eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خورشید دلم، سلامم ارزانی تو صبح آمده باز هم به مهمانی تو تا جای من غریب دور افتاده صد بوسه زند به روی پیشانی تو
عطرِ نفسِ تو بر دل و جان خورده یا بوسه ی تو بر لب ِفنجان خورده آنقدر که از بــــــــودنِ تو دلشادم شادابی من به گوش قندان خورده!
از پنجره ی چشم غزل تا لبت ای دوست باغ گل صبحانه ی شعرانه جدا کن صبح است دَم آمد همه ی حال خوش از تو در قوری جان قل قل احساس به پا کن
عشق بعضی وقت‌ها از درد دوری بهتر است بی قرارم کرده و گفته؛ صبوری بهتر است توی قرآن خوانده ام… یعقوب یادم داده است: دلبرت وقتی کنارت نیست، کوری بهتر است نامه هایم چشمهایت را اذیت می‌کند درد دل کردن برای تو، حضوری بهتر است چای دم کن… خسته ام از تلخی نسکافه‌ها چای با عطر هل و گل‌های قوری، بهتر است من سرم بر شانه ات؟.. یا تو سرت بر شانه ام؟… فکر کن خانم اگر باشم چه جوری بهتر است.
دائم به جهان علی علی می‌گویم همراه خدای منجلی می‌گویم شاعر شده‌ام برای اوصاف علی من دم همه دم ناد علی می‌گویم
صـبـح  یـعـنـی  مـن ِ  دیــوانـه در  آغـوش ِ  تــو  بـیـدار  شَوَم .. تـــو   بـخـنــدی   بـه   مــن   و میخِ همین خنده‌ی کشدار شَوَم ..
ای که عشقت چون تموزِآفتاب من.شدم باآتشِ عشقت مُذاب غزلیات13
من خلق شدم تا كـه پريشانِ تو باشم ديـوانـه و سرگشته و حيرانِ تـو باشم گفتم: تـو جهانی، که بدانی کـه بمانی آغوش گشودم كـه جهانبانِ تـو باشم حبسِ ابـد و ضربه ی شلاق و شكنجه خوب است اگر گوشهٔ زندانِ تـو باشم درخواب تورا خواندم وجانۍکه شنیدم در خواب ببينـم كه مگر جانِ تـو باشم دور است كنارِ تـو نشستن كه مرا بس گلـدانِ گُلی گـوشه ی ایوانِ تـو باشم پيغمبرِ من معجزه ات عشق و غزل بود می خواهم از امروز مسلمانِ تـو باشم r
گفته بودی درد دل کن تا دلت را غم گرفت پس کجایی تا ببینی که دلم ماتم گرفت
آرزو دارم شبی را سرکنم در کوی تو غرق گردم در میانِ ساحلِ بازوی