eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
12.3هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 کانال دروس معظم له @a_javadiamoli_doross ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
31.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 قلم 🔹 انسان اگر انسان راستین است، خداست و خلیفه او اوصاف «مستخلف عنه» را دارد و «مستخلف عنه» او عالمانه جهان را اداره می ‌کند. قرآن کریم را به ما داد و آموخت؛ هم سمع و بصر را به ما داد و هم قلب و هوش را به ما عطا کرد به إذن خدا، تا عالم و محقق شویم و این را قرار دهیم برای عقل. قرآن کریم که ما را به علم و کتاب دعوت می‌ کند و به سوگند یاد می ‌کند و به مکتوبات قلم داران قسم یاد می ‌کند: ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یسْطُرُونَ﴾،[1] دینی که به ابزار نوشتن سوگند یاد می ‌کند، دینی که به کتابت و مکتوب قسم یاد می‌ کند، آن طوری که به شمس و قمر قسم یاد می ‌کند: ﴿وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها ٭ وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها﴾؛[2] یعنی باید مثل قمر بدهد، کتاب باید مثل شمس داشته باشد. این است، قدم اول است که انسان به نوشتن و گفتن صحیح عادت کند و آگاه شود و این کافی نیست و این مقدمه است. [1]. سوره قلم، آیه1. [2]. سوره شمس، آیه1 ـ 3. : https://www.aparat.com/v/ceo7I 📚 پیام به همایش افتتاحیه باغ کتاب ایران و منطقه غرب آسیا تاریخ: 1396/04/10 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 عبد الرحمن سُلمی به فرزند امام حسین (علیه السلام) حمد را آموخت. وقتی که كودك آن را برای پدرش خواند، آن حضرت هزار دینار و هزار لباس زینتی به او داد و دهانش را از مروارید پُر كرد. در این مورد به آن حضرت اعتراض کردند. او فرمود: این، در برابر عطای او (تعلیم) چیزی نیست.[1] [1] . إِنَّ عَبْدَالرَّحْمَنِ السُّلَمِىَّ عَلَّمَ وَلَدَ الْحُسَینِ(علیه السلام) الْحَمْدَ، فَلَمَّا قَرَأَهَا عَلَی أَبِیهِ أَعْطَاهُ أَلْفَ دِینَارٍ وَ أَلْفَ حُلَّةٍ وَ حَشَا فَاهُ دُرّاً، فَقِیلَ لَهُ فِى ذَلِكَ، قَالَ: وَ أَینَ یقَعُ هَذَا مِنْ عَطَائِهِ؛ یعْنِى تَعْلِیمَهُ (مناقب آل ابی‌طالب، ابن شهرآشوب، ج4، ص66). 📚 مفاتیح الحیات ص 89 و 90 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 در کلام آیت الله العظمی جوادی آملی 🔸 پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی همواره بر اساس آیه شریفه ﴿وَمَن یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَی الْقُلُوبِ﴾، بر تعظیم و گرامی داشت آنها، توصیه و تاکید می فرمایند. ایشان روز را یکی از پربرکت ترین روزهای ایام سال می دانند. لینک خبر در سایت اسراء: yun.ir/xl4e97 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 علم الادیان 🔹 امروز هم که 25 ذی‌قعده است « است از پُر برکت ‌ترین روزهای ایام سال است و شاید بعضی از شما حوزویان و دانشگاهیان هم صائم باشید که این روزه برای همه شما ـ ان‌ شاء ‌الله ـ پُر برکت باشد! 🔹 آنچه در جمع شما عزیزانی که به رشته‌ های متنوع علوم اشتغال دارید و قابل طرح است این است که گرچه علوم را گاهی به صورت تجریدی و تجربی از یک سو و تجربی و ریاضی و انسانی و مانند آن از سوی دیگر و به «علم الابدان و علم الادیان» تقسیم کردند از سوی سوم; ولی جامع همه آنها بودن علم و عالم است که همه ما را می‌تواند در کنار هم جمع بکند یعنی حوزه و دانشگاه را آن هدفمند بودن می ‌تواند جمع بکند. 🔹 حدیث معروفی از وجود مبارک پیامبر اسلام (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) رسیده است که «الْعِلْمُ عِلْمَانِ عِلْمُ الْأَدْیانِ وَ عِلْمُ الْأَبْدَان‏»[1] علم دو قسم است: بعضی از علوم مربوط به بدن انسان‌هاست; نظیر طبّ و سایر علوم وابسته به آن، برخی از علوم مربوط به دین است نه بدن، نظیر فقه و تفسیر و کلام و امثال اینها، اما بزرگان اهل معرفت همین حدیث را به سبک دیگر معنا می‌کنند، آنها علم را با موضوع ارزیابی نمی ‌کنند، علم را با هدف ارزیابی می ‌کنند، آنها می ‌گویند اینکه حضرت فرمود: «الْعِلْمُ عِلْمَانِ عِلْمُ الْأَدْیانِ وَ عِلْمُ الْأَبْدَان‏» منظور علم بدن طب نیست و منظور علم دین تفسیر و فقه نیست. آن کسی که فقه و تفسیر می‌ خواند و می ‌نویسد برای اینکه به دنیا برسد او دارد، آن طبیبی که می ‌کوشد مشکل جامعه را حل کند او دارد، این نگاه کجا، آن نگاه کجا! همین حدیث است، همین جمله است، کسی درس فقه می‌ خواند برای , تفسیر می‌خواند برای , این «علم الابدان» دارد. یک وقت است نه، درس علم طب خوانده که مشکلات جبهه را حل کند، مجروحان جبهه را درمان کند او «علم الادیان» دارد، پس همین حدیث، همین جمله وقتی به دست یک انسان بدهید می‌ گوید این علم به ‌لحاظ موضوع تقسیم می ‌شود موضوع یا بدن یا دین است وقتی به دست یک اهل حقیقت دادید می ‌بینید این علم این حدیث را برابر باید تقسیم کرد نه برابر موضوع، اگر هدف باشد، باشد، علم دین است. اگر هدف تأمین معیشت خود باشد و کیف و جیب خودش باشد علم بدن است، پس «الْعِلْمُ عِلْمَانِ عِلْمُ الْأَدْیانِ وَ عِلْمُ الْأَبْدَان‏» اگر منظور علم ادیان بودن است این می‌تواند همه ما را جمع بکند؛ یعنی موضوع و محمول معیار نیست, است; ممکن است کسی ادبیات بخواند و غرض آن این باشد که قرآن را بهتر بفهمد و بهتر معنا کند, یک وقت است طب می ‌خواند یا داروسازی می‌ خواند که به جامعه انسانی و اسلامی خدمت بکند, یک وقت است فقه و اصول می ‌خواند که به جامعه اسلامی و الهی خدمت بکند, همه اینها دارای هستند و این می ‌تواند حوزه و دانشگاه را با هم جمع بکند. [1]. كنز الفوائد، (کراجکی), ج‏2، ص107؛ بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج‏1، ص220. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1386/09/15 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 اسلام با تأکید بر تضمین روزی بندگان از سوی خدای متعالی، سعی و تلاش را توصیه کرده و در قرآن می ‌فرماید:﴿و اَن لَیسَ لِلاِنسـٰنِ اِلاّ ما سَعىٰ﴾؛[1] انسان جز محصول کوشش خویش مالك چیزی نیست. [1] . سورهٴ نجم، آیهٴ 39. 📚 مفاتیح الحیات ص 91 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 میراث حجة الوداع 🔹 یكی از بهترین مظاهر اقامه حج، توجه به وجود مبارك رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است. حجة الوداع مظاهر نورانی داشت كه مهمترین بخش ‌آن را جریان غدیر تأمین می‌ كند كه دیگر «وَ کَفی بِذلِکَ فَخْراً» كه ولایت علی ‌بن ‌ابی ‌طالب و اهل بیت او (سلام الله علیهم اجمعین) را آنجا بیان كردند. اما خود حضرت در وقتی وارد منا شدند، چون مستحب است امیر الحاج در چند جا سخنرانی كند نه مسئله بگوید! خود وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در حجة الوداع در منا خطبه خواند این جمله را گفت، منظورم همین نكته است؛ وقتی شد و نظام اسلامی شد ما باید همین كار را انجام بدهیم! 🔹 وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود كه: «أَلَا كُلُّ شَیءٍ مِنْ أَمْرِ الْجَاهِلِیةِ تَحْتَ قَدَمَی مَوْضُوعٌ»؛ فرمود آن رسوم كهنه آن آداب آن عادات جاهلی كه برای جاهلیت بود همه اینها زیر پای من است همه اینها باطل شده است که هم شیعه ‌ها[1] و هم سنی ها[2] نقل كردند. بعد فرمود آن خونریزی های جاهلیت كه غارتگری منشأ غارتگری بود آنها هم بی حساب است، بعد فرمود: «وَ رِبَا الْجَاهِلِیةِ مَوْضُوعٌ» در جاهلیت ربا بود طلب های ربایی بود تأخیر بود خسارت در تأخیر بود امثال ذلك بود همه اینها الآن زیر پای من است. «وَ أَوَّلُ رِبًا أَضَعُهُ رِبَانَا رِبَا عَبَّاسِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ»؛ فرمود ما اول از خانواده خودمان شروع بكنیم همه مطالبات ربوی زیر پای من است؛ یعنی اگر كسی مالی از دیگری قرض گرفت اصل مال را داد ولی سودش مانده آن سودها همه زیر پای من است، دیگر نه آن وام دهنده حق درخواست سود دارد نه وام گیرنده موظف است به پرداخت سود. بعد فرمود اول ربایی كه مربوط به خانواده ما و قریش و بنی هاشم است من زیر پا می‌گذارم ربای عموی رباخوار من عباس است عباس ‌بن‌ عبد المطلب وضع مالی ‌اش خوب بوده او هم در جاهلیت ربا می ‌خورده، فرمود ما اول از خانواده خودمان شروع بكنیم «وَ أَوَّلُ رِبًا أَضَعُهُ رِبَانَا رِبَا عَبَّاسِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ؛ فَإِنَّهُ مَوْضُوعٌ كُلُّهُ» این هم زیر پای من است تمام طلب هایش را باید خط بكشید، این خاصیت یك نظام اسلامی است الآن همه بانك های ما باید این ‌‌چنین باشد تمام قرض های ما باید این ‌‌چنین باشد ما باور نكردیم ﴿یمْحَقُ اللّهُ الرِّبا وَ یرْبِی الصَّدَقاتِ﴾،[3] باور نكردیم! ما خیال می ‌كنیم پولی را كه می ‌دهیم اگر سود نگیریم بهره نمی ‌بریم، فرمود این ‌‌چنین نیست! خدا ربا را به محاق می ‌كشاند ممكن است چند روزی رشد بكند. فرمود وضع این ‌طور است وضع این ‌طور است اینها یك چند روزی رشد می ‌كنند ترقی می ‌كنند بعد به می ‌افتند ﴿یمْحَقُ اللّهُ الرِّبا﴾ بعد ﴿وَ یرْبِی الصَّدَقاتِ﴾؛ فرمود صدقه را خدا بالا می‌ آورد ﴿یرْبِی الصَّدَقاتِ﴾ این را بالا می ‌آورد آن ربا را به محاق می ‌كشاند. اگر نظام، است ما باید طرزی زندگی كنیم چه چه باور كنیم كه ربا بالأخره به محاق می ‌افتد، این را جدی بگیریم؛ یعنی مضاربه و مساقات را اینها را كه مراكز رسمی نظام امضا كرده‌اند اینها را ما جدی بگیریم نه به صورت فاكتور! نه به صورت كاغذ بازی! اگر واقعاً عقود اسلامی باشد طرفین به حرام نمی‌افتند و آنها هم می‌ دهند ﴿وَ یرْبِی الصَّدَقاتِ﴾. اگر نظام، است چه اینكه هست باید همان حرف پیغمبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) را كه فرمود حالا كه مكه فتح شد و حجاز زیر پوشش اسلام درآمد «أَلَا كُلُّ شَیءٍ مِنْ أَمْرِ الْجَاهِلِیةِ تَحْتَ قَدَمَی مَوْضُوعٌ»؛ اینها هم زیر پای من است. [1]. المجازات النبویه، ص137. بحارالانوار، ج21، ص405. [2]. صحیح مسلم، ج2، ص889. [3]. سوره بقره، آیه276. 📚 درس خارج فقه خیارات جلسه 178 تاریخ: 1389/12/07 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 🔸 را چرا قرآن می ‌داند؟ ... 👇👇👇👇👇
💠 🔸 را چرا قرآن می ‌داند؟ اینها سالیان متمادی درس خواندند، کیفیت سود، کیفیت درآمد، کیفیت وام دادن، کیفیت وام گرفتن، سال‌ها درس خواندند و لیسانس و فوق لیسانس، دکترا تا شده متخصص فنّ بانکداری ربوی! چرا قرآن اینها را دیوانه می ‌داند؟ یک وقت است می ‌گویند اینها جاهل است، نه! عالم هستند. در سوره مبارکه «بقره» چرا اینها را دیوانه می ‌داند؟ ﴿الَّذِینَ یأْكُلُونَ الرِّبَا لاَ یقُومُونَ إِلاَّ كَمَا یقُومُ الَّذِی یتَخَبَّطُهُ الشَّیطَانُ مِنَ الْمَسِّ﴾، این مخبّطانه دارد زندگی می‌ کند. حرف خدا و پیغمبر و همه را گذاشته زمین، دنبال سود است. این شنیده، مکرّر هم شنیده که دین می‌گوید ربا است. چرا عمل نمی‌ کند؟ چون عاقل نیست، نه چون عالم نیست. این خبطش و این جنونش در قیامت ظهور می ‌کند. نه اینکه کسی را خدا در قیامت دیوانه کند. جنون دنیایی در قیامت می‌کند. ﴿لاَ یقُومُونَ إِلاَّ كَمَا یقُومُ الَّذِی یتَخَبَّطُهُ الشَّیطَانُ﴾، «مخبّط»؛ یعنی دیوانه. ﴿ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَیعُ مِثْلُ الرِّبا﴾،[1] ﴿قالُوا﴾؛ یعنی «اعتقدوا»، وگرنه می ‌داند که همه می‌ گویند ربا با بیع فرق می‌ کند. 🔸 آنهایی که باور دارند را و را و را و رعایت جامعه را و کار برای جوان‌های بیکار را، خدا می ‌فرماید که اینها درست است که کار خیر می‌ کنند؛ اما اینها باید بدانند کار خیر برای دیگری نمی ‌کنند، کار برای خودشان می‌ کنند. [1]. سوره بقره، آیه275. 🌐 صندوق اسراء: http://sq.esra.ir 📚 سوره مبارکه قلم جلسه 4 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات # اهمیت_کار_و_تلاش 🔸 در بسیاری از روایات از كار و تلاش برای روزی حلال به برتر تعبیر شده است؛[1] امیرمؤمنان (علیه السلام) آن را از سحرخیزی در راه خدا کمتر ندانسته[2] و امام رضا (علیه السلام) نیز اجرش را بیش از جهاد در راه خدا دانسته[3] و در حدیثی قدسی نُه دهم عبادت معرفی شده است.[4] [1] . الْعِبَادَةُ سَبْعُونَ جُزْءاً أَفْضَلُهَا طَلَبُ الْحَلالِ (الکافی، ج5، ص78). [2] . مَا غُدْوَةُ أَحَدِكُمْ فِى سَبِیلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ مِنْ غُدْوَتِهِ یطْلُبُ لِوُلْدِهِ وَ عِیالِهِ مَا یصْلِحُهُمْ (دعائم الإسلام، ج2، ص15). [3] . الَّذِى یطْلُبُ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا یكُفُّ بِهِ عِیالَهُ أَعْظَمُ أَجْراً مِنَ الْمُجَاهِدِ فِى سَبِیلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ (الكافى، ج5، ص88). [4] . قَالَ اللَّهُ تَعَالَی فِى لَیلَةِ الْمِعْرَاجِ: یا أَحْمَدُ! إِنَّ الْعِبَادَةَ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ تِسْعَةٌ مِنْهَا طَلَبُ الْحَلال، فَاِن أُطِیبَ مَطعَمُکَ وَ مَشرَبُکَ فَأَنتَ فِى حِفظِى وَ کَنَفِى (ارشاد القلوب، ص206). 📚 مفاتیح الحیات ص 91 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 الله اکبر 🔹 این گونه از روایت‌ های نورانی است که خود ائمه اینها [شاگردان] را چطوری می ‌پروراندند! مرحوم کلینی «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی» این روایت را نقل می‌ کند. جمیع بن عمیر می ‌گوید که امام صادق (سلام الله علیه) فرمود که «أَی شَی‏ءٍ اللَّهُ أَكْبَرُ»، حالا حضرت از شاگردش سؤال می ‌کند که «الله اکبر» یعنی چه؟ «فَقُلْتُ: اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ كُلِّ شَی‏ءٍ»؛ خدا از هر چیزی بزرگ ‌تر است. «فَقَالَ(علیه السلام): وَ كَانَ ثَمَّ شَی‏ءٌ فَیكُونَ أَكْبَرَ مِنْهُ»؛[1] چیزی در عالم هست که خدا از آن بزرگ‌ تر باشد؟! این «اکبر» أفعل است نه تفضیلی. کسی سؤال نکرده از حضرت، را این جور می ‌پروراند. ▫️ ما یک ﴿أُولُوا الأرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَی بِبَعْضٍ﴾[2] تعیینی داریم که جا برای دیگری نیست، یک تفضیلی داریم که می ‌گوییم: «زیدٌ أولی من عمرو». این «اکبر»، أفعل تعیینی است بعد از اینکه حضرت آیه سوره مبارکه «احزاب» را خواند: ﴿النَّبِی أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ﴾[3]»[4] این «أَوْلَی» «أولا»ی تعیینی است تفضیلی که نیست. به شهادت ﴿أُولُوا الأرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَی بِبَعْضٍ﴾ این «أولا»ی تعیینی است تفضیلی که نیست. این طور نیست که مستحب باشد به طبقه اول بدهیم به دوم ندهیم! یعنی به طبقه اول بدهید إلا و لابد، به طبقه دوم اصلاً نمی ‌رسد. اگر ﴿أُولُوا الأرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَی بِبَعْضٍ﴾ تعیینی است و نه تفضیلی، ﴿النَّبِی أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ﴾[5] تعیینی است و نه تفضیلی، «الله اکبر» است و نه تفضیلی. چیزی در عالَم نیست! ▫️ در جلسه‌های دیگر مردم می ‌آمدند سؤالات فقهی می‌کردند حضرت یک جواب خاصی می ‌داد؛ اما اینجا خود حضرت سؤال می‌ کنند که «اللَّهُ أَكْبَرُ» یعنی چه؟ عرض کرد که «أَكْبَرُ مِنْ كُلِّ شَی‏ءٍ»، فرمود: «وَ كَانَ ثَمَّ شَی‏ءٌ فَیكُونَ أَكْبَرَ مِنْهُ»؟ عرض کرد که پس «اللَّهُ أَكْبَرُ» یعنی چه؟ فرمود: «اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ أَنْ یوصَفَ»؛ وقتی نامتناهی باشد شما چگونه می ‌توانی او را وصف کنی؟! این حدیث اول.[6] 🔹 حدیث دوم که مرحوم کلینی «عَنْ عَلِی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ» ذکر کرد این است که از وجود مبارک امام صادق (سلام الله علیه) است که «قَالَ رَجُلٌ عِنْدَهُ اللَّهُ أَكْبَرُ»؛ کسی در محضر حضرت عرض کرد «اللَّهُ أَكْبَرُ»، آن وقت خود حضرت فرمود: «اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ أَی شَی‏ءٍ»؟ اینکه در جلسات عمومی و درس‌ های عمومی و اینها که نبود. حضرت فرمود: «اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ أَی شَی‏ءٍ»؟ «فَقَالَ مِنْ كُلِّ شَی‏ءٍ! فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: حَدَّدْتَهُ»؛ اگر این اکبر از آن است پس شیئی هست و مرزها مشخص است، این می ‌شود محدود و محدود هم یعنی ناقص. ، چون هر واجبی باید کمالش را خودش داشته باشد، هیچ شیئی خودش را حد نمی ‌زند. اگر محدود است، دیگری برای او مرز معین کرده است. مگر می ‌شود که شیئی بگوید من دیگر کمالی نمی‌ خواهم؟! اگر شیئی محدود شد إلا و لابد دیگری برای او مرزی معین کرده است و گرنه چگونه می‌ شود که شیئی بگوید من بیشتر از این کمال نمی ‌خواهم، این نیست. 🔹 فرمود اگر شیئی باشد پس مرز خدا این است و مرز آن این است، این هم محدود است و آن هم محدود است، «حَدَّدْتَهُ». این همان بیان نورانی حضرت امیر (سلام الله علیه) است در خطبه اول که اگر این کار را بکنی: «وَ مَنْ حَدَّهُ فَقَدْ عَدَّه‏».[7] این شخص که عرض کرد «مِنْ كُلِّ شَی‏ءٍ» حضرت فرمود: «حَدَّدْتَهُ، فَقَالَ الرَّجُلُ»؛ پس من چه بگویم؟ «الله اکبر» یعنی چه؟ فرمود این است تفضیلی نیست «قَالَ قُلِ اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ أَنْ یوصَفَ».[8] ▫️ حضرت این طوری شاگردان خصوصی را می ‌پروراند. شاگران عمومی ایشان که از این موارد سؤالات نمی‌ کردند. فرمود اگر خدا «اکبرُ من کل شیئاً، هناک شیء و الله فهو محدودٌ»! عرض کرد چه بگویم؟ فرمود: «اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ أَنْ یوصَفَ». [1]. وسائل الشیعة، ج7، ص191؛ الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص118. [2]. سوره انفال، آیه75. [3]. سوره احزاب، آیه6. [4]. دعائم الاسلام، ج1، ص19. [5]. سوره احزاب، آیه6. [6]. وسائل الشیعة، ج7، ص191؛ الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص118. [7]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، خطبه1 و 152. [8]. وسائل الشیعة، ج7، ص192؛ الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص117. 📚 دیدار جمعی از اعضای پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه با حضرت استاد تاریخ: 1398/11/13 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 علت گرفتاری در رذایل اخلاقی 🔸 پایگاه اطلاع رسانی اسراء: در بیان یکی از دلایل ابتلای انسان به رذایل اخلاقی ابراز داشتند: خیلی‌ها که گرفتار رذایل اخلاقی‌ اند برای این است که و محکمی ندارند لذا با خرافات و شانس زندگی می ‌کنند با بخت و اتفاق زندگی می ‌کنند و کسی که موحّد نباشد ناچار به خرافات نظیر شانس و امثال شانس تن در می ‌دهد. لینک آدرس در سایت اسراء: yun.ir/c66shc 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات # اهمیت_کار_و_تلاش 🔸 روایاتی نیز كم‌ همتی را مانع پیشرفت و تنبلی را مایه حقارت و سربار دیگران بودن را ناشایست می‌ شمارند‌، چنان که در روایاتی دیگر از تلاش توانفرسا و كار مداوم شبانه‌روزی كه باعث نادیده گرفتن حق اعضای بدن شود باز می‌دارد و آن را حرام می ‌داند[1] [هرچند مال به دست آمده از آن حرام نیست]. [1] . مَنْ بَاتَ سَاهِراً فِى كَسْبٍ وَ لَمْ یعْطِ الْعَینَ حَظَّهَا مِنَ النَّوْمِ فَكَسْبُهُ ذَلِكَ حَرَامٌ (الكافى، ج5، ص127). 📚 مفاتیح الحیات ص 92 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 توکل 🔸 اگر ضعف احساس می ‌کنید چه اینکه احساس می ‌کنید، باید بگیرید. وکیل هم باید باشد هم باشد هم باشد هم باشد، همه اسمای حُسنای «جوشن کبیر» را ذات اقدس الهی دارد: ﴿وَ عَلَیهِ فَلْیتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ﴾،[1] ما جدّاً وکیل می ‌گیریم و می ‌کنیم. 🔸 در بخش‌های وسیعی از قرآن کریم تعبیر مفید حصر است، دارد: ﴿وَ عَلَیهِ فَلْیتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ﴾؛ یعنی فقط به خدا کنید، کارهای دیگر را قانونی انجام بدهید؛ ولی آنچه در دل دارید توکل به ذات اقدس الهی باشد. اگر کسی ترسید همیشه محروم می ‌شود، می ‌ترسم امتحان بدهم، می ‌ترسم وارد تولید بشوم، می ‌ترسم، نه! وقتی کار را بر اساس انجام می‌ دهید، کردید، کردید، را فراهم کردید، هراسی نداشته باشید. [1] . سوره یوسف، آیه67. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1396/12/17 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 حکومت حق 🔹 سوره مبارکه «فتح» که در مدینه نازل شد، در فضایی بود که مشرکین بر علیه اسلام و مسلمان‌ها تلاش و کوشش فراوانی کردند و مانع حضور مسلمان ‌ها در مراسم حج و عمره شدند، راه مسلمین را از ورود به سرزمین وحی صدّ کردند، آنها را منصرف کردند و جلوی آنها را گرفتند. در چنین فضایی ذات اقدس الهی به رسول خود (صلی الله علیه و آله و سلم) در عالَم رؤیا بشارت داد که شما وارد مکه می ‌شوید، خطری شما را تهدید نمی ‌کند، در هستید، برخی‌ها سَرها را حَلق می ‌کنند و می ‌تراشند، برخی‌ ها موی سر را کوتاه می‌ کنند، پیروزمندانه وارد مکه می‌ شوید و بر می ‌گردید و همچنین یک هم نصیب شما خواهد شد. اینها را ذات اقدس الهی در عالَم رؤیا به وجود مبارک پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اعلام کرد و آن حضرت هم رؤیای خود را برای مؤمنین گفت. وجود مبارک آن حضرت با عدّه ‌ای از مؤمنین به قصد عمره مفرده از مدینه حرکت کردند و آمدند تا «حُدیبیه» که بخشی از این سرزمین «حُدیبیه» جزء أرض مکه است و محدوده حَرم است که کفّار جلوی اینها را گرفتند که در آیه قبل؛ یعنی آیه 25، وضع کفار روشن شد که ﴿هُمُ الَّذِینَ كَفَرُوا وَ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ الْهَدْی مَعْكُوفاً أَن یبْلُغَ مَحِلَّهُ﴾؛ هم جلوی شما را گرفتند و هم جلوی قربانی‌های شما را گرفتند و تهدید الهی هم این بود که ﴿لَوْلاَ رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ وَ نِسَاءٌ مُؤْمِنَاتٌ لَمْ تَعْلَمُوهُمْ أَن تَطَؤُوهُمْ﴾ و ما اجازه ورود می ‌دادیم، شما کشتاری در مکه به راه می ‌انداختید! 🔹 فرمود اینها این کار بودند، اَهلیت این کار را داشتند، ذات اقدس الهی نیز اینها را آزمود و دید که هم شایسته الزام ﴿كَلِمَةَ التَّقْوَی﴾ هستند و هم شایسته «فی قلوبهم» هستند؛ لذا در کمال آرامش با اینکه راه ‌های فراوانی را طی کردند، از مدینه تا مکه با شتر و گوسفند قربانی، آنها گفتند ما اجازه نمی‌ دهیم شما باید برگردید و اینها هم در کمال طمأنینه و با سکوت برگشتند و دیگر جنگی نکردند؛ این خیلی سخت است، تحمّل می ‌خواهد! اینها از راه دور آمدند و از پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدند که فرمود خدا به من وعده داد که ما در کمال امنیت وارد مکه می ‌شویم، بعضی‌ها سَرها را حلق می ‌کنند و می ‌تراشند، بعضی ‌ها موی سر را کوتاه می ‌کنند، هیچ آسیبی به ما نمی ‌رسد. 🔹 اینها ماندند که این رؤیا به چه صورت می ‌شود؟! آن گاه آیه بعد نازل شد که رؤیا حق است و در موطِن خود هم اجرا خواهد شد، زیرا نگفتیم امسال که سال ششم است واقع می شود! گفتیم خدا این توفیق را به شما می ‌دهد و یک در امسال است، برای اینکه آینده در «عمرة القضاء» همین حرف‌ ها را انجام می ‌دهید، وارد مکه می ‌شوید، عمره انجام می ‌دهید در حالی که امنیت هست، ﴿مُحَلِّقِینَ﴾ هم هست، ﴿مُقَصِّرِینَ﴾ هم هست، همه این نعمت ها فراوان است. 🔹 لذا فرمود این بخش به پایان می‌ رسد و را ما در سال بعد تأمین می ‌کنیم، ﴿هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ كُلِّهِ وَ كَفَی بِاللَّهِ شَهِیداً﴾. در چند جای قرآن، ذات اقدس الهی وعده داده است. به هر حال جهان به حق آفریده شد و باید به ختم بشود و روزی می ‌رسد که بشر عاقل می ‌شود و چون عاقل شد، را خواهد داشت. این چه معجزه‌ ای است که وجود مبارک ولی عصر (ارواحنا فداه) می‌کند که در زمان ظهور آن حضرت دستِ بی ‌دستی پروردگار بر سرِ مؤمنان و بشریتِ آن روز کشیده می ‌شود به برکت حضرت که «فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ»؛[1] عقل مردم بالا می‌ رود، وقتی عقل مردم بالا رفت نه استکبار و صهیونیسم را تحمّل می ‌کنند و نه اَذناب و اَقمارشان، را تحمّل می‌ کنند. وقتی عاقل شدند جز حق و جز پیغمبر و جز اهل بیت، اَحدی را نمی‌ پذیرند. آن روز است که ﴿لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ كُلِّهِ وَ كَفَی بِاللَّهِ شَهِیداً﴾. [1] . الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج‏1، ص 25. 📚 سوره مبارکه فتح جلسه 8 تاریخ: 1395/03/11 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات # اهمیت_کار_و_تلاش 🔸 رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می ‌فرماید: اگر مرد بر دوش خود هیزم كشد و نیازش را با آن تأمین كند و بیش از نیاز خود را صدقه دهد بهتر از این است كه از دیگری درخواست كند، زیرا دستِ دهنده بهتر از دستِ گیرنده است.[1] [1] . لَئِنْ یحْتَطِبَ الرَّجُلُ عَلَی ظَهْرِهِ فَیبِیعَهُ وَ یسْتَغْنِىَ بِهِ وَ یتَصَدَّقَ بِفَضْلِهِ خَیرٌ مِنْ أَنْ یسْأَلَ رَجُلاً آتَاهُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ... إِنَّ الْیدَ الْعُلْیا خَیرٌ مِنَ الْیدِ السُّفْلَی (تنبیه الخواطر و نزهة النواظر، ج2، ص229). 📚 مفاتیح الحیات ص 92 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا