همین توضیح ندادن، زبان ما رو که
وسیله برقراری ارتباط بین دیگران
هست ضعیف میکنه.
گاهی حتی دوست داریم که در
حرف زدن عادی هم ایموجـی ها
وجود داشتند تا میشد بهتر تفهیم
کرد... .
در نوشتههای داستانی اما، این
آسیب و اختلال خیلی بیشتره.
ما در یک اثر داستانی نمیتونیم
از شکلک استفاده کنیم.
باید با کمک کلمات و چینش
مناسب اون ها، هر حسی رو
بسازیم و به خواننده نشون
بدیم...
و زمانی که به استفاده از
شکلک ها عادت کرده باشیم،
کار سخت میشه....🍀
https://eitaa.com/Writingskills
برای اینکه کمی زبان توصیفیمون رو
قوی بکنیم، به من بگید بنظرتون حس
این شکلک چیه؟!
سعی کنید خوب توصیفش کنید...
چه حسی رو انتقال میده؟
اگر میخواست حرف بزنه، چی میگفت ؟
ایشون رو میگم...👇
😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅
50.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢چگونه نویسنده شدم؟
🌸از زبان نویسنده بشنویم.
🎥مارگارت اتوود
#معرفی_نویسنده
#آموزش
#نویسندگی
#قسمت_پنجم
https://eitaa.com/Writingskills
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«هر صبح،
خیال تو را….
با چای سر می کشم….
این یک چای خیال پهلوست!!!☕️
https://eitaa.com/Writingskills
سلام، روزتون پرنور و باصفا.
یک تبریک ویژه میگم به همهی عزیزانی
که به هر شکلی دست به قلم هستن🥰
یا علاقهمند به نوشتن👌
🎉🎊«روز قلم بر شما مبارررک»🎉🎊
https://eitaa.com/Writingskills
#جوانه
#روز_قلم
«تکیه می دهد باران به ابر ، دریا به رود، جوانه به ریشه، ماه به خورشید و من به قلم . . .
خطوط کلمات را درهم کشیدن همیشه شیرین نیست.
گاه تلخ است مثل جدایی.
گاه شور مانند اشک روان بر روی گونهها.
گاه ترش است به سان آلو خشکه های مادربزرگ.
گاهی هم ترکیبی است از تمام طعم ها، حس ها و شاید فراتر از آنها.»
روز قلم بر تمامی نویسندهها پرفروغ🌝✨!
✍🏻 مطهره ناطق
https://eitaa.com/Writingskills
ممنونم از دختر عزیزم جوانهی خوش ذوق جریان، مطهره جانم.
بسی شاد شدم و بر خود بالیدم😊😍
آرزو میکنم انشاالله اون روز خیلی زود
برسه که پای کتاب ها و آثار تون رو امضا کنم😁
بله، میدونم باید امضای نویسنده باشه ولی
منم آرزو دارم خب!
بچههام قلههای رفیع نویسندگی رو فتح کنن منم کنارشون باشم ❤️
🎉🎊روزتون مبارک جوانههای جریان🎊🎉
https://eitaa.com/Writingskills
«بعضی از حسها و افکار تکرار ناپذیر هستند.
مانند نویسندگی در دل طبیعت،زیر باران ماندن و خیس شدن، صدای پرندگان نا آشنا، همه و همه حس هایی عجیب دارند که مانند هاله دور سیاره زحل، قلبت را به هیجان دعوت میکنند.
تمام روز هایی که در طبیعت قدم میزنم درس نه! اما حسی جدید را می آموزم.
حس سبز شدن، شکوفه دادن، نرم بودن مانند خاک باران خورده و...
و چقدر زیباست که تو طبیعت را آفریدی برای من
میخواهم چشمانم مثل آفتاب همیشه مهربان باشد.
زبانم مانند ابرها همیشه عشق را جاری کند.
همانند نهال ها در هر لحظه رشد کنم.
مثل گل ها، بوی محبت را در اطرافم ساطع کنم.
میخواهم پاس بدارم آنچه تو دادی برای من تا پرواز کنم🌱
مانند قلم که مرا در اعماق وجودم به پرواز درآورد و به من یاد داد میتوان روی زمین بود و پرواز کرد.»
🍀روز قلم بر تمام کسانی که قلبشان در هنگام نوشتن لبخند میزند مبارک🍀
✍مریم جنگجو
https://eitaa.com/Writingskills