؟... بله... ظاهرا بله... مفهوم مخالف بحث های قبلی می‌شود جواب این سوال؛ وقتی ما هیچ دخالتی در به وجود آمدن یکسری چیز ها نداشته باشیم، پس حقی هم در مورد آنها نداریم... اما در مورد ذات بشر... نسبت انسان با ذات او چیست؟... به نظر می‌رسد که نسبت این‌همانی بین این دو برقرار باشد؛ یعنی انسان عبارت است از ذات و فطرت او، اعم از خلقیات و صفاتِ روحی و ذات او، همان انسان است و در او ظهور و بروز دارد... آیا شما می‌توانید ذات انسان را نیز از او بگیرید؟... اگر ذات او را از او بگیریم، دیگر چه چیزی از او باقی می‌ماند؟... هیچ... انگار یک بودن را از یک بگیریم... دیگر هیچ است... معنایی ندارد... پس چیست؟... اما بحث آزادی... می‌رسیم سر بحث مناقشه‌آمیز آزادی‌... اشکال حقیر بر سر ذاتی بودن آزادی انسان ابتدا این بود که اگر انسان ذاتا دارای آزادی باشد، با ماهیت این جهان و خلقت، منافات دارد... این جهان، ذاتا دارای محدودیت است و در امر حیات خود، آزادی ندارد، پس چگونه کسی که در آن است، می‌تواند آزادی داشته باشد؟... انسان چگونه می‌تواند آزاد باشد و این آزادی را ذاتا داشته باشد در حالی که خود، در یک جهانِ محدود، زندانی‌ست... جوابی که اجمالا به ذهن می‌رسد، این است که: آزاد بودن، منافاتی با بودن در یک مکان محدود ندارد... شما پرنده‌ای را تصور کنید که به قفس می‌افتد... آیا قوه‌ی پرواز او از بین می‌رود؟... پرواز و پریدن، ذاتیِ پرنده است و قفس، فقط مدتی می‌تواند او را از پرواز، محروم کند و اگر آزاد شود، مسلما پرواز خواهد کرد... پس می‌توان از همه‌ی این بحث نتیجه گرفت که بله، آزادی در ذات بشر است و در حیطه‌ی حق او تعریف نمی‌شود؛ بنا به دلایلی که گفته شد... آوردن آزادی در حیطه‌ی حق، محدود کردن آزادی‌ست... ذاتی بودن آزادی بشر، یک حُسن بزرگ دارد که گفته شد، و آن هم این است که هیچ.گاه این آزادی از او گرفته نخواهد شد، حتی در جهانی دیگر... که اگر حق او بود، گرفته می‌شد... مثل حق حیات دنیوی... فعلا همین...