#علمدار... #علمدار ....علی....؟
#هر_شهیدی..
نشانیست از یک راهِ ناتمام..
یک فانوس
که دارد خاموش می شود
و حالا تو ماندهای
یک شهید و یک راهِ ناتمام..
فانوس را بردار
و راهِ خونین #شُهدا را
ادامه بده...😔
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb2
بسم الله الرحمن الرحیم
#تهمت_از نگاه_اسلام:
تهمت به چه معنيست ؟
تهمت يعني بدون اثبات ،سخني فردي بگويد برعليه فردي ديگر.
#امام_صادق_علیهالسلام
میفرماید: #تهمت زدن به بیگناه از کوههای عظیم نیز سنگینتر است".
درقرآن كريم و روايات به دوري از آن نهي شده است . بسياري از انسانها بدون دليل خاصي تهمتي ميزنند بدون آنكه قادر به اثبات آن باشند .
وقتي فردي در مقابل فرد ديگر سئوالي ازخود فرد مي پرسد يا موضوع نامعلومي ميخواهد توسط خود شخص اثبات شود اين به معناي تهمت نيست .
تهمت يعنی حرفی كه اولا انسان درميان جمع بزند و دوما دليل كافي براي اثبات آن نداشته باشد.
پس نبايد فكر كرد كه كسي نميتواند از كسي سئوالي بپرسد چون اين تهمت ناميده ميشود. اتفاقا بهترين راه كشف مجهولات درباره يك فرد اينست كه از خود فرد پرسيده شودهمراه با ايجاد فضاي امن و پنهان از ديد ديگران . در روايات هم به اين تاكيد شده است كه نبايد به شنيده هاي مردم اكتفا كرد چون به نظر امام علي بين حق و باطل چهار انگشت فاصله است.
التماس دعا یاعلی
میدانيد آخرين زنگ زندگیتان
کی ميخورد!؟
خدا ميداند، ولی... آن روز که آخرين
زنگ دنيا میخورد
ديگر نه ميشود تقلب کرد و نه ميشود
سر کسی کلاه گذاشت!
آن روز تازه می فهميم که دنيا با همه
بزرگی اش از يک جلسه امتحان مدرسه
هم کوچکتر بود
و آن روز تازه می فهميم که زندگی
عجب سوال سختی بود
سوالی که بيش از يک بار نمی توان
به آن پاسخ داد.
خدا کند آن روز که آخرين زنگ دنيا
ميخورد
روی تخته سياه قيامت، اسم ما را
جز خوب ها بنويسند
خدا کند حواسمان بوده باشد که
زنگ های تفريح آنقدر در حياط نمانده
باشيم که ((حيات=زندگی)) را از ياد
برده باشيم.
خدا کند که دفتر زند گی مان را زيبا
جلد کرده باشيم
و سعی ما بر اين بوده باشد که
نيکی ها و خوبی ها را در آن نقاشی
کنيم و بدانيم که دفتر دنيا،
چک نويسی بيش نيست؛ چرا که
ترسيم عشق حقيقی در دفتر ديگر است
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb2
🌟الهی پیوند میزنم
روحم را به روحت
قلبم را به قلبت
ذهنم را به ذهنت
هر لحظه از تو هدایت میطلبم
الهی گره میزنم تقدیرم را به
خواست و ارادهات و
قدرشناسی میکنم از تقدیر الهیات
بارالهی
دل هایمان را پرازمحبت
دست هایمان
را پراز بخشندگی
لحظه هایمان را پر
از آرامش و خانه هایمان
را پراز حس خوشبختی بگردان
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb2
____~••°° #یازبنب...°°••~_____
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷
🍃🌹 #روز_شمار_شهدا.. 🌹🍃
امروز #جمعه #۴_بهمن ۱۳۹۸ هجری شمسی ...
@Yazinb3
#ولادت_شهید_رضا_مذهبشناس 🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۱۴ ه.ش)
#ولادت شهید محمدرضا کرم🌷
(استان خوزستان، شهرستان خرمشهر) (۱۳۳۰ ه.ش)
#ولادت شهید محمد مهدی ثامنی🌷
(استان مرکزی، شهرستان اراک) (۱۳۳۰ ه.ش)
#ولادت شهید مهدی صمدی اردبیلی🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۴۱ ه.ش)
#شهادت شهید غلامرضا یزدانی🌷
(استان مازندران، شهرستان ساری) (۱۳۶۰ ه.ش)
#شهادت شهید جهانگیر اسکندری سلوکلو🌷
(استان فارس، شهرستان مرودشت) (۱۳۶۰ ه.ش)
#شهادت شهید سیداحمد معافی🌷
(استان مازندران، شهرستان رامسر) (۱۳۶۱ ه.ش)
#شهادت شهید فرامرز رستمی 🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۲ ه.ش)
#شهادت شهید علی اسدیان🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۲ ه.ش)
#شهادت شهید حجتالله صالحی فشمی🌷
(استان تهران، شهرستان شمیرانات) (۱۳۶۲ ه.ش)
#شهادت شهید سیروس فخرکمال🌷
(استان آذربایجان غربی، شهرستان ارومیه) (۱۳۶۲ ه.ش)
#شهادت شهید یوسف پورحسن طالاری🌷
(استان آذربایجان شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۲ ه.ش)
#شهادت شهید مهدی خواجوی🌷
(استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۶۲ ه.ش)
#شهادت حجتالاسلام شهید مرادعلی عبداللهپور درزی🌷
(استان مازندران، شهرستان فریدونکنار) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید ابوالقاسم رکنی🌷
(استان کهگیلویه و بویراحمد، روستای سراب تاوه) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید بهادر رضوان طلب🌷
(استان فارس، شهرستان فیروزآباد) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید رسول گلستان🌷
(استان فارس، شهرستان کازرون) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید مهدی امیری🌷
(استان همدان، شهرستان ملایر) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید مهدی حیدری 🌷
(استان زنجان، شهرستان زنجان) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید حبیبالله صبوری🌷
(استان زنجان، شهرستان زنجان) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید حمیدرضا جمشیدی مالده🌷
(استان گیلان، شهرستان لاهیجان، روستای مالده) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید محمدحسن غفاری🌷
(استان گلستان، شهرستان گرگان) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید صادق محمدی افشار🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید محمدحسین رسولی🌷
(استان قم، شهرستان قم) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید محمدرضا شبانی🌷
(استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید جعفر خانلری🌷
(استان خراسان رضوی، شهرستان تربت جام) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید مسعود ادهمی🌷
(استان اصفهان، شهرستان فریدونشهر، روستای وحدتآباد) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید منصور دلاورزاده آرانی🌷
(استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید رحمتالله حسینی🌷
(استان فارس) (۱۳۶۶ ه.ش)
#شهادت شهید علیاکبر غفوری🌷
(استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۷۱ ه.ش)
#شهادت شهید اصغر احمدپور 🌷
(استان اصفهان، شهرستان مبارکه) (۱۳۷۸ ه.ش)
#شهادت شهید شهرام خدایی مال امیری🌷
(استان کرمانشاه، شهرستان هرسین، روستای چغاسعید) (۱۳۹۳ ه.ش)
#شهادت شهید جلال اسدیزاده🌷
(استان سیستان و بلوچستان، شهرستان زابل) (۱۳۹۴ ه.ش)
#یازهرا....🌹🍃
.
هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐
🕊🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷🕊
____~°°•• #یازینب...••°°~_____
#یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
🍃🌹 @yazinb2 🌹🍃
____~••°° #یازبنب...°°••~_____
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷
🍃🌹 #روز_شمار_شهدا.. 🌹🍃
امروز #شنبه #۵_بهمن ۱۳۹۸ هجری شمسی ...
@Yazinb3
#ولادت_شهید_عباس_ورامینی🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۳۳ ه.ش)
#ولادت شهید سیدمرتضی فیاض لاهیجانی 🌷
(استان گیلان، شهرستان لاهیجان) (۱۳۳۹ ه.ش)
#ولادت شهید رضا مستشرق🌷
(استان مازندران، شهرستان ساری) (۱۳۴۳ ه.ش)
#ولادت شهید محمد علی حاجی عبداللهی🌷
(استان یزد، شهرستان یزد) (۱۳۴۶ ه.ش)
#شهادت شهید پرویز حسینی 🌷
(استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۵۷ ه.ش)
#شهادت شهید سیدمهدی نورانی🌷
(استان مازندران، شهرستان بابلسر) (۱۳۵۹ ه.ش)
#شهادت شهید محسن رفیعی دولت آبادی 🌷
(استان اصفهان، شهرستان اصفهان) (۱۳۵۹ ه.ش)
#شهادت شهید سیدحمیدرضا شمس حجتی 🌷
(استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۰ ه.ش)
#شهادت شهید ابوالقاسم تلخابی🌷
(استان مرکزی، شهرستان فراهان، شهر فرمهین) (۱۳۶۰ ه.ش)
#شهادت شهید حسن چهاردوری🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۰ ه.ش)
#شهادت شهید محسن محمدزمان منفردی 🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۱ ه.ش)
#شهادت شهید غلامعلی خانی🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۲ ه.ش)
#شهادت شهید مهدی خندان 🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۳ ه.ش)
#شهادت شهید محسن بارفروش🌷
(استان اصفهان، شهرستان کاشان) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید محمدباقر فلاح زاده ابرقوئی🌷
(استان یزد، شهرستان ابرکوه) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید مهدی هادی پور دولابی🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید نبیالله مهدیزاده آقاملکی🌷
(استان مازندران، شهرستان بابل) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید محمدتقی مظلومی کناری🌷
(استان مازندران، شهرستان فریدونکنار) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید محمدابراهیم وفایی نژاد🌷
(استان سمنان، شهرستان دامغان، روستای تویه دروار) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید علیرضا آزمایش🌷
(استان گلستان، شهرستان گنبد کاووس) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید علی عباسی عنبرکی🌷
(استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید سیدحسین دوستدار ریابی🌷
(استان خراسان رضوی، شهرستان گناباد، روستای ریاب) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید حسنعلی حسنی🌷
(استان زنجان، شهرستان زنجان) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید محمدامین اژدری🌷
(استان آذربایجان غربی، شهرستان خوی) (۱۳۶۶ ه.ش)
#ولادت شهید مهدی اسماعیلی 🌷
(استان فارس، شهرستان فسا) (۱۳۷۳ ه.ش)
#شهادت شهید مدافع حرم غلامرضا لنگری🌷
(استان کرمان، شهرستان کرمان) (۱۳۹۶ ه.ش)
#شهادت شهید مدافع حرم اسدالله احسانی🌷
(لشکر فاطمیون) (۱۳۹۶ ه.ش)
#شهادت شهید مدافع حرم حسین علیزاده🌷
(لشکر فاطمیون) (۱۳۹۶ ه.ش)
#شهادت شهید مدافع حرم جانعلی قربانی🌷
(لشکر فاطمیون) (۱۳۹۶ ه.ش)
#شهادت شهید مدافع حرم محمدمهدی قربانی🌷
(لشکر فاطمیون) (۱۳۹۶ ه.ش)
#شهادت شهید مدافع حرم سالم رضایی🌷
(لشکر فاطمیون) (۱۳۹۶ ه.ش)
#یازهرا....🌹🍃
.
هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐
🕊🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷🕊
____~°°•• #یازینب...••°°~_____
#یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
🍃🌹 @yazinb2 🌹🍃
#رهبر_انقلاب: حوادث امروز خبر از سر برآوردن یک پدیدهی یکتا در جهان امروز خبر میدهد
پیام رهبر انقلاب به نشست اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا
#حضرت_امام_خامنهای🌹🍃
در پیامی به پنجاه و چهارمین نشست اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، تأکید کردند: امسال نشست شما در میانهی حوادث مهمی برگزار میشود که هر یک از جهتی نشانهی عظمت و اعتبار ایران اسلامی و ملت انقلابی آن است.
متن پیام #رهبر_انقلاب_اسلامی که صبح امروز در وین قرائت شد، به این شرح است:
🍃🌹 بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃
جوانان عزیز اتحادیه انجمنهای اسلامی
امسال نشست شما در میانهی حوادث مهمی برگزار میشود که هر یک از جهتی نشانهی عظمت و اعتبار ایران اسلامی و ملت انقلابی آن است. شهادتها، قدرتنمائیهای نظامی، حضور بینظیر مردمی، روحیهی قوی و عزم راسخ جوانان، در کنار هزاران مجموعهی فعال در عرصهی دانش و فناوری، و نیز رویکرد دینی و معنوی در بخش عظیمی از جوانان سراسر کشور، همه از سر بر آوردن یک پدیدهی یکتا در جهان امروز خبر میدهد. پدیدهئی که میتواند در آیندهی تاریخ تأثيرات عميق و تعیینکننده بگذارد.
گام دوم انقلاب اسلامی باید بتواند به حول و قوهی الهی این پدیده را به کمال برساند و به ثمر بنشاند.
چشم امید و انتظار در این پویش حیاتی به جوانان دانشمند و فرزانه و با ایمان است و شما میتوانید در شمار این برگزیدگان تاریخساز باشید.
به امید موفقیتهای بزرگ شما عزیزان
والسلام عليكم ورحمة الله
#سیّد_علی_خامنهای
۳ بهمنماه ۱۳۹۸
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb2
#سردار_سلیمانی:
رسانهها مطالبات مردم را فارغ از اندیشه سیاسی پیگیری کنند/ غرب با شکست از انقلاب در فضای حقیقی به دنبال پیروزی مجازی است
رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: فساد و خوی اشرافیگری نه در آرمانهای امام راحل جا دارد و نه در افکار مقام معظم رهبری است. باید رسانهها در این زمینه ورود کرده و مطالبات مردم را فارغ از اندیشه سیاسی را پیگیری کنند.
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb2
تکذیب شد
به اطلاع می رساند اخباری مبنی بر حضور مقام معظم رهبری در گلزار شهدای کرمان و زیارت مزار حاج قاسم سلیمانی شایعه است و با بررسی های صورت گرفته از سوی مسئولان امر تکذیب گردید.
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb2
#سلام_ببخشید_میشه_ضبط_رو_خاموش_کنید؟؟
#تو ماشین که نشستم گفتم ببخشید عزیز میشه ضبط و خاموش کنی؟
#گفت_حاجی بخدا مجازه چیز بدی هم نمیخونه...
#گفتم_میدونم... ولی عزادارم😔!
#گفت شرمنده و ضبط و خاموش کرد...
#گفت تسلیت میگم اقوام نزدیک؟
#گفتم بله. مادرم از دنیا رفته 😭 ....
#گفت واقعا متاسفم. داغ مادر خیلی بده... منم تو سن بیست و پنج سالگی مادرم و از دست دادم درک میکنم. البته مادرم مریض بود و زجر میکشید بنده ی خدا راحت شد😞.
.
#بعد پرسید مادر شما هم مریض بودن؟
#گفتم_نه. مجروح بود...
#پرسید_یعنی_چی؟
#گفتم یه عده اراذل و اوباش ریختن سرش و.........😭.
#گفت_جدا؟ شما هیچکاری نکردین؟
#گفتم ما نبودیم. وگرنه میدونستیم چیکار کنیم...
#گفت خدا لعنتشون کنه یعنی اینقد ضربات شدید بود؟
گفتم آره. مادرم سه ماه بستری شد و بعد از دنیا رفت 😭 ....
#گفت_حاجی_ببخشیدا عجب آدمای بی ناموسی بودن! من خودم همه غلطی میکنم؛.. ولی پای ناموس که وسط باشه رگ غیرتم نمیزاره دست از پا خطا کنم...
بغضم گرفت😔....
سکوتم و که دید گفت ظاهرا ناراحتتون کردم
#گفتم نه خواهش میکنم. واقعا داغ مادر بده! مخصوصا اگه جوون باشه...
#گفت_آخی_جوون_بودن؟
گفتم آره. فقط هجده ساله بود...
#پرسید گرفتی مارو حاجی؟ شما که خودت بیشتر از هیجده سالته چطور مادرتون....
حرفش و قطع کردم و گفتم مادر شما هم هست... این هجده ساله مادر همه ی ما شیعه ها، حضرت زهراست...
#مکث کرد و با تعجب نگام کرد و بعد خیره شد به جاده....
#گفت آها ببخشید تازه متوجه شدم... نمیدونستم اینجور احساس نزدیک بودن بین آدما به حضرت فاطمه هم وجود داره...
#راستی_حاجی یه سی دی مداحی هم دارم البته برا محرمه ولی خب اگه دوس دارین بذارم....
جواب ندادم.
داشبورد و وا کرد و یه سی دی گذاشت تو ضبط. نوای آشنایی بود...
#یاحسین_غریب_مادر...
مادر ما مادر تموم عالمه..
فاطمیه خدا هم غرق ماتمه...
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb2
🌴 #یازینب...
#کتاب_دختر_شینا🏴 #خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🏴 #همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🏴 #
#کتاب_دختر_شینا🏴
#خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🏴
#همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🏴
#نویسنده :بانو بهناز ضرابی..
#فصل_سیزدهم ..( قسمت ۱)🏴
🏴🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🏴
من و بچه ها تعجب به تانک هایی که توی پادگان بودند، به پاسدارهایی که همه یک جور و یک شکل به نظر می رسیدند، نگاه می کردیم. پرسید: می ترسی؟! شانه بالا انداختم و گفتم نه. گفت: اینجا برای من مثل قایش می ماند وقتی اینجا همان احساسی را دارم که در دهات خودمان دارم. ماشین را جلوی یک ساختمان چند طبقه پارک کرد. پیاده شد و مهدی را بغل کرد و گفت: رسیدیم. از پله های ساختمان بالا رفتیم. روی دیوارها و راه پله هایش پر از دست نوشته های جور واجور بود. گفت: این ها یادگاری هایی است که بچه ها نوشته اند.
توی راهرو طبقه اول پر از اتاق بود اتاق هایی کنار هم با درهایی اهنی و یک جور. به طبقه دوم که رسیدیم صمدبه سمت چپ پییچد و ما هم دنبالش. جلوی اتاقی ایستاد و گفت: این اتاق ماست. در اتاق را باز کرد. کف اتاق موکتی رنگی انداخته بودند. صمد مهدی را روی موکت گذاشت و بیرون رفت و کمی بعد با تلویزیون برگشت. گوشه اتاق چند تا پتوی ارتشی و چند تا بالش روی هم چیده شده بود.
اتاق پنجره بزرگی هم داشت که توی حیاط پادگان باز می شد. صمد رفت و یکی از پتوها را برداشت و گفت: فعلا این پتو را می زنیم پشت پنجره تا بعدا قدم خانم با سلیقه خودش پرده اش را درست کند.
بچه ها با تعجب به در و دیوار اتاق نگاه می کردند. ساک های لباس را وسط اتاق گذاشتم. صمد بچه ها را برد دستشویی و حمام و آشپزخانه را به آن ها نشان دهد کمی بعد امد دست و صورت بچه ها را شسته بود یک پارچ آب و یک لیوان هم دستش بود آن ها را گذاشت وسط اتاق و گفت: می روم دنبال شام زود بر می گردم.
روزهای اول صمد برای ناهار پیشمان می آمد. چند روز بعد فرماندهان دیگر هم با خانواده هایشان از راه رسیدند و هر کدام در اتاقی مستقر شدند اتاق کناری ما یکی از فرماندهان با خانمش زندگی می کرد که اتفاقاً آن خانم دوماهه باردار بود صبح های زود با صدای عق او از خواب بیدار می شدیم. شوهرش ناهارها پیشش نمی آمد. یک روز صمد گفت: من هم از امروز ناهار نمی آیم تو هم برو پیش آن خانم باهم ناهار بخورید تا آن بنده خدا هم احساس تنهایی نکند. زندگی در پادگان ابوذر با تمام سختی هایش لذت بخش بود. روزی نبود صدای انفجاری از دور یا نزدیک به گوش نرسد. یا هواپیمایی آن اطراف را بمباران نکند. ما که در همدان وقتی وضعیت قرمز می شد با ترس و لرز به پناهگاه می دویدیم حالا در اینجا این صداها برایمان عادی شده بود. یک بار نیمه های شب با صدای ضد هوایی ها و پدافند پادگان از خواب پریدم. صدا آن قدر بلند و وحشتناک بود که سمیه از خواب بیدار شد و به گریه افتاد. از صدای گریه او خدیجه و معصومه و مهدی هم بیدار شدند. شب ها پتوی پشت پنجره را کنار می زدیم. یک دفعه در آسمان و در مسافتی پایین هواپیمایی را دیدم. ترس تمام وجودم را گرفت. سمیه را بغل کردم و دویدم گوشه اتاق و گفتم: صمد بچه ها را بگیر. بیایید اینجا. هواپیما الان بمباران می کند صمد پشت پنجره رفت و به خنده گفت کو چرا شلوغش می کنی هیچ خبری نیست. هواپیما هنوز وسط آسمان بود. حتی صدای موتورش را می شد به راحتی شنید صمد افتاده بود به دنده شوخی و سربه سرم می گذاشت از شوخی هایش کلافه شده بودم و از ترس می لرزیدم. فردا صمد وقتی برگشت، خوشحال بود می گفت: آن هواپیما را دیشب دیدی؟ بچه ها زدنش. خلبانش هم اسیر شده. گفتم: پس تو می گفتی هواپیما نیست من اشتباه کرد. گفت: دیشب خیلی ترسیده بودی نمی خواستم بچه ها هم بترسند. کم کم همسایه های زیادی پیدا کردیم.
#یازهرا...🏴
🏴اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🏴
#ادامه_دارد...
#یـــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
اللهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ .
خدايا درود فرست بر على بن موسى الرّضا،
امام پسنديده با تقواى بى عيب، و حجّتت بر هر كه بر زمين، و هر كه زير زمين است،
آن راستگوى شهيد،
درودى بسيار و كامل، و پاك و به هم پيوسته و پياپى و در پى هم، مانند برترين درودى كه بر يكى از اوليايت فرستادى.
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb2
🌴 #یازینب...
#عاشقی_به_افق_حلب🌹🍃 #قسمت_بیست_و_دوم🌹🍃 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷 نور مهتابی چشمهایم را اذیت می
#عاشقی_به_افق_حلب🌹🍃
#قسمت_بیست_و_سوم🌹🍃
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷
از عمو خواستم برویم کمی قدم بزنیم، اما قبول نکرد...
گفت باید استراحت کنم.
به باغ رسیدیم...
مش سلیمون و عمه طاهره در حیاط باغ منتظر ما بودند...
عمه با نگرانی سمت ما آمد...
خوبی ریحانه ؟ نصف جون شدیم دختر...
بهترم عمه جون،ببخشید نگرانتون کردم...
عمه کمکم کرد تا لباس هایم را عوض کنم ...
روی تخت دراز کشیدم ، هنوز سرم درد میکرد.
عمه که از اتاق رفت ، بلند شدم پرده ی اتاق را کنار زدم و دوباره روی تخت دراز کشیدم...
عادت داشتم مواقع ناراحتی به آسمان خیره شوم...
قرص کامل ماه، زیبایی خود را به رخ آسمان میکشید...
فکر و خیال از سرم بیرون نمیرفت.
کلافه بودم...
دلم میخواست هرچه زودتر به خانه بروم...
نگران بابا بودم.
در افکار تیره و تاریک خودم سیر میکردم که کم کم چشمانم سنگین شد و به خواب رفتم...
🌹🌷🌹
با صدای رعد و برق هراسان از خواب پریدم...
گیج بودم و اطرافم را نگاه میکردم...
چشمم به بیرون افتاد، باران به شیشه میکوبید.
به ساعت روی دیوار خیره شدم...
ساعت ۱۱:۳۰ دقیقه را نشان میداد!
یعنی من تا این ساعت خوابیدم؟!
بلند شدم و روتختی را مرتب کردم...
به آینه نگاه کردم، با دیدن چهره ی پر از غصه خودم حالم گرفته شد...
صورتم را شستم و لباسم را عوض کردم.
از پله ها پایین رفتم.
عمو مشغول صحبت با تلفن بود و مدام چپ و راست میرفت...
عمه هم با اظطراب به او خیره شده بود...
پسر عمه تا مرا دید تک سرفه ای کرد تا عمه و عمو متوجه حضور من شوند...
عمو تلفن را قطع کرد و خودش را جمع و جور کرد.
عمه طاهره با لبخند نگاهم کرد.
سلامی کردم و با هم به آشپزخانه رفتیم...
هنوز صبحانه نخورده بودند !
#ادامه_دارد...🌹🍃
#نویسنده_میم_سلیمی🌹🍃
#ملت_مقاومت_علیه_آمریکا🌺🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb2
🌴 #یازینب...
#عاشقی_به_افق_حلب🌹🍃 #قسمت_بیست_و_سوم🌹🍃 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷 از عمو خواستم برویم کمی قدم بز
#عاشقی_به_افق_حلب🌹🍃
#قسمت_بیست_و_چهارم🌹🍃
سر میز صبحانه نشستیم...
عمو لقمه ای برداشت و عذرخواهی کرد تا برود...
عمه هم به دنبال او بیرون رفت...
دختر عمه کوچکم یلدا، زودتر از همه نشسته بود و به شکلات صبحانه خیره شده بود.
پسرعمه دستانش را زیر چانه اش گذاشت و به من نگاه کرد و گفت:
یالا بخور صبحانتو...من تا دو ساعت اینجا میشینم تو باید کامل صبحانه بخوری.این یک ماموریته...
یلدا با لحن کودکانه به پسرعمه گفت:
میشه من به جای ریحانه همشو بخورم داداش؟
خنده ام گرفته بود از مدل صحبتش...
باهم مشغول خوردن صبحانه شدیم...
عمه آمد کنارم نشست و گفت :
ریحانه جان بعد صبحانه آماده شو بریم خونتون...عمو رفت بنزین بزنه بیاد.
چشم عمه جان...
بلافاصه به اتاق رفتم و آماده شدم.
عمو بعد از نیم ساعت آمد...
با عمه ،عمو ، پسر عمه یاسین و یلدا به سمت خانه حرکت کردیم...
رسیدیم، زنگ در را زدیم.
مامان در را باز کرد...
وارد حیاط شدم و با استقبال گرم مهدی ،برادر کوچکم رو به رو شدم...
چقدر دلم برایش تنگ شده بود!
او را در آغوش گرفتم و گونه اش را بوسیدم...
داداش من چطوره؟
خوبم آبجی!کجا بودی دلم برات تنگ شد...
دورت بگردم منم دلم تنگ شد کوچولوی من...
از پله ها بالا رفتم...
از در که وارد شدم با دیدن بابا هم خوشحال شدم هم ناراحت...
بابا خیلی بیحال بود...
اما با دیدن من لبخند بی جانی زد و سلام کرد...
دست خودم نبود...
اشکم گونه هایم را نم دار کرد...
به سمت بابا رفتمو سرم را روی سینه اش گذاشتم...
صدای ضربان قلبش آرامم کرد...
از ته دل گفتم کاش هرگز این صدا را از من نگیرند...
دست و صورت بابا را غرق بوسه کردم.
بابا سرم را بوسید و گفت:
دلم برات تنگ شده بود دخترم!نمیدونی خونه چقدر سوت و کوره بدون تو ،کاش نمیرفتی و بیشتر پیشم میموندی...
الهی من قربونت برم بابا! قول میدم دیگه هیجا نرم و کنارت بمونم...
خیلی ناراحت شدم...
کاش نمیرفتم.
از میان صحبت های عمو و مادرم متوجه شدم که میخواهند بابا را به بیمارستان ببرند.
نه ! من تحمل دوری بابا را ندارم.
خودم از او پرستاری میکنم...
نمیخواهم او را روی تخت بیمارستان ببینم.
#ادامه_دارد...🌹🍃
#نویسنده_میم_سلیمی🌹🍃
#ملت_مقاومت_علیه_آمریکا🌺🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb2
____~••°° #یازبنب...°°••~_____
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷
🍃🌹 #روز_شمار_شهدا.. 🌹🍃
امروز #یکشنبه #۶_بهمن ۱۳۹۸ هجری شمسی ...
@Yazinb3
#ولادت_شهید_علیرضا_کلانتری_دزفولی🌷
(استان خوزستان، شهرستان اهواز) (۱۳۴۴ ه.ش)
#شهادت شهید ابراهیم رمضانی🌷
(استان خراسان شمالی، شهرستان بجنورد) (۱۳۵۹ ه.ش)
#شهادت شهید نورالله امینی🌷
(استان خوزستان، شهرستان ماهشهر) (۱۳۵۹ ه.ش)
#شهادت شهید فرهود جوادی مجلج🌷
(استان مازندران، شهرستان چالوس) (۱۳۵۹ ه.ش)
#شهادت شهیده سیده طاهره هاشمی🌷
(استان مازندران، شهرستان آمل، روستای شهیدآباد) (۱۳۶۰ ه.ش)
#شهادت شهید همتالله متو🌷
(استان مازندران، شهرستان آمل، روستای قلعه کش) (۱۳۶۰ ه.ش)
#شهادت شهید غلامحسین هدایتی🌷
(استان مازندران، شهرستان محمودآباد) (۱۳۶۰ ه.ش)
#شهادت شهید نصرتالله ولیپور🌷
(استان مازندران، شهرستان محمودآباد) (۱۳۶۰ ه.ش)
#شهادت شهید صادق مهدوی🌷
(استان مازندران، شهرستان آمل) (۱۳۶۰ ه.ش)
#شهادت شهید مرتضی فدایی🌷
(استان مازندران، شهرستان آمل) (۱۳۶۰ ه.ش)
#شهادت شهید عبدالعزیز اسدی🌷
(استان اردبیل، شهرستان خلخال) (۱۳۶۱ ه.ش)
#شهادت شهید حسن علی هزارلات سلیمانی 🌷
(استان مازندران، شهرستان رامسر) (۱۳۶۳ ه.ش)
#شهادت شهید علی اصغر آل آقا🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۴ ه.ش)
#شهادت شهید علیاکبر اسماعیلی🌷
(استان خراسان جنوبی، شهرستان سرایان، شهر آیسک) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید محمدرضا عبدی خیابانی🌷
(استان خراسان رضوی، شهرستان کاشمر) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید گل محمد غزنوی 🌷
(استان خراسان رضوی، شهرستان چناران) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید محمود ربیعی🌷
(استان مرکزی، شهرستان خمین) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید مهدی عابدی دخرآبادی🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید فریدون محمدی 🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید ستار امینی🌷
(استان آذربایجان غربی، شهرستان میاندواب) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید مرتضی حسینزاده🌷
(استان مازندران، شهرستان فریدونکنار) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید سیدعباس طلاپور🌷
(استان مازندران، شهرستان بهشهر) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید غلام رضا یزدانی عبدی🌷
(استان مازندران، شهرستان بهشهر) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید علی جان میرشکاری سلیمانی🌷
(استان کرمان، شهرستان رابر، روستای سر مشک) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت خلبان شهید علی نقی اشتری🌷
(استان اصفهان) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید محمدباقر لقمانی🌷
(استان همدان، شهرستان تویسرکان) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید حشمتالله نورمحمدیان عمران🌷
(استان مازندران، شهرستان آمل) (۱۳۷۳ ه.ش)
#شهادت خلبان شهید مصطفی فصیحی🌷
(۱۳۹۰ ه.ش)
#شهادت خلبان شهید علیرضا کریمایی🌷
(استان قزوین، شهرستان قزوین) (۱۳۹۰ ه.ش)
#شهادت شهید مدافع حرم محمد حسینی🌷
(لشکر فاطمیون) (۱۳۹۳ ه.ش)
#شهادت شهید مدافع حرم برات سلطانی🌷
(لشکر فاطمیون) (۱۳۹۳ ه.ش)
#شهادت شهید مدافع حرم نقیبالله هزاره 🌷
(لشکر فاطمیون) (۱۳۹۳ ه.ش)
#شهادت شهید مدافع حرم مجتبی عبداللهی🌷
(لشکر فاطمیون) (۱۳۹۳ ه.ش)
#شهادت شهید مدافع حرم سیدحمید یزدان🌷
(لشکر فاطمیون) (۱۳۹۳ ه.ش)
#شهادت شهید الله نظر صفری🌷
(استان کهگیلویه و بویراحمد، روستای چالموره) (۱۳۹۷ ه.ش)
#شهادت شهید محمدرضا رفیعی نسب🌷
(استان خوزستان، روستای عبدلیه) (۱۳۹۷ ه.ش)
#یازهرا....🌹🍃
.
هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐
🕊🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷🕊
____~°°•• #یازینب...••°°~_____
#یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
🍃🌹 @yazinb2 🌹🍃
زهرا نفس نفس زدنت می کُشد مرا
این رازداری حَسنت می کُشد مرا
چشم و چراغ خانه ی کم سوی من ! مرو
از من گذشته...محض رضای حسن مَرو
#ایام_فاطمیه
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb2
گزارش نیویورک تایمز از بدرفتاری ماموران گمرک آمریکا با ایرانی ها
تحقیر ایرانی ها در فرودگاه های آمریکا
اداره گمرک آمریکا مدعی است دلائل متعددی برای این عدم پذیرش ایرانی ها از جمله مسائل مربوط به جرم و جنایت و نگرانیهای امنیتی وجود دارد
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb2
یازهرا...
بعد از چند هفته هنوز باور نمیکنم فرمانده عزیزمان حاج قاسم پیش ما نباشه....😔
انشاء یه دختر عزیزی را داشتم میدیدم نوشته بود حاج قاسم بهترین شهید دنیاست....
عمو قاسم ممنونم دیشب تو خوابم اومدی چقدر باهات راحت حرف میزدم چقدر تو بغلت اروم بودم و بلند اشک میریختم.......
خدایا تو رو به رحمتت و همه عظمتت قسم یه راهی برام پیدا کن. خدایا من اگر...... پناهی جز تو ندارم به خداییت به بزرگیت قسمت میدم بحق مادرمان حضرت زهرا سلام الله علیها به حق عمه جانم حضرت زینب سلام الله علیها ما را به کاروان شهدا برسان ما را به حاج قاسم عزیزمان برسان...
امام حسین...التماس دعا
روزهای اولی که #سردارمان را #شهید کردند😔 مطمئن بودیم از داخل گِرای سردار رو دادن اما لبمان را گاز میگرفتیم و میگفتیم نه دیگر #انقدر_بی_غیرت نیستند!
اما حالا میشنویم که دوباره پا روی #خون_حاج_قاسم گذاشتند وحرف از مذاکره با آمریکا می زنند!!
#آقای_ظریف_بی_غیرت!
وقتی #رهبری میگوید مذاکره با آمریکا نمیکنیم.
وقتی میلیونها نفر از مردم به خونخواهی #حاج_قاسم از آمریکا به خیابونها ریختن
وقتی #ترامپ تروریست با غرور اعلام کرد ترور سردار کار اون بوده!
وقتی ترامپ تروریست به #سردار_سلیمانی فحش داد..😔
اینکه همچنان برخلاف میل مردم ایران حاضر به مذاکره با آمریکا هستید اگر اسمش خیانت نیست پس چیه؟؟
دیگه چقدر پا روی شرفت میذاری و موس موسانه دنبال مذاکره ای؟
هرشب تصویر بدن ارباً اربای سردارمان قبل از خواب جلوی چشممان رژه می رود و منتظر انتقام سختیم،
آنوقت میبینیم وزیر خارجه مملکتمان دوباره حرف از مذاکره با قاتل سردار #شهیدمان را مطرح می کند!
بدانید این دوسال هم تمام می شود و قبل از شروع انتقام سخت یک سیلی هم به مزدوران داخلی آمریکا میزنیم!
#حاج_حسین_یکتا :
#حاج_قاسم برای آقا علمداری کرد !
حالتی که ما از حاج قاسم دیدیم رو ببنید(تصویر دست جدا شده ی سردار شهید)
دست هنوز اینجوری #ایستاده !!
میگه هنوز عَلَم دَستمه
یبار تو کربلا عَلَم افتاد بسِّمونه
الان همه عَلَم دستشونه انتقام
اصلا حوصله ی حرفزدن با آمریک...
#لعنت_به_شماها...
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb2
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊
#نقلِ_اول:
تویِ بخش اعصاب و روان، با یه پاکت پر قرص، از اتاق دکتر اومد بیرون. از تهِ سالن داد زدم #ابووووووزینب!
گوشاش نمیشنید. پریدم سمتش و همو بغل کردیم و نشستیم. همه بخش و مریضا میخ ما شده بودن.
سرِ درد و دلش باز شد، مثل کبریتی که به پنبه آغشته به بنزین بگیری زبونه گرفت... گفت:
دیدی خاک بر سر شدیم، دیدی نامردا دستمون رو گذاشتن تو حنا و رفتن... گفت:
چند بار با زن و بچه دعوام شده، تقصیر اونا چیه... سرم سوت میکشه... موج منو میگیره... قاطی میکنم... کاش ماهم شهید شده بودیم...
.
🌷🕊🌷🕊🌷
#نقل_دوم:
درگیر بودیم.
آتیش بود که رو سرمون میومد.
مهمات تموم کردم،
رسیدن بالاسرم
گرفتنم.
دستام رو از پشت بستن و به زانو منو نشوندن.
دو نفر بودن، بالا سرم داشتن حرف میزدن که یکی رفت و یه چاقوی بزرگ آورد.
ترسیده بودم و نمیخواستم کم بیارم.
با گره دستم کلنجار میرفتم تا بازش کنم.
رسید بالا سرم... با خنجر.
با یه دست کاکل موهام رو گرفت و سرم رو کشید بالا.
خنجر رو گذاشت زیر گلوم.
رد خنجر رو گلوم خط خون انداخت.
داشتم به گره التماس میکردم.
چشمام داشت از حدقه در میومد.
قلبم تند میزد
نفسم سریع و محکم شده بود.
با گره کلنجار میرفتم، به التماسِ گره افتاده بودم.
خنجر رو کشید زیر گلوم
سوزش پارگی پوست دوید تو رگای چشمم
زیر گلوم داغ شد.
رفیقش صداش کرد
همینطور که خنجر زیر گلوم بود برگشت و شروع کرد باهاش بلند بلند حرف زدن.
گره طناب باز شد.
به یه آن چرخ زدم و گلوم رو از زیر تیغ درآوردم.
ترس و خشم و استرس و وحشت و کینه و امید همه جمع شد تو بازوهام
مشتم رو با همه توانم به سمت صورش رها کردم.
صدایِ جیغ خانومم بلند شد.
نفس زنون از خواب پریدم.
دیدم گلم کنارم نشسته و دستش رو گذاشته جلوی دماغ و دهنش تا خون روی تخت نریزه...
میگفت:
از بعد اون جهنمی که خورد بالاسرمون و سقف رو ریخت رو سرمون و موج منو گرفت، حتی یه شب هم درست نخوابیدم، بیشتر از یکسال شده. هر شب کابوس میبینم...
.
.
#_سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#_فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#جانباز...
نقلِ اول از قولِ #شهید_محمد_جعفر_حسینی_بود.
سلامتی همه جانبازها لطفا یک حمد شفا بخونید
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb2
🌴 #یازینب...
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 #نقلِ_اول: تویِ بخش اعصاب و روان، با یه پاکت پر قرص، از اتاق دکتر اومد
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊
.
#نقلِ_سوم:
حالم خوب نبود. تازه از سرکار برگشته بودم.خسته بودم و اضطراب و استرس داشتم.
از بعد اون #موج گرفتگی، خیلی بی تاب میشدم و کنترلم رو از دست میدادم.
بچه ها تو اتاق به پر و پای هم میپیچیدن.
یه دقیقه میخندیدن و یه لحظه باهم دعوا میکردن.
صدای بازیشون عین پتکی بود تو سرم کوبیده میشد.
سینه سنگین شده بود و نفسم تنگ.
صدای بچه ها امونم رو بریده بود.
نفسم براشون میرفت ولی جیغ و هیاهوشون... کلافه شده بودم.
لیلا تویِ آشپزخونه بود.
کاش پیشم بود تا با چشم و ابرو بهش میگفتم بچه ها رو ساکت کنه.
قلبم تند میزد.
نباید کنترلم رو از دست میدادم
آروم گفتم: بچه هاجونم میشه یه کم آرومتر بازی کنید؟
گرم بازی بودن و به حرفم توجه نمیکردن.
دلم ضعف میرفت برای بازی کردنشون ولی...
دوباره یه کم بلندتر گفتم:حلما باباجون صدای داداشت رو درنیار قربونت بشم.
تو دنیای خودشون بودن و غرق تو بازی.
اصلا انگار صدام رو نمیشنیدن.
انگار یکی تو کاسهی سرم بود و با کف پاش به پشت پیشونیم میکوبید. حالم داشت بد میشد.
کاملا مشهود گره افتاده بود به ابروهام. شاید از دردِ سرم بود.صدام رو باز بلند تر کردم که: آرومتر بچه ها مگه با شما نیستم قربونتون برم.
نه
فایده نداشت
اونا داشتن کار خودشون رو میکردن
افسار این اسب وحشی داشت از دستم رها میشد.
صورت عین فرشته هاشون و صدای ناز و مهربونشون شده بود سوهان و افتاده بود به جونِ روحم. داشتم بالا میآوردم. دیگه نتونستم، با همه توان و عصبانیتم صدا رو انداختم پشت حنجره و فریاد زدم:
مگه با شما دوتا نیستم میگم آروم باشید، نمیفهمید؟
.
مثل ماهی قرمز کوچولوهاییکه از تنگ درشون بیاری و تو دستات بگیریشون و بعد دوباره رهاشون کنی توی آب، از ترس و وحشت کپ کرده بودن و بی حرکت شده بودن و اومدن روی آب.
آخ از چشماشون... دلم آتیش گرفت
با اون نگاه مظلومشون با ترس زل زدن تو چشمام
نفسم بند اومد
داد زدم:هر چی میگم قربونتون بشم آروم، فداتون بشم آروم، اصلا انگار نه انگار نمیفهمن. حتما باید سرتون داد بزنم! خب آروم باشید دیگه.
چشمای معصومشون از اشک پر شده بود
مات به من نگاه میکردن. محمد از ترس نمیتونست حرف بزنه، حلما با بغض گفت: فقط داریم بازی میکنیم بابا.
قلبم داشت میترکید
نتونستم اونجا وایستم
سریع اومدم تو اتاق و لبه تخت نشستم.
تصویر چشمای ترسیده و صورت یخ کردهشون آوار شده بود رو سرم.
بغضم ترکید
نمیخواستم ببینن دارم گریه میکنم.
از شدت گریه داشتم خفه میشدم.
آخ بچه هام... بچههام... بچههام.
لیلا با فریاد من اومد بالاسر بچهها.
لیلایی که همیشه خودش رو کنترل میکرد تا لااقل بداخلاقیای هر ازگاهی من رو با مهربونیش از دل بچه ها بشوره هم حال منو که دید ریخت به هم و شروع کرد سر بچه ها داد زدن.
مگه نمیببنید بابا حالش خوب نیست هی میگه ساکت شید ولی شما گوش نمیدین. همینو میخواستین، باید حتما دعواتون کنیم...
صدای لیلا و تصور صورت معصوم بچه ها داشت قبض روحم میکرد.
تو دلم ملتمسانا به لیلا میگفتم سرشون داد نزن تو رو خدا... داد نزن لیلا.
بغضم و قورت دادم و سعی کردم صدام رو صاف کنم. لیلا رو صدا زدم.
لیلا... لیلا جان...
لیلا اومد تو چارچوب در، پریشون و عصبانی.
نتونستم جلویِ گریهم رو بگیرم،
ملتمسانه و با خواهش گفتم:
لیلا جان تو رو خدا من سرشون داد میزنگ تو دیگه سرشون فریاد نکش... مت بمیرم براتون تو دیگه دعواشون نکن...
گریه امون نداد ادامه بدم.
دستم رو گذاشتم رو صورتم و به بهونه خرید نون از خونه زدم بیرون...
.
سلامتی همسران مدافعین حرم، علیالخصوص جانبازان صلوات 🌹🍃
🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹🍃
#این_یک_قصه_بود....
#عاشقانه
#_سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
_#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb2
🌴 #یازینب...
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 #نقلِ_اول: تویِ بخش اعصاب و روان، با یه پاکت پر قرص، از اتاق دکتر اومد
لطفا به هیچ شرایطی این دو پست کپی نشود
اجرتان با خانم حضرت زینب سلام الله علیها
شبتون حیدری التماس دعا یاعلی کربلا
#یازینب...
#ظـهور
اتفاق میافتد
ولی مهم این است که ما
کجای این ظـهور باشیم..
#شهید_مصطفی_احمدیروشن..
🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb2
#میگفت:
وقتی به کسی خوبی میکنی
برای #خدا بهش خوبی کن..
برای خدا دلش رو شاد کن
تا اگه یه روزی در حقت بدی کرد
یه روزی یادش رفت
یه روزی جبرانش نکرد
دیگه فکرت ناراحت نشه
دیگه غصه نخوری..
#برای_رضای_خدا..🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb2