eitaa logo
باشگاه نویسندگی.
1.5هزار دنبال‌کننده
269 عکس
51 ویدیو
10 فایل
'EnNombreDeDios' . اینجا هستم تا بهت کمک کنم که همیشه بنویسی. پا به پای هم‌ باشیم، اینجا باهام حرف بزن: https://daigo.ir/secret/920567090
مشاهده در ایتا
دانلود
📺 دو گونه‌ی پیش‌آگاهی (Foreshadow) پیش‌آگاهی یعنی نویسنده قبل از این‌که اتفاقات مهم داستان رخ بدن، نشانه، اشاره یا سایه‌ای ازشون نمایش بده. 1⃣ پیش‌آگاهی مستقیم: توی داستان به‌صورت واضح اعلام می‌کنیم که یک مشکل، رخداد یا تغییر ناگهانی قراره رخ بده. • معمولاً از طریق دیالوگ، نظرات راوی، پیشگویی یا پرولوگ به این هدف می‌رسیم. • برای مثال در نمایشنامه‌ی «مکبث»، پیشگوییِ جادوگران به ما پیش‌آگاهی می‌ده که مکبث قراره شاه بشه. 2⃣ پیش‌آگاهی غیرمستقیم: در این حالت، با سرنخ‌های ظریفی که سرتاسر داستان می‌ذاریم اشاره‌هایی به ادامه‌ی داستان می‌کنیم. • خواننده‌ها احتمالاً معنی سرنخ ما رو متوجه نمی‌شن تا وقتی که اتفاقی که ازش خبر می‌دادیم، رخ بده. • در فیلم «امپراتوری ضربه می‌زند»، لوک توی رویاش می‌بینه چهره‌ی پشت نقابِ دارث ویدر چهره‌ی خودشه. بعدها که می‌فهمیم لوک پسر دارث ویدره، این رویا معنی پیدا می‌کنه. 🏠‧₊˚@WriteClub
WhereToRead 🥊 چطور کشمکش درونی رو بنویسیم؟ کشمکش درونی چیه؟ شخصیت زمانی دچار کشمکش درونی می‌شه که با خودش در تضاد و ستیزه. ممکنه توی دوراهیِ اخلاقی‌ای گیر کنه، به چیزهای مختلفی میل داشته باشه یا ترسی عمیق و درونی گریبانش رو بگیره. این مبارزه‌های درونی روی تصمیم‌های شخصیت تاثیر می‌ذارن و باعث رشد شخصیتیش و افزایش عمق و پیچیدگی داستان می‌شن. ♦️ قوس شخصیتی اهمیت داره. کشمکش درونی باید با قوس شخصیتی پیوند بخوره و کلید اصلی رشد و توسعه شخصیت باشه. نتیجه هرچی باشه، تغییر شخصیت رو نشونمون می‌ده. با پیروز شدن یا شکست خوردن در مبارزه‌های درونی، شخصیت به رشد یا تکامل یا سقوط می‌رسه. 🏠‧₊˚@WriteClub
آهنگ کلام در نویسندگی🎻 به همان دلیل که شعر باید وزن و موسیقی داشته باشد، نثر باید نرم و روان باشد. دست‌انداز و ناهمواری کلام، رشته کلام را در ذهن خواننده پاره می‌کند و او را به زحمت می‌اندازد. کلام هرقدر نرم‌تر، هموارتر و آهنگین‌تر باشد، خواندن آن لذت‌بخش‌تر است. آهنگ کلام در نثر، هیچ قانون و قاعده‌ای ندارد؛ جز داوری گوش و پسند ذوق.🪑 مردم نیز دوست و عادت دارند کلمات را به گونه‌ای ردیف کنند که از دل آنها آهنگی به گوششان برسد و همین موسیقی نامرئی، رشته پیوند آن کلمات را با یکدیگر بیشتر می‌کند و از بر کردن آنها را آسان‌تر. 🖋 رضا بابایی @🏠‧₊˚@WriteClub
💢 چطور صحنه‌های کسل‌کننده رو اصلاح کنیم؟ کشمکش: کشمکش‌هایی وارد داستان کنید که خواننده رو جذب می‌کنن. تنش صحنه‌هایی فراموش‌نشدنی می‌سازه. اهداف: نذارید شخصیت‌ها بی‌هدف پرسه بزنن. بذارید اهداف مشخصی داشته باشن و برای رسیدن بهشون تلاش کنن. خواننده می‌خواد بدونه بهش می‌رسن یا نه. عواطف: از شکستن قلب‌ها نترس. بذارید صحنه‌ها آکنده از احساسات باشن. بذارید خواننده هر لحظه‌ی سفر شخصیت‌ها رو از ته دل حس کنه. غیرمنتظره‌ها: خواننده رو با پیچش پیرنگ، آشکارسازی‌های غیرمنتظره و تصمیم‌های غیرمعمول شگفت‌زده کن. غیرمنتظره بودن باعث می‌شه حوصله‌ی خواننده سر نره. ادامه دارد... 🏠‧₊˚@WriteClub
سه قاعده برای غنی ساختن داستان☎️ , شما باید بسیار بیشتر روی ارتباط زبانی و مکالمه تکیه کنید، زیرا توصیف بیش از حد و داستان‌سرایی بیش از اندازه، درباره اشخاص داستان،‌ سنگین و خسته‌کننده است و مشابه با زندگی واقعی. تا زمانی که اشخاص داستان عملا صحبت نکنند، خواننده آن‌ها را واقعا نمی‌شناسد. وقتی به‌وسیله مکالمه، شخصیت‌پردازی می‌کنید در واقع داستان را تقویت و محکم می سازید. با در نظر گرفتن نکته فوق، این سه قاعده را برای مکالمهٔ مؤثر مورد توجه قرار دهید: 📍قاعده اول: مکالمه باید چیزهایی درباره شخصیت و احساسات شخصیت داستان به خواننده بگوید. احوال‌پرسی‌های معمولی، خداحافظی‌ها و صحبت‌های بی‌اهمیت درباره هوا خیلی کم می‌تواند این قاعده را برآورده کند البته از آن قطع امید هم نکنید و در جای خود استفاده کنید. 📍قاعده دوم: مکالمه باید طرح را جلو ببرد. حرف‌های شخصیت ها باید احساسات، روابط‌شان با یکدیگر و نقشی را که در طرح بازی می‌کنند، تقویت کند و در جهت تشدید کشمکش و تنش داستان باشند. 📍قاعده سوم: مکالمه باید هر شخص داستانی را متمایز از دیگر شخصیت‌ها معرفی کند. هریک از ما متفاوت به‌نظر می‌رسیم. کلمات، اصطلاحات، حس تعبیرها، لهجه، سبک صحبت و افعال متفاوتی به‌کار می‌بریم. اینکه چه می‌گوییم و چگونه می‌گوییم منعکس کننده این است که ما واقعا چه کسی هستیم و اوضاع و احوال ما و سیستم ارزشی ما، گویش و گفتار ما را تعریف و تبیین می‌کند. 🏠‧₊˚@WriteClub
🖇 پنج نکته برای نوشتن پیش‌آگاهی‌های خوب (Foreshadow) 📓 برای داستانتون برنامه‌ریزی کنید. قبل از این‌که بدونید واسه چه اتفاقی در آینده‌ی داستان باید سرنخ و پیش‌آگاهی بدید و چطور، باید بدونید داستان به کجا می‌ره. شاید لازم باشه تا تموم شدن پیش‌نویس اول صبر کنید و بعد سرنخ‌ها رو توی اثر جا بدید. برنامه بریزید، بازبینی کنید و حواستون رو جمع نگه دارید. 🎱 سریع باشید. اگه سرنخ رو خیلی دیر بذارید، اثرش کم می‌شه. هرچه زودتر پیش‌آگاهی بدید تا توی ذهن خواننده جاگیر بشه. این‌جور خواننده وقتی به عقب برمی‌گرده و متوجه می‌شه چه سرنخ‌هایی از اول گذاشته بودید، بیشتر لذت می‌بره. 📷 سرنخ‌ها رو پخش‌وپلا کنید. وقتی فکر می‌کنید کِی و کجا خوبه پیش‌آگاهی بدید، حیله‌گری کنید. مثل یه جور شکار گنج می‌مونه: همه‌ی گنج‌ها رو که یک جا قایم نمی‌کنید. پس سرنخ‌ها رو در سرتاسر داستان پخش کنید. 📼 میانه‌رو باشید. با پیش‌آگاهی‌های زیاد، خواننده رو خسته نکنید. با پیش‌آگاهی کم ممکنه یه رخداد غیرمنتظره براش عجیب و بی‌معنی باشه. نقطه تعادل رو تشخیص بدید. این‌جور خواننده‌ها دلشون می‌خواد دوباره داستانتون رو بخونن تا همه‌ی سرنخ‌هاتون رو پیدا کنن‌. 🗝 نظر کسی رو بپرسید. شما به اثرتون زیادی نزدیکید. شاید احساس کنید پیش‌آگاهیتون واضحه؛ اما اگه خواننده تشخیصش نده بی‌فایده‌ست. از یه دوست و آشنا بخواید متن رو بخونه و بپرسید سرنخ‌ها چطور بودن؟ خیلی واضح بودن، اصلاً واضح نبودن، یا متعادل بودن؟ برای مثال، در داستانی که شخصیت مدام ارواح رو می‌بینه، می‌تونیم با رخدادها و سرنخ‌های گوناگونی به این اشاره کنیم که خود شخصیت هم روحه. خواننده شاید تا آخر معنی سرنخ‌هامون رو متوجه نشه اما وقتی آخر سر حقیقت برملا شد همه‌شون رو درک می‌کنه. 🏠‧₊˚@WriteClub
🏷'چه زمانی به خط بعد بریم؟' ,
وقتی دوربین داستان حرکت می‌کند.
, شخصیت جدیدی پیدا می‌شود. ,
دیالوگ جدیدی گفته می‌شود.
, یک ایده یا موضوع جدید نوشته می‌شود. ,
زمان می‌گذرد یا به نقطه‌ی خاصی بازمی‌گردد.
, وضعیت تغییر می‌کند. ,
حس و حال عوض می‌شود.
, می‌خواهید اثر دراماتیکی ایجاد شود. 🏠‧₊˚@WriteClub
ترفندهایی برای طنزنویسی!🍓 WhereToRead ~ بازی با کلیشه‌های زبانی آشنا و بازسازی آن‌ها ~ استفاده نابه‌جا از ادبیات رسمی یا محاوره‌ای ~ غلط‌نویسی و یا غلط‌گویی عمدی ~ استفاده از تعابیر طنز آمیز برای توصیف صحنه ~ و شگردهای دیگر در واژگان و کلام... 🏠‧₊˚@WriteClub
باشگاه نویسندگی.
ترفندهایی برای طنزنویسی!🍓 WhereToRead ~ بازی با کلیشه‌های زبانی آشنا و بازسازی آن‌ها ~ استفاده نابه
🎟در نگارش اثر طنز، همان‌طور که در موضوع و سوژه و ماجرا مخاطب را غافلگیر می‌کنید، در زبان نیز می‌توانید همین غافلگیری را به کار ببرید. ☁️ در طنز حتی می‌توانید به «واژه‌سازی» هم روی آورید یا مفاهیم نو را بر کلمات سوار کنید. چه بسا در زبان معمول و رایج مردم هم کم‌کم به کار بروند. 🎟 کافی است به معروف‌ترین رمان معاصر طنز فارسی (دایی جان ناپلئون) مراجعه کنید. ببینید زبان روان، شوخ و استفاده دقیق از کلمات و بار کردن مفاهیم جدید بر آن‌ها، چقدر در خواندنی کردن کتاب و سپردن آن به حافظۀ جمعی نقش داشته است. تا آنجا که عباراتی مثل: «کار، کار اینگیلیساست» در محاورات روزمر‌ه‌ی ما، به صورت ضرب‌المثل درآمده است! ☁️ البته طنز عبارتی را آگاهانه و حساب‌شده به کار ببرید وگرنه به لودگی پهلو می‌زند و مخاطب را پس می‌زند. 🎟 طنز کلامی باید در خدمت ارائه‌ی ایده و نظر اصلی اثر باشد و نباید در به‌کارگیری آن، زیاد دست و دلبازی به خرج دهید. 🏠‧₊˚@WriteClub
تعریف ایجاز از زبان مهشید امیرشاهی👩🏻‍🏫 شاید مهم‌ترین کار ما در نشست‌های «تمرینجا» گشتن پیِ کلمات اضافه است. بارها دیده‌ایم که گاه با حذف یک واژه‌ی اضافه، جمله دوچندان زیباتر شده؛ قدرت ایجاز که یکی از بهترین تعریف‌های آن را مهشید امیرشاهی به زبان آورده: «در توصیف شخصیت‌ها و موقعیت‌ها به ایجاز در کلام معتقدم و به همین دلیل اگر بتوانم مطلبی را در دو سطر بگنجانم به دو سطر و یک کلمه رضایت نمی‌دهم.» و چه مثالی بهتر از جمله‌ی خود او در آغاز رمانِ «در سفر»: «روزی که تاجی را به خاک سپردیم، من بسیاری از زندگان را هم خاک کرده بودم.» - شاهین کلانتری🖋 🏠‧₊˚@WriteClub
یکی از مهمترین عناصری که میان تمامی عناصر داستان (از پلات، پروتاگونیست و درگیری‌های درونی تا انتخاب راوی، لحن داستان و...) هارمونی و تناسب برقرار می‌کنه، شناخت مخاطب قصه است. 🌱 اینکه شما بدونید این داستان رو دارید برای چه شخصی می‌نویسید برای شما مشخص می‌کنه که این قصه: با محوریت چه کسی‌، در چه موقعیتی، برای رسیدن به چه‌چیزی، در تقابل با چه کسانی و توسط چه شخصی روایت می‌شه. -توجه به همین نکات کوچک بدیهی رو جدی بگیرید.- 🏠‧₊˚@WriteClub
باشگاه نویسندگی.
‹ ۲ › نشون بدید چطور زوجِ عاشق با هم سازگارند، در عین حال به‌هم نمیان❗️ این گفته که «متضادها به هم
‹ ۳ › به شخصیت‌های عاشق نقص‌هایی بدید که پیرنگ فرعی رو جلو می‌برن. شخصیت‌های عالی نقص دارن. نقص‌ها کشمکش درونی می‌سازن که به وقتش می‌تونه باعث پویایی رابطه شخصیت‌ها بشه. ☎️ در رمان عاشقانه، ممکنه خواننده احساس کنه داستان فقط درباره عشق شخصیت‌هاست. از نقص‌های شخصیت‌ها استفاده کنید که پیرنگ‌های فرعی جذاب رو پیش ببرید. برای مثال، در کتاب «جین ایر» اثر شارلوت برونته، روچستر به ظاهر خشن و بی‌ادبه، اما از درون نرم‌تره. وقتی جین ایر راز رو درباره اون کشف می‌کنه، نقص روچستر توضیح داده می‌شه. پیرنگ فرعی راز روچستر، توضیح می‌ده که چرا شخصیت گوشه‌گیر و محتاطی داره. 🏠‧₊˚@WriteClub