eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
این است پند من که ز خوب و بد جهان نه غره شو، نه رنجه که هر چیز بگذرد...
✨حــــســیــــن جـــــان.... ✨واجب شده روزها کمی دربزنم ✨قدری به هوای ‌حرمتـ پـ🕊ـربزنم ✨لازم شده درفراق شش ‌گوشه‌تان ✨دیوانه‌ شوم به سیم ‌آخر بزنم
رسیده روضه به بازار شام واویلا تمام مرثیه در یک کلام واویلا شدند پرده نشینان آیه ی تطهیر شکنجه در ملأ بار عام واویلا ز کوچه ها همه بوی شراب می آید رسیده قافله در ازدحام واویلا در ازدحام نظرها،سلاله های علی اسیر و خسته و بی احترام واویلا
دارد زمان آمدنم دیر می‌شود این دل در انتظار حرم پیر می‌شود بار گناه پشت مرا هم شکسته است این بنده از وجود خودش سیر می‌شود آقا بیا و طبق همیشه مرا ببخش نوکر به عفو توست که تطهیر می‌شود از کربلای آخر من سال‌ها گذشت این درد جانفزاست که اکسیر می‌شود من خواب دیده‌ام که شهیدم در آن دیار خوابم میان صحن تو تعبیر می‌شود؟؟!
دادم تو را قسم به نخِ چادری که سوخت.. شاید دلتــــــ بسوزد و یک کربلا دهے.. ‍
این نمکدان حسین جنس عجیبی دارد؛ هرچقدر میشکنم باز نمک میپاشد ...
... جز درد فراق حرمت هیچ غمی نیست این درد، جگـر سـوزترین داغ جهان است...
شنیده بود که این‌بار باز دعوت نیست کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق! اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست غمی‌ست در دل جامانده‌های کرب‌وبلا که هرچه هست یقین دارم از حسادت نیست میان ما که نرفتیم و رفته‌ها، شاید تفاوتی‌ست در آغاز و در نهایت نیست همیشه آن‌که نرفته‌ست بی‌قرارتر است همیشه آن‌که نرفته‌ست، کم‌سعادت نیست و آن کسی که در این راه اهل دل باشد مدام اهل گله کردن و شکایت نیست خودش نرفت و دلش را پیاده راهی کرد نباید این همه دل دل کند که فرصت نیست
شنیده بود که این‌بار باز دعوت نیست کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق! اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست غمی‌ست در دل جامانده‌های کرب‌وبلا که هرچه هست یقین دارم از حسادت نیست میان ما که نرفتیم و رفته‌ها، شاید تفاوتی‌ست در آغاز و در نهایت نیست همیشه آن‌که نرفته‌ست بی‌قرارتر است همیشه آن‌که نرفته‌ست، کم‌سعادت نیست و آن کسی که در این راه اهل دل باشد مدام اهل گله کردن و شکایت نیست خودش نرفت و دلش را پیاده راهی کرد نباید این همه دل دل کند که فرصت نیست
دلم تنگ غروب اربعین است کنار جاده و چای عراقی من اینجا بین غم، میپیچم از درد لبالب شد دل از سوز فراقی_ که وصل عشق را از من گرفت و بجا مانده فقط یک رنج باقی نشستم روبه قابِ خاطراتم به امّید شفایی ، اشتیاقی نگاهم میکنی از دور ارباب؟! صدایت میکنم با آهِ داغی... 😭😭 قاسمی
شِـدَّت‌ِایـن‌عِشق‌دَࢪشِعࢪَم‌نمیگٌنجَد‌چرا؟! بیخیآل‌شِعر،اصلا‌ًدوستَت‌داࢪَم‌حٌسِین...
من‌جوانم‌ گناه‌اگر‌کردم... خب‌غلط‌کردم ببخشیدم سرو‌گوشم‌اگر‌کمی‌جنبید! به‌علی‌اکبرت‌نفهمیدم..! دستم‌رابگیر‌آقا‌جان