#بیسیمچی_گردان
#راوی_برادرگرامی
#شهید_دفاع_مقدس
#حسنعلی_احمدی
اوایل که حسنعلی وارد بسیج شد یه سه ماهی در کردستان زمانی که داشت محور سنندج آزاد
می شد خدمت کرد. من آن زمان یکبار برای دیدن برادرم تنهایی به کردستان رفتم. حسنعلی خیلی عاشق
جهاد در راه خدا بود برای همین از کردستان که برگشت به جبهه ی جنوب اعزام شد و در عملیات کربلای چهار بیسیمچی فرمانده گردان امام رضاعلیه السلام که یکی از گردانهای لشکر امام حسین علیه السلام بود خدمت می کرد. کار یک بیسیمچی خیلی سخت و دشوار است؛ چون باید پا به پای فرمانده هان باشد تا اطلاعات خط مقدم جنگ را به مسئولین و فرماندهان که در مقر مستقر هستند برساند تا یک عملیات انجام گردد؛ بیسیمچی محرم راز فرمانده است و باید خیلی مراقب باشد. حسنعلی خیلی کم به مرخصی می آمد و می گفت: ما تاپایان جنگ تا زمانی که کشورمونو از دست این دشمنان اسلام آزاد نکنیم بر نمی گردیم. در جبهه خواهیم ماند تا فتح و پیروزی از راه برسد.
#یقین_به_شهادت
من و برادرام محسن و حسنعلی هر سه به جبهه رفت و آمد داشتیم و همه فکر می کردند که من بین برادرا به شهادت می رسم. یکبار که سر حرف شهادت بود من گفتم: اگرقرار است کسی از بین ما به شهادت برسد اون من نیستم اون حسنعلی است؛ گفتند از کجا می دانی؟ گفتم: از اونجایی که حسنعلی تمام کارهایش رنگ و بوی شهادت دارد و حسنعلی حتما شهید می شود. حتی پدر و مادرم می گفتند شما شهید می شوی! گفتم: نه؛ نه من شهید می شوم و نه محسن؛ تنها کسی که شهید می شود فقط حسنعلی است.
حسنعلی خودش می گفت: منکه قابل نیستم و شهید نمی شوم، ولی من به خود حسنعلی هم گفتم شما شهید می شوی اما ما شهید نمی شویم.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398