ضبطخانۀ وَلیعصر .
باید لباس ِمشکی ِخود را به تن کنیم ؛ حی ِعلی َالعزای ِخدا میرسد به گوش ..
- آغوشِآسمان -.mp3
4.24M
+ آه ، حسین !
میدانی که چگونه خون ِروان ِمطهرت در صحرای ِکربلا خواهد ریخت ..
میدانی ؛ میدانی که آسمان از فرط ِدوری ِتو ،
با زمین قهر خواهد کرد .
میدانی که اگر روزی بر قلب ِزمین سجده نکنی ، گیاهی سبز نخواهد شد !
خورشیدی نخواهد درخشید ..
آه حسین !
—– روایت ِدوم ؛ ورود بهکربلا .
- به قلم ِمهرنوش ، نوای ِهانیه و محمد پیروزمند .
و تنظیم ِمُعید .
˼ کاری از رادیو وَلیعصر ˹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانوم سه ساله ..
ضبطخانۀ وَلیعصر .
خانوم سه ساله ..
- روایتسوم -.mp3
2.53M
+ گریه که میکنم ؛
دستهای ِپینه بستهی پدر ؛
دست ِنوازش بر سرم میکشد ..
بر زمین که میخورم ؛
این پدر است که مرا بلند میکند ..
موهایم که گره میخورد ؛
این پدر است که موهایم را گیس میکند ..
اما هروقت که محرم میرسد ؛
شعلهی غم وجودم را دربر میگیرد ..
هیچوقت نتوانستم غم ِدخت ِکوچک ِمولایم حسین را تحمل کنم .
–— روایت ِسوم ؛ حضرت ِرقیه .
- به قلم ِهلیا ، نوا و تنظیم ِرستاء .
˼ کاری از رادیو وَلیعصر ˹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسین ؛ در راه ِکوفه است ..
من به سوی ِحسین میروم .
ضبطخانۀ وَلیعصر .
حسین ؛ در راه ِکوفه است .. من به سوی ِحسین میروم .
- روایتچهارم -(1).mp3
3.92M
+ او رفت . .
تا خبررسان ِنامردی ِکوفیان باشد .
رفت ، تا شاید بتواند گامی در راه ِحق بردارد ..
او رفت ، تا به سپاه ِحسین بپیوندد .
حسینی که هدیهی خدا به اهل ِزمین بود .
حسینی که تنها راه ِنجات ِاهل ِعالم بود !
رفت تا بهسپاهی بپیوندد که خدا ضامن ِرستگاریشان بود .
–— روایت ِچهارم ؛ حبیببن ِمظاهر (ع) .
- به قلم ِمجنون و نوای ِبهشتی .
و تنظیم ِرستاء .
˼ کاری از رادیو وَلیعصر ˹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_ از اون حرفایی که با زهیر زدی ..
ضبطخانۀ وَلیعصر .
_ از اون حرفایی که با زهیر زدی ..
رادیو ولیعصر ؛(1).mp3
3.67M
+ نگاهم به شمشیری رسید ؛
که بیرحمانه خاطراتم را از من دور میکرد . .
شمشیری که عطر ِنفسهای ِپاک زهیر را ، از مشامم میبرید !
شمشیر ِدشمن ؛
و عطر ِشهادتی که فضا را در خود غوطهور میکرد .
و آسمانی که از غم ِشهادت ِجوانی عثمانی ، سرخ شده بود . .
–— روایت ِپنجم ؛ حضرت ِزهیر (ع) .
- به قلم ِزینب و نوای ِمهدی ؛
و تنظیم ِحوراء .
˼ کاری از رادیو وَلیعصر ˹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثلا ًتو رو تاب میدم ؛
مثلا ًبه تو آب میدم . .
ضبطخانۀ وَلیعصر .
مثلا ًتو رو تاب میدم ؛ مثلا ًبه تو آب میدم . .
روایت هفتم.mp3
6.08M
+ ناگه زمین و زمان لرزید .
گریهی ِنوزادی در فضا پیچید ،
که سوزی به قلب ِمادر داد . .
از چادر بیرون رفت ؛
آسمان ، آغشته به خون ِطفل ِکوچکش بود !
خون چکید ، نه از عرش .
بلکه از چشمان ِمادر .
به سوگ ِعلی ، ششماههاش نشست .
او مانده بود و گلوی ِشکافته شدهی اصغر ..
–— روایت ِهفتم ؛ حضرت ِعلیاصغر (ع) .
- به قلم ِروحا و نوای ِبهاصطلاحمؤمن .
و تنظیم ِنجوا .
˼ کاری از رادیو وَلیعصر ˹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه میخونه لهوف . .
ضبطخانۀ وَلیعصر .
روضه میخونه لهوف . .
InShot_20240708_0010094701720385298.mp3
3.93M
+ من دیدم آن طرهی زلفش را که میان ِمیدان ،
روی پیشانیاش از من دلبری کرد .
من دیدم که آن وحوش ِخدانشناس ،
چطور دلدارم را تکه تکه کردند جلوی ِچشمانم ..
من ، تکههای ِوجودم را روی زمین دیدم .
هرچه فریاد کشیدم واعلیا.. هرچه ضجه زدم ؛
هرچه خواستم دستهایش را پیدا کنم . .
نشد !
—– روایت ِهشتم ؛ حضرت ِعلیاکبر .
[ از زبان ِهمسر ]
- به قلم ، نوا و تنظیم ِالوُجوم .
˼ کاری از رادیو وَلیعصر ˹
ضبطخانۀ وَلیعصر .
+ من دیدم آن طرهی زلفش را که میان ِمیدان ، روی پیشانیاش از من دلبری کرد . من دیدم که آن وحوش ِخدان
روایتی متفاوت .
شهادت ِحضرت ِعلیاکبر ، از زبان ِهمسر ِایشان .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای اهل ِحرم میر و علمدار نیامد . .
ضبطخانۀ وَلیعصر .
ای اهل ِحرم میر و علمدار نیامد . .
- قمرالعشیره -.mp3
4M
+ دنیای ِبدون ماه ، چگونه بود ؟
همانقدر تاریک و سرد . .
همانقدر خالی از امید . .
همانقدر سنگین و دور از تصور . .
نبودن ِقامت ِرعنای ِعمویش در کنار ِپدر ،
ترسی عظیم بر دل میانداخت .
ماه ، بعد از بیست و یکم ِ رمضان ،
باری دگر و این بار میان ِخاک و خون ،
ترک برداشت و آرام خون بارید از نامردی ِدنیا . .
–— روایت ِنهم ؛ حضرت ِقمربنیهاشم .
- به قلم و نوای ِآیه .
و تنظیم ِمُعید .
˼ کاری از رادیو وَلیعصر ˹
ضبطخانۀ وَلیعصر .
+ دنیای ِبدون ماه ، چگونه بود ؟ همانقدر تاریک و سرد . . همانقدر خالی از امید . . همانقدر سنگین و
نیزهها را بلندتر زدهاند ، مردمانی پَلید و بیاحساس . .
حک شده روی نیزهها اینهاست : از برای نبرد ِ با عباس . .
ضبطخانۀ وَلیعصر .
_
نوا.mp3
5.26M
+ برخیز حسین ،
برخیز که لشکریان ِابن زیاد قهقهه سر دادند ..
برخیز که معجر از سر ِرقیه کنار نرود .
برخیز که گونهی ِسکینه سرخ از سیلی نشود . .
برخیز که زینب تنهاست ؛
میشنوی ؟
زینب میان ِلشکریان ِحرامی ِابن زیاد غریب است . .
برخیز که سجادت ، گوشهای عزلت گزیده و خون دل میخورد از بهر ِسر ِجدا شدهات .
برخیز ای کشتهی شیوخ ِمقدس نما !
–— روایت ِدهم ؛ حضرت ِاباعبدالله الحسین .
_ به قلم ِآیه و نوای ِالوجوم و آیه .
و تنظیم ِنجوا .
˼ کاری از رادیو وَلیعصر ˹
ضبطخانۀ وَلیعصر .
سید ُالغریب . .
- غریبِطوس -.mp3
3.46M
+ ننوش از آن جام.. ننوش پدرجان ؛
که داغ ِبزرگی را بر قلبمان خواهی گذاشت !
ننوش که اشکهایمان را جاری خواهی ساخت و شانههایمان را لرزان خواهیکرد . .
–— شهادت ِهشتمیننور از شمس ِآلعلی (ع) .
- به قلم ِآیه ، نوا و تنظیم ِرستاء .
˼ کاری از رادیو وَلیعصر ˹
ضبطخانۀ وَلیعصر .
+ ننوش از آن جام.. ننوش پدرجان ؛ که داغ ِبزرگی را بر قلبمان خواهی گذاشت ! ننوش که اشکهایمان را جا
میهمان ِعزای قلبتان . .
شما هم در نشر سهیم باشید🖤.
هدایت شده از ضبطخانۀ وَلیعصر .
- رَبیعالأول - .mp3
2.64M
ربیع که آمد ، سرخ میپوشم تا رنگ خون ِرقصان علیاصغر را در بین ابرها از یاد نبرم . اصلاً ربیع با این جشنها و خندهها آمد ، تا رضایت ِحسین و خانوادهاش را از دو ماه عزاداریهایمان بفهمیم .
- به قلم قرةالعین و نوای ِزینب .
و به تنظیم ِرَستاء .
˼ کاری از رادیو وَلیعصر ˹
جمعه سیاه .mp3
2.17M
+ میشنوی ؟ گلولهای جان ِانسان را در خود غرق کرد و سبزی ِگل هارا به خواب برد ..
گیسوان ِطلایی ِخورشید را قطع کرد ؛
چلچلهیِ شیرین ِعروسی ِپرستوها را خاموش کرد و خون ِقرمز را بر دیوارهای ِکشور ، روان کرد !
–— سالروز ِقیام ِ۱۷ شهریورماه و کشتار ِجمعیاز مردم🖤 ،
به دست ِماموران ِظالم ِپهلوی .
با قلم ِچشمنواز ِمهرنوش ،
نوای ِجاننشین ِمحمد ؛
و تنظیمِ باسلیقهی حوراء .
˼ کاری از رادیو وَلیعصر ˹