eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
591 دنبال‌کننده
19.3هزار عکس
4.4هزار ویدیو
40 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
ان شاء الله از این مهرهای قشنگ توی شناسنامه ی ما هم ثبت بشه🌷 (به فیض نائل آمد) کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
شهدا در میان تابوت ؛ در خون خفته ؛ روی دستان بیشمار مردم ؛ یک به یک تشییع شدند تا دستگیر بندگان خدا باشند و با نور خود راه ظلمانی دنیا را روشن کردند تا در این غربتکده ی دنیا کسی گم نشود. خوشا بحال آنانی که شهدا دستگیرشان هستند و با نور شهدا به راه راست هدایت شدند...! کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
منتظر مرگ نمی‌ماند، این اوست که مرگ را برمی‌گزیند. شهید پیش از آنکه مرگ ناخواسته به سراغ او بیاید، به اختیار خویش می‌میرد و لذت زیستن را نیز هم او می یابد نه آن کس که دغدغه مرگ حتی آنی به خود او وانمی‌گذاردش و خود را به ریسمان پوسیده غفلت می‌آمیزد. (شهادت مزد خوبان است) کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
آن منطقه به گاز خردل آلوده بود من با اين گاز مصدوم شدم. گاز خردل بوي شكوفه سيب مي‌دهد و تقريباً اكثر اين سلاح‌‌هاي شيميايي بوي شكوفه سيب را در فضا ايجاد مي كرد. در آن زمان كه خيلي حواسمان به اين چيزها نبود و بيشتر تمركزمن بر اين بود كه وارد منطقه بشويم و عمليات را انجام دهيم. گردان 3000 نفر بودند، البته تنها گردان ما نبود و گردان‌‌هاي ديگر نيز در منطقه حضور داشتند كه بعضي قبل از ما آمده بودند و بعضي بعد از ما يك سري از بچه‌ها از شهر كرد آمده بودند و در تيپ 41 قمربني هاشم بودند، بچه‌‌هاي زرين شهر بودند، لشكر 25 كربلا بود و در مجموع فكر مي‌كنم حدود 1000 نفر در آن منطقه شيميايي شدند. بله، همه ماسك داشتند، اما به خاطر اينكه اعلام شده بود منطقه خنثي است و نيازي به استفاده از ماسك نيست، كسي از ماسك استفاده نكرد. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
تنفس و تأثير گازهاي شيميايي موجود در منطقه باعث شده بود كه چشم‌‌هاي ما دچار سوزش و ريزش اشك زيادي شود و حالت تهوع و استفراغ به بچه‌ها دست داده بود. ديگر كسي نمي‌توانست خودش راه برود. يك مقداري كه راه آمديم چشم‌هايمان خواه ناخواه روي هم رفت و كسي بايد دستمان را مي‌گرفت. حالت تهوع و استفراغ باعث شده بود كه بچه‌ها از پا بيفتند و ديگر تقريباً كسي نبود كه بتواند با پاي خودش راه برود. به همين خاطر هم پس از حدود 2 ساعتي كه در منطقه بوديم، دستور عقب‌نشيني صادر شد و حدود ساعت يك بعدازظهر بود كه ما به كمك امدادگرها از منطقه عقب‌نشيني كرديم. لطف خداوند اين بود كه هنوز وارد عمل نشده بوديم، زيرا اگر وارد عمل مي‌شديم با وضعيتي كه برايمان به وجود آمده بود ممكن بود تا آن مقدار پيشروي را كه بچه‌ها داشتند از دست بدهيم و آن مناطق دوباره به دست عراقي‌ها افتاده و زحمات بچه‌ها به هدر برود. گردان ما تنها نبود و يك سري گردان‌ها و لشكرهاي ديگر نيز بودند، لشكر عاشورا لشكر 25 كربلا و بچه‌ها شمال نيز بودند و ممكن بود آنها هم خواه ناخواه به خاطر سهل انگاري و عدم توانايي بچه‌‌هاي ما از بين بروند. (چندتن از این جانبازان عزیز که در تصویر بالا عکسشان را مشاهده می کنید جزو جانبازان شیمیایی بودند.) کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398