خون دل می نوشم و شعرم تجلی می کند
دوستانم غافل از مفهوم "به به" می کنند
#عبدالجبار_کاکائی
زنی چنین که تویی جز تو هیچکس زن نیست؛
و گر که هست پسندیدهی دل من نیست..!
#حسین_منزوی
فقط با شوق می خوانی و از دردم چه می دانی؟
تو جان می گیری از شعری که من را بارها کشته...
#فرامرز_عرب_عامری
من که از حافظه ی شعر خودم هم رفتم
تو چرا دلخوش هم بستری بیت منی؟
آنچنان در منی و دور که می پندارم
وصله ای هم تنی و نا تنی پیرهنی
#آرش_مهدی_پور
تا توانی به خرابی من ای عشق بکوش
من نه آنم که ازین پس دگر آباد شوم
#نشاط_اصفهانی
عبور کردم از عشق و عاشقان دانند
که در طریقتِ ما، رد شدن گذشتن نیست
#نوید_کلانکی
در ؏ــشق
قرار بیقرارےست
بدنامی عشق نامدارےست
چون نیست شمار عشـق پیدا
مشمر ڪه شمار بیشمارےست...!!
#حضرت_عطار
رفته ام من سالها از خاطرات اینو آن
یک سراغ ساده هم از ما نمیگیرد کسی...
#شهریار...
در خرابہ هاے عاشقانہ ام هیچ چیز
سر جایش نیست
جز خیال تو...
#محمد_بشیرے...
من دلخوشم به سوختن و دوست داشتن...
با خون دل حکایت حرمان نگاشتن....
عاشق نگشتهای و ندانی چه عالمی است،
از دست دوست، سر به بیابان گذاشتن !...
#فریدون_مشیری
در سینه نشانده یڪ دل سنگی را
هی زیر سوال برده یڪرنگی را
ای ڪاش شبیه من گرفتار شود
تا هضم ڪند معنی دلتنگی را
#محمدجواد_منوچهری