eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
12.2هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 کانال دروس معظم له @a_javadiamoli_doross ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در پایان جلسه درس فقه بیان داشتند: بيماری ها شرّ بالعرض است نه بالذات/انسان هيچ وقت نبايد نا اميد شود و دست از دعا کردن بردارد
بيماری ها شرّ بالعرض است نه بالذات/انسان هيچ وقت نبايد نا اميد شود و دست از دعا کردن بردارد پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در پایان جلسه درس فقه خود در روز چهارشنبه 30 مهر 1399، با بیان اینکه «ادعیه» همه شان تکرار نیست بلکه خیلی از آنها تأسیس است، اظهار داشتند: خدای سبحان که «أَقْرَبُ إِلَینَا مِنْ حَبْلِ الْوَرِید» است، نظیر کتابهای فقهی با ما معامله کرده است، چند جور گفت که با ما میتوانی حرف بزنی. یک جور و دو جور نیست. میخواهی عبادت کنی اینجور حرف بزن! میخواهی دعا کنی آنجور حرف بزن! میخواهی درد دل کنی این جور حرف بزن! میخواهی گله بکنی اینجور حرف بزن! میخواهی ناز کنی این جور حرف بزن! میخواهی مناجات بکنی اینجور حرف بزن! میخواهی از من گله بکنی اینجور حرف بزن! همه جور را گفته است. ایشان ادامه دادند: این دعای افتتاح مال حضرت ولی عصر(ارواحنا فداه) است این دعای افتتاح که در شبهای ماه مبارک رمضان خوانده میشود آنجا حضرت به ما یاد میدهد که با خدا ناز کنیم من امروز روزه گرفتم تا شب با تو ناز کنم: «مُدِلًّا عَلَیك‏» دَلال و قنج همان ناز است. معظم له بیان داشتند: پس این ادعیه همهشان که تکرار نیست خیلی از اینها تأسیس است که بخواهید گله کنید اینجور است، ناله کنید آنجور است، خضوع کنید آنجور است و ناز کنید آنجور است. این مناجات شعبانیه با آن جلال و شکوه که هست بخش قابل توجهی، آن بخش پایانیاش ناز است. چه خدایی است که به ما اینجور اجازه داد، در بخش پایانی مناجات شعبانیه این است که خدایا تو اگر یک وقتی حالا چه در دنیا چه در آخرت آوردی مرا ببری بگویید که چرا گناه کردید من هم میگویم که تو که بزرگتر بودی چرا نبخشیدی؟ «إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ» اگر مؤاخذه بکنی بگویی چرا فلان جا غفلت کردی چرا فلان جا گناه کردی؟ من میگویم تو که بزرگتر بودی چرا آبروی ما را ریختی؟ چرا جلوی مردم گفتی؟ این یعنی چه؟ این را چه کسی میتواند بگوید؟ چگونه میتواند بگوید؟! این چه تعبیری است!؟ ایشان ادامه دادند: بنابراین هیچ وقت نمیشود انسان ناامید باشد هیچ وقت نمیشود دست از دعا بردارد هیچ وقت نمیشود. الآن این وضع کرونا بالاخره ناله انسان را در میآورد تنها چیزی که از دست او برمیآید همین است خدایا! تو میتوانی هدایت بکنی افکار را، این کار، کار آسانی است این همه علوم را تو دادی. الآن این یک کمی مثلاًعصاره فلان گیاه برای این کار خوب است این را بگذار در ذهن مردم! بگذار در ذهن اینها! یا ناله است یا گله است یا قنج است یا ناز است یا نیاز است، حل میشود. منتها اینها باید بفهمند به اینکه چه کسی این علم را به آنها داد؟ ایشان اظهار داشتند: اینها باید بجای اینکه بدانند این علم کسی که «علیم بکل شیء» است این را آفرید با نظم آفرید بخواهید راه را به شما نشان میدهد یک مقداری هم علم به شما میدهد که مشکلتان را حل کند، ما شرّ بالذات نداریم اینها اگر این بیماریها نبود علم پیشرفت نمیکرد اگر کسی مریض نمیشد این همه علومی که در پزشکی پیشرفت کرده است بیماری است اینها شرّ بالعرض است ما شرّ بالذات که نداریم. معظم له در پایان بیان داشتند: آدم وقتی این دعاها را نگاه میکند میبیند همه جورش را این دین به ما گفته، آن وقت جز خجالت چیزی برای آدم نمیماند. یک راه نیست که بگوید این راه بسته است، بلکه گفته از این راه بیا، از آن راه بیا، از این راه بیا! ناله داری بکن! اشکال داری بکن! فریاد داری بزن! امیدواریم که خدا به برکت قرآن و عترت این موضوع را حل کند إنشاءالله. news.esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 معیار روابط بین الملل 🔸 اسلام نه دين انزوا است تا جداي از جهان زندگي كند و نه سلطه ‌پذير است و نه سلطه ‌گر؛ هم اصل انزوا را باطل مي ‌داند و هم سلطه ‌گري را امضا نمي ‌كند و هم سلطه‌ پذيري را، چون معيار اين روابط را تنظيم مي ‌كند. اگر بر اساس قسط و عدل رابطه تدوين و تنظيم شد، انسان نه از قدرت خود سوء استفاده مي ‌كند و نه اجازه مي‌ دهد مقتدري از قدرتش سوء استفاده كند؛ لذا در عين حال كه در سوره مباركه «ممتحنه»[1] رابطهٴ با كفّار را امضا كرده است، در سورهٴ «انفال»[2] يا «توبه» رابطهٴ با مستكبران را امضا نكرد، چون كافر قابل زندگي مسالمت ‌آميز است. كافر گرچه اصول الهي را نمي ‌پذيرد، ولي اصول انساني را مي ‌پذيرد؛ امّا مستكبر نه اصول الهي را مي ‌پذيرد و نه اصول انساني را و خوي استكبار [هم] پيمان‌ شكني است؛ لذا قرآن در عين حال كه فرمود شما مي ‌توانيد با كافران زندگي مسالمت‌آميز داشته باشيد، فرمود با مستكبران همواره در نبرد باشيد؛ زيرا خوي آنها نقض عهد است ﴿فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَأَيْمَانَ لَهُمْ﴾،[3] اين از آن غُرر آيات قرآن كريم است؛ فرمود با مستكبران بجنگيد نه براي اينكه كافرند، بلكه براي آنكه مستكبرند. مستكبر همواره خود را تحميل مي‌ كند و به هيچ پيماني احترام نمي‌گذارد. 🔸 الآن مشكل سازمان ملل اين نيست كه عدّه ‌اي مسلمان هستند و عدّه ‌اي كافر، مشكل عدم موفّقيّت سازمان بين ‌الملل آن است كه عدّه‌ اي مستضعف و عدّه ‌‌اي هم مستكبر هستند. مستكبران به هيچ قطعنامه‌ اي اعتنا نمي ‌كنند و قرآن كريم پيامش اين است که چون مستكبر به سوگند، به عهد و به ميثاق بين ‌الملل اعتنايي ندارد و همواره در صدد تحميل است با او به نبرد برخيزيد تا او خلع سلاح بشود؛ مادامي كه او مسلّح به اقتدار است و خوي پيمان‌ شكني در اوست زندگي در ممكن نيست! در اين خلال به ما دستور داد كه اگر شما قدرت پيدا كرديد خوي استكباري بد است ولو نسبت به كافران! هيچ مسلماني حق ندارد نسبت به كافر ستم بكند، چه اينكه هيچ انسان حق ندارد نسبت به حيوان ستم بكند. ظلم ولو نسبت به حيوان هم ممنوع است؛ خواه آن حيوان حلال گوشت باشد، خواه حرام گوشت. ظلم در هر جا مصداق پيدا كرده است ممنوع است؛ لذا قرآن كريم روابط را بر اساس قسط و عدل تنظيم مي ‌كند، نه اجازه مي‌ دهد كه كسي از قدرتش سوء استفاده كند ظالمانه برخورد كند و نه اجازه مي‌دهد كسي استضعاف ‌‌پذير باشد و زير سلطه برود، مگر اينكه مقدور او نباشد؛ لذا در عين امضاي روابط با كفّار فرمود اين رابطه را در محدوده جان راه ندهيد، شما اگر خواستيد با مسلمان ها رابطه برقرار كنيد ضمن اينكه روابط تجاري، صنعتي، سياسي و مانند آن داريد مي ‌توانيد در قلب يكديگر راه پيدا كنيد، چون هر دو مسلمان و مومن هستيد؛ ولي با كفّار رابطه نهاني و نهايي نداشته باشيد. [1]. سوره ممتحنه, آيه8؛ ﴿لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِم﴾. [2]. سوره انفال, آيه60؛ ﴿وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ ۚ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ﴾. [3]. سوره توبه, آيه12. 📚 سخنرانی محرم تاریخ: 1373/03/24 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 صراط سلوک 🔹 وقتی كه می ‌گوییم این سالك عازم مكه و حرم الهی است، بالأخره یك سالكی هست و سیر می‌كند و یك مسلكی هست و یك طریقی هست؛ حالا یا آن طریق دریایی است یا صحرایی است یا فضایی، بالأخره جدای از رونده است و باید این فاصله خود تا حرم را طی كند. اما در جریان این‌ چنین نیست كه بیرون از رونده یك چیزی باشد به عنوان راه دریایی یا صحرایی یا فضایی، آن راه با رونده یكی است! او در درون خود سیر می ‌كند، او از جهل علمی به علم می ‌رسد، از جهالت عملی به عقل عملی می ‌رسد، از تكبر به تواضع می ‌رسد، از حرص به قناعت می‌ رسد، از كینه و حسادت به صفا و وفا و مهر می ‌رسد؛ همه اینها در فضای درون است، او در درون خود سیر می ‌كند. آیات سوره مباركه «مائده» عهده‌ دار این قسمت است كه ﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیكُمْ أَنْفُسَكُمْ﴾،[1] این ﴿عَلَیكُمْ﴾ اسم فعل است یعنی «الزموا انفسكم»؛ مواظب جانتان باشید! از سر جایتان تكان نخورید! جای شما همان جانتان است، از اینجا بیرون نروید! یك كسی ممكن است جانش را رها كند و برود بیرون مشغول ساخت و ساز باشد، بعد وقتی برمی ‌گردد سر جایش «عند الموت» می ‌بیند دستش خالی است، اینجا را بساز نه جای دیگر را بسازی! اینجا را آباد بكن! ▫️ ﴿عَلَیكُمْ أَنْفُسَكُمْ﴾ یعنی تكان نخورید، وگرنه گم می‌ شوید. اگر یك پدر مهربانی به كودك بازی ‌گوش بگوید سر جایت بایست، یعنی اگر رفتی جای دیگر گم می ‌شوی! اینها «أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة»[2] پدران مهربان و حكیم و علیم ما هستند، به ما فرمودند سر جایتان باشید. جای ما كجاست؟ آدرس دادند، فرمودند جای شما جان شماست! همین جا باشید، بی جا نروید، بیرون نروید، بیرون را نساز! بیرون را كه ساختی باید با دست خالی و روی سیاه بروی، برای دیگری داری می‌سازی! درون را بساز! اگر این‌ چنین است، راه عین رونده می ‌شود. 🔹 اگر كسی راه را رها كند و به سراغ دیگری برود ـ این را در سوره مباركه« كهف» فرمود ـ شما داری خانه دیگری را رنگین می ‌كنی، زمین چه كاری به شما دارد؟! باغ چه كاری به شما دارد؟! هرچه روی زمین است بدان که از شما بیگانه است ﴿إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَی الأَرْضِ زِینَةً لَّهَا﴾[3] نه «لكم»! شما دارید خانه مردم را زینت می‌ دهی! بله، عمری هفتاد ـ هشتاد سال زحمت كشیدی رفتی خانه مردم را رنگرزی كردی و بنّایی كردی و بازسازی كردی و نوسازی كردی، خانه خودت را تعمیر نكردی ﴿إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَی الأَرْضِ زِینَةً لَّهَا﴾، بر فرض هم انسان كرات آسمانی را مسخِّر بكند و سپهری زندگی بكند، چون ﴿ وَهُوَ الَّذِی فِی السَّماءِ إِلهٌ وَفِی الأَرْضِ إِلهٌ﴾[4] آن جا هم حرف همین حرف است، پیرامون آن جا هم فرمود: ﴿إِنَّا زَینَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِزِینَةٍ الكَوَاكِبِ﴾[5] یعنی این شمس و قمر زینت اوست، نه زینت شما! آن جا هم كه رفتی حواستان باید جمع باشد! حالا این‌چنین نیست كه اگر كسی سوار سفینه ‌های با سرنشین شد و رفت در كرات دیگر آن جا را آباد كرد خودش را آباد كرد، بالأخره بیگانه را آباد كرد؛ یعنی یك روزی هم می‌ شود كه ﴿إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ﴾[6] بساط او هم برچیده می ‌شود، این است که به ما آدرس دادند سر جایتان باشید ﴿عَلَیكُمْ أَنْفُسَكُمْ﴾.[7] ▫️ بنابراین این صراط بیرون از جان ما نیست، اگر عقیده است كه در جان ماست، اگر اخلاق است كه در جان ماست، اگر احكام فقهی و حقوقی است كه در جان ماست، دین هم كه بیش از این چهار بخش نیست. [1] . سوره مائده، آیه 105. [2] . معنی الاخبار، ص52. [3] . سوره كهف، آیه 7. [4] . سوره زخرف، آیه 84. [5] . سوره صافات، آیه 6. [6] . سوره تكویر، آیه 1. [7] . سوره مائده، آیه 105. 📚 درس تفسیر سوره مبارکه ابراهیم جلسه 2 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 اساس عبادت ▪️ وجود مبارك امام عسكری (سلام الله علیه) همانند سایر انبیا و اولیای الهی سعی و تلاششان این بود كه رهبری جوامع بشری را در سفر ملكوتی به عهده بگیرند، همان طوری كه رهبری سیاسی و اجتماعی دنیا را به عهده داشتند. انسان از منظر قرآن كریم یك سفر ملكوتی دارد كه تا «لقاء الله» آرام نمی ‌گیرد ﴿إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَی رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاَقِیهِ﴾.[1] برخی به جمال و رحمت و عنایت الهی بار می‌ یابند، برخی به جلال و قهر و انتقام الهی می رسند كه ﴿إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ مُنتَقِمُونَ﴾،[2] برای اینكه سالكان الهی این راه را بشناسند و صریح و سریع این راه را طی كنند، وجود مبارك امام عسكری (سلام الله علیه) سه عنصر محوری را برای همه سالكان ضروری دانست؛ یكی از آن عناصر مسئله است، دوم مسئله است، سوم مسئله و مقصدشناسی و مقصودشناسی و مقصودیابی است. ▪️ در جریان چه در سوره مباركه بقره چه در سایر سوَر و همچنین در روایات ما را تشویق كردند به اینكه تقوا زاد شماست ﴿تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیرَ الزَّادِ التَّقْوَی﴾.[3] اجتناب از معاصی، امتثال از واجب ‌ها، توفیق انجام مستحبّات و توفیق ترك مكروهات، اینها ره توشه ماست. یك مسافر زادی می ‌طلبد، كاری كه از تقوای مصطلح ساخته است، كاری كه از عدل مصطلح ساخته است و كاری كه از عمل صالح ساخته است همین است كه توشه راه باشد. ▪️ عنصر دوم عنصر است، برخی این راه را پیاده می ‌روند و برخی سواره می ‌روند؛ آنها كه این راه را سواره طی می ‌كنند آسان ‌تر و سریع ‌تر طی می ‌كنند. امام عسكری (سلام الله علیه) طبق نقل مرحوم مجلسی (رضوان الله تعالی علیه) فرمود: «اِنَّ الوُصُولَ اِلَی اللهِ عَزَّوَجَلَّ سَفَرٌ لا یدرَكُ اِلّا بِامتطاءِ اللَّیلِ»؛[4] یعنی رسیدن به لقای پروردگار یك سیر ملكوتی است كه بدون مَطیه و مركب میسور نیست، آن مَطیه و مركب عبارت از نماز شب است. فرمود نماز شب، مركب راهوار خوبی است كه راكبش را تا به بارگاه منیع پروردگار می ‌رساند، پس اگر كسی باتقوا بود آن توشه را تهیه كرد و اگر اهل نماز شب بود این راحله را فراهم كرد سواره این راه را طی می ‌كند. پس این مركب و آن توشه زمینه می‌ شود كه سالك ملكوتی آسان ‌تر و زودتر و بهتر خود را به مقصد برساند. ▪️ اما عنصر سوم كه به مقصد برمی ‌گردد و مشاهده آن مقصود در مقصد مطرح است، از وجود مبارك امام رضا (سلام الله علیه) رسیده است و همین ‌طور از وجود مبارك امام حسن عسكری (سلام الله علیه) رسیده است كه «لَیسَتِ الْعِبَادَةُ كَثْرَةَ الصِّیامِ وَ الصَّلَاةِ وَ إِنَّمَا الْعِبَادَةُ كَثْرَةُ التَّفَكُّرِ فِی أَمْرِ اللَّهِ»؛[5] عبادت در این نیست كه انسان نمازهای زیاد بخواند و روزه ‌های زیاد بگیرد، البته نماز واجب مشخص است، نماز مستحب و نافله هم مشخص، اما بیش از آن مقدار انسان باید وقت را صرف در معرفت بكند. فرمود اساس عبادت آن تفكّر است، آن مقصدشناسی و مقصودیابی است، بحث‌ های توحیدی، معرفت خدا، اسمای حسنای الهی، صفات ذاتی حق، معنای تجلّی و فعل خدا، معنای حضور خدا در كنار افعال و مانند آن مهم است كه فرمود اساس عبادت تفكّر و درایت است؛ این درایت اگر با عمل همراه باشد، انسان هم راه را طی می ‌كند، هم به مقصد می ‌رسد و هم مقصود را به اندازه خود مشاهده می ‌كند. [1] . سوره انشقاق، آیه 6. [2] . سوره سجده، آیه 22. [3] . سوره بقره، آیه 197. [4] . بحارالأنوار، ج75، ص380. [5] . تحف العقول، ص442 و 448. 📚 پیام به کنگره ملی امام حسن عسکری (علیه السلام) تاریخ: 1391/02/11 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 موعود موجود 🔸 اصل اینكه بشر امیدوار است یك آینده خوبی باشد كه جز عدل و احسان چیزی حكومت نكند، این در درون همه هست؛ [البته] یك مقدار محققانه تر و علمی تر در فطرت مسلمان ها هست. اما اینها به دنبال مهدی منتظر و مهدی موعودند، نه ! خصیصه شیعه است این است كه مهدی موجود موعود (علیهم الصلاة و علیهم السلام) است؛ اگر موجود موعود است، ما غیر از و غیر از ، مسئله و هم داریم. 🔸 دیگران امیدوارند كه در پایان زندگی روزگار یك عصری برسد كه و حكومت بكند؛ این را خیلی‌ ها در انتظارش به سر می‌ برند، اینها منتظر مهدی موعودند. ما كه منتظر ظهور مهدی موجود موعود (سلام الله علیه) هستیم، غیر از و ، یك مسئله ‌ای است به نام كه ما داریم و آنها ندارند، یك مسئله ‌ای به نام كه ما داریم و آنها ندارند. اگر معتقدیم كه یك شخصی است ـ امام زمان ـ و ما با او باید تعهد بسپاریم، ولی ماست و زنده است، باید مراقب باشیم كه خلاف نكنیم، چون او می ‌بیند! اینكه فرمود ﴿قُلِ اعْمَلُوا فَسَیرَی اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَ المُؤْمِنُونَ﴾[1] كه بر ائمه (علیهم السلام) تطبیق شده است؛ هركاری كه ما می ‌كنیم خدا می ‌بیند، پیغمبر می ‌بیند و ائمه می ‌بینند، وجود مبارك حضرت هم می‌ بیند! باید مواظب گفتارمان، رفتارمان، نوشتارمان، سیره و سنتمان باشیم؛ این برای مراقبه است، چون بالأخره از او كمك می‌ خواهیم، پس باید مراقب باشیم كه خلافی عمل نكنیم. غیر از مراقبه مسئله مرابطه هم هست؛ مراقبت این است كه خلاف نكنیم، اما مرابطه این است كه گذشته از اینكه خلاف نكنیم، خودمان را [به حضرت] نزدیك بكنیم، كمك بگیریم و بگیریم؛ نه اینكه همیشه مواظب باشیم كه نلغزیم! بلكه رابطه برقرار كنیم كه او دست ما را بگیرد! ذیل این آیه كریمه ﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا﴾،[2] آن جا این حدیث شریف هست كه «وَ رابِطُوا إِمَامَكُمُ الْمُنْتَظَرَ»،[3] مرابطه برقرار كنیم! [1]. سوره توبه، آیه105. [2]. سوره آل عمران، آیه200. [3]. الغیبة للنعمانی، النص، ص 27؛ «...عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی الْبَاقِرِ ع‏ فِی مَعْنَى قَوْلِهِ تَعَالَى یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا قَالَ‏ اصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ الْفَرَائِضِ‏ وَ صابِرُوا عَدُوَّكُمْ‏ وَ رابِطُوا إِمَامَكُمُ الْمُنْتَظَرَ». ‏مهدی_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف 📚 دیدار پژوهشگران و محققان مهدویت (سلام الله علیه) با حضرت استاد تاریخ: 1383/06/31 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 امنیت و آرامش خانواده 🔸 ذات اقدس الهی كه خالق همه است فرمود: ﴿خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیها﴾.[1] این زندگی كه به لطف الهی سامان می‌ پذیرد، یك سلسله مسئولیت هایی به عهده مرد است و یك سلسله مسئولیت ها به عهده زن كه هر دو این زندگی را سامان ببخشند و صاحب بشوند. آنچه كه به عهده مرد است مدیریت است، تأمین هزینه است، تأمین مسكن است، تأمین نیازهای همسر است و مانند آن كه فرمود: ﴿وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ﴾[2] و اما آنچه كه به عهده زن هست و آن است كه مرد باید مسكن تهیه كند ولی زن باید را تهیه كند. فرمود: ﴿خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیها﴾ تا سكونت و آرامش زندگی به وسیله خانم منزل فراهم بشود. مسكن را مرد تهیه می‌ كند، هر پرنده یك آشیانه‌ای دارد آن مهم نیست، اما سكینت و آرامش مهم است این به دست مرد نیست به دست زن است. مادر هست كه می ‌تواند داخله منزل را مدیریت كند و آرامش را در منزل حفظ كند و بچه ‌ها را زیر پر بگیرد. فرمود: ﴿خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیها﴾، خب این نگاه كجا نگاه غرب كجا؟! پس مسكن داریم و سكینت، تهیه مسكن به عهده شوهر است تهیه سكینت و آرامش و وقار و امنیت به عهده خانم است؛ این است! 🔸 اصل دیگر از اصول خانوادگی آن است كه بالأخره جهیزیه یك مقداری مهریه هم یك مقداری اینها یك امر عادی است، اما آنچه كه عنصر محوری تشكیل خانواده است دو چیز است؛ نه جهیزیه است نه مهریه، جهیزیه و مهریه یك امر عادی است كه همه دارند بالأخره، آن دو عنصر محوری كه اساس تشكیل خانواده است این است كه ﴿وَ جَعَلَ بَینَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً﴾؛[3] یعنی این دو عنصر است كه خانواده را حفظ می ‌كند انسان را پدر خوب، مادر خوب و دارای فرزندان صالح می‌كند؛ آن دو عنصر یكی است و دیگری ﴿وَ جَعَلَ بَینَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً﴾. مودّت و دوستی اگر بر اساس غریزه و جوانی باشد آن طوری كه در غرب است همین كه سن یك مقداری بالا آمده و آن غریزه جوانی اُفت كرده علاقه زن و شوهر كم می ‌شود، طلاق ـ معاذ الله ـ زیاد می‌ شود؛ اما اگر مودّت و دوستی بر اساس باشد، هرچه سن بالاتر می ‌آید، عقل كامل ‌تر می ‌شود، ایمان كامل تر می ‌شود و علاقه بیشتر می‌ شود. [1]. سوره روم، آیه21. [2]. سوره نساء، آیه19. [3]. سوره روم، آیه21. 📚 مراسم قرائت خطبه عقد توسط حضرت استاد تاریخ: 1390/01/12 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 عروج عقل 🔸 دین، دین علمی است و علم با گفتار و نوشتار و کردار و رفتار، سامان می ‌پذیرد. کتابت و علم، زمینه‌ ای است برای عقل و عقل وسیله ‌ای است برای و جامعه فرشته نه بیراهه می ‌رود و نه راه کسی را می ‌بندد. قرآن کریم وقتی أسمای حسنای الهی را ذکر می ‌کند، یعنی خلفای او باید به این أسما متّصف شوند. 🔸 انسان اگر انسان راستین است، خلیفه خداست و خلیفه او اوصاف «مستخلف عنه» را دارد و «مستخلف عنه» او عالمانه جهان را اداره می‌ کند. قرآن کریم مجاری علم را به ما داد و آموخت؛ هم سمع و بصر را به ما داد و هم قلب و هوش را به إذن خدا به ما عطا کرد تا عالم و محقق شویم و این را برای عقل نردبان قرار دهیم. قرآن کریم که ما را به علم و کتاب دعوت می ‌کند و به قلم سوگند یاد می‌ کند و به مکتوبات قلم داران قسم یاد می‌ کند: ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یسْطُرُونَ﴾،[1] دینی که به ابزار نوشتن سوگند یاد می‌کند، دینی که به کتابت و مکتوب قسم یاد می ‌کند، آن طوری که به شمس و قمر قسم یاد می‌ کند: ﴿وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها ٭ وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها﴾؛[2] یعنی قلم باید مثل قمر بدهد، کتاب باید مثل شمس داشته باشد. این طلیعه کار است که انسان به نوشتن و گفتن صحیح عادت کند و آگاه شود و این کافی نیست و این مقدمه است. 🔸 قرآن بعد از اینکه جامعه را به علم دعوت کرده است، به آنها می ‌گوید علم نردبان است نه هدف و این نردبان باید جامعه را به عقل برساند، فرمود: ﴿وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ﴾،[3] فرمود این تبیین ‌هایی که در قرآن کریم هست، دانشوران بهره می ‌برند و این دانشوران نردبان ‌هایی در دست دارند که به سَمت عقل باید صعود کنند، چون آنجاست که ﴿إِلَیهِ یصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّیبُ﴾،[4] پس قدم اول عالم شدن. قدم دوم این که بدانیم خودِ این علم هدف نیست، نردبان است. قدم سوم آنکه بدانیم این نردبان را به اوج و عروج عقل نصب بکنیم که عاقل بشویم. عقل را صاحب شریعت، یعنی وجود مبارک پیامبر أعظم (عَلَیهِ وَ عَلَی آلِه‏ آلَافُ التَّحِیةِ وَ الثَّنَاء) تفسیر کرد، فرمود عقل آن است که در بخش اندیشه زانوی سرکش وهم و خیال را عِقال کند و در بخش انگیزه زانوهای سرکش شهوت و غضب را عِقال کند، عقل همان عقال است.[5] [1]. سوره قلم، آیه1. [2]. سوره شمس، آیه1 ـ 3. [3]. سوره عنکبوت، آیه43. [4]. سوره فاطر، آیه40. [5]. تحف العقول، ص15؛ «فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله و سلم) إِنَّ الْعَقْلَ‏ عِقَالٌ‏ مِنَ الْجَهْل». 📚 پیام به همایش افتتاحیه باغ کتاب ایران و منطقه غرب آسیا تاریخ: 1396/04/10 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا