کنار هم نقشهها را نقشه بر آب میکنیم..!
از نظر آنها[ یعنی آمریکایی ها]، تفاوتها و اختلافهای قومی و مذهبی و مسئله جنسیت و زن جزو نقاط بحرانساز در ایران است که میخواهند با تحریک آنها به کشور عزیز ما ضربه وارد کنند اما شتر در خواب بیند پنبه دانه!
#بیانات_رهبری
#وحدت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
🍀🍀🍀💫 #رویای_نیمه_شب
#قسمت_شصتُ_نهم
دهانم از حیرت وا ماند و چراغ در دستم شروع به لرزیدن کرد. ریحانه چراغ را از دستم گرفت و به چهره پدرش نزدیک کرد. نه تنها هیچ جراحتی در صورت ابوراجح نبود، بلکه از آن رنگ زرد همیشگی، ریش تُنک و صورت کشیده و لاغر، خبری نبود. صورتش فربه و گلگون و ريشش پرپشت شده بود. ب من لبخند زد و گفت:( دوست عزیزم! جواب سلامم را نمیدهی؟)
ب جای دندان های بلندش ک ریخته بود، دندان هایی مرتب و زیبا روییده بود. نور جوانی و سلامت از صورتش میدرخشید. با دیدن ابوراجح باید معجزهای را ک اتفاق افتاده بود، باور میکردم.
_ سلام بر تو باد ابوراجح!
وقتی یکدیگر را در آغوش گرفتیم، متوجه شدم بدنش مثل گذشته، لاغر و رنجور نیست. او را بوسیدم و در میان گریه گفتم:( ابوراجح! تو بگو ک خواب نمیبینم.)
دست هایم را ب شانه ها و پهلویش کشیدم.
_ دیگر از آن همه شکستگی و کوفتگی خبری نیست؟
از من فاصله گرفت. سینه اش را جلو داد و با دو دست، ب سینه و شکم و شانه های خود کوبید و با اشک و خنده گفت:( احساس میکنم هیچ وقت ب این شادابی و سلامتی نبوده ام. ب برکت مولایم حجت بن الحسن، هیچ درد و مرض و کسالتی در خودم نمیبینم.)
روحانی که از خود بیخود شده بود، گفت:( ب تو غبطه میخوریم ابوراجح! شیرینی این سعادت و افتخار، گوارایت باد ک امام زمانت را زیارت کردی و از لطف آن حضرت برخوردار شدی!)
طبیب گفت:( مدتی بود تحت تأثیر کتاب های پزشکی ماده گرایان قرار گرفته بودم. دیگر اعتقادی ب آن حضرت نداشتم و یادی از ایشان نمیکردم. ب اینجا آمدم تا با خیال خام خودم تو را معالجه کنم، ولی با لطف آن بزرگوار، خودم معالجه شدم. این نشانه ب قدری روشن و آشکار است که جایی برای هیچ شک و شبهه ای نمیگذارد.)
ریحانه دست های ابوراجح را گرفت و گفت:( پدر جان! ب خدا قسم حالا ب همان شکلی هستید که سال پیش، شما را در خواب دیدم.)
ابوراجح ایستاد و گفت:( بله، مژده چنین کرامتی از سال پیش ب ما داده شده بود. آن را جدی نگرفته بودم. هیهات ک اگر تمام زندگیام را در یک سجده شکر، خلاصه کنم، نمیتوانم ذرهای از این نعمت بزرگ را سپاس بگویم! چقدر آن حضرت زیبا و باوقار بودند و با چ مهربانی و عطوفتی با من سخن گفتند!)
گفتم:( آنچه را اتفاق افتاد، تعریف کن تا من هم بدانم.)
کنارم نشست و مرا ب خودش فشرد.
_در آن لحظه ها که ب هوش آمدم، حرف های تو را شنیدم. پس از آن، حالم طوری بد شد که مرگ را ب چشم خود دیدم. زبانم از کار افتاده بود. در دل با پروردگارم مناجات کردم و مولایم صاحب الزمان را در درگاه الهی واسطه قرار دادم و از او کمک خواستم. در یک قدمیِ مرگ ک نفس کشیدن برایم دشوار شده بود، جز ب خدای مهربان، ب هیچ کس دیگری امید نداشتم. یک مرتبه احساس کردم آن حضرت کنارم ایستادهاند. چشم باز کردم و با شادی فراوان، ایشان را دیدم. آن امام مهربان، دست گرم و مسیحایی خود را ب صورت و بدنم کشیدند و فرمودند:( از خانه خارج شو و برای همسر و فرزندت کار کن،چون خداوند ب تو عافیت عنایت کرده².) باهمان حرکت دست، تمام دردها و ناراحتی هایم تمام شد و مثل الان، احساس سبکبالی و سلامتی کردم. وقتی با شور و شعف از جا برخاستم، دیگر آن حضرت را ندیدم. همه در خواب بودید. چراغ را برداشتم و تا وسط حیاط رفتم تا شاید امامم را دوباره ببینم و در آغوشش بکشم، اما هرچه گشتم ایشان را ندیدم. شببند درِ خانه بسته بود. ناامید و گریان برگشتم. دربسترم دراز کشیدم. فکر کردم چطور شما را بیدار کنم ک وحشت زده نشويد. گریه امانم را بریده بود. اول طبیب و بعد ابونعیم بیدار شدند. آن ها بقیه را ب آرامی بیدار کردند.
ریحانه گفت:( من در سجده ب خواب رفته بودم. قبل از آنکه خوابم ببرد، غمگین ترین دختر دنیا بودم و الان خودم را سعادتمند ترین دختر روی زمین احساس میکنم. مادرم آرام تکانم داد و گفت:" برخیز! حال پدرت بهتر شده و در بسترش نشسته." سراسیمه برخاستم و پرده را کنار زدم. پدرم با زیبایی و سلامت کامل، ب من لبخند زد و گفت:" بر خودت مسلط باش! چیز غریبی نیست ک امام زمانمان ب یکی از شیعیان خود سر بزند و گرفتاری او را برطرف کند.)
². این جمله عین سخنی است ک حضرت ب ابوراجح فرمودهاند و در کتاب عبقری الحسان آمده است.
ادامه دارد....
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍊عصر تابستونیتون
🍹خنک و گوارا
🍊لحظه هاتون قشنگ
🍹دلاتون گرم از محبت
🍊زندگیتون زیبا
🍹عصر زیباتون بخیر
🍊الهی که حال دلتون خوب باشه
🍹الهی قلبتون لبریز آرامش باشه
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
🔺آیت الله خامنه ای کشور رو اینطوری با این شرایط حفظ کرده:
🔹بودجه نظامی آمریکا ۶۰ برابر ایران!
🔹بودجه نظامی عربستان ۵ برابر ایران!
#لبيك_يا_خامنهای
✍ تاژان
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
🔴آزادی ۵ زندانی ایرانی در تبادل زندانیان با آمریکا تایید شد
🔹 نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد، موضوع آزادی پنج زندانی ایرانی را که به اتهام غیرقانونی دور زدن تحریمهای آمریکا بازداشت هستند، در قبال آزادی ۵ زندانی آمریکایی تایید و اسامی آنان را اعلام کرد.
🔹 بر اساس اعلام نمایندگی ایران در سازمان ملل این پنج نفر عبارتند از: مهرداد معین انصاری، کامبیز عطار کاشانی، رضا سرهنگ پور کفرانی،امین حسن زاده، کاوه لطف الله افراسیابی.
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
◼️ ایام سالگرد شهادت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله
وشهادت مظلومانه سبط اکبر پیامبر،
امام حسن علیه السلام
وشهادت غریبانه هشتمین پیشوای معصوم،
امام رضا علیه السلام،
بر شما تسلیت باد🖤
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
👆گفته میشود سینا استوی مدیرعامل صرافی کریپتولند که به خارج از کشور گریخته بود و با یک میلیون و دویست هزار نفر دنبال کننده در حال تهیج جوانان علیه نظام بود دقایقی قبل توسط پاسداران گمنام امام زمان دستگیر شد.
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
❌مردم کوفه با امام حسین آزمایش نشدند، چون هنوز امام حسین به کوفه نرسیده بود و آنها هنوز حضرت را درک نکرده بودند.
🔶 بلکه آنها با نایب امام یعنی حضرت مسلم آزمایش شدند و چون در این آزمایش مردود شدند وقتی امام حسین رسید، مقابل او هم ایستادند.
🔷 ما در زمان غیبت با نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف امتحان میشویم و وقتی حضرت آمد دیگر وقت امتحان نیست، بلکه اگر در اطاعت از نایبش امتحان پس داده باشیم یار او خواهیم بود انشاءالله. اما اگر نسبت به منویات نایبش کوتاهی کنیم در یاری از امام زمان هم کوتاهی خواهیم کرد.
🔶 لذا شهید سلیمانی فرمود: شرط عاقبتبهخیری ارتباط دلی و قلبی و حقیقی با امام خامنهای است. هر کس صدای نایب امام زمان را نشنود صدای امام زمان را نخواهد شنید.،،،جهاد تبیین، بصیرت افزایی ،امر به معروف ونهی از منکر واجب است
سرباز جنگ رسانه#احمد_نوایی
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
شهدای مظلوم اغتشاشات ۱۴۰۱
شادی روحشان صلوات بفرستید💚
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
🔻 رئیسجمهور دقایقی پیش وارد مشهد شد
🔹 سید ابراهیم رئیسی عصر پنجشنبه وارد مشهد شد. هدف از سفر رئیسجمهور به مشهد بررسی وضعیت خدمترسانی به زائران دهه آخر صفر و زیارت امام رضا علیهالسلام است.
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
سال قبل از شهادتشون توی پیاده روی اربعین ازش خواستن یه جمله بگه،
گفت : خدا ان شاءالله مارو بااونایی که سالهای قبل توی این مسیرقدم گذاشتن وشهیدشدند محشورکنه.
اربعین ۹۴
طلبهی شهیدسعید بیاضیزاده🌹
🇮🇷نیمه پنهان
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
🔻 اتمام روند انتقال اموال ایران به بانکهای قطر در هفته آینده
🔹 وزیر خارجه قطر در گفتوگوی تلفنی با وزیر امور خارجه کشورمان از نهاییشدن و اتمام کلیه روندهای مرتبط با انتقال اموال ایران به بانکهای قطری در هفته آینده خبر داد.
🔹 امیرعبداللهیان از نقش سازنده قطر برای آزادسازی اموال ایران از کره جنوبی و آزادی زندانیان قدردانی کرد.
لینک خبر
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
امام صادق (علیه السلام):
هرکس سوره جمعه را در هر شب جمعه بخواند ، کفاره گناهان مابین دو جمعه خواهد بود.🌿
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
🍀🍀🍀💫 #رویای_نیمه_شب
#قسمت_هفتاد
ریحانه رو کرد ب من و ادامه داد:( من هم مثل شما خیال میکردم این چیز ها را در خواب میبینم.)
همه خندیدیم. ام حباب گفت:( من ک هنوز خیال میکنم دارم خواب میبینم!)
باز هم خندیدیم. ب پدربزرگ گفتم:( من از همه بیدارتر شدم. کار خوبی نکردید.)
صدای خنده شادمانه ما در اتاق میپیچید. اگر کسی از بیرون، صدایمان را میشنید فکر میکرد بر جنازه ابوراجح ضجه میزنیم. پدربزرگ گفت:( میخواستم تو را نزدیک آفتاب بیدار کنم، ولی ابوراجح گفت تو را بیدار کنم تا همه باهم نماز شب بخوانیم.)
ابوراجح لباس تمیزی ب تن داشت. معلوم بود قبل از بیدار شدن من، حمام کرده بود. او را ک در آغوش کشیدم، عطر صابون خانه مان ب دماغم خورد. روحانی گفت:( چ روز فرخندهای در پیش داریم! با روشن شدن هوا، همه برای تشییع جنازه ابوراجح میآیند و بعد با دیدن او خشکشان میزند. شیعیان شادی میکنند و دشمنان ما روسیاه میشوند. خدا را ب خاطر نعمت هایش شکر!)
گریست و گفت:( چرا وقتی آن حضرت تشریف آوردند، من در خواب بودم و نتوانستم جمال بی مانندش را زیارت کنم؟!)
طبیب ب او گفت:( باید خودمان را به این دلداری دهیم ک نگاه مهربان امام، در وقت تشریف فرمایی، ب ما هم افتاده.)
روحانی گفت:( ابونعیم! تو و خانهات نزد ما بسیار گرامی هستید. چ افتخار و فضیلتی از این بالاتر ک امام زمان ب خانهات آمده اند؟!)
پدربزرگ گفت:( من این سعادت را مدیون نوهام هاشم هستم.)
ابوراجح ب من گفت:( تو را با قوها در راه دارالحکومه دیدم. فهمیدم برای چ ب آنجا میروی. خواستم بگویم برگردی و خودت را نجات دهی. نتوانستم. بقیه ماجراها را ریحانه برایم تعریف کرد. همان اندازه ک از شفا یافتن خودم شادم، از شیعه شدن تو و پدربزرگت هم خوشحالم. احساس سربلندی میکنم ک میبینم آنچه درباره امام زمان برایت گفتم، با این کرامت آن حضرت، خودت ب چشم میبینی.)
از دیدن چهره زیبای ابوراجح، سیر نمیشدم. او ب نماز ایستاد. من ب همراه پدربزرگ، کنار روحانی نشستیم تا پارهای از احکام لازم را ب ما یاد دهد. ریحانه ب سراغ ام حباب رفت. من ترجیح میدادم آموزگارم ریحانه باشد. حالا ک مطمئن شده بودم خوابی ک دیده ب حقیقت پیوسته، بسیار کنجکاو بودم بدانم آن جوان سعادتمندی ک کنار پدرش ایستاده بوده، چ کسی است.
دقایقی بعد همه مشغول خواندن نماز شب بودیم. هیچ وقت چنان نماز پرشوری نخوانده بودم.
روز پرماجرایی را گذراندیم. آفتاب تازه زده بود ک صدها نفر برای تشییع جنازه ابوراجح، در حیاط و کوچه جمع شده بودند. پدربزرگ از کنار نرده ایوان طبقه بالا، برای جمعیت صحبت کرد و خبر شفا یافتن ابوراجح را ب آنها داد. فریاد شادی مردم ب هوا برخاست. ابوراجح روی ایوان آمد و آنچه را اتفاق افتاده بود، برای حاضران تعریف کرد. مردم اشک شوق ریختند و شادی کردند.
ادامه دارد...
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃