از نو شکفت نرگس چشم انتظاریام
گل کرد خارْخار شب بیقراریام
تا شد هزارپاره دل از یک نگاه تو
دیدم هزار چشم در آیینه کاریام
گر من به شوق دیدنت از خویش میروم
از خویش میروم که تو با خود بیاریام
بود و نبود من همه از دست رفته است
باری مگر تو دست بر آری به یاریام
کاری به کار غیر ندارم که عاقبت
مرهم نهاد نام تو بر زخم کاریام
تا ساحل نگاه تو چون موج بیقرار
با رود رو به سوی تو دارم که جاریام
با ناخنم به سنگ نوشتم : "بیا"، بیا
زان پیشتر که پاک شود یادگاریام
#قيصر_امين_پور
اگر درد مرا درمان فرستی
وگر كشت مرا باران فرستی
وگر آن میر خوبان را به حیلت
ز خانه جانب میدان فرستی
وگر ساقی جان عاشقان را
میان حلقه مستان فرستی
همه ذرات عالم زنده گردد
چو جانم را بر جانان فرستی
وگر لب را به رحمت برگشایی
مفرح سوی بیماران فرستی
به دربان گفتهای مگذار ما را
مرا هر دم بر دربان فرستی
منم كشتی در این بحر و نشاید
كه بر من باد سرگردان فرستی
همیخواهم كه كشتیبان تو باشی
اگر بر عاشقان طوفان فرستی
مرا تا كی مها چون ارمغانی
به پیش این و پیش آن فرستی
دل بریان عاشق باده خواهد
تو او را غصه و گریان فرستی
یكی رطلی گران برریز بر وی
از آن رطلی كه بر مردان فرستی
دل و جان هر دو را در نامه پیچم
اگر تو نامه پنهان فرستی
تو چون خورشید از مشرق برآیی
جهان بیخبر را جان فرستی
چه باشد ای صبا گر این غزل را
به خلوتخانه سلطان فرستی
#مولانا
ديدي اي دل عاقبت زخمت زدند؟
گفته بودم مردم اينجا بدند
ديدي آخر ساقه جانت شكست ؟
آن عزيزت عهدوپيمانت شكست؟
ديدي اي دل درجهان يك يار نيست؟
هيچكس در زندگي غمخوار نيست؟
آه ديدي سادگي جان داده است؟
جاي خود را گِل به سيمان داده است؟
ديدي آخر حرف من بيجا نبود؟
از براي عشق اينجا ، جا نبود؟
نوبهار عمر را ديدي چه شد؟
زندگي را هيچ فهميدي چه شد؟
ديدي اي دل دوستيها بي بهاست؟
كمترين چيزي كه مي يابي وفاست؟
ديده اي گلها همه پژمرده اند
رنگها در دود و سرما مرده اند
آري اي دل ! زنده بودن ساده نيست
بين آدمها يكي دلداده نيست
بايد اينجا از خود اي دل گم شوي
عاقبت همرنگ اين مردم شوي !.
مجتبی پویان
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
ديدي اي دل عاقبت زخمت زدند؟ گفته بودم مردم اينجا بدند ديدي آخر ساقه جانت شكست ؟ آن عزيزت عهدوپيم
اعضا محترم ببخشید اسم شاعر رو نمیدونستم.
و میدونم قرارمون این بود که اشعار حتما اسم شاعر داشته باشه.
ولی خب یهو یاد این شعر افتادم گذاشتم🙏🌸
21.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️﷽❤️
وقتی #حاج_قاسم سعی می کرد در هر فرصتی به گلستان شهدای اصفهان برود...
اصفهانی های عزیز ، هر وقت دلتون واسه حاج قاسم تنگ شد، بروید سر مزار #حاج_احمد_کاظمی یادگار بهترین دوران عمرش تا دلبسته آن #جان_فدا شوید.🩸
کسی را می شناسی چهره ی شاداب بفروشد؟
به یک بیمار افسرده کمی اعصاب بفروشد؟
گلویَم سخت خشکیده، خریدار دوخط شعرم
کسی را می شناسی شعر جایِ آب بفروشد؟
در این تاریکیِ مطلق که خورشیدی نمی تابد
یکی پیدا نشد تا اندکی مهتاب بفروشد
به عکس مبهم اسطوره های شهر می خندم
کسی را می شناسی قصه هایِ ناب بفروشد؟
که از تکرار این افسانه هایِ پوچ بیزارم
دکانی می شناسی رستم و سهراب بفروشد؟
دهان باغ را بسته غم گُل هایِ خشکیده
یکی باید به ما نیلوفرِ مرداب بفروشد
من از بیداریِ کابوس وارم سخت می ترسم
کسیرا می شناسی این حوالی خواب بفروشد؟
#امیر_اخوان
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
اعضا محترم ببخشید اسم شاعر رو نمیدونستم. و میدونم قرارمون این بود که اشعار حتما اسم شاعر داشته باشه.
یکی از اعضا محترم تو لینک ناشناس اسم شاعر رو فرستادن.
شرح ایثار شهیدان می دهد دل را جلا
آفرین بر رزم و ایثار شهیدان خدا
عارفان از درک ایثار شهیدان مانده اند
می زند در خون قلم شاعر به وصف ماجرا
خطّ تیر چلچله در جبهه تا صف می کشد
گوئیا بر مرد عاشق نامه آمد زان سَرا
سوت خمپاره چو رعدی ناگهان سر میرسد
مرد می افتد به خاک و ذکر او مهدی(عج) بیا
بیقرارش کرده او را شوق دیدار خدا
خنده بر لب دیده گویا آن شهید کربلا
آن طرف در پشت جبهه کنج خانه همسری
بر دلش افتاده شوری و نمی داند چرا
زین سبب آشفته گشته و مو بریدش بی هوا
دختری زین حال مادر، سر زنان نوحه سُرا
لُکنتی افتاده در نطق و کلام منبری
مادری آمد به هیئت با چه عکسی باصفا
#مهدی_ملک
آرزو کردهام از تو، متنفر بشوم...!
هرکه از هرچه بدش آمده، آمد به سرش! :)
#نیما_شکرکردی
تو جور كردى و خواهم به تو جزا نرسد
خدا كند كه به فرياد من خدا نرسد
#شیخ_افضلی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈