eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پُشتِ چشمانت مـرا جا میگذاری می روی روی قلـبِ عـاشقـم، پـا میگذاری می روی بـارِ دیگر خانـه ام از عشق خـالی می شود این هـمه مِهـر و وفـا را میگذاری می روی چشم میبندی به روۍچشمهای خیسِ من چشـمِ مـن میبارد امّـا میگـذاری می روی بی بهـانـه مثلِ هـر شب یـادگـارِ عشق را پُشـتِ بـاغِ آرزوهـا ... میگـذاری میـروی بسته ای بارِ سفر را کوله بارت حاضر است مانده ام غمگین و تنها، میگذاری می روی پیکرِ بیجانِ من بازیچه ای در دستِ توست زخمِ کـاری بـر دلِ مـا میگـذاری می روی قلبِ ویرانم بـرای ماندنت مُشتاق نیست گـر بیـایی بـاز فـردا ، میگـذاری می روی 🌹 🌹 🌹
سنگفرش کوچه‌ها از ردپای من پُر است کیستم؟ در شهر خود آواره‌ای ناآشنا ...!
بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت و اندر آن برگ و نوا خوش ناله‌های زار داشت گفتمش در عین وصل این ناله و فریاد چیست گفت ما را جلوه معشوق در این کار داشت یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت در نمی‌گیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست خرم آن کز نازنینان بخت برخوردار داشت خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم کاین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت وقت آن شیرین قلندر خوش که در اطوار سیر ذکر تسبیح ملک در حلقه زنار داشت چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت شیوه جنات تجری تحتها الانهار داشت 🌹🌹🌹
گَهی که رنجشی از یار بوده‌است مرا ز خود شکایت بسیار بوده‌است مرا رقیب، رحم از آن می‌کند به سادگی‌ام که چشم مرحمت از یار بوده‌است مرا ز سخت دادن جانم اجل بُود آگه که شام هجر تو غمخوار بوده‌است مرا مرا پسندِ رقیبت به خویش دشمن کرد قبولِ بی‌هنران عار بوده‌است مرا ز خار خارِ غمت در دل اضطراب مباد گر از تو خاطرِ افگار بوده‌است مرا... ‏ 🌹🌹🌹
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ آتش گرفته دامن آرامش جهان عَجل علی ظُهورک یا صاحب‌‌الزمان ━━━━💠🌸💠━━━━
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ بنگر چه آتشی زتو بر پاست در دلم! ━━━━💠🌸💠━━━━
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ من همان لالم که يک‌عمر است با معشوقه‌ام حرف‌هایم را میان شعرهایم می‌زنم ━━━━💠🌸💠━━━━
راهت چرا همیشه به دل ختم می شود؟ دلگیر و دلشکسته و دلتنگ و دلخوری... 💕
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ تا در دل هم باشیم تاوان بدی دادیم او گیره‌ی مویش را من ایل و تبارم را ━━━━💠🌸💠━━━━
قصدِرفتن مڪن اے دوست ڪہ با رفتن تو دل ز ما میرود و نیمہ ے جان میماند... 💕
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ کشته است مرا داغ صبوری هایت وای از تو و از آتش دوری هایت از روی دلم پریده ای تا باشم بازیچه ی چارشنبه‌سوری‌هایت... ━━━━💠🌸💠━━━━
آی آنکه از این و آن سرخورده و دلگیری آخر تو بگو تا کی پیگیری و پیگیری دیدی که چه ها آمد بر آن دل آرامت بس کن تو دگر جانا این شیوهٔ درگیری در خویش پریشانی از عشق پشیمانی با این همه آلام از معشوق چه میگیری