#کرامات_امام_زمان_عج
وقتی با #همسرم به قصد #رمی_جمرات به راه افتادیم
در وسط راه شوهرم را گم کردم😢
به #زبان_انگلیسی از هرکسی آدرس و یا نشانی از #شوهرم می پرسیدم، کسی نمی توانست مرا #راهنمایی کند.
پس #خسته شده و در گوشه ای با وحشت و #اضطراب تمام نشستم😰ساعت ها گذشت نزدیک #غروب_آفتاب بود، نمی دانستم چه باید بکنم❓
ناگهان #مردی در مقابلم #ظاهر شد و به زبان فصیح #انگلیسی حالم را پرسید، وقتی وضع خویش را با #گریه برایش گفتم، #فرمود:
پاشو با هم برویم #رمی_جمراتت را انجام بده، الآن #وقت می گذرد.
من نیز به #دنبالش راه افتادم...
او به هنگام #خداحافظی فرمود:
👈وظیفه ماست که به #محبّان خویش رسیدگی کنیم،
در طول #عمر ما نیز شک نکن، #سلام مرا به دکتر- شوهرت- برسان‼️
#التماس_دعای_فرج
🌹 @yaran_mahdi_313 🌹
#کرامات_حضرت_حجت_عج
به #شهید_بروجردی گفتم: چطور شد محلی به این #خوبی را پیدا کردی❓ الآن چند روز است
که هر چه #جلسه می گذاریم و بحث می کنیم، به جایی نمی رسیم.
در حالی که لبخند😊 می زد گفت: راستش پیدا کردن محل این پایگاه کار من نبود‼️
بعد در حالی که با نگاهی عمیق به #نقشه بزرگ روی دیوار می نگریست، ادامه داد:
شب، قبل از خواب #توسل جستم به وجود مقدس #امام_زمان_عج و گفتم که ما دیگر #کاری از دستمان بر نمی آید و #فکرمان به جایی قد نمی دهد، خودت کمک مان کن.
بعد پلک هایم سنگین شد و با خود #نذر کردم که اگر این #مشکل حل شود، به شکرانه، #نماز_امام_زمان_عج بخوانم.
بعد #خستگی امانم نداد و همان جا روی #نقشه خواب رفتم.
تازه خوابیده بودم که دیدم #آقایی آمد توی اتاق.
خوب #صورتش را به یاد نمی آورم، ولی انگار مدت ها بود که او را می شناختم، انگار خیلی وقت بود که با او #آشنایی داشتم.
آمد و گفت که این جا #پایگاه بزنید. اینجا محل #خوبی است و با دست روی #نقشه را نشان داد.
#التماس_دعای_فرج
🌹 @yaran_mahdi_313 🌹
1_23422667.mp3
10.25M
#صبح_امید
حامد زمانی🎤
تو هفته ای دوبار گریه میکنی برام 😢
تو هفته ای دوبار توبه میکنی به جام😔
.
.
.
دروغ میگم ک عاشقم...😭😭😭
#پیشنهاد_دانلود
🌹 @yaran_mahdi_313 🌹