eitaa logo
أین بقیة الله...
137 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
417 ویدیو
18 فایل
سلام بر #صاحب_اختیارمان اینجا پایگاه مجازی #امام_زمان_عج است با #صلوات وارد شوید... #کپی برداری به هر نحوی #جایز است. کانال دوم ما مشاوره آنلاین @Hamdeli_313 #خادم کانال @Shahidane ارسال به ناشناس👇 https://harfeto.timefriend.net/16154425941110
مشاهده در ایتا
دانلود
أین بقیة الله...
#اخلاق_مهدوی 2⃣حسابرسی از نفس مانند یک شریک #نفس مانند یک #شریک برای ماست. پس باید برای کارهایی که
3⃣جذب دلهای مردم آنچه آدمی را نزد خدا و خلق او محبوب می سازد ، نیکوست. پیامبر اسلام ص هم با و خود توانستند از بین مردم خشن و بادیه نشین عصر خود، انسان هایی مهربان و با اخلاص کنند. امروزه ما هم میتوانیم به وسیله ی حسن خلق و اخلاق نیکوی خود،جاذبه بیافرینیم و دلهای دیگران را به اسلام و تشیع و متمایل سازیم. منتظر در هم باید نمونه و الگو باشد. ... لطفا ما باشید و ما را به دوستان خود معرفی کنید...😊 👇 http://eitaa.com/joinchat/590872596C9c436fad07
‍ ✅بین این جمعه ها... جمعه ی انتخابات را بیشتر از همه در انتظارش هستیم. و خدا میداند این نداشته ی ما در انتخابات چند سال دیگر ظهورش را به تاخیر می کشاند❗️ ✅ای پسر فاطمه، در این روزها که تو روضه خوان مصیبت بی اخلاقی ما هستی من و ما فکرمان جای دیگریست. فعلا سرمان گرم است و شلوغ...😔 ❌فعلا نیا آقا، شاید رنگمان هم رنگ مردم کوفه شود... این شیعیان فانتزی تو تا جمعه دیگر فکر و خیالشان باتو نیست...😔 ❌فعلا نیا آقا... http://eitaa.com/joinchat/590872596C9c436fad07
💠نجات یک جوان مست با دعای ندبه 🔹️قبل از انقلاب ، روزی در خیابان ری می گذشتم ، جوانی وار جلوی مرا گرفت و گفت: «من اینجا مغازه دارم و کارهای تعمیر ماشین انجام می دهم دوست دارم چند دقیقه به مغازۀ بیایی و با هم یک چای بخوریم. رفتم و ساعتی با او نشستم. او می گفت: «شبی در حال مستی، حوالی چهار راه حسن آباد افتاده و خوابم برده بود. صبح روز بعد ، که جمعه هم بود ، پیش‌نماز مسجد همت آباد در مسیر رفتن به مسجد مرا در آن وضع دید. خیلی با محبت  بیدارم کرد و با اصرار برای خوردن چای و صبحانه به مسجد برد. مراسم ندبه بود و شما منبر رفتید. من در همان جلسه تصمیم جدی گرفتم و همۀ کارهای بد را ترک کردم. پس از چندی دختر خانمی را عقد کرده ، قرار گذاشتم که باید با حجاب شود ؛ ولی اکنون که سه ماه می گذرد ، او اصرار دارد که بی حجاب شود ، این در حالی است که من او را خیلی دارم و اکنون نمی دانم باید چه کنم؟» به او گفتم: اگر واقعا دلت می خواهد ، در چند جلسه من حرفهایی را یادت می دهم تا به او بگویی. اگر قبول کرد که هیچ و گرنه ببینم چه باید کرد. پس از چهار ، پنج جلسه ، گفت: فایده ای ندارد. گفتم : اگر می توانی برای خدا از او بگذر ، خداوند عوضی بهتر می دهد ، قرآن می فرماید : عَسَى رَبُّنَا أَن يُبْدِلَنَا خَيْرًا مِّنْهَا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا رَاغِبُونَ. آن جوان گفت : تو به من قول میدهی که چنین شود ؟ » گفتم : قول میدهم. او هم رفت و زنش را داد. سه ، چهار ماه گذشت ، هر بار که مرا می دید می گفت ، قولت چی شد ؟ چرا عمل نشد ؟ و من می گفتم ان شاء الله عمل میشود. روزی به پروردگار عرضه داشتم : پروردگارا ، من از جانب تو قول داده ام این آدم هم که و عرق خور بوده ، به راه تو برگشته است. لطفا کاری برایش بکن تا هم دلش به دست آید و هم این قدر مرا مواخذه نکند. چندی بعد او را در حضرت رضا علیه السلام دیدم. گفتم حالت چطور است ؟ گفت : بسیار عالی . دختر خانمی بسیار مومن پیدا کرده ام که خیلی هم از اولی است. با هم عروسی کرده ایم و خیلی راضی ام . چند سال بعد او را دیدم ، احوالش را پرسیدم . گفت : شاد و خرم هستم دوبچه هم دارم اسم یکی را حسین و دیگری را ابوالفضل گذاشته ام. این هم از برکت دعای ندبه آن مسجد بود که امام جماعتش فردی بسیار با و مهربان بود . امام جماعت آنجا ، حاج آقا مصطفی مسجد جامعی ، پدر آقای مسجد جامعی ، بود. مراسم دعای ندبه بسیار شلوغ می شد و خود حاج آقا در طول مراسم در مسجد خدمت می کرد ، به همه مهر می ورزید و اگر کسی نمی آمد ، به او زنگ می زد و احوالش را می پرسید. 📚به نقل از حجت الاسلام شیخ حسین انصاریان http://eitaa.com/joinchat/590872596C9c436fad07