eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
590 دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
4.6هزار ویدیو
40 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
حفظ آثار شهدای دستجرد
زندگی نامه شهید «وحید زمانی نیا» پدر شهید می‌گوید: «وحید خیلی فرزند خوبی بود. او نمونه کامل فرزند صالح بود که خدا نصیب‌مان کرد. چهار سال در سوریه به عنوان مدافع حرم حضور داشت تا اینکه توسط حاج قاسم سلیمانی به عنوان همراه و محافظ انتخاب شد». به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران، خانه شهید زمانی نیا در قبله تهران امروز از همیشه شناخته شده تر است. حتی اگر بدون نشانی دقیق به شهر ری بروی باز هم با سوال از مردم می‌توانی خودت را به خانه شهید زمانی نیا برسانی. سر کوچه حجله قرار داده‌اند و جوانان در ایستگاه صلواتی به کسانی که برای سر سلامتی به آنجا می‌آیند چای داغ می‌دهند. در این قسمت از شهر ری شور و حال خاصی برپاست. فرزندم عاقبت به خیر شد وحید در سال 1371 در محله اتابک به دنیا آمد و شش سال بعد همراه خانواده‌اش به شهر ری آمد و تا لحظه شهادت در آنجا زندگی کرد. پدر شهید می‌گوید: «وحید خیلی فرزند خوبی بود. او نمونه کامل فرزند صالح بود که خدا نصیب‌مان کرد. چهار سال در سوریه به عنوان مدافع حرم حضور داشت تا اینکه توسط حاج قاسم سلیمانی به عنوان همراه و محافظ انتخاب شد». او ادامه می‌دهد: «دلتنگ فرزندم هستم اما از اینکه به شهادت رسید ذره ای احساس پشیمانی نمی‌کنم. خدا را شکر می‌کنم که فرزندم با شهادت عاقبت به خیر شد. وحید از سال 1394 در سوریه حضور داشت و به دست نیروهای تکفیری شیمیایی شده بود. البته هیچکس حتی خانواده اش هم از این موضوع اطلاعی نداشتند. پدر شهید می گوید: «چهل روز پیش که برای پی گیری مراحل درمانی به اصفهان رفت از اینکه وحید شیمیایی شده با خبر شدیم. ریه وحید عفونت کرده بود و برادرش که می دانست به خواسته او به کسی چیزی نگفته بود دامادی‌اش را ندیدم پدر شهید می‌گوید: «قرار بود شب یلدا طبق رسم دیرینه ایرانی‌ها برای همسر وحید مهمانی بگیریم اما به دلیل اینکه ماموریت بود مخالفت کرد. البته بعد از آن هم قرار شد این کار را انجام دهیم اما به  دلیل مشغله کاری وحید این اتفاق نیافتاد». پدر شهید در ادامه تعریف می‌کند: «فقط برای نو عروسم که ۲ ماه از عقدشان می‌گذشت ناراحتم. بچه هیئتی بود وحید یک عمر نوکری امام حسین (ع) را کرد و بین اهل محل به بچه هیئتی شناخته می شد. رامین تعریف می کند: «برای انجام کارهای هیئت همراه بود و از هیچ کمکی دریغ نمی کرد. هر وقت می خواستیم برای دهه محرم هیئت بر پا کنیم، وحید قبل از همه بچه های محل می آمد و بعد از همه می رفت». او ادامه می دهد: «۲۹ سال با وحید رفیق بودم و در همه این سال ها کاری نکرد تا من را ناراحت کند. شاید من او را ناراحت کرده باشم اما او هیچوقت چنین کاری را نکرد». روی دست مردم کربلایی شد در بین صحبت‌‌های ما مردم به خانه شهید می‌آمدند تا به بازماندگان دلداری بدهند. جالب این بود که پیرمردهای محل همه گریان بودند. «رامین» توضیح می‌دهد: «وحید خیلی مردمدار بود. اهل کار خیر بود اما پنهانی. خوب به یاد دارم که همیشه می‌گفت برای کار خیر همین که خدا بداند کافی است و نیازی نیست بنده اش چیزی بداند. اما من غیر مستقیم خبر داشتم که به خیلی ها کمک می کرد و شخصیتش طوری بود که اگر می‌فهمید کسی گرفتار است از هیچ کمکی دریغ نمی‌کرد».  وحید قرار بود به کربلا برود که رامین در این باره تعریف می‌کند: «۲۰ روز پیش که برای آخرین بار او را دیدم گفت اگر حاج قاسم اجازه بدهد می خواهم به کربلا بروم. اما قسمت این بود که وحید روی دستان مردم کربلایی شود. قبل از آخرین بار که برود با هم عکس انداختیم که در  گوشی تلفن همراه او باقی ماند. خیلی دوست دارم آن عکس را دوباره ببینم». سردار دل ها انتخابش کرد وحید از محافظان حاج قاسم بود. رامین می‌گوید: «بیخود نبود که حاجی، وحید را انتخاب کرد. وحید از همه نظر نمونه و بسیار به حاج قاسم نزدیک بود. هر جا که حاج قاسم حضور داشت وحید هم همانجا بود». وحید تازه عقد کرده بود و می خواست همین روزها دست همسرش را بگیرد تا سر زندگی اش برود. دلتنگ وحیدم «رامین» خاطرات فراوانی بعد از سال ها رفاقت با وحید زمانی نیا دارد. سال ها رفاقت با وحید باعث شده تا حالا در نبود رفیق دیرینه اش حسابی دلتنگ باشد. او می گوید: «رفیق این رسمش نبود. دلم خیلی برات تنگ شده. سلام منو به ارباب برسون». بغض سنگینی در گلوی «رامین» نشسته که توان ادامه دادن را از او گرفته است. خداوندا؛ این قربانی را از ما قبول کن در میان همه رفت‌وآمدها برای تسلیت گفتن به خانه شهید ، تبریک و تسلیت‌ها نوشته‌ای مقابل ورودی خانه شهید توجه ام را جلب می‌کند. «اللهم تقبل منا هذا قلیل القربان؛ خداوندا! این قربانی اندک را از ما بپذیر» این متن علاوه بر عزت نفس خانواده شهید به همه اعلام می کند که شهادت ملت ما را بیدار می کند. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
 پاسدار شهید وحید زمانی نیا فرزند دهه هفتادی ری در تاریخ ۱۳۹۸/۱۰/۱۳ در حمله بالگردهای آمریکایی در فرودگاه بغداد با بیست و هفت سال سن در کنار سردار بزرگ ایران و اسلام پر کشید و برگ زرینی به تاریخ سراسر افتخار قبله تهران اضافه کرد سردار شهید قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه، ابومهدی المهندس فرمانده حشد شعبی عراق و تعدادی از همراهان ایشان در حمله تروریستی ارتش امریکا در فرودگاه بغداد به شهادت رسیدند. ازجمله شهدای این حادثه، شهید وحید زمانی نیا محافظ سردار شهید سلیمانی بود. این شهید بزرگوار در آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) در یکی از رواق‌های حرم ایشان به خاک سپرده شد. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
عکس پیکر مطهر و دستخط و نامه یادگاری شهیدوالامقام اصغر فصیحی 🌷 شادی روح مطهرش صلوات 🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
حفظ آثار شهدای دستجرد
هواسرد بود و یک چراغ علاء الدین وسط اتاقمان روشن بود تا فضای اتاق گرم بماند . آنروز حسنعلی پای چراغ ایستاده بود تا دستانش را گرم کند . و رو به من کرد و گفت : مادر میخواهم بدانم این بنده خداهایی که بچه هایشان به شهادت می رسند چه می کنند ؟! چه حالی دارند ؟! .. بعد نگاه کرد دید من پشت دار قالی هستم و قالی می بافم گفت : مامان قالی نباف دعا کن خودم زنده باشم نگهداریتون می کنم و کمک حالتان می شوم . و سپس گفت : اگر من رفتم و بر نگشتم همسرم آزاد است خودش برای آینده اش تصمیم بگیرد . به خودش هم گفتم اگر ماندی و ازدواج نکردی در آن دنیا باهم هستیم . ولی فقط مواظب اصغرم باشید نکند اورا فراموش کنید . من دارم می روم فقط مامان یک سفارش دارم یک عکس از بچه ام انداخته ام چاپ که شد برایم بفرستید جبهه . چند روزبعداز رفتن حسنعلی به جبهه پسر عمه ام آمد برای خداحافظی که برود جبهه که من عکس چاپ شده نوه ام را با کمی هدایا امانت بهش دادم تا بدست حسنعلی در جبهه برساند . شش روز بعد جواب نامه حسنعلی آمد که بچه ها برایم می خواندند و هر جمله ای که نوشته بود ی کلمه مادر اول جمله هایش بود همش مادر؛ مادر؛ بود . مثلا نوشته بود مادرجان ازت ممنونم که عکس فرزندم را فرستادی و خوشحالم کردی و کلی عکس بچه ام را بوسیدم ؛ مادر خیلی دوستت دارم ؛ مادر حلالم کن زحمت کشیدی برایم این هدایا را فرستادی ؛ و...... سفارشات لازم را نوشته بود که بعداز شهادتم بعضی مسائل را رعایت کنید . ده روز از رفتن حسنعلی به جبهه می گذشت که یک شب در عالم خواب دیدم خانمی بر من وارد شد و خودش را معرفی کرد و گفت : من فاطمه هستم و چادر سفید رنگی آورد و روی سرم انداخت و من که از دیدن چادر خوشحال شدم و آن چادر سفید رنگ را دوست داشتم آن خانم رو به من کردو گفت : این چادر یک نشانه یک پیغام برای شما است ؛ در خواب رفتم پیش چندتا از زنان فامیل که دور هم جمع بودند و به آنان گفتم خودم میدانم پیغامش چیست حتما حسنعلیم شهید شده ؛ چند بار این جمله را در خواب تکرار کردم و می گفتم : دیدید برایم این چادر سفید رنگ را آوردند ؛ خودم میدانم بچه ام شهید شده است . فردای آن روز همه فهمیده بودند که حسنعلی شهید شده فقط به روی من نمی آوردند . تا اینکه پسر بزرگم محمد آقا آمد یک عکس از حسنعلی گرفت و گفت : مجروح شده به ملاقاتش درشهر اهواز می روم. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
شهیدوالامقام حسنعلی احمدی 🌷🌿 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
عکس یادگاری از مراسم تشییع شهیدحسنعلی احمدی 🌷🌿 شادی روح مطهرش صلوات🌿 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🌹 با دستِ بسته است ولی دست بسته نیست... 🔹 پیکر شهیدی را که پس از ۱۵ سال بر روی زمین مانده است را می‌بینید. دست‌‌ها و پاها با سیم تلفن بسته شده و در غربت و مظلومیت بی‌ مانندی به احتمال‌ قوی زنده‌به‌گور گردیده است. 🔹 این معامله‌ای است که بعثی‌ها با بسیاری‌ از بسیجیان و پاسداران‌ مظلومِ گرفتار شده در حلقهٔ محاصره‌ی فکه کردند. 🔹 تصویری که مسئولین ویژه ویژه هر روز باید ببینند.. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
شهید ابراهیم همت من زندگي را دوست دارم ولي نه آنقدر که آلوده اش شوم و خويشتن را گم و فراموش کنم علي وار زيستن و علي وار شهيد شدن, حسين وار زيستن و حسين وار شهيد شدن را دوست مي دارم شهادت در قاموس اسلام كاري‌ترين ضربات را بر پيكر ظلم، جور،شرك و الحاد مي‌زند و خواهد زد. ببين ما به چه روزي افتاده ايم و استعمار چقدر جامعه ما را به لجنزار کشيده است ولي چاره اي نيست اينها سد راه انقلاب اسلاميند ؛ پس سد راه اسلام بايد برداشته شودند تا راه تکامل طي شود. ملت ما ملت معجزه گر قرن است و من سفارشم به ملت تداوم بخشيدن به راه شهيدان و استعانت به درگاه خداوند است تا اين انقلاب را به انقلاب حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) وصل نمايد و در اين تلاش پيگير مسلما نصر خدا شامل حال مومنين است. شهید🕊🌹 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398