eitaa logo
مهـــارت‌های نویسنــدگی
627 دنبال‌کننده
690 عکس
162 ویدیو
8 فایل
🌱اینجا یک دانشکده‌ است. دانشکده‌ی مهارت‌های جادویی. جادویی از جنس نوشتن! اینجا شما یاد می‌گیرید که چطور با کلمات داستانی سحرآمیز بنویسید. «ویژه دختران نوجوان» 🌱ادمین:
مشاهده در ایتا
دانلود
📚چگونه داستان ترسناک بنویسیم؟ 🍀«"از بهترين ها بياموزيد" داستان هاي ترسناك موفق را بخوانيد.به عنوان مثال نوشته هاي استفن كينگ. شرح جزئيات بهترين روش براي ترساندن مردم در موقعيت هاي ترسناك است.البته توجه كنيد كه در اين زمينه افراط نكنيد.» https://eitaa.com/Writingskills
📝مدرن "نویسنده مدرنیست "در قرن بیستم با توجه به نظریه فروید مطرح شد. با توجه به این نظریه هر انسان هم دارای ضمیر خودآگاه و هم دارای ضمیر ناخودآگاه می‌باشد. و خواننده‌ی یک اثر با دقتی که در خوانش خود می تواند انجام دهد هم، می تواند به جنبه‌ی خودآگاه و ناخودآگاه یک داستان مدرن پی ببرد. 📙یکی از بارزترین خصوصیاتی که یک داستان مدرن دارا می باشد این است که بیشتر جنبه های درونی و یا ذهنی راوی و یا شخصیت های یک داستان را کندوکاو می کند و کمتر مثل داستان های رئالیستی به جنبه های بیرونی یک اثر توجه می کند. 📒نکته ای دیگری که در داستان های مدرن و پست مدرن حائز اهمیت می باشد این است که روایت در این داستان ها یک روایت خطی نیست بلکه زمان، فرای زمان خطی می باشد و به نوعی از سیلان ذهن استفاده می شود به این معنا که نظمی را که یک روایت خطی دارا می باشد را ندارد اما با این وجود باز هم نمی توان گفت که نحوه بیان روایت بی نظم است زیرا این نوع روایت نظم و منطق خاص خود را دارد و زمانی که در داستان مدرن وجود دارد هم می تواند فلاش بک بخورد به زمان گذشته و راوی ماجراهایی را بیان کند که در گذشته اتفاق افتاده است و هم می تواند به آینده سیر کند. 📘چون بیشتر داستان های مدرن در ذهن اتفاق می افتد راوی که انتخاب می شود بیشتر اول شخص مفرد می باشد. زیرا این راوی بهتر می تواند از احساسات و ذهنیات شخص به خواننده اطلاع دهد و همچنین روایتی که صورت می گیرد چون در ذهن اتفاق می افتد ممکن است به نوعی دارای آشفتگی باشد. 📕البته در داستان های مدرن روایت ممکن است توسط یک یا چند نفر صورت بگیرد تا خواننده با دید گسترده تری و از زاویه های دید متفاوتی داستان را درک نماید. 📗نکته ای که در داستان مدرن و پست مدرن می توان به آن توجه کرد. جریان سیال ذهن می باشد. که در بیشتر داستان‌های مدرن و پست مدرن از آن تکنیک استفاده می شود. https://eitaa.com/Writingskills
📝پست مدرن 🍀در سال 1962 بعد مرگ کِنِدی هیچ فرقی بین مدرن و پُست مدرن وجود نداشت. در کتاب تریستیان شندلی رمان پست مدرن شامل: 🍀ویژگی های زبانی در آثار نویسندگان پست مدرن(به خصوص داستان کوتاه) 📌رویکرد تازه به جدال و حادثه. 📌تشبیهات غریب. 📌اغراق بیش از اندازه و عدم اغراق. 📌استعاره های غریب. 📌بسیار موجز. 📌اساس داستان کوتاه روایت و دیالوگ است. 📌عناوین غریب داستان. 📌عدم انسجام و عدم فصل بندی و عدم فرجام داستان.فرجام های مختلف برای داستان- فرجام های پیشنهادی برای داستان... 📌جدال شخصیت ها بر علیه مولف بر اساس نظریه رولان بارت. https://eitaa.com/Writingskills
📚چگونه یک داستان ترسناک بنویسیم؟ 🍀براي الهام گرفتن، فيلمهاي ترسناك و مهيج بيشتري نگاه كنيد. داستان هاي ترسناك بيشتري بخوانيد. 📌غير قابل پيش بيني بودن يكي از فاكتورهاي مهم در فيلم هاي ترسناك است. 📌انواع داستان های ترسناک: داستانهاي ترسناك روحي، ترسناك جسمي، ترسناك اروتيك، داستان هاي كوتاه اسرار آميز، رومانتيك هاي سياه، داستان هاي كوتاه ماوراءالطبيعت، زنده شدن مردگان، مخاطرات جادويي، جادوي غرب، قصه ارواح، داستان بقاء و يا كمدي ترسناك. 📌به چيزهايي كه شما را به وحشت مي اندازد فكر كنيد.اگر از آنها مي ترسيد، آن را بيان كنيد.» https://eitaa.com/Writingskills
«نکات کاربردی در داستان» 🧐 خوب ببینید: 🌱از جزئیات نگذرید و به همه چیز دقیق نگاه کنید و آن را به خاطر بسپارید، شاید ایده خوبی در این اتفاقات روزمره باشد که از چشم دیگران پنهان بوده است. یک اتفاق ساده در کوچه و خیابان و مدرسه و دانشگاه و محل کار یا یک شخصیت توی تاکسی و اتوبوس سوژه های خوبی برای نوشتن هستند.» https://eitaa.com/Writingskills
«نکات کاربردی در داستان» 🌱خاطره بنویسید: نوشتن آن چه که در طول روز برای تان اتفاق افتاده البته اگر حالت گزارش کار به خودش نگیرد، یکی از راه های خوب نوشتن است. این اتفاقات می توانند سبک شما را در نوشتن تغییر دهند. گاهی شما یک روز پر از شادی را گذرانده اید که می تواند سبک طنز را وارد فضای نوشتن شما بکند و گاهی یک روز معمولی داشته اید که در ساده نویسی شما موثر خواهد بود.» https://eitaa.com/Writingskills
«نکات کاربردی در داستان»خوراکی نخورید: «موقع نوشتن چیزی نخورید چون حواس‌تان را پرت خواهد کرد، تخمه و آجیل و سایر تنقلات را فراموش کنید، خوراکی خوردن موقع نوشتن هم تمرکزتان را به هم می‌زند هم لذت خوردن را زائل می کند. البته از بین خوراکی های مرسوم چای را می شود استثنائا قلم گرفت. چای از نوع لیوانی آن کنار دفتر و خودکارتان عجیب می چسبد و به روند نوشتن کمک می کند.» https://eitaa.com/Writingskills
«نکات کاربردی در داستان» 🍀بنویسید: «نوشتن چیزهایی که در طول روز برای شما اتفاق می افتد و بها دادن به آن ها و ادامه دادن این روند به شما کمک می کند که ترس از نوشتن تان از بین برود، شاید اوایل کار، نوشته های تان به دل تان ننشیند ولی بعدها حتما از این کار خوشحال خواهید شد. پس بدون قضاوت کردن متن‌های تان، فقط بنویسید، مهم نوشتن است.» https://eitaa.com/Writingskills
«نکات کاربردی در داستان» 🍀شکسته ننویسید: «این پنبه را از گوش تان دربیاورید که شکسته نویسی بهتر است و خواندن را راحت تر می کند، بدانید و آگاه باشید که شکسته نویسی غلط است، حتی اگر شما دارید برای وبلاگ تان مطلب می نویسید هم بهتر است از سبک نوشتاری استفاده کنید و گفتاری ننویسید.» https://eitaa.com/Writingskills
«نکات کاربردی در داستان» 🍀همیشه نوشت افزار داشته باشید: «شاید شما عادت داشته باشید تایپ کنید، شاید هم با همین خودکار و مداد معمولی خودمان بنویسید، به هر حال خوب است که همیشه نوشت افزار مورد علاقه تان را همراه داشته باشید تا هر زمان اراده کردید و سوژه ای از گوشه ذهن تان گذشت بتوانید دست به قلم شوید.» https://eitaa.com/Writingskills
⛱ترفندهای شروع داستان 🎯یک حرکت آنی ایجاد کنید! «قانونی اساسیِ اول در مورد خط‌های آغازین این است که آنها باید عناصر منحصربه‌فردی که داستان‌تان را می‌سازد، دربر بگیرند. خط‌های ابتدایی باید یک صدای مشخص، یک نقطه نظر، یک طرح ابتدایی و اشاراتی به شخصیت‌پردازی‌ها داشته باشند. در پایان پاراگراف اول ما باید بتوانیم فضا و کشمکش‌ها را بشناسیم. مگر این‌که دلیل خاصی وجود داشته باشد که به واسطه‌ی آن این اطلاعات را دریغ کنیم. برطرف ساختن این نیازها نباید منجر به سنگین شدن یا ایجاد پیچیدگی در جملات ابتدایی شود. به عنوان مثال به جمله‌ی ابتدایی فلانری اکانر در کتابِ «آدم خوب کم پیدا می‌شود» اشاره می‌کنیم: «مادربزرگ هرگز نمی‌خواست به فلوریدا برود». در این‌جا یک صدای مشخص داریم، چیزی غیرصمیمی یا حتی کنایه‌آمیز که اشاره‌ای به مادربزرگ است که لحنی قطعی دارد. ما یک طرح کلی را می‌توانیم ببینیم که همان امتناع از سفرکردن است. و شخصیت‌سازی را نیز در آن می‌توانیم حس کنیم که یک زنِ سالخورده‌ی لجوج یا مصمم است. اگرچه نمی‌توانیم محیط را به طور دقیق تجسم کنیم، ولی به نسبت در ۶ کلمه اطلاعات زیادی به دست آورده‌ایم. این آغاز به ما جهت می‌دهد و این را مدیون حرکت و پویایی‌اش است. 🖇بلافاصله ما با تعدادی سؤالِ بالقوه مواجه می‌شویم. سؤالاتی مانند: چرا مادربزرگ نمی‌خواست به فلوریدا برود؟ به‌جای فلوریدا به کجا می‌خواست برود؟ همراه چه کسی قرار بود به فلوریدا برود؟ شروع موفق، تعدادی سؤال (نه تعداد نامحدودی از سؤالات) ایجاد می‌کند. به عبارتی آن حرکت آنی را به وجود می‌آورد.» https://eitaa.com/Writingskills
⛱ترفندهای شروع داستان 🎯در مقابل اشتیاق‌تان برای زود شروع کردن مقاومت کنید. «شما نباید وسوسه شوید تا در داستان خود یک‌سره سرِ اصلِ مطلب بروید. مثل شخصیتی که بیدار می‌شود تا این بیدار شدن، شروع مواجهه با روز سرنوشت‌ساز و چالش‌برانگیزش باشد. البته اگر شما قرار باشد دوباره «زیبای خفته» را بنویسید، این شروع اشکالی نخواهد داشت. چون بیدار شدن در ابتدای آن چندان چالش‌برانگیز یا سرنوشت‌ساز نخواهد بود. مهم‌ترین دلیلی که ما داستان را به این شکل می‌نویسیم، این است که ما در تلاشیم تا داستان را به روش خود پیش ببریم. در حالی که باید اجازه بدهیم آن حرکتِ آنی خودبه‌خود توسعه پیدا کند. خیلی بهتر است در این مواقع، فقط با لحظه‌ی اول چالش اصلی داستان شروع کنیم. مثلا اگر بیدار شدن شخصیت اصلی برای حفظ روند داستان یا ایجاد جذابیتی بزرگ ضروری بود، این بیدار شدن باید به شکل ماجرایی از گذشته یا فلش‌بکی که در آینده می‌بینیم، نشان داده شود.» https://eitaa.com/Writingskills
⛱ترفندهای شروع داستان 🎯یادتان باشد قلاب‌های کوچک بیشتر از قلاب‌های بزرگ ماهی صید می‌کنند. «بعضی نویسندگان تصور می‌کنند هرچه شروع خارق‌العاده و بی‌نظیرتر باشد، شانس بیشتری برای صید خوانندگان دارند. اما نکته‌ای که باید به آن توجه کرد این است که اگر این قلابِ بزرگ در ادامه با داستانی به همین اندازه جذاب همراه نشود، خواننده را مأیوس خواهد کرد. اگر شروع شما با دراماتیک‌ترین و بحرانی‌ترین قسمت داستان‌تان باشد، در ادامه پایین آمدن جذابیت‌اش اتفاقی اجتناب نا‌پذیر خواهد بود. همچنین اگر شروع شما به طرز شگفت‌آوری عجیب یا مغالطه‌آمیز باشد هم در ادامه شانس چندانی برای ادامه‌ی داستان در همین حد از شگفتی نخواهید داشت. همان‌طوری که دوستِ ماهی‌گیر من می‌گوید باید کوچکترین قلاب ممکن را به کار ببرید تا ماهی را به دام بیندازید، وقتی که موفق شدید باید آن را با تمام سرعت در جهت مخالف بکشید.» https://eitaa.com/Writingskills
⛱ترفندهای شروع داستان 🎯برای شروع داستان از کل به جزء بیایید.» «در سینمای مدرن، معمولا فیلم‌ها با نمای بسته‌ای از یک چیز شروع می‌شوند و رفته‌رفته این تصویر دورتر می‌آید تا تأثیر آن را روشن سازد. این تکنیک برای نوشتن به ندرت مورد استفاده قرار می‌گیرد. بیشتر خوانندگان ترجیح می‌دهند که در متن داستان فرود بیایند و کم‌کم بر روی آن تمرکز کنند. شما نیز داستان خود را با این روند آغاز کنید.» https://eitaa.com/Writingskills
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸از زبان نویسنده بشنویم. 🎥گابریل گارسیا مارکز چگونه صد سال تنهايی نوشته شد؟ يك گفتگوي شيرين از «گابريل گارسيا ماركز» بزرگ. https://eitaa.com/Writingskills
45.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸از زبان نویسنده بشنویم. 🎥گابریل گارسیا مارکز چگونه صد سال تنهايی نوشته شد؟ يك گفتگوي شيرين از «گابريل گارسيا ماركز» بزرگ. https://eitaa.com/Writingskills
⛱ترفندهای شروع داستان 🎯همگام با خواننده‌ی خود پیش بروید.» 🌱یکی از ساده‌ترین تله‌ها این است که نوشته‌ی خود را همراه با به وجود آوردن نوعی سردرگمی برای خواننده شروع کنید. سپس با ارائه‌ی اطلاعات بعدی در ادامه‌ی داستان این ترفند خود را کامل کنید. البته مشکل در این‌جا، آن دسته از خوانندگانی هستند که با سردرگمی در ابتدا، تا انتهای داستان در این حس باقی می‌مانند. این به آن معنی نیست که جملات ابتدایی شما هرگز نباید نیاز به اطلاعات بعدی داشته باشد. بلکه نکته‌ی مهم این است که شروع داستانِ شما چه با اطلاعات بعدی که خواننده به دست می‌آورد یا حتی بدون آن هم، برایش بامعنا باشد.» https://eitaa.com/Writingskills
⛱ترفندهای شروع داستان 🎯با یک معمای کوچک آغاز کنید. 🌱اگر شما نمی‌خواهید در اول داستان از ایجاد حسِ سردرگمی استفاده کنید، طرحِ یک معما برای خوانندگان می‌تواند بسیار مؤثر باشد. مخصوصا اگر این معما برای راویِ داستان هم وجود داشته باشد. این کار می‌تواند فورا راوی و خواننده را شریک جرم کند. یک سؤال بی پاسخ می‌تواند حتی کل داستان را نیز در بر بگیرد. مثل وقتی که دیوید کاپرفیلدِ رمان چارلز دیکنز می‌پرسد: «نمی‌دانم من قهرمان زندگی خود خواهم بود یا دیگری. در هر حال این صفحات باید آن را روشن سازد». https://eitaa.com/Writingskills