یاران موعود
﴿تقدیر﴾ فردای اون روز رفتیم تو یه پارکینگ عمومی بزرگ. آقا حیدر اومده بود دنبالم. وقتی رسیدیم،دید
﴿تقدیر﴾
چند روز گذشت.
کم کم داشتم تو موضوع عملیات بیشتر وارد میشدم.
آقا حیدر: امیرحسین،این جایی که فردا میریم،یه جای تغریبا مهمی هست.
یعنی تغریبا هم جای اطلاعاتی هست،هم جای استتار ما.
نباید کسی با خبر بشه از اونجا،حتی مادر یا هر کسی دیگه که بهت نزدیکه.
اصلا هم در مورد اینکه قراره تو یه عملیات باشی هم جز با مادرت با کسی درمیون نذار.
حتی زیاد مادرت رو از جزئیات با خبر نکن،چون هر چی بیشتر بدونه،بیشتر دلهوره میگیره.
فردا ما میریم به اون مرکز نیمه اطلاعاتی و بیشتر در مورد عملیات به تو و بچه ها توضیح میدم.
_____________
تو فکر حسام بودم،بنظر میرسید هم سن و سال من باشه.
اون چطوری اومده بود تو اطلاعات؟
از آقا حیدر پرسیدم که حسام چند سالشه.
گفت حدودا شونزده،یعنی همسن من بود.
گفتم چطوری اومده تو اطلاعات،گفت اون دقیقا مثل تو انتخاب شد و تو عملیات شرکت کرد.
برام جالب شد.
شاید واقعا بخاطر احتیاج به نیرو هست که دارن همینطوری و خیلی راحت نیرو میگیرن.
#پارتنهم
#کپیممنوع
@YaraneMooud_313
#عاشقانهباخدا
بخونید،ضرر نمیکنید👇🏻
به دوستم گفتم تو برای خدا عبادت میکنی؟
گفت منظورت چیه؟
گفتم یعنی تو بخاطر ترس از جهنم خدا رو عبادت می کنی،یا نعمت بهشت،یا واقعا خالصانه برا خدا؟
گفت سعی میکنم واقعا برا خدا باشه.
گفتم چطوری؟
اکثرا برا بهشت و ترس از جهنم عبادت میکنن.
گفت یه مردی بود که رفت پیش پیغمبر و از پیغمبر خواست تا خدا بهش ثروت بده.
پیغمبر اولش قبول نکرد اما بعد اصرار مرد،پیغمبر قبول کرد که دعا کنه و مرد ثروتمند شه.
چند وقت گذشت.
پیغمبر یه شخصی رو فرستاد تا به اون مرد بگه خمس و زکاتش رو بده.
اما اون مرد قبول نمیکرد و میگفت:من خمس نمیدم.
پیغمبر گفت برا همین بود که اول دعا نمیکردم.
الان هم خدا میدونه اگه ما فلان چیز رو داشته باشیم،ازش دور میشیم.
گاهی اوقات،برا همین خدا به همه خواسته هامون جواب مثبت نمیده.
خب بنظر تو،نباید عاشق خدایی بود که دوست نداره ما یه لحظه ازش دور بشیم؟
برای دقایقی،ذهنم درگیر حرف رفیقم بود.
@YaraneMooud_313
••📚🔗
[ #داستان]
سلام دوستم!✋
امیدوارم تا اینجا از داستان لذت برده باشی
این قسمت پایانی هست و به شددددت توصیه میکنم با مداحی های زیر گوش بدی 🎧
امیدوارم خوشت بیاد 👌
راستی یادت نره واسم دعا کنی...🤲
━━═━━⊰❀♢❀⊱━━═━
@YaraneMooud_313
━━═━━⊰❀♢❀⊱━━═━
Majid Bani Fateme - Keshite Be Gel Neshaste Oomade (320).mp3
11.48M
کشتیِ به گل نشسته...💔
🎤حاج سید مجید بنی فاطمه
━━═━━⊰❀♢❀⊱━━═━
@YaraneMooud_313
━━═━━⊰❀♢❀⊱━━═━
4_5940692970192767576.mp3
7.96M
نوبت غم میشود...🏴
🎤حاج سید مجید بنی فاطمه
━━═━━⊰❀♢❀⊱━━═━
@YaraneMooud_313
━━═━━⊰❀♢❀⊱━━═━
یاران موعود
••📚🔗 [ #داستان_توبه] #قسمت_چهاردهم صدای اذان صبح ک اومد سید اشکاشو پاک کرد زد رو شونم و گفت تهش
••📚🔗
[ #داستان_توبه]
#قسمت_آخر
وقتی بیدار شدم یه پتوی نازک روم بود و یه دست نوشته روی گوشیم بود مبنی بر اینکه آقا سید رفته نون بگیره و زود بر میگرده👣
ساعت ۸ صبح بود
پاشدم و نشستم سر گوشی
تمام عکسا و فیلم ها و ویس ها و هرررچیزی که من و یاد اون خطا مینداخت رو حذف کردم و بعد هم اون برنامه بازی ک باعث و بانی اون گرداب بود رو دیلیت کردم
یکم بعد اقاامیر حیدر برگشت و باهم صبحانه خوردیم ...😋
*
۴ ماه بعد...
مشغول بستن پرچم سیاه های حسینیه بودیم و یه مداحی باحال از آسید مجید بنی فاطمه هم در حال پخش بود 🏴
{نوبت غم میشود ...تکیه علم میشود
خانه ی دل های ما ....مثل حرم میشود}
از نردبام پایین اومدم و رفتم واسه بچه ها چایی اوردم
{همه تقریبا کارشون تموم شده بود
که حسینیه یه سر سیاه شده بود}
{هرم حرارت داغِ عزای تو در رگ وخونم حسین
مثل زهیر و جناد و عابس گرم جنونم حسین
شیرین تر از جانِ منی ...
حب الحسین اجننی....}🌙
خوش حال بودم که اینجام
دوباره زیر خیمه ی امام حسین علیه السلام
در پناه حضرت عباس علیه السلام🍃
با سید حیدر رفتیم توی حیاط تا اونجا رو هم آماده کنیم
که از بلندگو های حیاط یه شعر دیگه پلی شد که عجییب حال و هوامو عوض کرد ...
{کشتی به گل نشسته اومده
با حال خسته اومده
توبه شکسته ولی با
دل شکسته اومده
ای جانم تویی راحت روح و روانم تویی کشتی امن و امانم تویی علت هر ضربانم
با اینکه خودم میدونم که بدم
راهم دادی که اومدم
آقا در خونه ی تو
گدایی رو خوب بلدم
ای شاهم...روی دوشمه بارِ گناهم
خجالت میکشم رو سیاهم ....
پناهم بده که بی پناهم ....}💔
***
درست ۱۷ روز بعد از ماه صفر دقیقا شب ۱۷ ربیع به خواستگاری خواهر آسید امیرحیدر رفتم اونم با کلییی شرمندگی ولی سید با مردونگی هیچی از گذشته ی سیاهم به روم نیاورد و خواهر سید هم فقط یه جمله گفت که وقتی خدا میبخشه بنده ی توبه کننده، رو من کی باشم....💫
و بعد از مدتی من شدم داماد استادم .....🥰
#رمان
#پایان...
━━═━━⊰❀♢❀⊱━━═━
@YaraneMooud_313
━━═━━⊰❀♢❀⊱━━═━
هدایت شده از شهر ارزانی مروارید
#تلنگرانه
گناهدیروزتو!گناهامروزمن!
گناهاےفرداےما!
چہخبرهـ؟!
پسقلبامامزمانچےمیشہ؟!💔
پستڪلیفچشماےزیباواشڪاے
مولامونچےمیشہ...🍂
تاڪےبایدایشونبہخاطرگناهاے
مااشڪبریزن...!🥺
هروقتخواستےسمتگناهبرے،🌊
بگوامامزمانبہاندازهےڪافے
وحتےٰبیشتربہخاطرگناهاے
افراددیگہزجرمیکشہ
واشڪمیریزه...😔
پسدیگہمنبہاشڪاےمولااضافہنڪنم.
#امام_زمان
•|@WreckSin|•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استورے
.
.
نھ چڪ زدیـم نـہ چــونـہ
ایــمان اومد تو خونه..:)✨🌿
#سخنرانۍ | #استاد_پناهیان🎙
@YaraneMooud_313
تاکیبهپسپردهنھان،چھرهماهت
عمریستڪهمنمنتظرم،بـرسرِراهت..
🖐🏻¦⇠#السلامعلیڪیابقیھاللہ
🕊¦⇠#امام_زمان
💚¦⇠#اللهمعجللولیڪالفرج
@YaraneMooud_313
[°•❣☁️•°]
خود را دارا ترین
فرد جهان میدانم زیرا...
تو تمام داشته ی من•✨🖇•
میان انبوه نداشته هایم هستی(:🤍
#امام_زمان 💫
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج 💚
@YaraneMooud_313