#کرامات_شهید
#راوی_برادر_گرامی
#شهید_دفاع_مقدس
#رضا_فصیحی
زمان قدیم یک روز یک نفر از روستای کمال آباد که همجوار روستای دستجرد می باشد به زیارت شهدای دستجرد می رود وقتی در حال زیارت و فاتحه خوانی مزار شهدا بوده است متوجه صوت خوش قرآن می شود و به دنبال صدا می رود که ببیند چه کسی در خلوت گلزار قرآن می خواند اما کسی را نمی یابد و متوجه می شود صدای تلاوت قرآن از سمت مزار شریف شهید رضا فصیحی می آید و می رود کنار قبر شهید می نشیند و در حال بهت و حیرت گوش جان می سپارد به آن صدای ملکوتی که از دل مزار شنیده می شد و فضا را معطر به عطر خوش کلام وحی می کرد. و می گوید حدود بیست الی سی دقیقه ای آنجا می نشیند تا تلاوت قرآن شهید تمام می شود. و سپس این کرامت شهید را به خانواده شهید فصیحی اطلاع می دهد.
#محبت_به_مادر
شهیدرضافصیحی همچون شهدای دیگر احترام خاصی برای مادرش قائل می باشد. ایشان پس از شهادت نگران حال مادرش می شود که در فراقش بی تابی می کرده است. شبی مادر خواب فرزند شهیدش را می بیند که از او می خواهد که دیگر بی تابی نکند که دشمن شاد نشوند و قول می دهد که در غیبت برادرانش که در راه دور زندگی می کنند حامی و کمک حال مادر باشد و نگذارد که سختی ببیند. مادر شهید با دیدن این خواب آرامشی در دلش ایجاد می شود و دیگر بی قراری نمی کند و چه شهدا خوش قول هستند و از آن پس با عنایت و کرامات شهید رضا فصیحی سختیهای زندگی برای مادر سهل و آسان می شود و به دعای خیر شهید مشکلات برطرف می گشت.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398