eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
70 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ شب ازفراقت در فغان روز ازغمت در زاری ام دارم عجب روز وشبی آن خواب و این بیداری ام ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ━━━━💠🌸💠━━━━
مَن تو را با همه‌ی مهر، به آبان دادم مِهربان باش ڪه پائیز، بهارت گردد... 🍂✨
دل را بکشان سوی خودت؛ فتنه بر انگیز یاد آور ِاوقات ِخوش ِخاطره انگیز در من غم ِتنهایی یک کوه نهفته است در من، غم ِصد رنگی ِهر ساله ی پائیز من عاشق ِبی رحمی ِچشمان تو هستم اینقدر نگو از من و از عشق، بپرهیز تقدیم به نامردی ِتو بیت به بیتش شعری که شد از حس ِغزل های تو لبریز آماده ام ای عشق که همراه تو باشم من را بکشان سوی خودت فتنه برانگیز
این جاده هم انگار تو را برد و نیاورد من ماندم و پائیز ِ غم‌انگیز ِ غم‌انگیز
گاهی شرار شرم و گاهی شور شیدایی است این آتش از هر «سر» که برخیزد تماشایی است دریا اگر سر می زند بر سنگ حق دارد تنها دوای درد عاشق ناشکیبایی است زیبای من! روزی که رفتی با خودم گفتم چیزی که دیگر برنخواهدگشت زیبایی است راز مرا از چشمهایم می توان فهمید این گریه های ناگهان از ترس رسوایی است این خیره ماندن ها به ساعت های دیواری تمرین برای روزهایی که نمی آیی است شاید فقط عاشق بداند «او» چرا تنهاست: کامل ترین معنا برای عشق تنهایی است.
✨ وقتی بیایی سینه را، خانه تکانی میکنم رنگ تمام پرده‌ها را آسمانی میکنم وقتی بیایی روز و شب چون کودکان نو سخن با ذوق ، در دنیای تو شیرین زبانی میکنم آنقدر خیره مانده ام بر عکس ‌های کهنه ات انگار دارم قاب‌ ها را هم روانی میکنم طاقت نمی آرم کسی آیینه ات را بشکند با قیل و قال سنگ‌ها هم مهربانی میکنم من با تمام واژه‌ها اتمام حجت کرده ام شعر تو را، شور تو را، روز جهانی میکنم یک جای دنیا، شعر، با هم آشتی‌مان می دهد آنوقت هر شب در هوایت شعر خوانی میکنم دیگر چه فرقی می کند من پیر باشم یا جوان؟! وقتی تو باشی تا ته دنیا جوانی می کنم ♥️
وقت رفتن چهره‌ی شادت حالت ناباوری دارد مثلِ بغضِ دخترِ سرهنگ در شبِ پایانِ سربازی ...
همه‌ی کارهای تکراری، آدم رو پیر می‌کنه؛ به جز دوست داشتنت... 🖇💌
من خزان دیده‌یِ عشقم چه کنم با دلِ خویش آن که دل برده زِ من یک‌ تنه صد پائیز است
گفتى چه خبر؟ گفتم و هرگز نشنيدى جز دورى‌ات اى عشق به قرآن خبرى نيست
از دل گله دارم گله دارم گله دارم از داغ دلم لرزش صد زلزله دارم اصلا چه بفهمد دل من دلهره هارا طوفان زده ام قایق در اسکله دارم هرکس که بپرسد نکند عاشق اویی باید چه بگویم اِله دارم بِله دارم هرچند بزرگان همه پندی بکنندم از دل گله دارم گله دارم گله دارم
شِعر در بسترِ دل گاه چنان بِنشینَد ڪه غم از دل بـروَد، سـوز فـراموش شَـود... گاه یڪـ مصرعَش آنی زَند آتش به دلت ڪه به صد بَحر، مَحال است ‌ڪه خاموش شَـود... محمد_بزاز