eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
من كه از چشمان تو افتاده ام،ديگر چه سود؟! كل واحد هاى ترمم را بيافتم، به درک...
جان جهان کجایی ؟ منتظرم بیایی ..! منتظرت جان داد و تو هنوز در فراقی
برای آنکه نگویند جُسته‌ایم و نبود تو آن که جُسته و پیداش کرده‌ام، آن باش...!
سیبِ سرخِ گونه یِ محبوبِ گندم گون من ، تا فریبم داد... فهمیدم که من هم آدمم
از اول دنیای خودم فکر میکردم عاشق ام تا که دنیای حسین را دیدم معنی عشق را فهمیدم
تو ایستاده و من خفته؟! نیست شرط ادب... به روز مرگ، مبادا به من نماز کنی!
بارها پرسیده ای از نحوه ی دل دادنم چشم تو در چشم من، دیگر نمیدانم چه شد!
-هرچند جهان با تب و آشوب عجین‌ است..! آغوش تُ آرام‌‌ترین جاے زمین است
چه خوش صید دلم کردی، بنازم چشم مستت را که کس مرغان وحشی را از این خوشتر نمی گیرد. ‌ ‎
درآورده کمی از زیر چادر زلف بورش را و بعداً کم کَمَک آن گردنِ مثل بلورش را گذشت و ذرّه ذرّه روسری هم از سرش افتاد که زیباتر کند اینگونه تیپ مرده شورش را خلاف آنچه بین مردمان شهر مرسوم است به هر نانی رسیده میکند روشن تنورش را خودش را زورکی جا داده در پیراهن تنگی که لاغرتر کند یک ذرّه اندام قطورش را از آن چسبندگیها میشود فهمید گاو نر ندارد موقع پوشیدن شلوار زورش را جدیداً در خیابان های ما یک عدّه میپوشند از این ساپورتهای شیشه ای آن هم چه جورش را شبی در محفلی دیدم که آخر سر در آورده دقیقاً وقت قر دادن عروس از کلّه تورش را «فغان کین لولیان شوخ و‌شیرن چشم شهر آشوب» در این اوضاع وانفسا در آوردند شورش را والا بوخودا با این تیپاشون
«زندگی راهرچه آسانتربگیری بهتراست» عشق ایام جوانی، روز پیری ، بهتراست عشق، درمان تمام دردهای بی دواست بی نیازازخلق بودن،درفقیری بهتراست بی توباشم من رها دردشت ودریاها،چه سود باتوبودن درقفس،حتی اسیری بهتراست باتوبودن ،خاطراتِ سلطنت بر ابرهاست بی توام حالا ، وَ رویای امیری بهتر است سالیانی در غزل ها جستجو کردم تو را چون نبودی،رو به خودگفتم بمیری بهتراست
عشق تنها چیزی است که نمی توانی توصیفش کنی مانند ظاهر یک گل رز بوی باران یا احساس جاودانگی