eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2هزار ویدیو
80 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چشم سبز رنگ دریا مگر از دیده ی تو وام گرفت؟ که تماشاش چنین لذّتِ بی پایان است...
می‌گذاری اندکی از چشمِ نابت چای نوشم؟ مست کرده این دل دیوانه را عطرِ قشنگش جهتِ شرکت تو بداهه سرایی
مپرس از من چرا در پیله ے مهر تو محبوسم ... ڪه عشق از پیله هاے مرده هم پروانه می سازد ...
عشق پیدا ڪردن سنگی ست در اعماق چاه ... آنچه با یڪ مشت عاقل می ڪند دیوانه اے ...
یهو یاد حاج قاسم افتادم نیست این غائله‌را خاتمه‌انگار،ولی... ما نه‌آنیم کَز این‌معرکه بازنده رویم
خم ابروی تو سرمشقِ کدام استاد است که خرابات دلم در پی او آباد است ...
من را ببخش چون كه دلم تنگ مى شود گاهى تو را به چشم خودم وعده مى كنم شكى ولى به حد يقين دوست دارمت دارم جواب مساله را ساده مى كنم
عاقبت چشم خمار و لهجه‌ی کرمانی‌ات سوی تهران می‌کشد شه‌زاده‌ی قاجار را 🖇💌
مرا به جرعه ای از چشمهات مهمان کن که چای سبز برای سلامتی خوب است
تا کریمی چون حسن بنده‌نوازی دارد سائلی بر در این خانه به من می‌آید...
زِعشقت گرچه با دردیم و در هجرانت اَندر غم وز عشق تو نه بَس باشد ز هجران تو بس ما را
داستـانِ شَبِ هِجـرانِ تو گُفتَـم با شَمع آنقَدَر سوخت که از گُفته پَشیمانَم کَرد