نه دامی و نه صیادی تو بانو😐
کلامت بوی خوش دارد چو آهو☺️
سلامت هم بود زیبا،فریبا✋
اسیرم کرده ای با زلف و گیسو😕
#بداههامین😅🌸
چنان دل برده از ما شعرهایت
که گویی دامِ دینِ مومنین است😐👌
#علیجعفری
نگاهم با نگاه تو عجین است😎
دلم از دوریت خیلی غمین است😔
بگو شعری ز عشق و از وصالت😉
تمام شعرهای تو وزین است☺️✌️
#بداههامین
هر که آید پی وی من بر ملاجش می زنم
گوش او را پیچ داده با قساوت می کنم
آلزایمر داری و من هم طبیبی حاذقم
قرصوشربت میخوری یا گردنت را بشکنم؟
میخواستم آن عشق برافروخته ات را
خندیدن لبهای به هم دوخته ات را
ازبرق نگاه تو،درآمد،پدرِ من
درویش بکن چشم
پدرسوخته ات را
#درویش_کن_باووو😎
#عالیه_رجبی
❤️
✨
گاهی پُر از #شعر میشوی
ولی #کسی را نداری برایش #بخوانی
تقاصش را #چشمهایت میدهد ...!
😢😢😢
#سید_علی_کاردان
با محبت، مهربان، با #معرفت😊✋
دائما باشی سلامت، در صحت🍎
دلخوش و شاداب باشی، دم به دم☺️
ختم تو بر خیر باشد، عاقبت👌
#بداههامین😎
وقت سخن نیست برادر بخواب
گوش کن از بنده دو پندِ صواب
صبح اگر خواب بمانی تو را
حضرت عِلییه کند چون کباب
کتک میخوای انگار😄
امشب #شب ذوق هنر شعر من است
تا خود صبح برای دل خود خواهم گفت
یا تو را تا ته این قصه دلم خواهد داشت
یا که بی تو دل من تا به ابد خواهد خفت
🌃
#مرتضی_احمدی
#شبتون_بی_غم
خوابم و در خواب سخن ها زیاد🤔
باز به قلبم غم عشقش فتاد😕
یک خبر از حال نگارم بده🤔
نی خبر از شورش و جنگ و عناد😐
#بداههامین😉
حال ِ خوب و عشق ِخوب و ذوق و شوق ِ بیشمار 😊
باعثِ این میشود بر تخت ِ دل باشی سوار😊
زندگی یعنی همین بزمـــــِ به ظاهر روبراه
با همین شعر و بداهات ِ قشنگ و ماندگار
#ریحانه_سادات
نصف شبی چیست چنین ساز تو؟
قصه ی پر غصه و پر راز تو
خواب نداری مگر ای دوست جان
باز گرفته سرِ کج فاز تو
چشم ببند اینهمه هزیان نگو
نیست کسی تا بکشد ناز تو
برده صدایت ز سر بزم خواب
طبلِ غم و شیهه ی آواز تو
صبح که بیدار شدی قصه کن
تا شنوند عالمیان جاز تو
گوش فلک کر شد و دنیا ندید
جز ضرر از چشم به شب باز تو
#بخواب_برادر_دیره 😄
دست عشق از دامن دل دور باد!
میتوان آیا به دل دستور داد؟
میتوان آیا به دریا حکم کرد
که دلت را یادی از ساحل مباد؟
موج را آیا توان فرمود: ایست!
باد را فرمود: باید ایستاد؟
آنکه دستور زبان عشق را
بیگزاره در نهاد ما نهاد
خوب میدانست تیغ تیز را
در کف مستی نمیبایست داد
#قیصر_امین_پور
دلم برای تو تنگ است و خوب میدانی
چقدر دوری و من بی تو، ابرِ بارانی
دلم هوایِ دو فنجان چای و لبخندت
دلم هوای تو و یک سکوتِ طولانی...
#معصومه_صابر
┄┅─═🍁 ═─┅┄
عشقت
داغِ بزرگی بود
که روزگار
بر دل و پیشانیام گذاشت
حالا تو بگو
با دستی که پشت آن را داغ گذاشتهام
چگونه می توانم
دستِ دوست داشتنِ کسی را
دوباره بفشارم ؟
#مینا_آقازاده
غزل با طعم تلخ چشم تو شیرین کند کام جهانی را
خیالم سوی تو تا پرکشیده مست کرده آسمانی را
به شیراز غزلگو پرور چشمت قسم دلتنگ دلتنگم
بنام ابروی چنگیزی تو میزند دل اصفهانی را
تو دوری از من و خالی شده پشتم که دشمن کرده قصد جان
بیا بین دل و چشم و جنون و آینه بنگر تبانی را
بروی سینه هرشب بختکی بر غربت من میزند طعنه
بدوش پهلوانم میکشم هرروز درد ناتوانی را
بیایی واژه ها دردل برقصند و غزل هم میکند شادی
که پیری هم نگیرد از دل دیوانه ام شور جوانی را
#حسین_مرادی
شده ام عاشق ودلداده این شهر ودیار
جان ناقابل من باد فدای رخ یار
می روم تا بکشم عکس تو در لوح دلم
من فدای قدم و قلب و سرو چشم نگار
#حجت_اله_حبیبی♥️
وقتی که پی وی پر ز تار عنکبوت است
دلخوش به ایز تایپینگ تو در این گروهم
#حسین_مرادی
خجالت بین ما عشاق آفت گشته انگاری
دلم صیاد میخواهد دلت صیاد میخواهد
#حسین_مرادی
لعنت به این سکوت و خجالت کشیدنم
یا می گذاشت پا به دلم یا نمیگذاشت
#حسین_مرادی
🌾💙🌾
تو چرا عشق، گرفتار من و غم شدهای؟
تو چرا گریهی پنهانی ماتم شدهای؟
تو چرا عشق نمانده به لبت خنده شوق
سوژه و مضحکهی عالم و آدم شدهای!
تو چرا عشق شدی منزوی و خانهنشین
با دو زانوی خمت مونسوهمدم شدهای
تو چرا عشق سراسیمهتر از حال منی
ماتِ هر آینه و سایهی مبهم شدهای
تو چرا عشق پریشان شده دریایِ تنت
موجِ طوفان زدهی بغضِ دمادم شدهای
تو چرا عشق ترکخورده لبو روحو دلت
روی لوتِ بدنت ضجّهی شبنم شدهای
کوهِ باروتِ دلم منتظر آتش توست
تو خودت باعث طغیان جهنّم شدهای
لاادری
گفته بودی که ره عشق، ره پر خطری است
عاشقم من که ره پر خطری میجویم
اندر این دیر کهن، ریخته شد بال و پرم
بهر منزلگه خود، بال و پری میجویم
✨ #امام_خميني😍
لکنت گرفته دست و پاهای زبانم را
دارد روانی میکند لحنت روانم را
میرقصد و میلرزد و اشعار میخواند
بدمست کرده اسکانت استکانم را
این روزها یک جنگل وحشی ست این دنیا
در کنج آغوش تو می سازم جهانم را
گم میشوم پیدا کنم در نام زیبایت
با وصل میم ملکیت نام و نشانم را
"جانم عزیزم دوستت دارم" چه تکراری ست
ای کاش امشب بشنوم "پیشت بمانم؟" را
#حسین_مرادی
جز من که نبضِ هر نفسم از برای توست
یک شهر، مبتلای تو و خندههای توست
من آشنای گریه و باران و حسرتم
اما تو ناز کن که خدا آشنای توست
این وجهاشتراک برایم غنیمت است
این وجهمشترک که خدایم خدای توست
"شاید جهان، جهنّمِ دنیای دیگریست"
اما بهشت، قسمتی از شانههای توست
شوقِ وصال و حسرت و بیتابی و فراق
با اختصار، گوشهای از ماجرای توست
با اینکه عشق، اوجِ خودآزاریِ من است
اما دلم خوش است، جنونم به پای توست
آری، تو آفتابی و من برکهای غریب
تبخیر میشوم که وجودم برای توست...
#علی_صفری
اخطار خودم را به دلم دادم و اینبار
شاعر شده تا دم بزند با در و دیوار
سربسته بماند که چه ها دیده از آن پند
طفلی همه جا بغض کند با غم بسیار
#سید_طباطبایی
زندگی شعریست، شعری از دو چشمانت عزیز
یک تبسم از نگاهت توی فنجانم بریز
من که هستم در به در دنبال چشمت هر غزل
می گذارم باز گلدانی به یادت روی میز
نیستی اینجا، خیال عاشقم دلتنگ توست
می شمارد روزهای غیبتت را شعر نیز
استکانی چای مهمانم بمان در دفترم
تا کنم دل را به پای گامهایت ریز ریز
عاقبت یکروز دستانم به دستت می رسد
با تو درمان می شود این شعرهای زخم خیز
می نویسم روی پیشانی ی اشعارم تو را
زندگی شعریست شعری از دو چشمانت عزیز