خود قضاوت کن اگر درمان دردم عشق توست
این سر آشفته و این قلب ناخرسند چیست؟
#فاضل_نظری
به گیسوان پریشان خود نگاهی کن
که شرح حال من است این کلاف سر در گم
به سر هوای تو دارم، خدا گواه من است
اگر رسیده نمازم به رکعت پنجم
#حسین_دهلوی
گر نشد او محرمم، مرهم درد و غمم
من نشدم بینصیب، شاعر مستان شدم
#بداهه 😊
#جواد_محمدی_دهنوی
زندگی با تو چه کرد ای عاشق شاعر مگر؟
کان دل پر آرزو از آرزو بیزار شد...
#حسین_منزوی
این که با خود میکشم هرسو مپنداری تن است
گور گردان است و در آن آرزو های من است!
#سیمین_بهبهانی
ز چشمش ببین قلب ویران ترک خورد
نشست او ولی بیتفاوت پفک خورد
ببین شاعر زخمی از داغ هجران
چگونه ز بابای عشقش کتک خورد 😭
#جواد_محمدی_دهنوی
شهرِ بعد از جنگم و آرامشم طوفانی است
مانده از ایل و تبارم یادگاری سوخته...
#حسین_دهلوی
در سرم شوری به پا از حسرت دوران اوج
بی قرار زخمه ام، مثل سه تاری سوخته ...
#حسین_دهلوی
سکوت محض من ای دوست
از رضایت نیست
ز حجم بغض مگر کوه در گلو دارم!
#حسین_دهلوی
مثل سرداری اسیرم، “اعتباری سوخته”
تو زمستانی لطیفی، من بهاری سوخته
شهر بعد از جنگم و آرامشم طوفانی است
مانده از ایل و تبارم یادگاری سوخته
شرح تنها بودنم تنها همین یک مصرع است:
کنج ریلی دور افتاده، قطاری سوخته
دردلم شوری به پا از حسرت دوران اوج
بیقراری زخمهام مثل سهتاری سوخته
باختم خود را به پایت ، از غرور سرکشم
پاکبازی مانده با دار و نداری سوخته
#حسین_دهلوی
در پاسخت گاهی فقط لبخند باید زد
جا می زنی اما به من "نامرد"می گویی
#حسین_دهلوی