eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
12.3هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 کانال دروس معظم له @a_javadiamoli_doross ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 مفاتیح الحیات 🔸 ابن كوّاء از امیرموٴمنان علیه السلام درباره پرسید. آن حضرت فرمود: خدای متعالی اسلام را تشریع كرد و آن را پوششی برای عاقبت اندیشان و [سبب] فهم تیزبینان قرار داد؛[1] نیز فرمود: برترین عبادت اندیشیدن مداوم درباره خدا و قدرت اوست.[2] امام رضا علیه السلام می ‌فرماید: عبادت به فراوانی نماز و روزه نیست. عبادت واقعی، در كار خدای جلیل است.[3] [1] . أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی شَرَعَ الإِسْلامَ... وَ جَعَلَه... لِبَاساً لِمَنْ تَدَبَّرَ وَ فَهْماً لِمَنْ تَفَطَّنَ... (الكافى، ج2، ص49). [2] . أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ إِدْمَانُ التَّفَكُّرِ فِى اللَّهِ وَ فِى قُدْرَتِهِ (الكافى، ج2، ص55). [3] . لَیسَ الْعِبَادَةُ كَثْرَةَ الصَّلاةِ وَ الصَّوْمِ، إِنَّمَا الْعِبَادَةُ التَّفَكُّرُ فِى أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ (الكافى، ج2، ص55). 📚 مفاتیح الحیات ص 72 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ 🔹 تسبیح گاهی در مقابل تقدیس است و گاهی جامع تقدیس؛ اگر در مقابل تقدیس بود گفتیم «سبّوحٌ قدّوسٌ» یا آن‌ چنان كه ملائكه گفتند: ﴿نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ﴾[1] عبارت از تنزیه از عیب است، عبارت از تنزیه از نقص است. بین عیب و نقص فرق فراوان است. اگر اتاقی سه در چهار بود یك فرش دوازده متری كه یك گوشه ‌اش سوخته بود یا گوشه ‌اش كهنه و مُندرس بود [و در آن اتاق بود] می ‌گویند این فرش مَعیب است این فرش عیب دارد، اما اگر یك فرش دو در سه نو و تمیز گذاشتند نمی ‌گویند این فرش معیب است می‌ گویند این فرش ناقص است. نقص یك است، عیب آن است كه همان مقداری كه دارد زده است. بین عیب و نقص فرق فراوانی است. تسبیح تنزیه از عیب است، تقدیس تنزیه از نقص است. 🔹 خدای سبحان همان طوری كه منزّه از ظلم است، منزّه از جهل است، منزّه از عیوب دیگر است، مقدّس از علمِ ملائكه است، مقدّس از علم انبیاست، مقدّس از علم اولیاست؛ برای اینكه علمِ انبیا، علمِ اولیا و علمِ ملائكه مثل هستی اینها محدود است و ناقص است، چون است و ذات اقدس الهی علمش نامتناهی و ازلی است. بنابراین تنزیه از نقص را تقدیس می‌ گویند و تنزیه از عیب را تسبیح می ‌گویند. این در صورتی است كه تسبیح در مقابل تقدیس قرار بگیرد نظیر «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِکَةِ وَ الرُّوحِ»[2] یا نظیر حرف فرشته‌ ها كه می‌ گفتند: ﴿نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ﴾. [1] . سوره بقره، آیه 30. [2] . تهذیب الأحكام، ج2، ص123. 📚 .سوره مبارکه نور جلسه 27 تاریخ: 1390/08/29 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به شخصی می ‌فرماید: سفارش می ‌كنم هرگاه خواستی كاری انجام دهی به ؛ اگر مایه رشد بود آن را انجام بده و اگر مایه فساد و تباهی بود آن را رها كن،[1] همچنین آن حضرت می ‌فرماید: خدای متعالی دوست دارد هر یك از شما وقتی كاری می ‌كند آن كار را سازد.[2] 🔸 امیرمؤمنان (علیه السلام) می‌ فرماید: استواری زندگی به نیكو و آن دوراندیشی نیکوست.[3] [1] . ... فَإِنِّى أُوصِیكَ إِذَا أَنْتَ هَمَمْتَ بِأَمْرٍ فَتَدَبَّرْ عَاقِبَتَهُ، فَإِنْ یكُن رُشْداً فَامْضِهِ وَ إِنْ یكُن غَیاً فَانْتَهِ عَنْهُ (قرب الاسناد، ص32). [2] . إِنَّ اللهَ تَعَالَی یحِبُّ إِذَا عَمِلَ أَحَدُكُمْ عَمَلاً أَنْ یتْقِنَهُ (الجامع الصغیر، ج1، ص284). [3] . قِوَامُ الْعَیشِ حُسْنُ التَّقْدِیرِ وَ مِلاكُهُ حُسْنُ التَّدْبِیرِ (غرر الحكم، ص354). 📚 مفاتیح الحیات ص 72 و 73 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 اقتدار ملی وقتی نظام، نظام مردمی شد گرچه مشروعیت را از اسلام می ‌گیرد، ولی قدرت و را از مردم دریافت می ‌كند و اگر رهبر جامعه معصوم باشد، پیغمبر یا امام (سلام الله علیهم) باشد، اگر بنای او بر اعجاز نباشد نظیر ولی عصر (ارواحنا فداه) ـ كه آن هم با حضور مردمی تأمین است ـ اقتدارش به وابسته است. 📚 .خطبه های نماز جمعه تاریخ: 1377/08/01 🆔 @a_javadiamoli_esra
✳️اطلاعیه در مورد اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی پایگاه اطلاع رسانی اسراء: به اطلاع عموم مردم متدیّن و فهیم می رساند که کلیه اخبار و اطلاعات در مورد محتوای دیدارها، جلسات و سخنرانی های حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (دام ظله)، از طریق پایگاه اطلاع رسانی بنیاد اسراء به آدرس news.esra.ir به آگاهی می رسد و تنها اخبار منعکس شده در کانال و سایت رسمی بنیاد اسراء مورد تایید می باشد. 🔷امید است همگان، خصوصا اصحاب رسانه، در جهت ایجاد جامعه متعالی که بر مبنای صدق، عدل و رعایت مناسبات صحیح اخلاقی و حقوقی بنا می شود، حرکت نمایند. انشاء الله 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 مدرسه 🔹 اینكه می ‌گویند شما بروید قبرستان زیارت بكنید، هم انسان متنبّه می ‌شود هم قبرستان است! بیش از آن مقداری كه انسان از حوزه و دانشگاه درس می ‌گیرد، از قبرستان باید بگیرد. 🔹 اینكه ما دستور داریم برویم قبرستان برای چند نكته است: یكی است. دوم برای گذشته‌ ها است. اما سومی كه از هر دو مهم‌تر است این است كه دعایی دارد, دستوری دارد ما با این مُرده ‌ها بعد از سلام و عرض ادب حرف می ‌زنیم، قسم می ‌دهیم و می ‌گوییم شما را به خدا قسم بگویید آن جا چه خبر است؟! «اَلسَّلَامُ عَلَی أَهْلِ‏ لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ‏ مِنْ أَهْلِ‏ لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ یا أَهْلَ‏ لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ‏ بِحَقِّ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ كَیفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مِنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه‏».[1] 🔹 این حرف سعدی و امثال سعدی نیست كه «آن را كه خبر شد خبری باز نیامد»،[2] به ما گفتند تو برو سؤال بكن اگر دهنت پاك باشد جواب می ‌شنوی! آدم را بیدار می ‌كند! یك كافی است كه چندین سال انسان را نگه بدارد! یك خواب صادق كه آدم صحنه‌ ای را ببیند، را ببیند, را ببیند, را ببیند, بستگانش را در خواب ببیند, صحنه را برایش تشریح بكنند این [شخص] مدّت‌ها آرام است. به ما گفتند آنها را قسم بدهید بگویید شما را به خدا قسم آن جا چه خبر است، این می‌ شود. [1]. جامع الأخبار(للشعیری)، ص50؛ «عَنْ أَصْبَغَ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ‏ كُنْتُ مَعَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیهِ السَّلَامْ فَمَرَّ بِالْمَقَابِرِ فَقَالَ عَلِی عَلَیهِ السَّلَامْ السَّلَام ُ عَلَی أَهْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه‏...». [2]. گلستان سعدی, دیباچه. : https://www.aparat.com/v/CE49b 📚 درس اخلاق تاریخ: 1390/11/06 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 امام صادق (علیه السلام) می‌ فرماید: سه چیز فرد را از دستیابی به مقامات عالی باز می‌ دارد: ، [چاره‌جویی] و ؛[1] نیز درباره تدبیر سلمان فارسی می‌ فرماید: او هزینه یك سال را از درآمدش جدا می‌كرد تا درآمد سال بعد فرا رسد.[2] امام جواد (علیه السلام) فرمود: فاش كردن چیزی پیش از استحکام آن باعث فسادش می‌ گردد.[3] [1] . ثَلاثٌ یحْجُزْنَ الْمَرْءَ عَنْ طَلَبِ الْمَعَالِى: قَصْرُ الْهِمَّةِ وَ قِلَّةُ الْحِیلَةِ وَ ضَعْفُ الرَّأْىِ (تحف العقول، ص315). [2] . ... فَأَمَّا سَلْمَانُ رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُ فَكَانَ إِذَا أَخَذَ عَطَاءَهُ رَفَعَ مِنْهُ قُوتَهُ لِسَنَتِهِ حَتَّی یحْضُرَهُ عَطَاؤُهُ مِنْ قَابِلٍ (تحف العقول، ص351). [3] . إِظْهَارُ الشَّىْ‏ءِ قَبْلَ أَنْ یسْتَحْكَمَ مَفْسَدَةٌ لَهُ (تحف العقول، ص457). 📚 مفاتیح الحیات ص 73 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 سید الشهدا ▪️ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَمَّ رَسُولِ اللّٰه صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَيْرَ الشُّهَداءِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَسَدَ اللّٰهِ وَأَسَدَ رَسُولِهِ 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 رحمت رحمانیه ▪️ «الرحمٰن» که رحمت رحمانیه است: «وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ كُلَّ شَی‏ء»،[1] یک‌جا جای سوخت و سوز است، یک‌جا جای بهشت برای مؤمنین و متقیان و اینهاست. جهنم است، عدل که نمی ‌شود بی ‌رحمت باشد! چه کسی جهنم را رَسم کرد؟ چه کسی اینجا را جهنم کرد؟ برای چه اینجا را جهنم کرد؟ ﴿إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمینَ مُنْتَقِمُونَ﴾،[2] پس جهنم درست است نسبت به بهشت که حساب می ‌شود جای بدی است؛ اما وقتی در نقشه عالم که حساب می ‌کنید، جای عدل است. که بد نیست! ▫️ فرمود من این هستم که ‏﴿رَحْمَتی وَسِعَتْ كُلَّ شَی‏ءٍ﴾،[3] تو هم که خلیفه من هستی، تو هم که ﴿رَحْمَةً لِلْعالَمینَ﴾[4] در قرآن کریم است که من ﴿رَحْمَةً لِلْعالَمینَ﴾ فرستادم. آن که ﴿رَحْمَةً لِلْعالَمینَ﴾[5] است، باید نقشه جهانی بکشد؛ لذا فرمود: ﴿فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلاً﴾؛ مثل یونس باشی، قهر بکنی، فاصله بگیری، اینها نباشد! با همین کفّار اداره کن؛ لذا وجود مبارک حضرت بعد از جریان فتح مکه فرمود: «إذهَبُوا فَأَنْتُمُ الطُّلَقَاء»،[6] این می ‌شود عدل! این می‌ شود رحمت! ▫️ فرمود مگر نمی‌خواهی من باشی؟ من چه کاره هستم؟ در عالم چه طور می ‌کنم؟ من عالم را با قهر اداره می‌ کنم؟ نه. یک‌جا قهر، یک‌جا مِهر؟ نه. آنجا که قهر است، نقشه را رحمت می ‌کشد، این از آن غرر بیانات امام سجاد (سلام الله علیه) است: «أَنْتَ الَّذِی تَسْعَی رَحْمَتُهُ أَمَامَ غَضَبِه‏».[7] چقدر این حرف عظیم است، خود خدا می ‌داند! فرمود قبل از اینکه خدا یک غضب بکند و یک بگیر و ببندی بکند، رحمتش را می ‌فرستد که نقشه بکشد که کجا رحیمانه و رئوفانه بگیر و ببند داشته باشد. رحمت خدا امام غضب اوست، نه رحمت خدا بیشتر از غضب اوست. بیشتر را که همه می ‌فهمند. کلّ این نقشه را رحمت می ‌کشد، پس ما غضبی به آن معنا در عالم نداریم؛ لذا فرمود: «وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ كُلَّ شَی‏ء». بنابراین این خدا مظهری دارد به نام پیغمبر. پیغمبرش هم باید این‌طور باشد. او هم همین‌طور بود. ▪️ فکاهی‌ها، گفتن‌ها، خنده کردن‌ها را اینها که یک قدر سیاسی محض‌ هستند، اصلاً طنزها را نمی ‌پذیرند. کسی را که گفتند، یک مسئول را به نقد کشیدن، چهار تا خنده کردن، این را اصلاً آن سیاسیون محض این کارها را نمی ‌کنند. این عرب خون‌ آشام و قهّار و قدّاره‌ بند مکه بعد از جریان بدر که کشته زیاد دادند، همین قدّاره ‌بندهای مکه تصمیم گرفتند خنده ممنوع، گریه ممنوع! کسی برای کشته‌ های بدر حق ندارد گریه کند! چرا؟ در جنگ اُحُد مشخص شد. می ‌گویند شما که گریه کردید، سبک می‌ شوید، نمی ‌توانید انتقام بگیرید.[8] یک عده را می ‌فرستادند که چه کسی دارد گریه می ‌کند و چه کسی گریه نمی‌کند. عبور کردند در خیابان‌ ها و کوچه ‌ها و کوی و برزن دیدند که صدای گریه از خانه‌ای می‌ آید، رفتند دیدند پیرزنی دارد گریه می‌ کند. اعتراض کردند که چرا گریه می ‌کنی؟ گفت من برای کشته‌ های بدرم گریه نمی ‌کنم. این شترم نیامده، من تمام زندگی ‌ام به همین شتر است،[9] این نیامده من دارم گریه می‌ کنم که او را عفو کردند، گفتند چون داری برای شتر خود گریه می ‌کنی، عیب ندارد. گریه بی‌ گریه! چرا؟ بعد گفتند نتیجه ‌اش در جنگ اُحُد روشن شد. جنگ احُد آمدند خیلی‌ ها را کشتند، دوباره برگردند با خنجر قلب حمزه را بشکافند، جگرش را در بیاورند، بدهند آن زن این جگر را بمکد، این برای چیست؟ «و ابن آکلة الاکباد»، نتیجه‌ آن است. گفتند خشم ما در جنگ اُحد روشن شد، وگرنه کشتید و رفتید، دوباره برگردید و از آن راه، تنها مربوط به (سلام الله علیه) نبود، برای اینکه دارد: «و ابن آکلة الأکباد»، معلوم می‌شود که چند نفر را این کار را کردند. این است! ▪️ آن که سیاسی محض است نه این طنزهای سیاسی و فکاهیات را قبول دارد، نه آن گریه‌ ها را قبول دارد تا انسان عقده ‌ای بار بیاید، فرمود چرا عقده؟ «اعدی عدوّ» تو همین عقده است! تو باش! وقتی هم که پیروز شد، صریحاً بگویید، رسماً اعلام بکنید «إذهَبُوا فَأَنْتُمُ الطُّلَقَاء»، این می ‌ماند و ماند! اینکه مانده برای همین مانده است و این مانده برای همین است، این مانده برای همین است. [1]. الکافی(ط ـ الاسلامیه), ج1, ص429. [2]. سوره سجده، آیه22. [3]. سوره اعراف، آیه156. [4]. سوره انبیاء، آیه107. [5]. سوره انبیاء، آیه107. [6]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج‏3، ص513. [7]. صحیفه سجادیه, دعای16. [8]. المغازی، ج‏1، ص121. [9]. المغازی، ج‏1، ص123. 📚 سوره مبارکه مزمل جلسه 4 تاریخ: 1398/01/24 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 حواریون امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🔹 اینكه فرمود: ﴿وَ ما أُوتِی مُوسی وَ عیسی وَ النَّبِیونَ مِنْ رَبِّهِمْ﴾ این نشانه آن است كه مؤمن باید به جمیع كتب انبیای سلف بیاورد، به خود انبیا هم باید ایمان بیاورد. ▫️ مطلب دیگر آن است كه اگر شریعت انبیای سلف نسخ شده است، آیا نبوت آنها هم نسخ شد یا نه؟ آیا به منسوخ به نحو ظرف تلبس باید ایمان آورد یا به نحو تلبس بالفعل؟ یعنی ما باید مؤمن باشیم كه در گذشته دور كتابی بوده است و پیغمبری بوده است؟ یا باید معتقد باشیم که الیوم هم پیغمبری به نام موسی و عیسی و آن انجیل و تورات غیر محرّف حق است و مانند آن. خلاصه اینکه ایمان به منسوخ ایمان به حقانیت او است قبل از نسخ؛ یعنی در ظرف تلبس به دین یا نه بعد از تلبس هم باید به او ایمان آورد؟ البته جوابش روشن است كه منسوخ بما انه منسوخ فقط حقانیتش قبل از نسخ است؛ منتها هیچ بطلانی در كتاب های انبیای سلف، در سیرت و سنت انبیا سلف (علیهم السلام) هم اصلاً وجود نداشت. ▫️ بیان ذلك این است كه خود آن كتاب ها اولاً مشتمل بودند بر اصول كلی و كه این نسخ‌ پذیر نیست، بلكه هر پیامبری كه آمده آن خطوط كلی دین را تصدیق كرد، فرمود: ﴿مُصَدِّقًا لِما مَعَهُمْ﴾،[1] پس خطوط كلی و اصول كلی، حق و و . آنچه به مبدأ بر می ‌گردد، آنچه به معاد برمی‌گردد، آنچه به وحی و رسالت و فرشته ‌ها برمی‌گردد، آنچه به برمی‌گردد و مانند آن و بسیاری از فروع دین هم به شرح ایضاً [همچنین]؛ اصل عبادت، اصل عدل، اصل پرهیز از ظلم، اصل كذا و كذا هست. می ‌ماند بعضی از فروع جزئی در بخش منهاج و شریعت كه اینها نسخ شد، اینها را خود كتاب های انبیا سلف به عنوان موقت به مردمشان ابلاغ می ‌كردند؛ یعنی وقتی در انجیل آمده ﴿مُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یأْتی مِنْ بَعْدِی﴾[2] یعنی محدوده شریعت من و محدوده منهاج من تا آن وقتی است كه پیامبر بعدی بیاید. پس این دستوری كه انبیای سلف از طرف خدا به وسیله كتاب های آسمانی به مردم گفتند، دستورشان این بود تا اطلاع ثانوی، بعد در اطلاع ثانوی هم به مردم گفتند كه وضعتان این است كه برابر قرآن عمل بكنید، پس هیچ امر باطلی در حرم امن نبود. 🔹 بعضی از اشكالاتی كه درباره اصل عدم نسخ و استصحاب احكام شریعت آمده، آن اشكال برای استصحاب نیست، گفتند شاید موضوع برای آنها مشخص نباشد ما نمی ‌دانیم برای چه کسی آمده، در هر جای آن شبهه برای استصحاب است، اگر ما فهمیدیم این برای امت بود ﴿هُدًی لِلنّاسِ﴾[3] بود، نمی‌ دانیم نسخ شد یا نه، خب بقائش را استصحاب می‌ كنیم. ▫️ موسای كلیم هم روح مطهرش آن وقت بود الآن هم هست، انبیای سلف این چنین بودند، آن وقت هم به اینها اثر داشت الآن هم این چنین ‌اند، آن وقت هم بودند الآن هم این چنین ‌اند. این طور نیست كه ـ معاذ الله ـ اینها قبلاً خوب بودند، بعد برگشتند یا ما به بدن آنها احترام می ‌گذاشتیم، مقام نورانیت اینها الآن هم هست؛ لذا در تمام عبادات ما و در بهترین زیارت های ما اول سلام را نثار این بزرگان می ‌كنیم بعد نثار ائمه خودمان، اینها به عظمت باقی بودند و هستند و خواهند بود و در زمان ظهور حضرت، اینها پیدا خواهند كرد، پشت سر حضرت نماز خواهند خواند و جزء امتان راستین حضرت خواهند بود، جزء خواهند بود، اینها وجودات مقدسه هستند كه یاوران آن حضرت ‌اند، چیزی باطل نشده كه ما بگوییم موسی نسخ شده ـ معاذ الله ـ عیسی نسخ شده ـ معاذ الله ـ این چنین نیست. [1] . سوره بقره، آیه 91. [2] . سوره صف، آیه 6. [3] . سوره انعام، آیه 91. 📚 سوره مبارکه آل عمران جلسه 177 تاریخ: 1369 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 اسلام برای شئون گوناگون زندگی انسان برنامه دارد و در هیچ یك از عرصه ‌های عبادی و اخلاقی و مادی و معنوی تكلیف توانفرسا ندارد. اهل بیت (علیهم السلام) در همه زمینه‌ ها، زندگی راحت و معتدل و بی ‌تكلّف[1] را برای پیروان خود توصیه کرده ‌اند. ▫️ رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در احادیثی می ‌فرماید: من متكلفان را دوست ندارم.[2] ▫️ مهمانت را به چیزی وادار نكن كه بر او دشوار است.[3] ▫️ خودت را برای مهمان به سختی نینداز.[4] ▫️ گرامیداشت برادر دینی به این است كه شخص هدیه ‌اش را بپذیرد و از آنچه دارد بدو هدیه دهد و خود را برای او به زحمت نیندازد.[5] [1] . تكلّف به معنای رنجی بر خود نهادن یا كاری را بدون فرمان كسی به خود گرفتن. بر این اساس به شخص وسواس متكلف گفته می‌شود چون بر خود سخت می‌گیرد بدون آن كه فرمانی از سوی خدا و پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) داشته باشد. [2] . إِنِّی لا أُحِبُّ الْمُتَكَلِّفِینَ (الكافى، ج6، ص276). [3] . لا تُلْزِمْ ضَیفَكَ بِمَا یشُقُّ عَلَیه (مكارم الاخلاق، ص135). [4] . نَهَی عَنْ التَّكَلُّفِ لِلضَّیفِ (الجامع الصغیر، ج2، ص688). [5] . مِنْ تَكْرِمَةِ الرَّجُلِ لأَخِیهِ أَنْ یقْبَلَ تُحْفَتَهُ وَ أَنْ یتْحِفَهُ بِمَا عِنْدَهُ وَ لا یتَكَلَّفَ لَهُ شَیئاً (الكافى، ج6، ص276). 📚 مفاتیح الحیات ص 73و74 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 بلای حَسَن 🔹 وظیفه در شرایط كنونی این است كه ﴿وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا﴾؛ اگر در همه موارد باشید، چه درباره مسایل مالی متّقی باشید تا در امتحان سرافراز باشید و چه در مسئله جان در جهاد باشید تا سرافراز باشید، چه در مسئله این جنگ های روانی و شنیدن تهمت های ناروا باشید تا سرافراز باشید به مقصد می‌ رسید و باید هم صابر و باتقوا باشید! چرا؟ ﴿فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ اْلأُمُور﴾.[1] ▫️ ️انبیای بزرگی را كه تصمیم های مهم داشتند اینها را می‌ گفتند اولوالعزم هستند؛ یعنی صاحب شریعت اند. گرچه در هر امر جزئی انسان با كار می ‌كند، ولی ذات اقدس الهی در مسایل مهم خانوادگی هم كلمه عزم را به كار می ‌برد ﴿وَ إِنْ عَزَمُوا الطَّلاقَ﴾[2] یا ﴿لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاحِ﴾[3] این كارهای تشكیل خانواده یا انحلال خانواده كار جزئی نیست، از آن به عنوان عزم یاد كرده است. لقمان هم وقتی فرزندش را نصیحت می ‌كند، به صبر و بردباری نصیحت می ‌كند، آن وقت استدلال می‌ كند می ‌گوید: ﴿إِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ اْلأُمُورِ﴾؛ یعنی «من الامور التی یجب او ینبغی ان یعزم علیها»، ﴿وَ اصْبِرْ عَلی ما أَصابَكَ إِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ اْلأُمُور﴾،[4] نوع موارد این‌چنین است مخصوصاً صبر و مقاومت این ﴿مِنْ عَزْمِ اْلأُمُور﴾ است. در این آیه محل بحث هم ذات اقدس الهی فرمود این ﴿مِنْ عَزْمِ اْلأُمُور﴾ است؛ یعنی از اول باید بدانید این خطر هست، نباید بگویید ما نمی ‌دانستیم یا ﴿جَعَلَ فِتْنَةَ النّاسِ كَعَذابِ اللّهِ﴾[5] اینها را با هم خلط نكنید، اینها فرق دارد. 🔹 ﴿لَتُبْلَوُنَّ فی أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَكُوا أَذًی كَثیرًا﴾ این ضمن اینكه زمینه‌ ای است برای بحث های بعد می ‌تواند تتمه آیات جریان اُحد هم باشد، چون همه این مالی و جانی و حیثیت، در همان جریان جنگ و و مانند آن بود ﴿وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ اْلأُمُور﴾؛ یعنی اگر باشید، این اطلاع شما به صورت در می ‌آید. وقتی امتحان، انسان سرافراز شد، برای او بلای مبین و حسن می ‌شود. ▫️ درباره حضرت ابراهیم فرمود: ﴿وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ﴾[6] شما هم در این موارد امتحان، حالا امتحان یا امتحان یا امتحان «فَأَتَمَّهُنَّ» می ‌شود. اگر﴿وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ﴾ اینها هم جزء است، آن وقت اگر شما این با‌صبر و با‌تقوا از عهده این مواد یاد شده برآیید، اینها را اتمام كردید، از این به بعد می ‌توانید به عنوان معرفی بشوید كه ذات اقدس الهی او را پدر مسلمین معرفی كرده و فرمود: ﴿مِلَّةَ أَبیكُمْ إِبْراهیم﴾[7]، ﴿لَتُبْلَوُنَّ فی أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُم﴾ این گونه از موارد، چون انسان خیال می ‌كند كه مال برای اوست، ذات اقدس الهی مال را به خود انسان اسناد داده است كه می ‌گوید مال برای شماست و شما مال خود را در راه خدا صرف بكنید. بعد انسان وقتی كه می‌ خواهد صرف بكند، می ‌بیند كه جز به چیز دیگر نیست، در مال خدا به عنایت و توفیق الهی می‌ خواهد تصرف بكند. [1]. سوره آل عمران, آیه186. [2]. سوره بقره، آیه 227. [3]. سوره بقره، آیه 235. [4]. سوره لقمان, آیه17. [5]. سوره عنکبوت، آیه 10. [6]. سوره بقره، آیه 124. [7]. سوره حج، آیه 78. 📚 سوره مبارکه آل عمران جلسه 306 تاریخ: 1370 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 امام صادق (علیه السلام) می ‌فرماید: موٴمن، خود را برای دوستان به تكلف و مشقت نمی ‌اندازد.[1] و نیز می ‌فرماید: پرزحمت‌ ترین برادرانم كسی است كه خود را برای من به زحمت می‌اندازد و من از او خویشتن‌داری می‌كنم و کم‏زحمت‏ترین برادرانم كسی است كه من با او همان ‌گونه هستم که با خود هستم.[2] همان گرامی می‌ فرماید: هرگاه مهمانی [سرزده] نزد تو آمد آنچه داری برایش بیاور؛ ولی هرگاه دعوتش كردی خود را [مقدار قابل تحمل] به زحمت بینداز.[3] [1] . وَ لا یتَحَامَلُ لِلأَصْدِقَاءِ (الكافى، ج2، ص47). [2] . أَثْقَلُ إِخْوَانِى عَلَىَّ مَنْ یتَكَلَّفُ لى وَ أَتَحَفَّظُ مِنْهُ وَ أَخَفُّهُمْ عَلَی قَلْبِى مَنْ أَكُونُ مَعَهُمْ كَمَا أَكُونُ وَحْدِى (مستدرك الوسائل، ج9، ص155). [3] . إِذَا أَتَاكَ أَخُوكَ فَأْتِهِ بِمَا عِنْدَكَ وَ إِذَا دَعَوْتَهُ فَتَكَلَّفْ لَهُ (المحاسن، ص410). 📚 مفاتیح الحیات ص 74 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 فرشته منش 🔹 «عمرو بن عبدوَد» که از شَجعان بنام جاهلیت و بت‌پرست بود، وقتی از آن طرف خندق به این طرف خندق آمد و رجز خواند، وجود مبارک حضرت امیر که به مبارزه برخاست چکار کرد؟ وجود مبارک حضرت امیر که بر سینه «عمرو بن عبدوَد» نشست، همه ناظر بودند دیدند حضرت بلند شد و یک مقدار کناری نشست و دوباره آمد. بعدها از وجود مبارک حضرت امیر سؤال کردند که آن موقع خطرناک بود و او هم نیمه‌جان بود آن هم آن پیکر و هیکل، شما چرا از سینه او برخاستید؟ فرمود وقتی که من بر سینه او نشستم آب دهان به صورت من ریخت. «او خدو انداخت بر روی علی ٭٭٭ افتخار هر وصی و هر ولی»[1] ▫️ گفت او آب دهان انداخت بر صورت من، من غضبناک شدم در این حال «لله» نبود، من کنار نشستم تا خشمم فرو بنشیند کنار برود «قربة إلی الله» سر او را جدا کنم.[2] اگر وجود مبارک پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «لَضَرْبَةُ عَلِی لِعَمْرٍو یوْمَ الْخَنْدَقِ تَعْدِلُ عِبَادَةَ الثَّقَلَین‏»[3] هم برای اینکه آن روزی که «بَرَزَ الْإِیمَانُ‏ كُلُّهُ إِلَی الشِّرْكِ كُلِّه‏»[4] هم کل اسلام در خطر بود، هم این ضربت بود که گفت فقط برای رضای خدا، فرمود این ضربت به اندازه می‌ ارزد، البته این طور کم است که خشم خود آدم، تشفی خود آدم، هیچ دخالت نداشته باشد؛ مثل نماز و روزه ما است. نماز و روزه ما هم یک بخش و چند درصدی است. ▫️ این آیه به هر حال هشداری است برای همه ما، در بخش پایانی سوره مبارکه «یوسف» است که ﴿وَ مَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَ هُم مُشْرِكُونَ﴾[5] یعنی اکثر مؤمنین درصدی از شرک در درون کارشان هست یک مؤمن محض که به اندازه کعبه می ‌ارزد[6] یا حرمت او بیش از حرمت کعبه است[7] آن خیلی کمیاب است! این آیه یک برای همه ما است. 🔹 جناب قُونوی در تبیین این گونه از آیات دارد کسی که عمداً معصیت می ‌کند مشمول همین است،[8] چرا؟ برای اینکه یک وقت است که کسی یادش رفته معصیتی کرد یا اضطرار داشت یا اکراه داشت یا الجاء داشت یا جهل به موضوع داشت یا جهل به حکم داشت یا ضعف داشت همه اینها با «حدیث رفع»[9] حل می ‌شود؛ ولی اگر کسی عالم به موضوع است عالم به حکم است اکراه نیست، اضطرار نیست، الجاء نیست، دارد نگاه می ‌کند یا می ‌گیرد این معنایش چیست؟! ▫️ حرف جناب قونوی در آن رساله اربعین این است که شما این را وقتی تحلیل کنید این سر از کفر در می‌آورد، چرا؟ برای اینکه معنای این حرف این است که خدایا! من هیچ عذری ندارم تو گفتی این کار را نکن، ولی به نظر من باید بکنم! خلاصه و عامدانه همین است، عصاره گناه عمدی این است. اینکه در بعضی از موارد کفر تعبیر شده است حالا همه ما دست به عصا می ‌گوییم این کفر، کفر عملی است نه کفر اعتقادی، ولی تحلیل جناب قونوی این است که این است حالا او می‌ بخشد حرفی دیگر است. [1]. مثنوی معنوی مولوی، دفتر اول، بخش164. [2]. مناقب آل أبی طالب، ج2، ص115؛ «وَ لَمَّا أَدْرَكَ عَمْرَو بْنَ عَبْدَ وُدٍّ لَمْ یضْرِبْهُ فَوَقَعُوا فِی عَلِی ع فَرَدَّ عَنْهُ حُذَیفَةُ فَقَالَ النَّبِی ص مَهْ یا حُذَیفَةُ فَإِنَّ عَلِیاً سَیذْكُرُ سَبَبَ وَقْفَتِهِ ثُمَّ إِنَّهُ ضَرَبَهُ فَلَمَّا جَاءَ سَأَلَهُ النَّبِی عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ قَدْ كَانَ شَتَمَ‏ أُمِّی وَ تَفَلَ فِی وَجْهِی فَخَشِیتُ أَنْ أَضْرِبَهُ لِحَظِّ نَفْسِی فَتَرَكْتُهُ حَتَّی سَكَنَ مَا بِی ثُمَّ قَتَلْتُهُ فِی اللَّهِ». [3]. عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج‏4، ص86. [4]. كنز الفوائد، ج‏1، ص297. [5]. سوره یوسف، آیه106. [6]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج‏8، ص107. [7]. الخصال، ج‏1، ص27؛ «الْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنَ الْكَعْبَة»؛ بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج‏64، ص71 ؛ «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَظَرَ إِلَی الْكَعْبَةِ فَقَالَ مَرْحَباً بِالْبَیتِ مَا أَعْظَمَكَ وَ أَعْظَمَ حُرْمَتَكَ عَلَی اللَّهِ وَ اللَّهِ لَلْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَة...». [8]. شرح الأربعین حدیثا، ص87؛ «و رد علی بغته فی سر ذلک ان سبب ظهور حکم الغیرة و سلطنتها لیس نفس الفعل المحرم فقط بل الموجب هو التلبس بصفة المشارکة لمقام الربوبیه ...». [9]. وسائل الشیعة، ج‌15، ص369. 📚 .درس خارج فقه نکاح جلسه 512 تاریخ: 1398/10/30 🆔 @a_javadiamoli_esra