فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وعده هر #صبح
همه با هم این #دعا👆 رو بخوانیم
🌸✨اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرَج✨🌸
#مهدی_شناسی
#نیاز_امروز
🍀 @yaran_mahdi_313 🍀
#امام_صادق(ع) میفرمایند:
🌹فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً🌹(کافی/12/333)
یعنی #صبح و #شب باید منتظر #فرج_مولایمان باشیم.
حتی نه اینکه فقط روزهای #جمعه توقع #فرج را داشته باشیم، بلکه هر #صبح و #شام مانند کسانی که #عزیزشان را گم کردهاند، باید در پیِ #آقایمان باشیم و لحظهشماری کنیم.
#حجت_الاسلام_پناهیان
#مهدی_شناسی
#نیاز_امروز
🍀 @yaran_mahdi_313 🍀
أین بقیة الله...
سلام بر #منتظران_ظهور از #امشب به یاری #خدا #رمان_واقعی و #اسلامی در #کانال قرار می گیرد... بنام
❣﷽❣
💞 #آخرین_عروس 💞
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود
#قسمت1⃣
اين بار مى خواهى مرا كجا #ببرى؟
#حق با توست، بايد بدانى مقصد ما در اين #سفر كجاست.
#آماده باش، مى خواهم تو را به شهر #سامرّا در شمال كشور #عراق ببرم.
ما به قرن #سوّم_هجرى مى رويم. سفرى به عمق #تاريخ!
چرا #سامرّا؟ چرا قرن #سوّم؟
مى دانى كه در طول سفر جواب همه سؤال هاى خود را مى گيرى; براى همين #تصميم خود را بگير و همراه من بيا!
#همسفر خوبم!
ما وقت #زيادى نداريم، بايد سريع حركت كنيم.
سوار بر #اسب خود مى شويم و به سوى #عراق پيش مى تازيم.
#مدّتى مى گذرد، دشت ها و بيابان ها را پشت سر مى گذاريم.
فكر مى كنم ما ديگر به نزديكى #سامرّا رسيده باشيم.
آن برجِ #متوكّل است كه به چشم مى آيد، اين علامتِ آن است كه راه زيادى تا #مقصد نداريم.
اكنون به #دروازه شهر رسيده ايم، بهتر است وارد #شهر بشويم.
#سامرّا چه شهر #آبادى است!
خيابان ها، بازارها و ساختمان هاى زيبا!
هر جا را نگاه مى كنى، #قصرهاى باشكوه مى بينى!
آيا مى خواهى نام بعضى از #قصرها را برايت بگويم: قصر #عروس، قصر #صبح، قصر #بستان.
#خدا مى داند كه حكومت #عبّاسى چقدر #پول براى ساختن اين #قصرها مصرف كرده است.
فقط در ساختن قصر #عروس، سى ميليون درهم خرج شد، يعنى چيزى معادل 150 ميليارد تومان‼️
#ادامه_دارد...
✨💟الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الفرج💟✨
#کلام_معصومین_و_بزرگان
#امام_صادق_علیه_السلام فرمود:
زمانی #بندگان به #خدای بزرگ نزدیک ترند و #خدا از ایشان #راضی تر است که #حجت_خدای متعال از میان آنان ناپدید گردد و #ظاهر نشود و آنان جایش را [هم] ندانند .
با این همه بدانند که #حجت و #میثاق_خدا باطل نشده است . در آن زمان، هر #صبح و #شام چشم #انتظار_فرج باشید.
#اللهم_ارزقنا😭
👇👇👇
@yaran_mahdi_313
👆👆👆
أین بقیة الله...
👆👆👆 #آخرین_عروس 🎀 #حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود😘 #قسمت3⃣3⃣ #هوا ديگر تاريك شده است. چند سربا
👆👆👆
💞 #آخرین_عروس 💞
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود
#قسمت4⃣3⃣
چند روز میگذرد🌀🌀
ما الآن پشت دروازه #سامرّا هستيم، متأسفانه دروازه شهر بسته است، مثل اينكه بايد تا #صبح اينجا بمانيم. نظر تو چيست⁉️
#جوابى نمى دهى. وقتى نگاهت مى كنم مى بينم كه #خوابت برده است. من هم سرم را زمين مى گذارم و مى خوابم.
صداى #اذان مى آيد، بلند مى شويم، #نماز مى خوانيم.
من كه خيلى #خسته ام دوباره مى خوابم; امّا تو #منتظر مى مانى تا دروازه شهر باز شود.
بعد از لحظاتى، دروازه #شهر باز مى شود، #پيرمردى از #شهر بيرون مى آيد. او را مى شناسى.
به سويش مى روى، #سلام مى كنى. حال او را مى پرسى.
ــ آقاى #نويسنده، چقدر مى خوابى؟ بلند شو!
ــ بگذار اوّل #صبح، كمى بخوابم!
ــ ببين چه كسى به #اينجا آمده است؟
ــ خوب، معلوم است يكى از برادرانِ اهل #سنت است كه مى خواهد اوّل #صبح به كارش برسد.
#پيرمرد مى گويد: "از كى تا به حال ما #سُنى شده ايم؟".
اين صدا، #صداى آشنايى است. چشمانم را باز مى كنم. اين #پيرمرد همان "بِشر انصارى" است كه قبلاً چند روزى #مهمان او بوديم.
#ادامه_دارد...
أین بقیة الله...
👆👆👆 💞 #آخرین_عروس 💞 #حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود #قسمت4⃣3⃣ چند روز میگذرد🌀🌀 ما الآن پشت درو
👆👆👆
💞 #آخرین_عروس💞
#حضرت_نرجس_خاتون_و_تولد_آخرین_موعود
#قسمت5⃣3⃣
يادم مى آيد دفعه اوّلى كه ما به سامرّا آمديم، هيچ #آشنايى نداشتيم، او ما را به خانه اش #دعوت كرد.
بلند مى شوم، #بِشر را در آغوش مى گيرم و از او #عذرخواهى مى كنم، با #تعجّب مى پرسد:
ــ شما #اينجا چه مى كنيد؟ چرا در اينجا خوابيده ايد؟ چرا به #خانه من نيامديد؟
ــ ما #نيمه_شب به اينجا رسيديم. دروازه #شهر بسته بود. چاره اى نداشتيم بايد تا #صبح در اينجا مى مانديم.
ــ من خيلى دوست داشتم شما را به #خانه مى بردم، امّا...
ــ خيلى #ممنون
من #تعجّب مى كنم بِشر كه خيلى #مهمان نواز بود، چرا مى خواهد ما را اينجا #رها كند و برود؟
ما هم #گرسنه هستيم و هم #خسته.
در اين شهر #آشناى ديگرى نداريم. چه كنيم؟
حتماً براى او كار #مهمّى پيش آمده است كه اين قدر عجله دارد، خوب است از خودش سؤال كنم:
ــ مثل اينكه شما مى خواهيد به #مسافرت برويد؟
ــ آرى. من به #بغداد مى روم.
ــ براى چه؟
ــ امام #هادى(ع) به من #مأموريّتى داده است كه بايد آن را انجام بدهم.
ــ آن #مأموريّت چيست؟
ــ من ديشب خواب بودم كه صداى درِ #خانه به گوشم رسيد.
وقتى در را باز كردم ديدم فرستاده اى از طرف امام #هادى(ع) است. او به من گفت كه همين الآن #امام مى خواهد تو را ببيند.
#ادامه_دارد...
أین بقیة الله...
👆👆👆 #آخرین_عروس💞 #حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود 😘 #قسمت4⃣9⃣ #امام_عسكرى(ع) مى داند كه در آينده عد
👆👆👆
#آخرین_عروس
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود😘
#قسمت5⃣9⃣
كم كم ابرهاى سياه آسمان را مى پوشانند، ديگر مهتاب پيدا نيست، همه جا در تاريكى فرو مى رود.
صداى رعد و برق به گوش مى رسد، باران تندى مى بارد.
سر تا پاى #مأموران خيس شده است، يكى از آنها مى گويد:
ــ زير اين #باران، هيچ كس از خانه بيرون نمى آيد، خوب است ما برويم و در جايى پناه بگيريم.
ــ فكر خوبى است.
آنها خود را با عجله به مركز فرماندهى مى رسانند، مى بينند كه همه، از فرمانده گرفته تا #مأمور، مست شده اند و اكنون در خواب هستند، گويا اينجا بزم شراب برپا بوده است.
آنها وقتى اين صحنه را مى بيند نفس راحتى مى كشند، هيچ كس تا صبح به هوش نمى آيد، آنها با خود مى گويند: مى توانيم اين چند ساعت را راحت بخوابيم. موقعى كه اذان #صبح را بگويند به محل نگهبانى خود خواهيم رفت.
در تاريكى شب، گروهى به سوى خانه #امام_عسكرى(ع) مى روند. در اين كوچه هيچ نگهبانى نيست. آنها مى توانند به راحتى به خانه #امام بروند.
گويا #امام قبلاً از همه آنها دعوت كرده است تا امشب براى مسأله مهمّى به خانه او بيايند.
#ادامه_دارد...