صبـحازپسڪوھروۍبنموداۍ دوست˘˘🌿
خوشباشوبدانکهـبودنـےبود اۍدوست˘˘♥️
-عطارنیشابورۍ🌼!
➺ @Zeinabl
محبانزینبˇˇ!'
°•🎈🍓|•
سلامبرڪسانۍکهـمعنۍعشـــــق
رامےدانند،ولۍمحبوبےندارند. . .( :
➺@Zeinabl ♥️📕
#رمانچغڪ ˘˘♥️!
قسمت:هشتم🌿
نمی گوید((نرو!خطرناک است؛بمان خانه!.))؛ میگوید:محمد مهدی! بیشتر از روزهای دیگر مراقب خودت باش.
تنها کسی که نام مرا کامل صدا میزند، مادرم است؛ بقیه مرا مهدی صدا میزنند و او، محمدمهدی.می گویم ((چشم ،مراقبم)) و از اتاق میزنم بیرون. کفش های سیاه رنگ م، از بس گلی شده اند، رنگشان شبیه کاهگل شده!!!! فرصتی برای تمیز کردن شان ندارم. میپوشم و بندهای شان را محکم تر از همیشه می بندم!
با احمد و جواد و سعید، ساعت هفت و نیم، نزدیک خانه مادربزرگم قرار گذاشته این که همدیگر را ببینیم و بعضی از کارهای تظاهرات را انجام بدهیم. می روم سراغ اسپری رنگ. باید تا خیابانها شلوغ نشده، خبر شهادت محمود آقا را به مردم برسانم.
خانه محمود آقا انتهای کوچه ماست. بیچاره مرد خیلی خوبی بود .سه تا بچه قد و نیم قد هم دارد. هفته پیش در قضیه پایین کشیدن مجسمه شاه از میدان پهلوی تیر خورد. چند روز بیمارستان بستری بود ،اما دکترها هر کاری کردند زنده نماند و شهید شد.
#ادامھدارد. . .↻
➺@Zeinabl 💛😂
-وَمنیَتوَکلعلـٰۍاللهفَهوحَسبُہ
وکسۍکهبرخداتوکلکند،
خدابرایشکافیست🌱"!
#حرفقشنگ📸!
آرزودرطبــعپیرانازجواناناستبیشˇˇ♥️!'
در خزانهربرگچندینرنگپیدامۍ ڪند. . . 🌿
↝@Zeinabl 🌸