eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🟨 و قاف       حرفِ              آخرِ                عشق                    است آنجا که نام کوچک من                    آغاز می‌شود ... هشتم آبان سال روز کوچ ابدی قیصر امین پور گرامی باد ...
از چهره چون ماهت وز قد و کمرگاهت چون ماه نو این جانم خود را چو قمر کرده
جانا به غریبستان چندین به چه می‌مانی بازآ تو از این غربت تا چند پریشانی صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم یا راه نمی‌دانی یا نامه نمی‌خوانی گر نامه نمی‌خوانی خود نامه تو را خواند ور راه نمی‌دانی در پنجه ره دانی
🍃🌸 شماها میگید: یه عکس بفرست ببینمت!🤨 اما جناب میگه: روی بنمای! جَمال از تو و قربان از من 🫣🤪 .
پاییز استاد دلتنگی‌ست از خاطراتِ اویی که رفته برای اویی که مانده سنگ تمام می‌گذارد...
. این چه تابے است ڪه آن حلقهٔ گیسو دارد ڪه دل هر دو جهان بسته یڪ مو دارد... 🌾
. هر ذره ازو در سر هر قطره ازو در دل 🌾
‌ هر کسی را هست صائب قبله‌گاهی در جهان برگزیدم از دو عالم من جناب عشق را
وقتی عکس جدید براتون می فرسته بجای تعریفای تکراری، مثل‌ بهش بگید: "در تماشای تو قانع نشوم من به دو چشم همه چشمان جهان گو به سرم بشتابند.." ذوقش تضمینیه. ♥️
پاییز و آن شور و‌ شرش را دوست دارم آبان و مهر و آذرش را دوست دارم آن برگ‌ریزان درختان از غم عشق وان رودِ دور از دلبرش را دوست دارم
الفاظ "زن" و "زندگی" و "آزادی" هنگام نبود "امنیّت" بی معناست
برای خودم و بعضی رفقای هیأتی این روزهای دلگیر : نفهمیدیم اوّل را و آخر را نفهمیدیم که مهدی را ندیدیم و پیمبر را نفهمیدیم سرودیم از شب هجرت ولی در خانه ی تاریخ دلیلِ ماندنِ حق بین بستر را نفهمیدیم من از مَن‌ کنتُ مولا خواندن خود نیز حیرانم که حیدر را پرستیدیم و قنبر را نفهمیدیم چه زهرا دوستهای نا تلاوت کرده قرآنی که از آیات أعطیناک ، کوثر را نفهمیدیم شب هیأت برای روضه ی در سوختیم امّا همین که صبح آمد صبر حیدر را نفهمیدیم به پای نامه های کوفیان امضا زدیم از بس که سلمان را که مالک را ابوذر را نفهمیدیم عبای إرباٌ إربایی برای خیمه ها بردیم اذان شد ، سینه کوبیدیم و اکبر را نفهمیدیم همیشه کربلایی باب میل خویشتن داریم که حال زخمی امروزِ کشور را نفهمیدیم چگونه کربلا را یافتید؟! از ما اگر پرسند چه پاسخ می توان دادن اگر سر را نفهمیدیم ستون خیمه را وقتی که می افتاد ، نالیدیم ولی افتادن سردار لشگر را نفهمیدیم برای پرچمی امروز دلخونم که در پایش به خون غلطیدن سرو و صنوبر را نفهمیدیم