آبشار موهایت
چه زیبا موج میزند در ساحل صبح
و نگاه هوس انگیز من
در کمین شکار لحظه ها
برای لمس
تنت
#شهاب_شهابی
عجب که راه نفس بستهاید بر من و باز
در انتظار نفسهای دیگرید از من!
#حسین_منزوی
مثل گلهای ترک خورده کاشی شدهام..
بعد تو پیر که نه.. من متلاشی شدهام..
#مهدی_نظام_آبادی
در کلبه یِ جنگلیِ گیلانی مان
با رقصِ گُل و شوقِ غزلخوانی مان
عطرِ خوشِ چای و هیزمِ نم خورده
دل میبرد از صبحِ زمستانی مان
#شهراد_میدری
گر مرا دوزخ فرستد ذات حق یوم الحساب
تا ببینم حاصل عصیان خود را در عذاب
چون بسوزد پیکرم در آتش داغش ولی...
سینه ام هرگز نسوزد چون به دل دارم علی(ع)
"عاصی"
❤️❤️❤️
خورشید ز شهر مکّه چون سر میزد
در سینه،کبوتر دلم، پر میزد
وقتی به حریم کعبه رفتم، دیدم
هستی درِ خانهٔ علی، در میزد
#محمدجواد_غفورزاده
#فقطحیدرامیرالمومنیناست🌱
#امیرالمومنین_ع_مدح
با خودم شوق و شور خواهم برد
کوله بار غرور خواهم برد
چون تو گفتی فمن یمت یرنی
آرزو را به گور خواهم برد
شاعر: #امیر_فرخنده
#امیرالمومنین_ع_مدح
هوهوی تو تا دشت را لبریز می کرد !
شمشیر تو اِعلان رستاخیز می کرد !
تو ! آن سلحشوری که هر دَم تیغ خود را
با گردنِ گردن فرازان تیز می کرد !
وقتی به میدان می زدی هر مَرد جنگی
از پنجه ی شیراَفکنت پرهیز می کرد !
«مَرحَب» اگر از زور و بازویت خبر داشت
خود را هزاران بار حَلق آویز می کرد !
ابرو که در هم می کشیدی ذوالفقارت
بر پهنه ی آفاق جَست و خیز می کرد !
جولان بازوهای تو در صحنه ی جَنگ
مرگ سپاه فتنه را تجویز می کرد !
هر مادری شب های طفلان خودش را
با قصّه ی رَزم تو سِحرآمیز می کرد !
اُسطوره ای هستی ! که در تلخی ایام
تاریخ را شیرین و شورانگیز می کرد !
شاعر: #سیدروح_الله_باقری