eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
2هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
2.3هزار ویدیو
102 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هزار شکوه به دل ماند و تا گلو نرسید چه نامه‌ها که نوشتم، ولی به او نرسید خوشا به گریه، که روزِ وداع، دستانم اگر رسید به گیسوش، بی‌وضو نرسید هزار حرفِ جگرسوز بر دهانم بود شکست بغضم و کارم به گفتگو نرسید میانِ شهر، گریبان دریدم از غمِ خویش رمیده بودم و عقلم به آبرو نرسید جهان چه بزمِ خسیسانه‌ای به پا کرده‌ست که عمرِ ما به سر آمد، ولی سبو نرسید حسین‌دهلوی
گفتی: غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟ شیرین من، برای غزل شور و حال کو؟ پر می‌زند دلم به هوای غزل، ولی گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟ گیرم به فال نیک بگیرم بهار را چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟ تقویم چارفصل دلم را ورق زدم آن برگهای سبِزِ سرآغاز سال کو؟ رفتیم و پرسش دل ما بی‌جواب ماند حال سؤال و حوصله قیل و قال کو؟ 🌱
مرگ منی به خواهش شوک رد نمی شوی درد منی به دعوت دارو نمی روی
ای دل نگفتمت که به چشمش نظر مکن؟! کز غم چُنان شوی که نبینی بخواب خواب
از صلح می‌گویند یا از جنگ می‌خوانند؟! دیوانه‌ها آواز بی‌آهنگ می‌خوانند گاهی قناریها اگر در باغ هم باشند مانند مرغان قفس دلتنگ می‌خوانند کنج قفس می‌میرم و این خلق بازرگان چون قصه‌ها مرگ مرا نیرنگ می‌دانند سنگم به بدنامی زنند اکنون ولی روزی نام مرا با اشک روی سنگ می‌خوانند این ماهی افتاده در تنگ تماشا را پس کی به آن دریای آبی‌رنگ می‌خوانند
رَفیق بَعدِ هَرَس شاخه خُشک شُد نه دِرَخت به آن که رَفت بِگو مَن ضَـرَر نَـخـواهَـم کَـرد
از او که گفت: «یارِ تو هستم» ولی نبود از خود که زخم خورده‌ام از یار، خسته‌ام!
خسته ام مثل همین ماهیِ مادر مُرده که‌به پهلوی خودش از سر شب‌خوابیده!
درون شعر ها دیگر کلامی را مکن باور عزیزم بی تو میمیرم فقط نقلی به مضمون است
از انتقامِ یک شبِ وصلِ تو روزگار در روزگارِ هجرِ تو با ما چه‌ها نکرد
9.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امروزْ سَرِ زلف تو مستانه گرفتیم صد بار گُشادیمَش و صد بار ببستیم رندان خرابات بِخوردند و برفتند ماییم که جاوید بخوردیم و نِشَستیم
او رفت و‌ صبر رفت و‌ تحمل تمام شد از هم گسست سلسله‌ی اختیار ما ... گفت از تو یاد می‌کنم ، اما وفا نکرد یادش به خیر ، یارِ فراموشکارِ ما ...!