eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 گفتـم شـرابِ وصـْل به اوبـاش مـی‌دهنـد؟ بـا خنـْده گفـت: بنده‌ی «او» بـاش، مـی‌‌دهنـد ... ✍
و من هنوز در گیرودارِ نبودنت دوست داشتنت را از یاد نبرده‌ام...! شبتون پر عشق 🍂🍂
نفس کشیدن اگر خود نشان زندگی است به دوستان برسان: زنده ام، ملالی نیست!
دستِ من نیست ولی خـاطره اش لاڪـردار همچو یڪ مرغ اَجَل ،جانِ مرا می پاید
گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟
هـر گوشه ی این شــهر ز ما خاطره ای بـود اکنــون ز غـــم هجـر ، همـه شــهر غم انگیز
قهوه را بردار و يك قاشق شكر، سم بيشتر پيش رويم هم بزن آن را دمادم بيشتر قهوه‌ی قاجاری ام همرنگ چشمانت شده ست می شوم هرآن به نوشيدن مصمم بيشتر صندلی بگذار و بنشين روبرويم، وقت نيست حرف‌ها داريم، صدها راز مبهم، بيشتر راستش من مرد رويايت نبودم هيچ وقت هرچه شادی ديدی از اين زندگی، غم بيشتر عمق فنجان هرچه كمتر می شود حس ميكنم عرض ميز بينمان انگار كم كم بيشتر خاطرت باشد كسی را خواستی مجنون كنی زخم قدری بر دلش بگذار، مرهم بيشتر حيف بايد شاعری خوشنام بودم در بهشت مادرم حوا مقصر بود، آدم بيشتر سوخت نصف حرفهايم در گلو، اما تو را هرچه میسوزد گلويم دوست دارم بيشتر
تشنه عشق تو ام تو جرعه آبی شب بخیر نیست همچون عشق ما اندر کتابی شب بخیر از لب لعل تو خواهم بوسه ای ای نازنین... جام من را پر کن از چشمت ، شرابی شب بخیر با تو باشد روزگارم همچو باغی در بهشت بی تو دنیا میشود دشت عذابی شب بخیر یک نفر میگفت از دوری من گریان شدی اشک ریزان روی آتش چون کبابی شب بخیر من خراب طعم لب هایت شدم ، آیا تو هم... از فراق من چنین زار و خرابی؟! شب بخیر سخت می آید برون از سینه ام دیگر نفس دوریت گشته به حلقم چون طنابی شب بخیر شاد گردند کودکان با دیدن چندین حباب کودکم من تو برای من حبابی شب بخیر "عاصی" 💞💞💞
عمری به عبث در ره مقصود دویدیم یک عمر دویدیم و به مقصد نرسیدیم
من از عاشق شدن گفتم، به طعنه گفت: دینت رفت "جهان دار مکافات است" کافر میشود روزی
یکدیگریم؛ آینه‌های دچار خویش دلتنگ خویش، منتظر و بی‌قرار خویش چون جاده‌های گمشده‌ی زیر نور ماه بی‌حرف و حدس می‌گذریم از کنار خویش این زندگی، نفس نفس‌اش، سقط مرگ بود غم بود آس ما به بساط قمار خویش باید دوباره دست در آغوش خود شویم از این غریبه‌تر، چه کسی در دیار خویش؟ لب‌های ما دو بوسه‌ی سرخ است، گرچه دیر روییده‌ایم مثل گلی بر مزار خویش
‏جایِ مهتاب به تاریکیِ شب ها "تو" بتاب