eitaa logo
ذره بین🔍
90 دنبال‌کننده
9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
146 فایل
بسم رب البصیر... اینجا با ذره بین🔍معیارهای اسلام،دنیای سیاست اطرافمان را رصد می کنیم. برای رفع شبهات سیاسی و طرح سوال و انتقاد و پیشنهادات شما،ارتباط با ادمین👇 @M_Gh1415
مشاهده در ایتا
دانلود
: آیا بی‌حجابی جرم هست و اگر جرمه لطفا مستندات دقیق قانونی رو بفرمایید. ✍️ : 🔺بی‌حجابی طبق مواد ۶۳۸ و ۶۳۹ قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) جرم هست. 🔺طبق قانون، خانم‌هایی که بدون شرعی در فضای عمومی ظاهر بشن، به حبس از ۱۰روز تا ۲ماه یا جریمه‌ی نقدی محکوم میشن❌ ماده ۶۳۸ هر تظاهر علنی به عمل حرام را مستوجب کیفر دونسته که طبق نظر فقها و مراجع عظام شیعه دیده شدن بیش از وجه(صورت) و کفین (دستها تامچ) «حرام» شمرده شده ، بنابراین انجام علنی این فعل حرام مشمول ماده ۶۳۸ میشه. امــــــا❗️ 🔺مسئله‌ی مهم‌تر اینه که در شرایط کنونی (به خاطر اغتشاشات) معمولا علاوه بر جرم کشف حجاب، فرد به جرم "تــشـویـق مـردم به فـسـاد و فـحـشـا" هم محکوم میشه❌ که مجازاتش از 1 تا 10 سال حبس تعزیری میباشد❌ (بند ب ماده ی 639 قانون مجازات) 🔺ضمنا در نظر داشته باشید که داشتن حجاب نه تنها امری شرعی و قانونی است بلکه از بعد اخلاقی و اجتماعی هم به سلامت و سعادت جامعه منجر میشه . ‌✋ 🇮🇷 ،    دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ذره بین🔍
ب نام او ک سرآغاز داستان های بلند است...📖 تصمیم گرفتیم با شروع بهار طبیعت و قرین شدنش با بهار معنوی
🍀🍀🍀💫 اسماعیل که به خاطر جدا ماندن از امام خود غمگین و متحیر بوده، ساعتی همان جا می‌نشیند و اشک می‌ریزد. حالش که بهتر می شود، به سامرا باز می‌گردد. به حرم می‌رود. خادمان حرم وقتی حال او را دگرگون می‌بينند، می‌پرسند:(چه اتفاقی افتاده؟) اسماعیل ماجرا را تعریف میکند. خادمان به او می‌گویند:( پایت را نشان بده تا ببینیم.) اسماعیل پای چپش را نشان می‌دهد.می‌بیند هیچ نشانی از دُمل و جراحت روی آن نیست. فکر می‌کند که شاید آن دُمل، روی پای دیگرش بوده. آن پایش را هم نشان می‌دهد. هیچ اثری از آن نمی‌بیند. در این موقع مردم می‌ریزند و لباس هایش را تکه تکه می‌کنند و به عنوان تبرک با خود می‌برند. چطور می‌توانستم چنین چیزی را باور کنم! گفتم:(ماجرای غریبی است!) ابوراجح ادامه داد:( اسماعیل به بغداد می‌رود. سیدبن طاووس پس از شنیدن ماجرای شفا یافتن اسماعیل و بعد از دیدن پای او، بیهوش می‌شود. به هوش که می‌آید، جراحان بغداد را جمع می‌کند و با نشان دادن اسماعیل، می‌گوید:(خوب است جراحت پای این جوان را معالجه کنید.) آنها می‌گويند:(همانطور که قبلاً گفتیم، جز بریدن چاره ای نیست و اگر آن را ببریم، خواهد مُرد.) سید می‌پرسد:( اگر جراحت بریده شود و اسماعیل نمیرد، چه مدت طول می‌کشد تا جای آن بهبود پیدا کند؟) آنها می‌گويند:(دست کم دو ماه طول می‌کشد، اما جای بریدگی، گود می‌ماند و روی آن مو نمی‌روید.) سید می پرسد:(از دفعه قبل که جراحت را معاینه کردید چند روز میگذرد؟) می‌گویند:(ده روز.)‌ سید پای اسماعیل را به جراحان نشان می‌دهد. آنها از حیرت باز می‌ماند. یکی از آنها که مسیحی بوده فریاد می‌زند:( این کار حضرت مسیح است!) سید می‌گوید ما خودمان بهتر می دانیم این کار کدام بزرگوار است.) اسماعیل که به حله برگشت، مردم دسته دسته به عیادتش رفتند و پایش را دیدند.) گفتم:(باورش سخت است!چطور ممکن است یک نفر صدها سال عمر کند و هنوز جوان باشد؟) ابوراجح برخاست. آفتابه آبی را که به همراه داشت، روی قبر خالی کرد. _ مگر نمی دانی که حضرت نوح حدود هزار سال عمر کرد و حضرت خضر و عیسی هنوز زنده اند؟ شاید آن پیرمردِ همراه امام، همان خضر بوده. آیا در توان خداوند نیست که به انسانی چنین عمر بلندی بدهد و او را جوان نگه دارد؟ مگر در بهشت، همه برای همیشه، جوان و سالم نمی‌مانند؟ خدای بزرگ به هر کاری تواناست. ساکت ماندم. جوابی نداشتم. تا نزدیکی‌های بازار باهم قدم زدیم. به سه راه که رسیدیم، او به طرف حمام رفت و من راهم را به سوی خانه کج کردم. باید هرچه زودتر برمی‌گشتم. حرف های ابوراجح پریشانم کرده بود. امیدوار بودم لااقل ام حباب خبرهای خوبی برایم بیاورد. خودم را روی تخت انداختم.خسته شده بودم. دست و پایم می‌لرزید. ام حباب هنوز نیامده بود. حال عجیبی داشتم. فضای درندشت حیاط، برایم تنگی میکرد. دیوارها بلندتر و نزدیک‌تر از همیشه بودند. نمی‌توانستم منتظر ام حباب بمانم. صحبت با ابوراجح برایم قوت قلبی نشده بود. در هم ریخته بودم. چطور میشد باور کرد شیعیان چنان پیشوای مهربانی داشته باشند که زمان بر او اثر نکند و کارهای پیامبرانه ازش سر بزند؟ باورش سخت بود! ابوراجح آدم دروغگویی نبود. آیا اسماعیل هرقلی دُملی ساختگی روی پایش نقش زده بود و بعد با پاک کردن آن، ادعا کرده بود که امام زمان او را شفا داده است؟ ولی جراحان حلّه و بغداد، با همراهی سیدبن‌طاووس او را معاینه کرده بودند. اگر دروغ بود، رسوا می‌شد. هرچه بود ابوراجح چنان پیشوای‌شان را باور داشت که انگار با او زندگی می‌کرد. چطور می توانستم باور کنم که از عمر امامشان نزدیک به ۵۰۰ سال گذشته و او هنوز زنده بود جوان باشد، از طرفی با خود می‌گفتم اگر چنین عمر طولانی محال باشد پس چگونه حضرت نوح بیش از دو برابر آن حضرت عمر کرده است؟ البته می‌دانستم که خدا بر هر کاری تواناست. صدایی شنیدم. فکر کردم ام حباب پشت در است. از جستم و در را باز کردم. فقیری ژنده پوش بود. از چشمهای گود افتاده‌اش که دو دو میزد معلوم بود چند روزی است غذای درست و حسابی نخورده. با تصمیمی ناگهانی دو دیناری را که ته جیبم بود، بیرون آوردم و در دستش گذاشتم. فور کردم از خوشحالی فریاد می‌زند و به دست و پایم می‌افتد. بدون تعجب، به سکه ها نگاه کرد و لبخند زد. گفتم:(ای برادر، دعایم کن! من بیچاره کسی را دوست دارم که هیچ راهی برای رسیدن به او نیست.) گفت:( معلوم است گره سختی به کارت افتاده.کمتر کسی حاضر است ۲ دینار به یک فقیر غریب بدهد. میخواهی سکه هایت را پس بگیری و به جای آن درهمی بدهی؟) راست میگفت. غریب بود. او را ندیده بودم. گفتم:( این سکه ها خیلی برایم عزیزند. بهتر است آنها را به خدا هدیه بدهم.) ادامه دارد.... دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
‌‌‌ 💠🔹امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: ◽️⇦ هر کس ســوره‌جمعـــه را در هر بخواند کفاره گناهان او مابین دو جمعه خواهد بود. 📚بحارالانوار؛ جلد۸۶، صفحه۳۶۲ ✾════✾✰✾════✾✧ دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای امیـــر دو جهان یوسف زهرا؛ مهدی حاجتی غیر ظهورت به خدا نیست که نیست ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀ دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
جمعه روز صلوات فرستادنه‌؛ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم‌ ❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدار پدر و‌ دختری 😊 من وسط این فیلم برای مظلومیت رهبرمون گریه کردم، الان هم با اشک اینا را نوشتم. چرا ما نمیتونیم ایشون به جامعه معرفی کنیم، چرا این حس نمیشه به همه منتقل کرد؟ امروز جامعه به این حس پدرانه نیاز دارد، باید همه بدانند ایشان رهبر همه ملت ایران است نه رهبر انقلابی ها. دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹🍃 متهمان خانه اصفهان که ۳ تن از نیروهای نظام را شهید کردند، سابقه خوبی هم نداشتند ، امروز به کیفر اعمالشان رسیدند . این است عاقبت کسانی که علیه امنیت ملی کشور اقدام میکنند دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
⛔️💢⛔️ ‏❌تزویر رسانه ای این شکلیه ... ⭕️سوار بر احساسات می‌شوند ، عقلانیت را از دور خارج می‌کنند، تا مردم را بدبین کرده و خودشان سدی شوند مقابل پیشرفت و آبادانی. هر چه به ضررشون هست اَخه 😏 دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🍃 شنبه اردیبهشت ماهتون عالی 🌼🍃امروزتون پرازبهترینها 🌷🍃زندگیتان پرازباران برکت 🌼🍃دلتان پراز نغمه های 🌷🍃خـوش زنـدگی 🌼🍃وجاده زندگيتان 🌷🍃پراز شکوفه های 🌼🍃سلامتی وتندرستی 🌷🍃نگاه خــدا 🌼🍃همراه لحظه هایتان دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
📸 تصویری از دیدار صبح امروز مسئولان وزارت امور خارجه و سفیران جمهوری اسلامی ایران با رهبر انقلاب. ۱۴۰۲/۲/۳۰ 💻 Farsi.Khamenei.ir دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
🎊🎊🎊🎊🎊🎊 🌟جشن بزرگ عفاف و حجاب🌟 «همزمان با میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر» 📅زمان : یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ماه ⏰ساعت : ۹:۴۵ مکان : حسینیه مسجد جامع حاجی آباد پایگاه بسیج سمیه 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
🛑📸 نام اثر: دود شدن ۸ هزار میلیارد دلار آمریکا در سوریه هنرمند: جمهوری اسلامی ایران✌️ دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
ذره بین🔍
📸 تصویری از دیدار صبح امروز مسئولان وزارت امور خارجه و سفیران جمهوری اسلامی ایران با رهبر انقلاب. ۱۴
📣 تبیین سه کلید واژه عزت، حکمت و مصلحت در سیاست خارجی توسط رهبر انقلاب در دیدار صبح امروز  ✏️ رهبر انقلاب اسلامی، صبح امروز در دیدار وزیر و مدیران ارشد وزارت امور خارجه، سفرا و روسای نمایندگی‌های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور: ✏️در سیاست خارجی وقتی می‌گوییم عزت، یعنی نفی دیپلماسی التماسی. ما در طول این سالها داشتیم مواردی را که دیپلماسی ما، تعبیر درست در قبالش همین تعبیر «التماسی» است، «دیپلماسی التماسی». ممکن است لحن‌مان هم التماس‌آمیز نبوده اما باطن قضیه التماس بوده. عزت یعنی نفی این‌جور دیپلماسی، نفی چشم دوختن به دست و زبانِ این و آن. این شخصیت پخته‌ی سیاسی قدیمی فلان کشور این‌جوری گفت، این‌جوری قضاوت کرد، آن یکی این‌جوری گفت، این‌جوری اقدام میکنند. عزت یعنی ما چشم‌مان و نگاهمان به این چیزها نباشد، تکیه‌مان به اصول خودمان باشد. ✏️حکمت یعنی در همه‌ی تعاملهای دو جانبه و چند جانبه خردمندانه عمل کنیم. اندیشیده عمل کنیم. محاسبه‌شده عمل کنیم. از اظهار نظرهای دفعی و ارتجاعی و حساب‌نشده پرهیز کنیم. حکمت یعنی هر کاری که میکنیم، پشتوانه فکری و عقلانی داشته باشد. اندیشیده باشد، محاسبه‌شده باشد. ✏️مصلحت یعنی شناختن موارد انعطاف. یک جاهایی باید انعطاف داشت. انعطاف منافات با اصول ندارد. حفظ اصول با امکان انعطاف با هم می‌سازند، میتوان یک جاهایی انعطاف به خرج داد. بنده یک وقتی چند سال قبل از این گفتم: «نرمش قهرمانانه»؛ بد فهمیده شد، هم بعضی‌ها در خارج بد فهمیدند، یک محاسبه‌ی دیگر کردند، در داخل هم بعضی از خودهایمان بد فهمیدند معنای این را. انعطاف یک جاهایی لازم است، بایستی انجام بگیرد. همان معنایی که ما در تقیه معنا کردیم ــ در بحث امامت، بنده مفصل راجع به تقیه صحبت کردم ــ تقیه یعنی وقتی شما در یک جایی دارید حرکت میکنید، به یک صخره‌ای میرسید که از آن عبور نمی‌توانید، یک راهی پیدا کنید از کنار صخره و عبور کنید. انعطاف یعنی این. معنایش این نیست که ما از ادامه‌ی راه پرهیز کردیم و عقب‌نشینی کردیم، نه. به جنگ صخره نرفتیم، انعطاف پیدا کردیم، توانستیم راه دیگری را پیدا کنیم. 🏷 💻 Farsi.Khamenei.ir دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫آیتی از خداست معصومه🌸 💫لطف بی انتهاست، معصومه🌸 💫جلوه ای از جمال قرآنی چهره ای حق نماست، معصومه🌸 🎉میلادحضرت معصومه سلام الله علیها مبارک باد💐 دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اول ذیقعده 🌺🍃 آغاز دهه کرامت 🌺🍃 و میلاد باسعادت 🌺🍃 حضرت معصومه (سلام الله علیها) 💖 مبارک باد🌺🎊🌺 دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
🔸️ نماز اول ماه به همراه صدقه اول ماه را فراموش نکنیم ( امروز ، یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ماه ، اول ماه قمری است ) 💠 @samtekhoda3 دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
🔰 نحوه خواندن نماز روزهای یکشنبه ماه ذی‌القعده 📥 نسخه قابل چاپ: https://khl.ink/f/37236 دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
💔💔 ✍در تاریخ بنویســــــید... 🖌 حاج کمیل دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
احترام به دختر اگر تصویر بود😍❤🥰 دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
🥺🌷‏«من میرم دریا که تو و همکلاسیات از هيچی نترسید» 🔸به باباش گفت : میشه دیگه نری دریا، صبحا منو ببری مدرسه؟! 🔸باباش بهش گفت: من میرم دریا که تو و همکلاسیات از هیچی نترسید؛ راحت برید مدرسه و تو حیاط فوتبال بازی کنید!! 🇮🇷خدا قوت دلاورمردان باغیرت و پیام‌آوران امنیت! خدا قوت دریادلان ارتش‌ قهرمان ایران 💪🇮🇷 دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ذره بین🔍
ب نام او ک سرآغاز داستان های بلند است...📖 تصمیم گرفتیم با شروع بهار طبیعت و قرین شدنش با بهار معنوی
🍀🍀🍀💫 باز لبخندی زد و گفت:( امیدوارم خداوند از تو قبول کند! شنیده ام که گاهی خدا بنده اش را به بلایی گرفتار می کند تا به خود نزدیکش کند.) بعد از رفتن آن فقیر، در را بستم و همانجا، پشت در ایستادم.چگونه توانسته بودم از آن سکه ها بگذرم؟ مگر تصمیم نداشتم برای همیشه نگه‌شان دارم؟ شاید حس کرده بودم وجودشان شکنجه‌ام می‌دهد و مرتب ریحانه را به یادم می‌آورد. از خودم پرسیدم:( آیا آن مرد، یک فقیر واقعی بود یا سر آورده ساختگی‌اش گولم زد؟) شیطان را لعنت کردم. صداقتی در چهره اش بود که باعث شد کمکش کنم. دینار ها برای من فقط یادگار بودند. برای او می توانستند شروع یک زندگی دوباره باشند. هنوز دلتنگی‌ام باقی بود. زیر لب گفتم:( ای پیرزن تنبل! تا تو برگردی، جانم به لب می رسد.)باز خودم را روی تخت انداختم. از گرسنگی بی تاب بودم و اراده‌ای که سری به آشپزخانه بزنم، در خودم نمی‌دیدم. امانم نبود که اونم حباب از در وارد شود و همان کنار در از پرس‌وجو کنم. سایبان بالای تخت، از تابش آفتاب جلوگیری می‌کرد، ولی همان سایه بان بر من فشار می آورد؛ انگار لحافی سنگین رویم افتاده بود. از حال خودم ترسیدم. خیلی نگران کننده بود. داشتم از روزنه امید و ساحل زندگی، فاصله میگرفتم. فریاد زدم:( خدایا،کمکم کن!) بعد آرامتر گفتم:( خدایا، اگر آن جوان واقعاً وجود دارد و اسماعیل هرقلی را شفا داده، تو را به جانش قسم میدهم مرا هم از این شکنجه و عذاب نجات بده! من که به فکر ریحانه نبودم. این تو بودی که او را ناگهان با آن همه ملاحت و زیبایی نشانم دادی و کارم را ساختی. پس خودت هم او را به من برسان! او که خیلی خوب است. مگر دوست داشتنِ خوبی، بد است؟ خدایا، می‌شود آن جوانی را که در خواب دیده، من باشم؟ آیا منتظر است به خواستگاری‌اش بروم؟ آیا در آن نگاه عجیبش، چنین خواهشی بود که مرا چون شمعی گداخت و آب کرد؟) پیشانی‌ام را به دیواره تخت کوبیدم. با خود گفتم:( ای دیوانه! دلت را به این خیال های بچه‌گانه خوش نکن. چطور امکان دارد او خواب جوانی غیر شیعه را دیده باشد و خواستگاری‌اش را انتظار بکشد؟ تو شبانه روز به او فکر می‌کنی و او به یاد مسرور یا جوانی دیگر از شیعیان است که چگونه پس از ازدواج شان، شهد سعادت و خوشبختی را به کامش بریزد. بیچاره! ریحانه چندسالی است تو را ندیده، آن وقت چطور تو را به شکل جوانی برازنده به خواب دیده؟ اگر تو را به خواب دیده بود، صبر میکرد به خواستگاری‌اش بروی و گنجینه ای از زیباترین جواهرات را به پایش بریزی؛ نه ان که تصمیم بگیرد با دو دینار، گوشواره‌ای ارزان بخرد. گیرم که تو را به خواب دیده باشد، فایده اش چیست وقتی ابوراجح هرگزحاضر نمی‌شود دختر گلش را به یک سُنی بدهد؟) کلید در قفل به حرکت درآمد. صدای نفس زدن هایی آشنا را شنیدم. در برپاشنه چرخید. ام حباب بود. با خوشحالی از جا پریدم و جلو رفتم. زنبیلش را که زمین گذاشته بود، برداشتم و داخل خانه آوردم. انتظار داشتم میان نفس زدن هایش، غرولند کند. خیلی آرام آمد و روی تخت نشست. سخت توی فکر بود. مقابلش روی زمین، کنار زنبیل نشستم. _خیلی دیر کردی ام حباب. فکر نکردی من اینجا منتظرم؟ گفتم شاید سر راه به بغداد رفته‌ای! لبخندی مهربانانه زد و گفت:(به سلیقه‌ات آفرین می‌گویم! فکر نمی‌کردم چنین جواهری در حلّه باشد. مهرش به دلم نشست.) خوشحال شدم. گفتم:(تعریف کن ام حباب. همه چیز را موبه مو برایم بگو.) به چهره‌ام دقیق شد. _چرا رنگت زرد شده؟ صبحانه خوردی؟ نخوردی؟ خم شد و چند دانه انبه از توی زنبیل برداشت. _خدایا! جواب ابونعیم را چه بدهم؟ اول برایت شربت انبه درست میکنم و در آن شیره خرما می‌ریزم. یک کاسه از آن که خوردی و جان گرفتی و حالت جا آمد، سر صبر می‌نشینیم و حرف می‌زنیم. ادامه دارد..... دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💝✵─┅┄ بنام‌ دوست گشاییم دفتر صبح را بسم الله النور✨ روزمان را با نام زیبایت آغاز میکنیم در این روز به ما رحمت و برکت ببخش و کمک‌مان کن تا زیباترین روز را داشته باشیم الهی به امید تو 💚 💚 دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃