eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دل سپردم به بتی تا شود ارام دلم نه که تسکین و قرار از منِ مسکین ببرد
افطار با برنج ، کار گرسنه هاست عاشق به بوسه روزهٔ خود باز می کند 😉
دَست بَر دیوان شُدم "هر چه لِسان‌الغیب گفت..." خواجه هَم ‌در فالِ ما شـعرِ جدایی ساز کـــــرد...
بر لبش لبخند نابی صبح ها گل می‌کند... چایی از این قند پهلوتر کجا پیدا کنم؟! صبح همگی بخیر
مشڪل اهلِ زمین شاید همین یڪ جملـہ بود هيچ‌كس مَثلِ قدیم آن‌گونـہ عاشق‌پیشـہ نیست .
آشوب جهان و جنگ دنيا به كنار بحران نديدن تو را من چه كنم؟
مُردم از درد و به گوش تو فغانم نرسید جان ز کف رفت و به لب رازِ نهانم نرسید گرچه افروختم و سوختم و دود شدم شِکوه از دستِ تو هرگز به زبانم نرسید به امید تو چو آیینه نشستم همه عمر گردِ راه تو به چشم نگرانم نرسید غنچه ای بودم و پرپر شدم از بادِ بهار شادم از بخت که فرصت به خزانم نرسید منِ از پای در افتاده به وصلت چه رسم که به دامانِ تو این اشکِ روانم نرسید آه! آن روز که دادم به تو آیینه ی دل از تو این سنگدلی ها به گمانم نرسید عشقِ پاکِ من و تو قصه ی خورشید و گُل است که به گلبرگِ تو ای غنچه لبانم نرسید
چو مغرورانِ بی منطق، نگو از "عشق" بیزارم که ناگه می زند بر دل... شگردِ او شبیخون است ...! 🌻🌻
قصد رفتن کرده ای این پا و آن پا می کنی چشم بر هم می‌گذارم بی خجالت دور شو! ✍ ✒️
🌿💟🌿💟🌿 تو آن قصیده ی بی اختیار موزونی من آن دو بیتی نصفه؛ چهار پاره شده تو مثل شعله ی خورشید صبحگاهانی منم که مثل اشعه ؛هزار پاره شده تو خاصتر ز سکوتی ؛ شکستنی هستی شبیه حنجره ام ؛ کز هوار؛ پاره شده برای دلبری از من خود زلیخایی که پشت جامه ی من در فرار پاره شده تو مثل دادستان ؛ سخت و تلخ و سنگینی طناب مرگ من اما به دار پاره شده تو سمت دیگر ریل و من این ورم یعنی تمام رابطه با یک قطار پاره شده... 💟🌿💟🌿💟
گفته بودی عشق می کارم به صحرای دلت بید مجنون کاشتی ما را چنین دیوانه کرد!
طعمِ دریا میدهد سیبِ گلابش گاه گاه گاهی عشق بی پدر جادوگری هم میکند