eitaa logo
Zaeran Alghame Hamedan
105 دنبال‌کننده
79 عکس
238 ویدیو
6 فایل
اطلاع رسانی جلسات هیئت زائران علقمه همدان و بیت الزهراء علیهاالسلام - اشتراک گذاری احادیث و کلیپ‌ها و صوت‌های مذهبی.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 علیه السلام چونکه مسلم شد ز تیغ کین شهید نوبتِ غربت به طفلانش رسید بیش از یکسال ، آن دو ارجمند در دیارِ کوفه بودندی به بند طبقِ حکمِ بِن زیادِ کین مآب قوتشان بودی دو نان یک کوزه آب وَهْ ! که بودند آن دو طفلِ خوش مرام روزها را روزه ، شبها در قیام تا شبی گفتند با قلبِ پریش بهر زندانبان ، نشان و نامِ خویش داد زندانبان ، فراری آن دو را گر چه خود شد بر بلایا ، مبتلا راه پیمودند طفلان ، با شتاب خستگی بگرفت ز آنها صبر و تاب میهمان گشتند بر پیرِ زنی که وِرا می بود ، دامادی دَنی بیمشان از فتنة داماد داد پس طعامی در برِ ایشان نهاد کودکانِ خسته از بیداد و غم هر دو خوابیدند در آغوشِ هم داشت زن در دل بسی بیم و اُمید پاسی از شب رفت و دامادش رسید گفت : بودم در پیِ دو طفلِ خُرد که سزد بر تیغ ، ایشان را سپرد بر امیرِ کوفه باشد ناگوار کودکان کردند از زندان ، فرار هر کسی سر از تنِ آنان بُرَد وز برای ابنِ مرجانه بَرَد جایزه بخشند او را بی شمار سکّة زر می دهندش دو هزار گرچه کردم جستجو ، بشتافتم ردّشان را عاقبت نایافتم صبحدم ، پویم همه صحرا و دشت راستی زاین جایزه نتوان گذشت زن بگفتش : فکر سیم و زر مباش غافل از حق ، خصم پیغمبر مباش دین مده از کف که دینارت دهند کز همین دینار ، بر نارت دهند لیک پند پیرزن سودی نداشت آن دلِ بیمار ، بهبودی نداشت آنکه جز دنیا نبودی خواهشش خُورْد نان ، بنهاد سر بر بالشش پلکهایش کم کمک می گشت جفت ناگهان از حجره ، آوایی شنفت آن نموده پشت بر راهِ دُرُست جَست از جا وآنچه را می خواست جُست داد ایشان را امان ، گفتند نام قلبشان بشکست جای احترام حرمتِ یاسین و عهدِ خود شکست آن پناه آورده گان را دست بست صبح ، آقا زاده ها را بر غلام داد و گفتا : کار ایشان کن تمام چون غلام پاک ، طفلان را شناخت تیغ افکند و دلش از غم گداخت خونِ مظلومانِ بی کس را نریخت دل به دریا زد ز مولایش گریخت حارثِ بی دین که او را لعن باد حُکمِ قتل آن دو بر فرزند داد زادة او ، پیروی کرد از غلام جای کشتن، کردشان بس احترام بهر طفلان ، اشک از چشمش چکید بر قدمهاشان فتاد و بوسه چید از پدر بگریخت وز بهر نجات خویش را افکند در موجِ فرات صد دریغ و صد دریغ و صد دریغ حارثِ بیدادگر ، برداشت تیغ گوییا کرد اینچنین تقدیر ، حکم گفت : بینِ ما کند شمشیر ، حکم کودکان گفتند با آن بد مرام ما دو را بفروش مانند غلام گفت : نه ، گفتند آن طفلان راد زنده بر ما را برِ ابنِ زیاد شاید او از قتلِ ما پوشید چشم حکمِ نیکی کرد جایِ قهر و خشم گفت : نه ، گفتند : ما از عترتیم گفت : ما هم منکر این نسبتیم باز فرمودند : ما دو کودکیم کن بزرگی ، رحم آور ، کوچکیم داد پاسخ : در دل من رحم نیست گر بُوَد هم مر شما را سهم نیست پس بفرمودند با صد سوز و ساز فرصتی کوتاه دِه ، بهر نماز اذن بگرفتند از خصمِ دَغَل روی آوردند بر خیر العمل بعد از آن گفتند : یا حیّ یا حکیم دادِ ما بستان از این پستِ لئیم کودکان بودند در راز و نیاز با خداوند کریم و چاره ساز ضربتی زد حارثِ دور از خدا شد محمد را سر از پیکر جدا دید ابراهیم او را غرقِ خون صیحه زد : «اِنّا اِلَیْهِ راجعون» یادگارِ طایرِ باغِ بهشت بر گلویِ پاره ، رخساره بهشت خویش را بر رویِ وی انداختی رخ ، خضاب از خون پاکش ساختی تا بدان رخسارة از خون ، خضاب شکوه آرَدْ در برِ ختمی مآب واندر آن حالت ، عدو زد گردنش غوطه زد در بینِ خاک و خون ، تنش بود جاری ، خون از آن رگها هنوز داد حارث خُبثِ باطن را بُروز جای دفنِ جسمشان آن بد صفات هر دو را انداخت در آبِ فرات «ایزدی» زاین غم ، دلش پُر خون بُوَد اشکِ او ، جاری تر از جیحون بُوَد 🏴🏴🏴 امالی صدوق – مجلس 19 ، حدیث 2 به نقل از امالی 1. بحار ؛ مجلسی ؛ ج 45 ؛ ص 10 2. عوالم ؛ بحرانی ؛ ج 17 ؛ ص 353 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
سلام زائران امشب۸:۳۰ بیت الزهرا(س) جلسه خانوادگی لطفاًاطلاع رسانی کنید
هدایت شده از امیر ایزدی
بسم الله الرحمن الرحیم بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا نور الله فی ظلمات ارضه... 🔹 علیه السلام 🔸 علیه السلام 🔹 🔸 🔹 آورده "راوندی" فقیه با درایت در "الخرائج و الجرائح " این روایت موسی بن جعفر ، آن امام بی قرینه باغ وسیعی داشت بیرون مدینه یک روز با راویِّ این زیبا کرامت شد راهیِ باغش، گل باغ امامت راوی چنین گوید که ناگه شیری آمد ره بست بر رویِ ولیّ حیّ سرمد من از هجوم ترس، بر جا ایستادم دل بر رضای حضرت دادار دادم بی اعتنا بر شیر، مولا پیش می رفت بر پشت قاطر ، سوی باغ خویش می رفت شیری که از خوفش دلم زیر و زبر شد بر زادۀ شیر خدا ، نزدیک تر شد بگذاشت پنجه ، روی رانِ مرکب او گویی که بودی معتقد بر مذهب او شیر درَنده ، با زبان بی زبانی می کرد عجز و لابه ، بودش داستانی می گفت زار خویش با موسی بن جعفر انگار بودش خواهشی از آن فلک فر مولا ز رحمت ، گفته اش را گوش می کرد در دل ، شرارِ غصّه اش خاموش می کرد پس رو به سوی قبله ، آن عبدِ خدایی بگشود دست و کرد زیر لب ، دعایی آن گاه با دستِ ولایت، حجت الله بر شیر، اشاره کرد تا برگردد از راه غرّید، نوعی خاص، آن شیرِ تنومند آمین به لب آورد، محبوب خداوند با خاطری آسوده و با قلبِ مسرور شد شیر از راهِ ولیّ ذوالمنن، دور مولا به راه افتاد و من در خدمتِ او زاین ماجرا کردم سؤال از حضرت او گفتم که ترسیدم، به طور ناگهانی بر جسم و جان پاکتان آید زیانی امّا ز برخورد شما با شیر غرّان کردم تعجب، ای امام جنّ و انسان فرمود مولا: شیر با من راز می گفت حاجاتِ خود را با امامش باز می گفت از همسرش گفتا که کارِ زایمانش دشوار گردیده است و بگرفته امانش می خواست از من تا کنم قدری دعایش من نیز، نزد حق، دعا کردم برایش پس در دلم افتاد و از بهر سرورش گفتم: خدا بخشیده فرزندِ ذکورش او شادمان شد رویِ دل، سوی خدا کرد بر خاندان و شیعیان ما، دعا کرد کردی طلب از درگه خلّاقِ منّان نایَد مسلّط، هیچ درّنده ، بر ایشان من نیز آمین گفتم و او شادمانه گردید سوی همسرِ زارش ، روانه ای "ایزدی" آل محمد، چاره سازند مولای کلّ خلقت و بنده نوازند هر چیز خواهی، کن طلب زاین خانواده از یُمنِ ایشان، حق به هستی، هست داده ایشان پناهِ انس و جنّ و وحش و طیرند آغاز و پایان، معدنِ هر فیض و خیرند هم بال و پر بخشند بر مرغِ پرنده هم عقده بگشایند از شیر درنده خاصه امام هفتم آن روح مناجات خوانند خلقِ عالم او را باب حاجات آنکس که نور الله، در ظلمات ارض است طاعت از او بر عالمِ ایجاد ، فرض است حبّش رسانَد دوستانش را به رضوان بغضش کشانَد دشمنانش را به نیران "والکاظمین الغیظ" توصیفِ خصالش خورشیدِ گردون ، وام گیرد از جمالش در گوشۀ زندان به سیرِ چرخ، ناظم هم عبد صالح بود و هم صدّیق و کاظم زنجیرها بر دست پاکش بوسه دادند در کنج زندان‌ها به پایش اوفتادند سوزد دلم زاین غم که بر او رفت بیداد ماهِ مدینه گشت زندانی به بغداد از فتنۀ هارون دلش همواره خون بود خورشیدِ عالم تاب، در قعر سجون بود شد تلخ از بی رحمیِ دشمن، مذاقش گردید در بندِ جفا، آزرده ساقش چون مادرش زهرای اطهر، در زمانه بر جسم پاکش ماند جای تازیانه   آدرس: قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح ، مجلسی ، بحار الانوار ، ج 48، ص 58 ، ح 67. 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14
بسم الله الرحمن الرحیم بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا نور الله فی ظلمات ارضه... 🔹 علیه السلام 🔸 علیه السلام 🔹 🔸 🔹 ماجرای به نام حمیرا (از ) با نام و یاد خالق روزی رسانم گویم کنون یک داستان بر دوستانم این قصّه را بی هیچ شکّ و اختلافی «شیخ کُلینی» نقل فرموده به «کافی» ای آنکه باشد از ولایت بر سرت تاج بشنو روایت را تو از یعقوب سرّاج گفتا رسیدم روزی از الطاف خالق نزد امام صادق آن قرآن ناطق دیدم ولیّ الله اعظم ایستاده بگشوده لب بر شُکر با روی گشاده با چشم حق بین در کنار گاهواره می کرد بر فرزند دلبندش نظاره من با ادب در گوشه ای بنشسته بودم بر هر چه جز آن دو، دو چشمم بسته بودم چون گفتگوی حضرتش پایان پذیرفت با من ز رحمت صادق آل نبی گفت: نزدیک مولایت برو کن احترامش بر وجه حق بنما نظر بر گو سلامش مُحرِم بشو،| لبّیک گو، برخیز برخیز بر دامن این کعبه، دست دل درآویز بر تو امام و باب حاجات است این طفل جان جهان، روح مناجات است این طفل این قبلۀ دل، مقتدای اهل راز است کان کَرَم، بیچارگان را چاره ساز است برخاستم، مُحرِم شدم آرام آرام لبّیک گویان، سوی آن کعبه زدم گام کـردم زیـارت، قبلـۀ اهـلِ ولا را بی پرده دیدم جلوه گر وجه خدا را مجذوب آن جذبه شدم مات رُخ او دادم سـلام و خود شنیدم پاسخ او بودم همی حیران رخسار ملیحش ناگه به من فرمود با لحن فصیحش ای که به رویت، حق درِ رحمت گشوده یک دختـر نیـک اختـرت اعطا نموده اینک برو، تغییر دِه، ای نیک اندیش نامی که بُگزیدی برای دختر خویش از نام آن دختر خدا بیزار باشد آن نام، نازیباست ناهنجار باشد دارد خدای مهربان زآن نام نفرت نامی نکو بُگزین بر آن پاکیزه فطرت یعقوب می گوید به فرمان امامم کز عهد مهد خویش آمد هم کلامم بر آنچه از گهواره ام فرمود کاظم تأکید کردی صادق آن فخر اعاظم گفتا: به امر حجّت پروردگارت بنما عمل تا حق نماید رستگارت کردم اجابت رهبر نیک اخترم را تغییـر دادم نام زشت دخترم را با نام نیکو، خواندم از آن روز، وی را آسوده شد از ننگ نامی چون حُمیرا ای «ایزدی» این است دستور خداوند نام نکـو بایـد گُزیـد از بهـر فرزند چون نام در شخصیّتش تأثیر دارد حتی اثر در رزق و در تقدیر دارد برما ز معصومین رسیده این روایت نام نکـو باشـد ز اسبـاب شفـاعت نام حسن نام حسین نام محمد نام علیِ و جعفر و حمزه ز سرمد باشد برای صاحبش اسبـاب رحمت بر روی او بر می گشاید باب رحمت نام خدیجه ، فاطمه، با نام زینب بر بانوان باشد پَسَند حضرت رَب این نامها دارای شَأن و وَقر هستند بر صاحبان خود امان از فَقر هستند اهلش ز فقر ایمن شوند از لطف سرمد در خانه ای که هست نامی از محمّد زیرا محمّد، نام مردی پاک باشد زیبنـده اسم خواجۀ لولاک باشد امّا «حُمیرا» یک لقب بر عایشه بود که ننگ کارش بدتر از هر فاحشه بود او طعنه بر ختم رُسُل ، بی واهمه زد زخم زبـان بر مرتضـی و فاطمه زد او روی خود را تیـره رنگ از ننگ کرده چون با امیـرالمؤمنین هـم جنگ کرده با حُبِّ «بِن مُلجَم» به بُغض شیر یزدان خوانده غلام خویشتن را عبد رحمان این پَست فِطرت کرده پیش چشم یاران از کینه تـابـوت حسن را تیـر بـاران تهران 12/بهمن/1402 هـ ش 20/رجب/1445 هـ ق 🔸باتشکر از جناب آقای علی وطنی 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
سلام زائران امشب۲۰:۳۰ بیت الزهرا(س) جلسه خانوادگی اطلاع رسانی کنید
▪️مقام والای حضرت ابوطالب علیه‌السلام در فرمایش امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه مفضّل از امام صادق علیه‌السلام روایت می‌کند که حضرت فرمودند: روزی اميرالمؤمنين صلوات‌الله‌عليه در مسجد نزول اجلال فرموده و مردم گرد ایشان نشسته بودند؛ ناگهان مردى بلند شد و گفت: اى اميرالمؤمنين! چطور می‌شود كه خداوند متعال برای تو چنین جایگاه رفیعی قرار داده باشد، در حالى كه پدرت ابوطالب در آتش جهنّم معذّب است؟! حضرت فرمودند: 🔴 ساکت باش! خدا دهانت را بشکند! قسم به خدايى كه محمّد صلّی‌الله‌علیه‌وآله را به پيامبرى مبعوث فرمود، اگر پدرم تمام گنهكاران زمين را شفاعت كند، خداوند شفاعتش را مى‌پذيرد؛ مگر می‌شود كه پدرم به آتش در عذاب باشد، در حالی که فرزندش تقسيم کنندۀ (بهشت و) جهنّم است؟! قسم به آنكه محمّد صلّی‌الله‌علیه‌وآله را به رسالت برگزید، بدون شک نور پدرم در روز قيامت، نور همۀ خلایق را خاموش می‌کند (کنایه از برتری ایشان بر جمیع مردم، حتی انبیای الهی است)، جز پنج نور: نور محمّد، نور من، نور فاطمه، نور حسن و حسين و نُه فرزند از اولاد حسین (صلوات‌الله‌علیهم‌أجمعین)؛ چرا که نور او از نور ماست، خداوند آن را دو هزار سال قبل از خلقت حضرت آدم آفريده است. 📜 الأمالی (شیخ‌طوسی)، ص۷۰۲ احتجاج (أبومنصورطبرسی)، ج۱، ص۲۲۹ ۲۶ رجب، سالروز رحلت حضرت ابوطالب علیه‌السلام بر شیعیان تسلیت باد. { @AyatollahBahrololom }
🚩 سالروز رحلت مؤمن قریش، حضرت ابوطالب، پدر بزرگوار امیرالمؤمنین علیهماالسلام و بزرگ مدافع رسول‌خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله را به محضر مقدّس حضرت ولیّ‌عصر عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف و همه‌ی شیعیان و منتظران تسلیت عرض می‌نمائیم. امام صادق علیه‌السلام فرمودند: ▪️مثَل حضرت ابوطالب، مَثَل اصحاب كهف است كه (برای نصرت دین و بخاطر عمل به تقیّه) ايمان خود را مخفى كردند و اظهار شرک نمودند؛ پس خداوند اجر و پاداش آنان را دو چندان داد. 💠 «عَن أَبِي‌عَبدِاللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: إِنَّ مَثَلَ أَبِي‌طَالِبٍ مَثَلُ أَصحَابِ الكَهفِ أَسَرُّوا الإِيمَانَ وَ أَظهَرُوا الشِّركَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ‌ أَجرَهُم مَرَّتَين.» 📜 کافی (شیخ‌کلینی)،ج۱،ص۴۴۸،ح۲۸ مرآةالعقول (علامه‌مجلسی)،ج۵،ص۲۵۳ { @AyatollahBahrololom }
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
... علیه‌السلام شعبان۱۴۳۲ قمری 🔹 برای مشاهده سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸 علیهماالسلام 🔸 شهر مدینه گشته بحر نور امشب یثرب بُود در نور حق مستور امشب پیداست در آن جلوه های طور امشب آرد طوافش دسته دسته حور امشب گردید چشم نحسِ شیطان کور امشب باشد حسین بن علی مسرور امشب کامشب برایش شهربانو ، ماه آورد سر تا قدم مرآت ثار الله آورد امشب زمین از خرّمی ، خلد برین است فرخنده میلاد مَهِ دنیا و دین است این کودک دُردانه ، زین العابدین است خود رشتة قنداقه‌اش حبل‌المتین است سیراب از سرچشمة علم الیقین است نامش علی، سبطِ امیر المومنین است امشب کتاب ناطق اسلام آمد احیاگر نام علی در شام آمد این نازنین نوزاد دارد نورِ سُبحان شمع فروزان است در شام غریبان دار و ندارِ شهربانو ، فخر ایران باشد امانِ اهلِ ارض و رکن ایمان گفتار او ، رفتار او سازد نمایان شیواترین ، کاملترین تفسیر قرآن این اوّلین از نُه امام عالمین است کز صلب پاک خسروِ خوبان حسین است او گل، حسین و شهربانو باغبانش تطهیر در توصیف او با خاندانش گنجینة اسرار، قلب مهربانش چون ذوالفقار حیدری، تیغ بیانش دشمن پناه آرد به لطف بیکرانش جانها فدای مرقد بی سایه بانش از یمنِ او آفاقِ عالم منجلی شد عید علیّ بن حسین بن علی شد هر کس ندارد حبّ او، ایمان ندارد بی مهرِ او، کس بهره از قرآن ندارد در کشتیِ او دل، غم از طوفان ندارد دریای جودِ حضرتش پایان ندارد در خلوتش یک لحظه ره شیطان ندارد نومیدی از درگاهِ او، امکان ندارد کشتیّ دل در ساحلش پهلو گرفته حاجت از آن جانِ جهان، آهو گرفته چارم ولیّ و پنج تن را مظهر است این بحر ولایت را درخشان گوهر است این ریحانة ریحانة پیغمبر است این وقت خطابه در بلاغت حیدر است این یک جویبارِ منشعب از کوثر است این بهر حسینی ها حسینِ دیگر است این نامش علی، خُلقش حسن، خویش حسینی است لبخندِ دلجو، رویِ نیکویش حسینی است او در اسارت هست اعظم رهبر صبر در جنگ طاغوت زمان ، سر لشگر صبر خورشید تابانِ ولایت ، اختر صبر باشد امام المتقین ، پیغمبر صبر فاتح شود بر دشمنان در سنگر صبر قلب عدو را می دَرَد با خنجر صبر او لحظه لحظه سیر تا محبوب دارد صبری فزون از حضرت ایّوب دارد این مظهری از خالق مالک رقاب است هم مصطفی، هم فاطمه، هم بوتراب است باشد حسین بن علی گل، او گلاب است شعر فرزدق صفحه‌ای از این کتاب است در شام و کوفه او رسول انقلاب است او شاهد طشت زر و جام شراب است والله ، جا دارد به یاد غربت او تا حشر گرید شیعه پیش تربت او هر چند قبر پاک آن محبوب داور با خاکِ ره از کینه ها گشته برابر هر چند در بالایِ آن قبر مطهّر سقفی نباشد تا که گردد سایه گستر هر چند نتوان مرقدش بگرفت در بر یک بوسه از خاکش نمی باشد میسّر او در دل هر شیعه دارد بارگاهی بر عصمتِ او می دهد قرآن گواهی ما مهر او با شیر از مادر گرفتیم ما درسِ دین از آل پیغمبر گرفتیم با حبّ اهل البیت ، عزّ و فر گرفتیم با مهر ایشان اوج و بال و پر گرفتیم هر نعمتی داریم ، از این در گرفتیم هنگام سختی یاری از حیدر گرفتیم چون « ایزدی » دوریم از اهل سقیفه دانیم حیدر را پس از احمد خلیفه 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14
بسم الله الرحمن الرحیم علیهماالسلام عید است ، عید نور ، یاران یار آمد بی پرده ظاهر ، جلوة دادار آمد اهل کسا را محرمِ اسرار آمد دِه مژده بر دلدادگان ، دلدار آمد ظاهر از این طفل است اجلال محمّد تبریک باید گفت بر آل محمد امشب به جسم آفرینش جان رسیده بر درد پنهانِ بشر ، درمان رسیده شیواترین تفسیر بر قرآن رسیده چارم ولی، در پنجمِ شعبان رسیده استاد دانشگاه دین آمد خوش آمد سجاد، زین العابدین آمد خوش آمد فلک نجات خلق را لنگر مبارک منظومة ایجاد را محور مبارک دریای علم و حلم را گوهر مبارک بر تارک فضل و شرف ، افسر مبارک آمد به دنیا آنکه فخرِ عالمین است جاری به رگهایش همه خون حسین است او عبدِ ممدوح حق است و حقّ مطلق نامش ز نامِ عالیِ اعلاست مشتق میزان سنجش اوست بین حق و باطل مدحش چه خوش باشد در اشعار فرزدق از بسکه بر جود و کرم دارد تعهّد نشنیده کس « لا » از لبش، جز در تشهّد این شاهکارِ صنعِ ربّ العالمین است دست توانایِ خدا در آستین است این خاتمِ اسلام را رخشان نگین است او در اسارت معنی فتح المبین است بند اسارت گر چه با او خو بگیرد آزادگی قدر و شرف از او بگیرد حمدِ خدا در هر مصیبت بر لب اوست اخلاص ، درسِ اولین در مکتب اوست بیت خدا محو مناجات شب اوست مرغ سحر مشتاق یارب یارب اوست نامش علی ، رُخسار تمثالِ محمد عیدش مبارک باد بر آلِ محمد   از مقدم او باز شد درهای رحمت شد شهر یثرب جنت الاعلای رحمت چون دُر هویدا گشت از دریای رحمت رفتار او ، گفتار او معنای رحمت در او عیان بین رحمهٌ للعالمین را حلمِ حسن ، علم امیر المومنین را ایثار درسی از حیات سادة اوست حجاج ، مبهوت و حرم دلدادة اوست خورشید عبد روی خاک افتادة اوست گلزار اخلاص و صفا ، سجادة اوست گوشِ فلک لبریز از راز و نیازش حال نماز فاطمه دارد نمازش در مجلس دونان سخن چون کرد آغاز مثل علی در خطبه خواندن داشت اعجاز یک یک جنایات عدو را کرد ابراز مشت یزید پست شد پیش همه باز هر واژة او دانة سجّیل می شد نازل بر آن بدتر ز جیشِ فیل می شد از سعیِ این مظلوم شد جاوید اسلام تابید در آفاق چون خورشید اسلام از سینه‌اش چون چشمه می‌جوشید اسلام دارد به تیغ مهدی اش اُمّید اسلام او این کتابِ نور را شیرازه کرده اسلام را در دهر پر آوازه کرده دریای زُهد است این ، دُرِ نابش صحیفه آرام بخشِ قلبِ بی تابش صحیفه دنیایی از فیض است هر بابش صحیفه باشد چراغِ راهِ اصحابش صحیفه در هر دعایش موجِ نور اهل بیت است قرآن صاعد ، هم زبور اهل بیت است پیوسته صبح و شام ، مشغول دعا بود ماهی که شمع خلوتِ ویرانه ها بود درماندگان را یاوری ، درد آشنا بود محو خدا ، محو خدا ، محو خدا بود در سجدة طولانیِ خود رازها داشت دست کریمش لطفها ، اعجازها داشت معراج ، شام و ناقة عریان براقش دلجویی از بیچارگان باشد سیاقش محراب دارد لحظه لحظه اشتیاقش هر چند ویران گشت آن صحن و رواقش قبر شریفش قبلة جان است ما را طوفِ بقیعش ، بِه ز رضوان است ما را ای با تنِ تبدار ، دیده کربلا را بر خاک ، پر پر دیده خونین لاله ها را خواهی اگر عیدی دهی از لطف ما را بهر فرج بگشای خود ، دست دعا را خود « ایزدی » را دستگیری از عطا کن طبعش شکوفا ، شعرهایش را رسا کن 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
45.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹بیانات آیت الله سید محمود بحرالعلوم میردامادی در آئین نکوداشت و پیشواز دهه مبارک مهدویت در بنیاد فرهنگی امامت - رجب ۱۴۴۵ ه.ق 🌐 کانال دهه مهدویت در تلگرام👇 t.me/dahe_mahdaviyat
باسلام امشب در بیت الزهراء علیهاالسلام جلسه نداریم تا رفقا بتوانند به راحتی در جلسات و جشن‌های هیئت‌های دیگر شرکت کنند. التماس دعای فرج. لطفاً به سایر دوستان جلسه‌ اطلاع بدهید.
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14
1_9720947482.mp3
17.76M
بسم رب الحسین 🔹 برای مشاهده‌ی سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. باتشکر از دوست خوبم از اصفهان. 🤲 التماس دعای فرج.
بسم رب المومنین انالله و اناالیه راجعون اطلاعیه مربوط خواهر آقای حاج اکبر والامقام هم هیئتی عزیزمان می باشد. (خاکسپاری فردا۱۰صبح باغ بهشت) ضمن تسلیت به خانواده محترم والامقام الفاتحه مع الصلوات لطفا اطلاع رسانی بفرمایید
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم رب المومنین سلام شب‌های جمعه هر هفته سعی می‌کنم کلیپ تصویری یا صوتی از یاران آسمانی شده و اساتید خودم و پیر غلامان حسینی تقدیم کنم. ( ) یکی از اسو‌های مداحی از لحاظ تقوی و تواضع و ادب و شعر... بود، بیشتر مداحان بنام تبریز ایشان را استاد خود معرفی می‌کردند لذا در ایام آخر ماه صفر بزرگانی همچون حاج فیروز زیرک کار و حاج اسماعیل وثاقی و... با اینکه خودشان گرداننده مهمترین جلسات آذری‌ها در مشهد بودند، مقید بودند که حتماً ظهرها به جلسه ایشان (هیئت شهدای کربلا تبریز) که در یکی از حسینیه‌های مشهد (که مزین به تصاویری از علماء) بود شرکت کنند. دوست خوبم آقای حاج احدکاظمی باعث دوستی و آشنایی بنده بااین مداح بااخلاص شد. یکی از ویژگیهای ایشان این بود که درآن روزگاران همیشه به همه ذاکرین کوچک وبزرگ در هیئت خودش پر‌ و بال می‌داد و مشوق اصلیِ آنان می‌شد (حتی کسانی که فارس زبان بودند واصلاً ترکی نمی‌دانستند!!!) خاطراتی که درمحضرشان دارم چه در زمان بهره بردن از مداحی ایشان و چه در زمانی که به رسم شاگردی میکروفن به دست می‌گرفتم، همه وهمه از بهترین خاطراتم از بهترین روزهای نوکری‌ام در درگاه اباعبدالله الحسین علیه السلام بود. شاید بیراهه نرفته باشم اگر بگویم در در بین تمام مداحان آذربایجان سرآمد بود و از لحاظ محفوظات شعری، زبانزد همگان بود. واقعاً خاطراتشان فراموش نشدنی است. الفاتحه مع الصلوات به ما بپیوندید: 🆔 http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🆔 http://eitaa.com/ZaeranAlghamehHamedan
هدایت شده از Mahdi Valamagham
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 علیه السلام 🔸 🔹 سفر از خود ، سویِ خدا کردم طیّ ره ، سمتِ کربلا کردم مُحرمِ قبله ی امید شدم زائرِ سیّدِ شهید شدم کردمی ، اشک خویش ، ره توشه به هوای ضریح شش گوشه سمتِ پایینِ پا ، نشسته دلم آری ، آنجا دخیل بسته دلم بر سرِ قبرِ زاده ی لیلا ذکرِ من هست : آه و واویلا آن جوان کز غمش ، پدر شد پیر گشت از جان و از جهان هم سیر نام نیکویِ او (( علی اکبر )) خَلق و خُلقش ، شبیه پیغمبر در صفِ طف ، ز نسلِ خیرِ سلیل بود آن نازنین ، نخست قتیل چونکه تنهاییِ پدر را دید غربتِ خیر و خیلِ شر را دید اذنِ میدان طلب نمود از باب رفت در راهِ رفته ی اصحاب رفت در رزمگه ، به قصد جهاد بر علیه فساد و استبداد همچو حیدر ، دلیر و بی پروا شد رجز خوان ، برابرِ اعدا منم از نسلِ سیّدِ ثقلین هست جدّم علیّ و باب ، حسین هست بر لب ، نوای تکبیرم یارِ مولا شوم به شمشیرم آنچنان نیزه می زنم در جنگ که کنم عرصه را به دشمن ، تنگ علوی ، هاشمی ، دلیرم من شبلِ شیرِ خدا و شیرم من نسزد اینکه کافری سفّاک که وِ را بوده مادری ناپاک خویشتن را خلیفه بشمارد قلبِ آلِ نبی ، بیآزارد این خلافت بُوَد ز آلِ علی غصب گردیده است ، با دَغَلی داد جولان به عرصه ی میدان کرد لرزان ، تنِ ستمکاران هر طرف بر سپاهِ دشمن تاخت سر و پیکر ، ز هم جدا انداخت گر چه زخم آمدش به پیکرِ پاک (( یکصد و بیست )) تن نمود هلاک ناگه آمد به احترامِ تمام از دلِ رزمگه ، به نزدِ امام رو سویِ حجّتِ خدا آورد گفت : بابا ! عطش ، هلاکم کرد تشنگی ، قلبِ خسته ام بگداخت ثقلِ آهن ، به زحمتم انداخت جرعه آبی بده ، که جان گیرم پس رَوَم ، جانِ دشمنان گیرم گفت : ای نازنین ! بیا به برم نِه زبان در دهانِ من ، پسرم اَشبه الناسِ سیّدِ ثقلین چون نهادی زبان به کامِ حسین دید خشکیده تر ، ز کامِ علی هست کامِ بهین امامِ علی لیک در آن دقیقه ی حسّاس کرد آرامشی به دل احساس گشت از جامِ معرفت ، سیراب بر رُخَش باز شد هزاران باب چون زبانِ وِ را امام مکید بر تنِ او توان ، دوباره رسید با دلی خسته از ملال ، پدر داد انگشتریّ خود به پسر گفت : نِه ، خاتمِ مرا به دهان باز رو کن به جانبِ میدان صبر کن اندکی که ختمِ مآب کند از مرحمت ، تو را سیراب شربتی که چو نوشِ جان کردی تا اَبَد ، تشنه لب نمی گردی اکبر آمد به رزمگه ، این بار کُشت (( هشتاد تن )) گهِ پیکار لشگرِ خصم ، در خروش آمد بهرِ قتلش به جنب و جوش آمد حمله کردند با سنان و سُنین بر عزیزِ دلِ امام حسین (( مُرّه )) شمشیر زد به فرقِ سرش داغ بنهاد ، بر دلِ پدرش شد چو حیدر ، سرِ علی مُنشق دیگر او را به تن نماند رمق دست بر گردنِ عُقاب آویخت خونِ پاکش به چشمِ مرکب ریخت خون به مرکب ، رهِ تماشا بست لشگرِ کفر ، راهِ او را بست جای اینکه رَوَد به سوی خیام رفت بینِ سپاه کوفه وشام بُزدلانِ سپه ، دلیر شدند روبهان ، حمله ور چو شیر شدند هر کسی ضربتی به اکبر زد گر مُیسّر شدش ، مُکرّر زد با تنی پاره پاره از سرِ زین گشت شبه رسول ، نقش زمین گفت : بابا ! دگر خداحافظ ای مرا تاجِ سر ، خداحافظ در برم آمده رسولِ خدا (( قَد سَقانی ، بِکَأسِهِ الاَوفی )) جدّم از تشنگی ، نجاتم داد آب از چشمه ی حیاتم داد با تو گوید ، جنابِ ختمِ مآب : کای حسین جان ! به سوی ما بشتاب ای مرا یادگارِ آزاده جامِ دیگر ، تو راست آماده این بگفت و لب از تکلّم بست مَردُمِ دیده اش ، به مَردُم بست پورِ دختِ نبی ، به میدان تاخت خویشتن را به رویِ خاک انداخت سرِ اکبر گرفت بر دامان کرد خون ، پاک از آن لب و دندان صیحه زد هفت بار : کای پسرم راحتِ جان ، ستاره ی سحرم ای مرا نورِ دیده ، شیره ی جان زود عمرت رسید بر پایان ای فروزنده اخترِ دنیا بعدِ تو ، خاک بر سرِ دنیا سوی مُلکِ بقا ، روانه شدی راحت از محنتِ زمانه شدی پدرت مانده بی کس و تنها بینِ اعدا ، اسیرِ کرب و بلا ثُمَّ قالَ : بُنَیَّ ! ماعَرَفوک قَتَلَ الله ، اُمَّةً قَتَلوک ای رسول خدا ، ز سر تا پا حق کُشد آن کسی که کُشت تو را گر چه اکبر نداد پاسخِ او رُخِ ماهش نهاد بر رُخِ او یاد از صورتِ پیمبر کرد بوسه باران ، جمالِ اکبر کرد بود سرگرمِ گفتگویِ علی برنمی داشت رو ، ز رویِ علی دشمن و دوست ، ناله سر دادند بهرِ مولا ، به گریه افتادند شیون از خیمه گه ، به گردون رفت اشک از دیده ها ، چو جیحون رفت این گمان رفت داغدیده پدر داده جان در کنارِ جسمِ پسر دخترِ فاطمه ، پریشان شد سوی میدان به آه و افغان شد هم تسلّی ، دلِ برادر کرد هم جدایش ز جسمِ اکبر کرد پس حسین ، آن خلیفه ی معبود به جوانانِ هاشمی فرمود : تنِ صد چاکِ پاره ی جگرم ببرید از وفا به سوی حرم (( ایزدی )) را به تن بُوَد تا جان هست بر غربتِ حسین ، گریان 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🤲 التماس دعای فرج.
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم رب المومنین سلام شب‌های جمعه هر هفته سعی می‌کنم کلیپ تصویری یا صوتی از یاران آسمانی شده و اساتید خودم و پیر غلامان حسینی تقدیم کنم. ( ) یکی از اسو‌های مداحی قم و استاد الاساتید جامعه مداح بود. بزرگانی مثل و و و... شاگردان مکتب او هستند. اخلاص و تقوا در مداحی‌اش مشهود بود. محفوظات فراوان از شعرای نقاط مختلف کشور داشت. ریز بین و نکته سنج بود، شاگردانش نوابغ روزگاران شدند. داستان فرق بین غارت و غنیمت، از ایشان است (که به علتی بازگو نمیکنم) عالم پسند می‌خواند و مورد احترام علماء بود. صدایش زنگ عجیبی داشت و نعمت خداداده بود و خیلی قدرت داشت بطوری که در صحن آیینه حضرت معصومه علیهاالسلام بدون بلند گو صدایش را همه می شنیدند و تا لحظه آخر صدایش ضعیف نشد. صحیح الاعتقاد بود. بجز محمد و آل محمد علیهم السلام مدح کسی را نگفت،با مقاتل و کتب حدیثی آشنابود. رسماً درمنبرش تفسیر می‌گفت که بین برخی بزرگان مداحی بعدها مرسوم شد. خدا را شکر بارها شرفیاب محضرش شدم و بهره ها بردم. تحویل گرفتن مداحان مبتدی از ویژگی‌های او بود. دربهار۱۳۷۴ به رحمت ایزدی پیوست و درشیخان قم بعداز یک تشییع بی نظیر دفن شد. در این کلیپ، مرحومان آقایان و از ارکان مداحان اصفهان دیده می‌شوند که در آینده از آنها هم سخن خواهیم گفت. واقعاً خاطراتشان فراموش نشدنی است. الفاتحه مع الصلوات به ما بپیوندید: 🆔 http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🆔 http://eitaa.com/ZaeranAlghamehHamedan
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14
بسم الله الرحمن الرحیم المهدی دگر ملک جهان ، خرم چو رضوان آمده درهای رحمت باز شد ، چون ماه شعبان آمده یاران بشارت می دهم : هنگام غفران آمده بر دردمندان دِه خبر ، دارو و درمان آمده سجاد و عباس و حسین ، شاه شهیدان آمده آمد علیّ اکبر و منجیّ دوران آمده دِه مژده بر اهل ولا ، محبوب سرمد آمده منجیّ عالم ، مهدی آل محمّد آمده ای عارفان ، ای عارفان حبل المتین است این پسر سیراب از سرچشمة علم الیقین است این پسر قنداقه اش زینت گرِ عرش برین است این پسر دست خدای دادگر در آستین است این پسر موعود ادیان و ملل ، محیییّ دین است این پسر مجریّ فرمان خدا روی زمین است این پسر دِه مژده بر اهل ولا ، محبوب سرمد آمده منجیّ عالم ، مهدی آل محمّد آمده آمد به دنیا آنکه او باشد امام اِنس و جان قرآن ناطق ، سرّ حق ، مولای ما صاحب زمان گرد وجودِ اطهرش گردد همه کون و مکان از انبیا ، از اولیا در او بُود صدها نشان هم یاور مستضعفان ، هم دشمن مستکبران با اذن یزدان بر کَنَد او ریشة ظلم از جهان دِه مژده بر اهل ولا ، محبوب سرمد آمده منجیّ عالم ، مهدی آل محمّد آمده همنام ختم المرسلین مرآتِ یزدان است این ممدوح آیات مبین ، تفسیر قرآن است این دردانة نرجس بُود سلطان خوبان است این آخر وصیّ مصطفی از حیّ سبحان است این عیسی دم و موسی سخن ، فخر سلیمان است این هُشدار ای سفیانیان ، پیروزِ میدان است این دِه مژده بر اهل ولا ، محبوب سرمد آمده منجیّ عالم ، مهدی آل محمّد آمده ای نرجسِ والا گهر ، در کف گهر آورده ای ای مصحفِ نور ، آیتِ فتح و ظفر آورده ای ای آسمان معرفت ، امشب قمر آورده ای از نخلِ عصمت شاخه ای پُر از ثمر آورده ای از دودة خیر البشر ، خیر البشر آورده ای از هر چه من وصفش کنم تو خوبتر آورده ای دِه مژده بر اهل ولا ، محبوب سرمد آمده منجیّ عالم ، مهدی آل محمّد آمده این است آن کآو هر دلی مایل بُود بر سوی او چون کعبه است و عالمی آرد طواف کوی او خُلق محمد خُلق او ، خوی محمد خوی او رختِ امامت دوخته بر قامت دلجوی او شیدا دلِ یوسف شود با یک نظر بر روی او خم گشته پشتِ نُه فلک ، پیشِ خمِ ابروی او دِه مژده بر اهل ولا ، محبوب سرمد آمده منجیّ عالم ، مهدی آل محمّد آمده مهدی بُود شمشیرِ بیرون از نیام اهل بیت بر او رسیده از شرف ، کلّ مقام اهل بیت دادند بر مردم خبر از او تمام اهل بیت روزی محقّق می شود با او قیام اهل بیت گیرد ز خیل دسمنان او انتقام اهل بیت بر او سلامِ کبریا ، بر او سلام اهل بیت دِه مژده بر اهل ولا ، محبوب سرمد آمده منجیّ عالم ، مهدی آل محمّد آمده میزان عدل است این پسر ، او قسط را بر پا کند ویران بنای جور را از جانب یکتا کند وقتی که فرمان ظهورش را خدا امضا کند دفعِ بلا ، رفع فساد از مردم دنیا کند دستور قرآن و حدودش را همی احیا کند حکمِ کتاب الله را روی زمین اجرا کند دِه مژده بر اهل ولا ، محبوب سرمد آمده منجیّ عالم ، مهدی آل محمّد آمده مهدی که نامش کام را بحر حلاوت می کند پیش از ولادت حضرتش قرآن تلاوت می کند عید ظهورش دهر را غرق طراوت می کند آفاق را پاکیزه از لوثِ شقاوت می کند مانندِ داوودِ نبی ، حکم و قضاوت می کند تقسیم رزقِ خلق از راه سخاوت می کند دِه مژده بر اهل ولا ، محبوب سرمد آمده منجیّ عالم ، مهدی آل محمّد آمده این است حرف عاشقان با آن امام منتظر بیداد عالم را گرفت ، ای مصلح صاحب نظر از شرع کن دفعِ خطر ، اصلاح کن نسل بشر برگرد و ابراهیم سان ، بشکن بتان را با تبر از دانشِ بی حدّ خود کن ماسوا را بهره ور بر « ایزدی » بنما نظر ، ای حجت ثانی عشر دِه مژده بر اهل ولا ، محبوب سرمد آمده منجیّ عالم ، مهدی آل محمّد آمده 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14
بسم رب المهدی 🔹 🔸 مژده ! صبح نور آمد ، رفت شامِ ظلمانی جلوه کرد آسایش ، دفع شد پریشانی سر ز شرق ، بیرون کرد مهرِ نیمة شعبان ماه فاطمه سر زد ، با جلالِ سبحانی لالة گلستانِ عسکری شکوفا شد عندلیب ها گشتند مست از غزلخوانی زاد نرجسِ والا ، کودکی که از یُمنش نقشِ آب گردیدند ، نقشه های شیطانی ز امرِ حق چو « یوکابد » مامِ حضرت موسی وضعِ حملِ این بانو ، بوده است پنهانی اشک شوق در دیده ، خنده روی لب دارد عسکری بُود شاکر بر عطایِ ربّانی سامرا از این مولود ، مهبط ملائک شد تهنیت به لب دارند در نزول ، هر آنی یار بی کسان آمد ، منجی جهان آمد صاحب الزمان آمد ، شد وجود نورانی روی بازویِ او نقش گشته است « جاء الحق » چون به دست او باطل ، محو گردد و فانی نامِ نیک او ، نامِ خاتمِ رسل باشد بس نشانه ها دارد از علیّ عمرانی چون پیمبرِ اعظم ، خُلقِ او عظیم آمد صبر او چنان ایّوب ، حشمتش سلیمانی در نمازِ خود عیسی اقتدا کند بر او محو و ماتِ حُسنِ وی ، یوسفان کنعانی باز شد درِ رحمت ، شادمان دلِ عترت نوحِ کشتیِ دین اوست بینِ بحرِ طوفانی بهر دوستان مهرش خوشتر از جنان باشد بهر دشمنان قهرش ، شعله های نیرانی از وجود او گیرند بهره مردم عالم آن چنان که از خورشید ، پشت ابرِ بارانی چون که پر ز جور و ظلم گشت عرصة گیتی عدل و داد را بر خلق ، او نماید ارزانی خرمن اباطیل و کافران بسوزاند در جهان بر افرازد ، پرچمِ مسلمانی در حکومت مهدی ، زندگی چه خوش باشد چونکه او زند تکیه بر سریر سلطانی گر زنی به سویِ شام ، از عراق ره پوید بی معین و بی یاور ، با زرِ فراوانی کس طمع به اموالش بین ره نخواهد کرد چونکه نیست نا اَمنی ، تحت هیچ عنوانی هیچکس به آزارِ دیگری رضا نَبْوَد گردِ گوسفندان ، گرگ هست گرمِ چوپانی آرزویِ آن دولت ، در دل بشر باشد درکِ آن حکومت هست بِه ز آب حیوانی اَفضلِ همه اعمال ، انتظارِ امرِ اوست از فرج غم و سختی ، شادی است و آسانی از وظایف شیعه است دم به دم دعا کردن تا فرج شود نزدیک ، سر رسد به سامانی کاش صبحِ شامِ قدر ، بشنویم آن صیحه فصلِ هجر را آید ، روزهای پایانی ز آنچه غیرِ حتمی بود ، شد نشانه ها ظاهر کاش علائم حتمی ، جلوه گر شوند آنی مژده باد یاران را ، خیل دوستداران را عاقبت شود قسمت ، آن شراب روحانی گرچه در جهان امروز ظلم و جور بسیار است جنگها شده بسیار بین عالی و دانی چون علی که در خیبر دربِ قلعه از جا کند ریشه کن نماید او ، فتنه های سفیانی یاورانِ او گردند جمع ، گردِ بیت حق در جهان عیان سازند نهضت نمایانی کاش آن زمان ما هم جز لشکرش باشیم در سرایِ وی یابیم افتخار دربانی ز امرِ حضرت باقر ، گر قیامی از مشرق شد شروع و عالم گشت مثلِ بحرِ طوفانی جانِ خود نگه داریم ، بهرِ یاری مهدی در رکابِ او سازیم جانِ خویش قربانی موسمِ ظهورِ خود آن خلاصة خلقت مجری است و احیاگر بر حدود قرآنی قاتلانِ زهرا را می کشد برون از قبر پس تقاص می گیرد ز آن دو کافرِ جانی ای خلیفة بر حق ، ای حقیقت مطلق حالِ ما تو می بینی ، درد ما تو می دانی در غیابِ تو دشمن ، تاخته به یارانت دوستانت از هجرت ، غرقِ بحرِ حیرانی از بهایی و بابی ، وز عدویِ وهّابی شیعه در زمان دیده فتنة فراوانی بازگرد تا گردد باز از وصال تو عقده ها ز قلبِ ما ، هم چروکِ پیشانی « ایزدیّ » دل خسته دارد انتظارت را شمسِ دین به قلبِ او کن تو پرتو افشانی 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعمال شب نیمه شعبان نشر حداکثری برای فرج و سلامتی اقاجانمان صلوات 💐💐
Zaeran Alghame Hamedan
سلام 🔸 #اطلاع_رسانی_جلسات 🔸 #جشن_ولادت_ولی_عصر_عج مداح؛ 🔹 #حاج_امیر_ایزدی سخنران؛ 🔹 #آقای_دکتر_حسین_
سلام لطفا دوستان هیئتی این اطلاعیه را برای دیگران به اشتراک بگذارند. امشب در بیت الزهرا (س) منتظرتان هستیم. یاعلی مدد
سلام زائران ساعت۲۰:۳۰ بیت الزهرا(س) جلسه خانوادگی است اطلاع رسانی کنید