eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سرگرم بی تو بودنم این روزها ولی... لعنت به شب که خاطره را زنده میکند!
عشق اگر پشت در خانه ات آمد روزی... درب را وا نکنی ، خانه خرابی دارد مسعود_محمدپور
من پریشانِ تو اینجا... و خدا می‌داند؛ تو کجا؟ در پیِ که؟ از چه پریشان هستی؟!
از همان روزی که گفتی اهلِ چای و قهوه‌اَم کافه گردی می‌کنم! شاید تو را پیدا کنم...
مثل خرمشهر سال 61 هستم ڪه بعد از سال ها حفظ ڪرده در دلش شیرینیِ یڪ سوّم خرداد را...
راز حافظ بعد از این ناگفته ماند ای دریغا راز داران یاد باد
پناه می‌برم از بغضِ در گلو مانده به دشت چادر گل‌دار مادرم گاهی...
مستِ خیال را... به وصال احتیاج نیست...
بازآی دلبرا ، که دلم بی قرار توست وین جان بر لب آمده، در انتظار توست در دست این خمار غمم، هیچ چاره نیست جز باده ای که در قدح غمگسار توست ساقی به دست باش که این مست مِی پرست چون خُم ز پا نشست و هنوزش خمار توست بی چاره دل که غارت عشقش به باد داد ای دیده خون ببار که این فتنه کار توست ای سایه صبر کن که براید به کام دل آن آرزو که در دل امیدوار توست 🌹🌹🌹
عشق ها دام اند و دل ها صید و گیسوها ڪمند بگذر و بگذار، دل در هرچه می بینی مبند ..
ستاره های فلک را شمردن آسان است حساب داغِ دل ما کِه می تواند کرد؟
گر نمی آمیخت با ظاهرپرستی دین ما سایهء نفرین نمی افتاد بر آمین ما در تقّلای عبادت غافل از مقصد شدیم از سفر واداشت ما را توشهء سنگین ما عشق را گفتم چرا بر من نبستی راه؟ گفت راه بر گمراه رستن نیست در آیین ما بی تو چون بیمار، زیر دست عقل افتاده ایم این طبیب ای کاش برمی خاست از بالین ما ای که گفتی دوستانم رشک بر من می برند دشمنان هم چون تو ناچارند از تحسین ما