eitaa logo
یاوری
463 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
4.2هزار ویدیو
46 فایل
این کانال در جهت انجام جهاد تبیین و نشر مطالب تخصصی در حوزه های سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی توسط حجه الاسلام محمدمهدی یاوری ایجاد گردیده است کانال ما در ایتا 🇮🇷 http://eitaa.com @yavari57 آیدی بنده @M_Yavari57 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ اینستاگرام @mahdi.yavari57
مشاهده در ایتا
دانلود
بازخوانی درسهای مقاومت ⭕️ نکته‌ی اول: ✅ تساوی شرّ «استیلا» با «استبداد» 🔹 فرار از شرّ به دامان همان مقدار از منطق مقاومت به دور است که سقوط اسد در را صرفا به تغییر جناح سیاسی در قوه‌ی مجریه‌ی جمهوری اسلامی ایران فرو بکاهیم. تاثیر و تأثر، چیزی است و علت و معلول چیز دیگر. این تقلیل باعث می‌شود انقلاب اسلامی هم‌چنان در حجاب و باقی بماند. 🔹فرار از شرّ «حاکم مستبد» به دامان «نظم استیلائی» و امیدجستن از ، ناشی از فقدان و غفلت از است. این یعنی درآمدن از چاله و افتادن در چاه. هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرد که از «تنگنای چاله» به درآمده و به «تعفن چاه» پناهنده شوی. البته این سخن به‌معنای پذیرش استبداد و تسلیم در برابر حاکمان خودکامه و اقتدارگرا نیست. اما تقلا برای نجات، نباید به تئوریزه‌نمودن سازش با ، تعظیم در مقابل و انفعال در مواجهه با قدرت‌های استیلاگر بیانجامد. ⭕️ نکته‌ی دوم: ✅ تمایز «باخت» با «بازی‌سازی» 🔹طبعا کسی درصدد انکار مخاطرات تغییر در آرایش محور مقاومت، با رفتن اسد نیست. جابه‌جایی در ایران -خواه خواسته باشد، خواه ناخواسته- به‌هرروی، دلهره‌آور و مخاطره‌برانگیز و نفس‌گیر است. اما این‌که این تغییر را بلافاصله مساوی با شکست جبهه‌ی مقاومت بدانیم و افسارپاره‌کردن صهیونیزم در را نشانه‌ی غروب اقبال در ساخت نظم منطقه‌ای مطلوبش تلقی کنیم، چیزی جز داوری عجولانه و خام‌اندیشانه و نیست. 🔹 با در میدان بسیار شبیه هم‌اند. اگر به مقیاس تحول توجه نکنیم، در تشخیص‌شان به خطا خواهیم رفت. لازمه‌ی این مطلوب، برخورداری مناسب از است. باید اعتراف کنیم که نتوانسته‌ایم تدابیر مناسبی برای ارتقای سواد معطوف به درک (به‌ویژه نظم سیاسی و مدنی) در جبهه‌ی مقاومت پیاده کنیم. 🔹وقتی اراده کرد که اسد هم‌چنان در بماند، این توانایی و ابزارهای آن را داشت که 14 سال این سقوط را، علی‌رغم اراده‌های بین‌المللی به تاخیر بیاندازد. اما این نظام هنوز مجهز و مسلح به نرم‌افزارهای ، حتی در درون مرزهای خودش نیز نیست و در تولید این ابزارها با چالش‌های جدی روبه‌رو بوده است. تبعات فقدان این نرم‌افزارها بی‌شک هر از چندی بر چهره‌ی آرزوهای این جبهه چنگ و خط می‌اندازد. 🔹لازمه‌ی ماندن اسد، نصب نرم‌افزارهایی در این 14 سال بود که بتواند تمنای حاکمیت اسد را از قلب و ذهن مردمان سوریه به یک تبدیل کند. این نرم‌افزار در یک جمله‌ی کوتاه عبارت است از: . ما به این نرم‌افزار، چه در داخل و چه در منطقه و جهان، به همان‌اندازه -و حتی بیش‌تر- نیازمندیم که به موشک و پهباد و دیگر سخت‌افزارهای . ⭕️ نکته‌ی سوم ✅ اهمیت صعه‌ی صدر در بازی نظم 🔹تغییر در ، بخشی از در جهان جدیدی است که در حال شکل‌گیری است. این تغییر را نمی‌توان به یک تک مولفه‌ی سیاستی (مثل خودکامگی اسد یا تغییر جناح اجرایی ج.ا.ا) فروکاست؛ حتی این تغییر را نباید به ضرورت تحول در در یک کشور تقلیل داد. 🔹شکی در این نیست که فاصله‌گرفتن از رفتارهای استبدادی در جغرافیای مقاومت و بازگشت یه شکوه تاریخی‌اش، یک ضرورت غیرقابل‌انکار است. اما نکته این‌جاست که این ضرورت به صرف سرنگونی حاکم اقتدارگرا به‌دست نمی‌آید؛ این مطلوب حتی با تغییر رژیم سیاسی و آن هم به‌صورت آمرانه حاصل نمی‌شود. 🔹مهم‌ترین نکته‌ی این یادداشت نسبتا طولانی این است که تا جایگاه ملت‌های مسلمان در و تغییر نکند، احوال مردم و اوضاع سفره‌ی ایشان بهبود پیدا نخواهد کرد. جبهه‌ی مقاومت در میدانی وارد شده است که ماحصل آن، تغییر منزلت ملت‌های مسلمان در است. ⭕️ نکته‌ی آخر ✅ ضرورت خروج از «خاورمیانه‌بودن برای غرب» 🔹تنگ‌شدن سفره‌ها و به‌بن‌بست‌رسیدن حوصله‌ها، در منطقه‌ای به فراخی ، از زمانی شدت گرفت که مردمان این سرزمین به اسارت استیلای مدرن درآمدند. این اسارت مقارن بود با تعریف به . مقارن بود با فروپاشی مرزبندی‌های طبیعی و تاریخی و تحمیل و مرزبندی ای. باید صعه‌ی صدر بازتعریف و را داشت و از و در پرهیز کرد. @yavari57
| 🚩 توافق راهبردی ایران-روسیه و گذار به جهان شمال-جنوب 🔹شاید نگاه منتقدانه به ژئوپلیتیک برای ما در نگاه نخست چندان آشنا به نظر نرسد، اما سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی که بر این بنیان استوار گردیده‌اند، برای ما بسیار محسوس و آشنا هستند. ما با آن‌ها محشوریم و زندگی می‌کنیم، بی‌آن‌که بنیان‌های نظری و تئوری‌های پشتیبان آن‌ها را بشناسیم. موضع‌گیری نسبت به دانش‌واژه‌های رایج ژئوپلیتیکی، مثل اصطلاح نمونه‌ای از این دست سیاست‌هاست؛ سیاست‌های عالمانه‌ای که از یک نگاه ژرف تئوریک بهره می‌گیرند. 🔸تلاش برای حذف اصطلاح خاورمیانه، از عزم راسخ جمهوری اسلامی و پیشگامی ملت ایران در بازتعریف موقعیت ژئوپلیتیکی خبر می‌دهد. آن‌‎چه در این بازتعریف نشانه گرفته شده است، عبارت است از: بهره‌گیری هرچه‌بیش‌تر از امکانات و ظرفیت‌های خدادادی این منطقه از جهان، که غرب مدرن آن را در 200 سال گذشته به یغما برده و از آنِ خود کرده است. 🔹وقتی از گذار به شرق‌محور و فروپاشی آمریکامحور صحبت می‌کنیم، برای پرهیز از ، طبعا به ادبیات علمی روشنگرانه‌ای در این باب احتیاج خواهیم داشت. بخشی از این ادبیات را از طریق استحاله‌ی ادبیات انتقادی می‌توان به‌دست آورد و بخش دیگری را نیز باید با خلاقیت و ابداع که از اندیشمندان انتظار می‌رود، کسب نمود. 🔸کاستن از حجم عظیمی از ظلم که در جهان منتشر است، نیازمند بازتعریف شیوه‌ی تقسیم جهان است. در این بازتقسیم باید اروپامحوری مورد تجدیدنظر قرار بگیرد؛ سیاست بازتعریف ژئوپلیتیک جهان و گذار از اروپامحوری به بخشی از این اصلاح اساسی و بنیادین است. روز گذشته که شاهد انعقاد قرارداد راهبردی میان ایران و بودیم، این سیاست یکی از میوه‌های خود را بر زمین گذاشت. انتظار آن است که این قرارداد، محقق‌کننده‌ی نگاه انتقادی در ژئوپلیتیک جهت بازپس‌گیری ظرفیت‌های به‌تاراج‌رفته‌ی آسیایی باشد. ایران عزیز ما نیز که همیشه در دو قرن اخیر مورد تهاجم و تعدی بوده، یکی از بازیگران مهم این گذار خواهد بود. جغرافیای طبیعی به‌طور خدادادی در لجمن این درگیری و در لبه‌ی این تقسیم‌بندی قرار دارد. گذار از اروپامحوری به آسیامحوری نیازمند تقویت به‌جای است که مرزهای شمالی ایران، یکی از مهم‌ترین گذرگاه‌های آن محسوب می‌شوند. 🔹از برجسته‌ترین مبدعان ادبیات شمال-جنوب می‌توان به اشاره کرد. وی که یکی از سرآمدان رهیافت انتقادی به ماهیت اروپامحورانه‌ی ژئوپلیتیک است، اندیشه‌ی خود را حول مفهومی تحت‌عنوان صورت‌بندی کرد. در این صورت‌بندی جدید، مدل تازه‌ای برای فهم و تبیین ارائه شده است. دیدگاه ، دیگر اندیشمند ژئوپلیتیک نیز در همین راستا تکوین یافته است. 🔸در آلترناتیوی که و ارائه کرده‌اند، جهان از صورت‌بندی غربی-شرقیِ اروپامحورانه خارج شده و در قالب تعاملات شمال-جنوب توضیح داده می‌شود. این آلترناتیو در مقابل نظریه‌ی هالفورد مکیندر قرار دارد و به بازسازی و ترمیم آن می‌انجامد. 🔹نظریه‌ی هارتلند ، یکی از ستون‌های رهیافت اروپامحوری است. این نظریه، تقسیم قدرت در جهان را به‌گونه‌ای توضیح می‌دهد که گویا ، سرزمین‌ها و ملت‌ها را به شرقی-غربی تقسیم کرده است. این شیوه از تقسیم‌بندی، را در تقویت می‌کند. تقلا برای عبور از جهان تک‎قطبی و گذار به نظام جهانی چندمرکزی از حیث تئوریک نیازمند نقد و نقض نظریه‌ی هارتلند و تعدیل آن است؛ این مطلوب، همان کاری است که والرشتاین و تیلور دنبال کرده‌اند. این یادداشت ادامه دارد.... @yavari57