eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
568 دنبال‌کننده
24هزار عکس
5.6هزار ویدیو
47 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷کفن را باز نکردند. ریحانه پرسید «اگر دوست باباست پس چرا عکس بابا مهدیِ من روی اونه؟» آرام در گوشش گفتم « این پیکر بابامهدی است.» یکهو دلش ترکید و داد ‌زد «این بابا مهدی منه؟» از صدای گریه‌های ریحانه مردم به هق هق افتادند. ▫️دوباره در گوشش گفتم «ریحانه جان یک کار برای من می‌کنی؟» با همان حال گریه گفت «چه کار؟» بوسیدمش و گفتم «پاهای بابا را ببوس.» پرسید «چرا خودت نمی‎بوسی؟» گفتم «همه دارند نگاهمان می‎کنند. فیلم می‎گیرند. خجالت می‎کشم.» گفت «من هم نمی‎بوسم.» ▫️یک نگاهی توی صورتم کرد. انگار دلش سوخته باشد. خم شد و پاهای مهدی را بوسید. سرش را بلند کرد و دوباره بوسید. آمد توی بغلم و گفت:مامان از طرف تو هم بوسیدم. 🔻یکهو ساکت شد و شروع کرد به لرزیدن. بدنش یخ یخ بود. احساس کردم ریحانه دارد جان می‌دهد. به برادرم التماس کردم ببردش. گفتم اگر سر بابایش را بخواهد من چه کار کنم؟اگر می‌دید طاقت می‎آورد؟ نه، به خدا که بچه‌ام دق می‌کرد. همه حواسم به ریحانه بود و از مهرانه غافل بودم. 🌷شهید مدافع حرم 🌹 خدایا مارامدیون فرزندان شهدا نگردان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شادی روحشون سهم شما ۱۴صلوات🕊 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
با سلام ... در این ماه بندگی خدا عزیزان نیازمند را دریابیم. دوستان در حد توانتان به نیت مولای منتظرمان امام زمان علیه السلام هدایای نقدی خود را به یاد که وصیت کردند (دستگیر نیازمندان باشید) واریز نمایید تا دلهای بندگان خدا را شاد کنیم و دعای خیرشان بدرقه زندگی دنیا و آخرتمان شود. اجر همگی با سالار شهیدان 🌷 هر عزیزی که پول واریز می کند لطف کند عکس فیش واریزی خود را به آیدی 👇 @Aalmas_shohada ارسال نماید. با تشکر کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
بسم رب شهداء و الصدیقین قلم در دست می گیرم و جسورانه به خود اجازه می دهم حرف های دلم را روی کاغذ بیاورم و از شما که اهل آسمانید چراهای ذهنم را جویا شوم ؛ گاهی باخود فکر میکنم آیا می توانستم جای شما باشم و مانند شما فکر کنم ؟! _آن لحظه که بند پوتینت را محکم می بستی و عزم رفتن داشتی؛ _آن لحظه که از زیر قرآن مادر رد شدی و چادرش را بوسیدی؛ _آن لحظه که خود رادر جبهه ها یافتی؛ _آن لحظه که زیررگبار گلوله ها می جنگیدی؛ آیا دلت نلرزید از انتخاب این راه بی بازگشت ؟! آیا نترسیدی که دیگر روی ماه عزیزانت را نبینی؟! چگونه دل خود را قرار دادی و آرام ساختی؟! چگونه از تن دنیایی خود گذشتی؟! نمی دانم جواب این پرسش ها چیست ؛ اما خوب می دانم عشقی آسمانی شمارا به سمت خود میکشاند؛ قلب شما سرشار از محبت آسمانیان بوده که این چنین پا در این راه نهادید و لحظه ای تردید نکردید، چشم شما به آسمان بود وزمین را حقیر میدانستید برای زیستن ، عشق شما به خدا و سردار شهیدش (حسین بن علی)برایتان بالی شد به سمت پرواز به ابدیت جاودانه ، و چه زیباست معنای عشق و شهادت وقتی شما با هدیه جان عزیز خود آن را تعریف کردید. کاش معرفت و عشق شما را کمی در خود می یافتم شادی روح و 🌺🍃🌺🍃🌺 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
30.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیدار پدر شهید مدافع حرم سید سجاد حسینی دینان درچه با رهبر انقلاب بعد از اینکه حضرت آقا متوجه میشه پدرشهید خودش جانباز شیمیایی هست بهش میگه بیا یک بار دیگر ببوسمت و جلوی پدر شهید می ایستد🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅ کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
شهید علی اکبر حیدری رامشه( محمد) در تاریخ 1345/3/1درروستای رامشه در رامشه دیده به جهان گشود پس از گذراندن تحصیلات دوره ابتدایی در کنار پدر مشغول کار شد و از همان اوان کودکی مسئولیت پذیری و کار را تجربه نمود. همچنین از نظر مهربانی و محبت به اطرافیان زبانزد فامیل و همسایگان بود. اکبر در سال 1362 که جوانی با تجربه و کار آزموده گردیده بود تصمیم به ازدواج می گیردو در همان سال ازدواج می کند. در سال 1363 خداوند فرزندی به او عطا می کند و همزمان با پدر شدن به مدت 2 سال به منطقه جنگی مریوان اعزام می شود و هر بار که به مرخصی می آید در کار سخت و طاقت فرسای کوره آجر پزی به پدرش کمک می کند و بار آخری که به مرخصی می آید به پدر سفارش می کند که کوره را روشن نکن تا سری بعد که به مرخصی آمدم با هم روشن کنیم اما او رفت و در یک درگیری سخت با نیروی های دشمن در اثر اصابت گلوله در تاریخ 1365/2/28 به زمره ی شهیدان انقلاب اسلامی می پیوندد و این بار پیکر مطهرش به رامشه آمد و در گلزار شهدای رامشه آرام گرفت و کوره آجر پزی خاموش ماند و قلب خانوداه و دوستانش تا ابد گداخته شد ... یادش گرامی ،راهش مستدام. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
زبانم قاصر و قلم ناتوان از نوشتن بزرگ مردِ کوچک،شهید امیر آزوغ که نامش نه تنها بر سر دبستان دخترانه رامشه بلکه تا ابد بر قلبمان نقش بسته است . این شهید عزیز در تاریخ 28 آبانماه سال 43 دیده به جهان گشود حاصل شش سال زحمت و تلاشش خرید یک دستگاه خم کاری بود که در زیر زمین منزل او را مشغول نمود . .. جنگ شروع شد و امیر شوق رفتن داشت بی خبر از اینکه کمی سن مانع از رفتن به جبهه است او برای رفتن به جبهه یک راه بیشتر پیش روی خود ندید آن هم تغییر سن در شناسنامه.. امیر رفت و پس از مدتی در تاریخ 21 خرداد سال 60تیری بر قلبش نشست و او را در جبهه دار خویین از خاک بر افلاک روانه ساخت . از امیر دو یادگاری بر جای مانده یکی وصیتی که در آن از خانواده خواسته که بعد از شهادتش وسائل کارش را برای تهیه جهیزیه دو خواهرش بفروشند و یادگاری دیگر شناسنامه ای که با تیغ در آن دست برده شده تا سنش را بیشتر کند. وقتی به تاریخ واقعی تولد و شهادتش می نگرم بزرگ مردی و شرافت برایم معنا پیدا میکند روحش شاد یادش گرامی راهش پر رهرو کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🔴 | شهدای مدافع وطن نیروی هوافضای جمهوری اسلامی ایران در جدال با رژیم سفاک صهیونیستی کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🚩 | تصویری کمیاب از شهید منصور ستاری در آمریکا حین تحصیل در رشته مهندسی الکترونیک هواپیما کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🚩 | عکسی به یادماندنی از سه فرمانده شهید ایران در کنار یکدیگر، شهید باقری، شهید حاجی زاده و شهید سلامی کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
719.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 | آخرین تصاویر از شهید مهدی نوذری از شهدای پدافند ارتش ساعتی پیش از شهادت کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
دیگه به یه بوق راضی شدن « .. » 🌼 از منطقه که برمی­ گشتیم ، معمولاً هر بار منزل یکی از دوستان دور هم جمع می شدیم.. خیلی از بچه ها بودند ، و خیلی های دیگر.... در این بین آرام سرش را بالا آورد و گفت : «بچه ها ! من این بار که بروم دیگر بر نمی گردم» . این حرف را که گفت ، باز هم کردن بچه ها گل کرد.... اما خیلی جدّی دوباره گفت : « بچه ها ! حرفی دارم ! می بینید امروز چقدر با هم دوست و صمیمی هستید؟ سعی کنید همیشه این دوستی و صمیمیت را حفظ کنید.» می دانم این بار که رفتم دیگر برنمی گردم . اما می خواهم بگویم بعد از شما هفته و بر مزارم می آیید و دیگر پیدایتان نمی شود تا ...😔 بعد از آن هم می روید و تا دیگر سراغی از من نمی گیرید و بعد از هم دیگر مرا فراموش می کنید...😔 نفس عمیقی کشید و گفت : «تمام اینها را می بخشم...اما. سفارشی دارم ؛ وقتی آن روز فرا رسید و شما از یاد بردید که حوالی هم رفیقی دارید... هر وقت خواستید از جاده روبروی رد شوید و بروید کت برای شنا ، از همان جا و از توی ماشین دستی بلند کنید و برایم فقط یک بزنید... همین... من آن بوق را بجای از شما قبول می کنم. »😔 سردار رشید اسلام بسیجی شهید (صدیقی)  در اسفند ۶۳ و در جریان عملیات بدر بال در بال ملائک گشود. این شهید عزیز در گلزارِ شهید آباد دزفول به خاک سپرده شده... کانال حفظ آثار شهدای دستجرد @Yad_shohada1398