eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
روزها با فکر او دیوانه‌ام، شب بیشتر هر دو دلتنگ همیم، اما من اغلب بیشتر باد می‌گوید که او آشفته گیسو دیدنی‌ست شانه می‌گوید که با موی مرتب بیشتر تا مرا بوسید گفتم: آه ترکم کن، برو عمق هذیان می‌شود با سوزش تب بیشتر حرف‌هایش از نوازش‌های او شیرین‌تر است از هر انگشتش هنر می‌ریزد از لب، بیشتر یک اتاق و لقمه‌ای نان و کمی آغوش او من چه می‌خواهم مگر از این مکعب بیشتر؟
من به چشمَم گفته بودَم عشقِ من را لُو نَده ! این روانی بی‌اجازه با تو صُحبت می‌کُند !!
🥀🕊🥀 هر وقت دل بهانه ی یاد تو را گرفت شادی از آن بلند شد و غصه جا گرفت ابریست آسمان دل بیقرار تو بیخود نبود اگر که دوباره هوا گرفت گفتم شبی شبیه تو گریه کنم ولی چشمم ز اشک خشک شد آقا صدا گرفت تو سوختی که سینه ام آتش گرفت و سوخت تو روضه خوان شدی اگر این روضه پا گرفت امروز هم بیا و بگو وای مادرم آخر مریض خانه ی مولا شفا گرفت راحت شدند اهل مدینه ز رفتنش این خانه ی علیست که دیگر عزا گرفت در آخرین وصیت زهرا دل علی از روضۀ حسین و غم کربلا گرفت شاعر:
بسم الله الرحمن الرحیم هر‌دو دو مصرع از تو نوشتم، قصیده شد هردو برای خوانده شدن برگزیده شد هردو فضائل علی و تیغ ذوالفقار علی دوسیب بود که از عرش چیده شد هردو علی که نیست خدا و علی که نیست بشر چگونه در شب معراج دیده شد هردو؟ صدا صدای خدا بود یا صدای علی؟ که خود به گوش پیمبر شنیده شد هردو علی است نفس نبی و نبی است جان علی دو روح بود و به یک تن دمیده شد هردو شب سیاهه‌ی ظلم و شب غم مظلوم به یُمن مقدم مولا سپیده شد هردو به حکم آیه‌ی "تَبَّت یَدا أبی‌لَهب" است که دست دشمن مولا بریده شد هردو فقط برای عبادت؟ فقط برای نبرد؟ علی برای کدام آفریده شد...؟ هردو.
🥀🍃 از همه دور کن و از حرمت دور نکن پس نرانید مرا گر چه برانند مرا ..
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام صبحتون بخیررررررررر🌸 جهت تعجیل در ظهور آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صلوات 🌺اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌺
276.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀🍃 محبــوبـه‌ی حبـیـب خـدا بیـن شعلـه هاست از خـود گـرفتـه است خـدا امتحـان صبـر... 😭😭
حیدر میان کوچه دلش را گذاشته ان جا که درد روی غزل پا گذاشته در پشت در میانه ی آتش امیر ما عشق و دل و تمام‌خودش را گذاشته گویی که داغ میچکد از گونه ی علی او که نشان به صورت زهرا گذاشته لرزیده است دست و دل و جان مجتبی آن جا که عربده به تماشا گذاشته زینب به کربلا لب گودال قتلگاه "پا جای پای حضرت زهرا گذاشته" شاعر شدم به درد بگریم‌برای عشق حالا قلم به قافیه سقا گذاشته دستی که مصرعی شده گلگون به دشت درد آتش به داغ زینب کبری گذاشته ادرک اخاک گفته و زهرا کنار تو دستی به روی بازوی دریا گذاشته میسوزم از سوال که عمه عموی من پس دست خویش را به کجا جا گذاشته ؟ چشم و دو دست و سر همه را تک به تک ببین در جای جای پهنه ی صحرا گذاشته سروی که زخم خورده ولی باز هم به عشق با درد روی قد علم تا گذاشته گفتم چه گونه بود ابالفضل پس نوشت سنگ تمام را به وفاها گذاشته خم شد حسین و دست به زانو گرفت و گفت عباس من به خط امان لا گذاشته . بر غربت علی خود محسن به روز حشر مهری به خون دل زده ، امضا گذاشته
سبکروان به زمینی که پاگذاشته اند بنای خانه بدوشی بجا گذاشته اند خسیس تر ز جهان آن خسیس طبعانند که دل به عشوه این بیوفا گذاشته اند عجب که روز جزا سر برآورند از خاک کسان که خانه دل بی صفا گذاشته اند خوش آن گروه که چون موج دامن خود را به دست آب روان قضا گذاشته اند چه فارغند ز رد و قبول مردانی که پای خود به مقام رضا گذاشته اند عنان سیر تو چون موج در کف دریاست گمان مبر که ترا با تو وا گذاشته اند مباش در پی مطلب که مطلب دو جهان به دامن دل بی مدعا گذاشته اند ربوده است دل بدگمان قرار ترا وگرنه قسمت هرکس جدا گذاشته اند مباش محو اثرهای خود تماشا کن که پیشتر ز تو مردان چها گذاشته اند
خوب آمده استخاره برمی گردی با بغل بغل ستاره بر می گردی مانند کبوتران جَلدی بانو هر جا بِروی دوباره بر می گردی
ای آسمان من که سراسر ستاره‌اے تا صبح می‌شمارت امااا ندارمت...😞
گفتند فاطمیه کدام است ؟ کوچه چیست ؟ افسانه باشد این همه ؛ گفتم خدا کند با بغض ، مردی آمد از این کوچه‌ ها گذشت می ‌رفت تا برای ظهورش دعا کند