ذره بین🔍
ب نام او ک سرآغاز داستان های بلند است...📖 تصمیم گرفتیم با شروع بهار طبیعت و قرین شدنش با بهار معنوی
🍀🍀🍀💫#رویای_نیمه_شب
#قسمت_دهم
به دوراهی رسیدم. یک طرف، بازار با وسعت و هیاهو و شلوغی اش ادامه پیدا میکرد. طرف دیگر، کوچه تنگ و مارپیچی بود با خانه های دو سه طبقه. حمام ابوراجح میان این دو راهی جا خوش کرده بود. معلوم نمیشد جزئی از بازار است یا قسمتی از کوچه. در دو طرف درِ حمام، حوله ای آویزان بود. وارد حمام که میشدی، بوی خوشی به استقبالت میآمد. پس از هر راهرویی کوتاه، از چند پله پایین میرفتی و به رخت کن بزرگ و زیبایی میرسیدی. دوسوی رخت کن، سکویی بود با ردیفی از گنجه های چوبی. مشتری ها لباس خود را توی آن ها میگذاشتند. میان رخت کن، حوض بزرگی بود با فواره ای سنگی. از صحن حمام که بیرون میآمدی، نرسیده به رخت کن، ابوراجح حوله ای روی دوشت میانداخت. پاهای خود را پاشویه سنگی حوض، آب میکشیدی و سبک بال بالای سکو میرفتی تا خود را خشک کنی و لباس بپوشی. سقف رخت کن، بلند و گنبدی بود. آن بالا، نورگیرهایی از سنگ مرمر نازک کار گذاشته بودند که از آن ها نور آفتاب نفوذ میکرد و در آب حوض میافتاد. نورگیرها تمام فضای رخت کن را روشن میکردند. حمام ابوراجح را یک معمار ایرانی ساخته بود. پس از پله های ورودی، پرده ای گل دار آویخته بود. کنارش اتاقکی چوبی بود که ابوراجح و یا شاگردش توی آن مینشستند و از مشتری ها پول میگرفتند. چیزی که همان لحظه اول جلب نظر میکرد، دو قوی زیبای شناور در حوض آب بود. یک بازرگان اندلسی آن ها را برای ابوراجح آورده بود. در حلّه، قوی دیگری نبود. خیلی ها به حمام میآمدند تا قو ها را ببینند. تنی هم به آب میزدند و نظافت میکردند. ابوراجح آن ها را دوست داشت و به خوبی ازشان نگهداری میکرد.
ابوراجح بالای سکو نشسته بود و با چند مشتری که لباس پوشیده بودند حرف میزد.
با دیدن من برخاست و ب سویم آمد. پس از سلام و احوالپرسی، دستم را گرفت و مرا نزد آن هایی برد که بالای سکو بودند. آنها هم به احترام من برخاستند. وقتی نشستیم، ابوراجح از من و پدربزرگم تعریف و تمجید کرد. در جواب گفتم:( همه بزرگواری ها در شما جمع است.)
حکایت شیرینی را که با آمدن من، نیمه تمام گذاشته بود به پایان برد. مشتری ها برخاستند. هرکدام سکه ای روی پیش خوان اتاقک چوبی گذاشتند و رفتند. با اشاره ابوراجح، خدمتکار جوانش <<مسرور>>، ظرفی انگور آورد. مسرور از کودکی آنجا کار میکرد. ظرف انگور را که جلویم گذاشت، از حالت چهرهاش فهمیدم که مثل همیشه از دیدنم بیزار است. از همان کودکی، وقتی دیده بود که ریحانه به من علاقه دارد، کینه ام را به دل گرفته بود. مجبور بود در حمام بماند. نمیتوانست در گشت و گذار و بازی های من و ریحانه، همراهیمان کند. ابوراجح دستم را گرفت و گفت:( گرفته ای! طوری شده؟)
دستپاچه شدم. گفتم:( در مقابل شما مثل یک تنگ بلورم. با یک نگاه، هرچه را در ذهن و دلم میگذرد میبینید.
دستم را فشرد و خندید.
_ ابونعیم هم هروقت ناراحت و غمگین بود میآمد پیش من. به چهره مهربانش نگاه کردم. چطور میتوانستم بگویم که ناراحتیام به خود او مربوط میشود. چهرهاش مثل همیشه زرد بود و موی تُنُک و پراکنده ای داشت. لبخند که میزد، دندان های زرد و بلندش بیرون میافتاد. عجیب بود که با آن چهره زرد و لاغر، نجابت و مهربانی در چشمهایش همان حالت چشم های ریحانه را داشت. سالها پیش پدربزرگ گفته بود:( هیچ کس باور نمیکند که ریحانه به آن زیبایی، فرزند چنین پدری باشد؛ مگر اینکه به چشم های ابوراجح دقت کند.)
از صحن حمام صدای ریزش آب و گفت وگوی نامفهوم مشتری ها میآمد. مسرور، با حوله ای، به استقبال مردی رفت که داشت از صحن بیرون میآمد. آن مرد، حوله را به دور خود پیچید و پاهایش را در حوض زد. قوها به آن طرف حوض رفتند. روی سکوی مقابل، سه نفر خود را خشک میکردند و لباس میپوشیدند. دونفر آماده میشدند وارد صحن حمام شوند. مسرور، حوله هرکس را که میگرفت، جایی میگذاشت تا وقت خودش روی دوش صاحبش بیندازد. اولین و آخرین نگاه مشتری ها به قو ها بود.
میخواستم آن قدر شجاع باشم که آنچه را در دلم بود به ابوراجح بگویم. میدانستم که با آرامش به حرف هایم گوش میدهد، اما نمیدانستم چرا باید چیزی به نام مذهب، بین ما فاصله بیندازد. اگر چنین فاصله ای نبود، چقدر احساس خوش بختی میکردم و حرف زدن درباره ریحانه و آینده، راحت بود. برای اینکه زیاد ساکت نمانده باشم. گفتم:( در راه نزدیک بود تخم مرغ های دست فروشی را لگد کنم.)
ابوراجح گفت:( ذهن و دلت اینجا نیست. کجاست؟ نمیدانم باید کاری کنی که نزد صاحبش برگردد.)
ادامه دارد....
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
💖آخـرین دوشنبه
🌼فـروردین ماهتون عالی
💫امـروزتان شـاد و زیبا
💖لحظه هایتان سرشار
🌼آرامش و دلخوشی
💫امیدوارم امـروز خدا
💖سرنوشتی دوستداشتنی
🌼زندگی پراز عشـق
💫روزی فراوان ، لبی خندان
💖و دلی مهربون براتون رقم بزنه
🌼روزتون زیبـا و طاعاتتون قبول
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
📣 باران رحمت و لطف الهی
🔸 رهبر انقلاب: ماه رمضان، فصل معنویّت، بهار معنویّت، بهار صفا تمام شد؛ روزهای آخر ماه رمضان را میگذرانیم. اگر سرزمین حاصلخیز دلهای شما و جانهای پاک شما انشاءالله تحت تأثیر باران لطیف رحمت و لطف الهی در این ماه قرار گرفته باشد، در آینده میوههای خودش را خواهد داد.
⭐️ #بهار_معنویت
💻 Farsi.Khamenei.ir
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹🍃
⭕️به قول حاج قاسم عزیز: هر کس علیه این نظام تیری انداخت، آواره شد.
البته مشخص بود این افراد تمام تلاش خودشونو کردن که عقده غربت خودشونو سر هموطنان خالی کنند،اما فهمیدند آخرش،هیچ جا وطن و هیچکس هموطن نمیشه.
#سلبریتی
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
باسلام✋
محفل انس با قرآن کریم📖
🗓 تا پایان ماه مبارک رمضان📿
🌳پارک سر فردوسی شاهین شهر
⏱ساعت ۱۷:۳۰
✅به همراه اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء
🌮 و توزیع افطاری ساده
🌸منتظر حضور گرم شما عزیزان هستیم🌸
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
May 11
🔴 از پهلوی خوب استقبال کنید!
💢 سفر رضا پهلوی به سرزمین های اشغالی مهمترین اقدام رژیم صهیونسیتی برای مقابله با ایران اسلامی است.
این رویداد از چند منظر قابل تحلیل است:
1⃣ در روزهای گذشته تظاهرات های متعددی در سرزمین های اشغالی علیه سیاست های دولت صهیونیستی بوقوع پیوسته است، نتانیاهو با این شعبده بازی می خواهد افکارعمومی سرزمین های اشغالی و جهانی را از اعتراضات داخلی به اغتشاشات در ایران معطوف کند!
2⃣ حمایت رژیم صهیونسیتی از یک مهره سوخته و کم اثر نشان می دهد که جبهه استکبار و صهیونیسم در طول ۴دهه گذشته فقط یک عنصر کج و معوج که فاقد سواد و تجربه در حد یک دهداری است، برای جانشینی نظام جمهوری اسلامی آماده کرده است.
3⃣ در کشورهای اروپایی و آمریکا مهاجران دانشمندو نخبه سرشناس متعددی از ایران حضور دارند،اینکه جبهه استکبار نتوانسته است از آنها رهبر ضد ایرانی بسازد و با این تابلو افکار عمومی ایران را جذب کند ، بخاطر قدرت و کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران است که جاذبه آنها صفر شده است.
4⃣ تکیه غرب بر یک عنصری که اجدادش دستنشانده انگلیس و آمریکا،جدا کننده بخش های زیادی از ایران ،دیکتاتور و غاصب اموال مردم بوده هیچ مزیتی برای غرب ندارد و صرفاً هزینه غرب را برای مقابله با ایران بالا می برد.
5⃣ عوامل فوق باعث می شود که همه فرهیختگان و ایرانیان با شرف که حس وطن دوستی دارند از مهمانی صهیونیست های عصبانی شوند و موضع گیری کنند که چرا از دیکتاتور ها حمایت می کنند.
6⃣ مردم ایران هم بدانند که اوج همه این اغتشاشات که پشت صحنه اش صهیونیست ها بوده اند یک عاقبت سیاه و تیره شاهنشاهی که هیچگونه پیشرفت،توسعه و رشدی در آن نیست.
7⃣ ما هم از دعوت ربع پهلوی به سرزمین های اشغالی استقبال می کنیم چون آنچه که ایران می خواست بگوید که صهیونیست ها پشت سر اغتشاشات هستند آنها به مردم نشان می دهند که رژیم کودک کش اسرائیل پشت صحنه اپوزیسیون و رسانه های ضد ایرانی است .
#فرهادمهدوی
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
🌸✨آخرین سه شنبه
🌷✨فروردین ماهتون عـالی
🌸✨هر روزتان پراز معجزه
🌷✨روزگارتون پربرکت
🌸✨سرنوشتتون روشن
🌷✨خـانـه دلتـون سبـز
🌸✨و دست مهربون خـدا
🌷✨هـمیشـه یـاورتــون بـاشـه
روزتون زیبا و طاعاتتون قبـول🌸🌷
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
آخرین میخ هم به تابوت متعفن😤 زن زندگی آزادی خورد
🔺 بنجامین کمدین آمریکایی با انتشار عکسی از یک خانه فحشا در یک خیابان عمومی لس آنجلس که بنرهای #مهسا_امینی و #زن_زندگی_آزادی روی اون نصب شده این توییت را منتشر کرده👇
ترجمه:
به زنان مسلمان (نما) در غرب (از جمله ایرانیان فراری) گوش ندهید. آنها میخواهند روسری را از شما بگیرند تا شما را به روسپی های معتاد تبدیل کنند.
تنها چیزی که آنها به دنبال آزادی شما از آن هستند، ایمنی خانواده و عزت شماست.
شریعت به شما ظلم نمی کند، بلکه از شما محافظت می کند.
✍نزدیک صبح
#حجاب
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
❌#هشدارجدی
❌❌ لطفاً هنگام دریافت چنین پیامی به هیچ عنوان روی لینک، کلیک نکرده و پاک کنید
⭕️این پیام بدافزار هکر بوده و با نشستن روی گوشی شما، در ابتدا دسترسی شما را به گوشی مسدود و حسابهای بانکی را تخلیه و این پیام را به تمام مخاطبین و گروهها و کانالهای در دسترستون ارسال میکنه.
#نشرحداکثری👆
لطفا هیچ لینک مشکوکی را تحت هیچ شرایط باز نکنید.
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
📽 #گزارش_تصویری | دیدار رمضانی دانشجویان با رهبر انقلاب اسلامی. ۱۴۰۲/۱/۲۹
🖼 #دیدار_دانشجویان
🎞 تصاویر به مرور تکمیل میشود، در👇
https://khl.ink/f/52549
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
📩 دو توصیه مهم امشب رهبر انقلاب خطاب به جوانان دانشجو:
👈 قصدتان دیده شدن نباشد / شما فکر و خبر و تحلیل به فضای مجازی بدهید نه به عکس
✏️ قصد دانشجو دیده شدن نباشد؛ ــ ببینید این را من تأکید میکنم ــ نه شخص دانشجو نه تشکل دانشجویی اینجور نباشد که یک حرفی را بزند برای اینکه دیده بشود. این بیبرکت میکند کار را، حرف را بیبرکت میکند، بیاثر میکند و ضرر هم دارد.
✏️ در فضای مجازی غرق نشوند؛ خب حالا فضای مجازی با همهی حرفهایی که گفته میشود در کشور وجود دارد. شبکههای اجتماعی وجود دارد. بعضیها نشستهاند که از طرف فضای مجازی سیلوار، تحلیل و خبر و مطلب و مبنا به اینها داده بشود این غلط است. شما روی فضای مجازی سوار شوید، شما فضای مجازی را هدایت کنید، شما فکر و خبر و تحلیل به فضای مجازی بدهید نه به عکس. ۱۴۰۲/۰۱/۲۹
🖼 #دیدار_دانشجویان
💻 Farsi.Khamenei.ir
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
ذره بین🔍
ب نام او ک سرآغاز داستان های بلند است...📖 تصمیم گرفتیم با شروع بهار طبیعت و قرین شدنش با بهار معنوی
☘️☘️☘️💫#رویای_نیمه_شب
#قسمت_یازدهم
_فروشنده ای که شاهد این صحنه بود، خنده اش گرفت. کنیزکی هم به من خندید. تا حالا اینجوری گیج نبوده ام.
ابوراجح دستش را جلوی دهانش گرفت و از ته دل خندید.
_خدا به دادت برسد، فرزند! این چیزهایی که تو میگویی، نشانه آدم های شوریده و عاشق است. لابد ماهرویی با تیر نگاهی تو را به دام عشق خود مبتلا کرده و خبر نداری.
مسرور دست زیر چانه گذاشته و داخل اتاقک چوبی نشسته بود تا از آنها که میخواستند بروند، پول بگیرد. میدانستم کنجکاو است بداند چه میگوییم.
_درست فهمیدی ابوراجح. نمیدانم آنچه بر سرم آمده، عشق است یا یک بلای دیگر. تا مدتی پیش با خیال راحت توی کارگاه مشغول کار بودم. آنقدر پدربزرگ اصرار کردتا بالأخره آمدم پایین و کنار دستش، مشغول فروشندگی شدم. میگفت:( زرگر باید خوش قیافه باشد تا مشتری به خرید رغبت کند. بفرما! این هم نتیجه اش!)
_فروشنده نباید بدترکیب و ژولیده و بداخلاق باشد، اما زیبایی فراوان هم آسیب هایی دارد. این درست نیست که مشتری، به جای اینکه با خیال راحت به فکر خرید جنس مورد نیازش باشد، تحت تاثیر زیبایی فروشنده قرار گیرد و کلاه سرش برود؛ مخصوصا در شغل زرگری که بیشتر مشتری ها زن هستند. من و مسرور از این جهت خیالمان راحت است؛ نه زیباییم و نه با زن ها سروکار داریم.
باز خندید. گفتم:( اگر کسی به عشق من گرفتار میشد، طبیعی بود، اما حالا این من هستم که گرفتار شده ام. همیشه سعی میکردم مراقب نگاهم باشم. پدربزرگم میگوید:( تو مثل دخترانِ عفیف، باحیا هستی و مقابل زنها، چشم بلند نمیکنی. ) باور کنید که عشق، گاهی ناخواسته به خانه دل پا میگذارد. دو نگاه به هم گره میخورد و آنچه نباید بشود، میشود. )
فاصله ما با مسرور زیاد نبود. میتوانست صدای ما را بشنود. ابوراجح سری تکان داد و بازویم را فشرد. سعی میکرد دیگران را درک کند. زود قضاوت نمیکرد. گفت:( عشق برای یک زندگی مشترک، خوب است، ولی اگر ازدواج و زندگی مشترکی در کار نباشد، باعث اضطراب و ناراحتی میشود. اگر پرهیزکار باشیم و میتوانیم مشکل عشق را درمان کنیم. تو باید یکی از دو کار را انجام دهی. ببین اگر آن دختر برای زندگی با تو مناسب است، با او ازدواج کن. اگر مناسب نیست، ازش دوری کن تا فراموشش کنی.)
_ مگر میشود؟
_ اگر مدتی او را نبینی و از خدا یاری بخواهی، فراموشش میکنی. هرچیزی دوا و درمانی دارد. دوای عشق های بی فایده و آزاردهنده، همین است که گفتم.
_ اما ابوراجح! او کاملا برای من مناسب است. اگر شما هم میدانستید او کیست میگفتید که همسری بهتر از او گیرم نمیآید.
_عشق اینطوری است. چشم آدم را از دیدن عیب های معشوق، کور میکند و خوبی هایش را هزار برابر جلوه میدهد.
_پدربزرگم هم مطمئن است که او میتواند مناسبترین همسر برایم باشد.
_ ابونعیم انسان باتجربه ای است. نمیفهمم پس چرا اینطور درمانده ای؟ تو که او را دوست داری، پدربزرگت هم که موافق است. میماند اینکه از او خواستگاری کنی.
به قوها خیره شدم. آنها مشکلات آدم ها را نداشتند. باید حقیقت را میگفتم.
_ او و خانواده اش شیعه اند.
ابوراجح جا خورد و ساکت ماند. پس از دقیقه ای برخاست و از سکو پایین رفت. نمیدانستم اگر میفهمید درباره که حرف میزنم، چه عکس العملی نشان میداد. کنار حوض نشست. دستش را به آب زد. قوها به طرفش رفتند. آنها را نوازش کرد. بدون آنکه به من نگاه کند، گفت:( زیاد پیش میآید که به خواستگار جواب رد میدهند. در این صورت، چاره ای جز صبر نیست.)
ادامه دارد....
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
🌷هرگز آرزوی افتادن کسی
💙یا چیزی را نکردم
🌷اما حالا میگویم
💙الهی بیفتد به زودی
🌷زیباترین اتفاق زندگیتون
💙آخرین چهارشنبه رمضان تون
🌷 پُر از برکت و سلامتی و خبرهای خوب
💙این دسته گل زیبا
🌷تقدیم به شما روزه داران عزیز
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
📣 غنیمت دانستن روزهای آخر
🔸 رهبر انقلاب: پروردگارا! شبهای ماه رمضان سپری شد، روزهای ماه رمضان درنوردیده شد و ما نمیدانیم که در این روزها و شبهائی که گذشت، چه مقدار توانستیم ظرف وجود خودمان را از رحمت تو، از عنایت تو لبریز کنیم: «إن لَم تَکُن رَضِیتَ مِنّا فَالآنَ فَارضِ مِنّا»؛ پروردگارا! اگر تا این لحظه ما نتوانستهایم رضایت و خشنودی تو را کسب کنیم، درخواست و تمنا میکنیم که در همین لحظه رضایت خودت را شامل حال ما بفرما.
⭐️ #بهار_معنویت
💻 Farsi.Khamenei.ir
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
📸مبلغ فطریه رمضان ۱۴۰۲ اعلام شد
🔹دفاتر مراجع عظام تقلید، مقدار و مبلغ فطریه رمضان سال ۱۴۰۲ را اعلام کردند.
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
🔷️ خانوادههای دارای۳ معلول به بالا طی دو سال صاحب خانه میشوند
🔸️سومین جلسه کمیته هماهنگی و نظارت بر اجرای قانون حمایت از حقوق معلولان در دولت سیزدهم به ریاست معاون اول رئیسجمهور برگزار و مقرر شد خانوادههای دارای ۳ معلول به بالا ظرف دو سال صاحب خانه شوند.
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃