eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
😍😍😍۹۰۰ تایی شدنمون مبارک🌸🌸🌸👏👏👏
مهربان ماه خدا بودی و ما طفلی صغیر چند روزی را در آغوش تو سامان داشتیم
مانند شیشه ای که خریدار سنگ بود این دل شکستن تو برایم قشنگ بود رؤیای باشکوه رسیدن به ساحلت آغاز خودکشی هزاران نهنگ بود ماه شب چهاردهی که تصاحبت چون حسرتی به سینه ی صدها پلنگ بود خوشبخت آن دلی که برای تو می تپید خوشبخت آن دلی که برای تو تنگ بود تو: یک جهان تازه پر از صلح و دوستی من : کشوری که با همه در حال جنگ بود با من هر آنچه از تو بجا ماند نام بود از من هر آنچه بی تو بجا ماند ننگ بود پایین نشسته ام که توبالا نشین شوی این ماجرا حکایت الاکلنگ بود... نیکوکار ‌
ای کاش نشانی از هلالم بدهند روزی خبرِ خوبِ وصالم بدهند از رؤیت روی ماهِ مهدی چه خبر؟ ای کاش جوابی به سؤالم بدهند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدایا توبه...🤲🏼 مهربانم، از بدی‌هایم خجالت می‌کِشم رنجی از این لحظه‌های بی‌عبادت می‌کِشم خط‌خطی‌های‌ست از طفلی به وقت بازی‌اش آنچه که در دفترم با شوقِ طاعت می‌کشم غافلم از اینکه مدیون توأم ای مهربان در نفس‌هایی که دارم با سلامت می‌کشم آفریدی اشرف خلق خودت این بنده را من ولی با غفلت خود بار ذلت می‌کشم بخشش بی‌منتت را می‌بَرَم از یاد خویش بر درِ خلقت پی هر چیز، منت می‌کشم واله و سرگشته‌ی دنیایی از غفلت شدم هرچه دارم می‌کشم از بار غفلت می‌کشم توبه‌ام را می‌پذیرد کردگارم، بعد از این دور هر کس جز خدای خویش را خط می‌کشم
ماهِ ماه ماه خدا دیگر به پایانش رسیده یک بار دیگر گاهِ هجرانش رسیده این ماهِ ماهی که به هر کس گفته: یارب از برکت و خوبی و غفرانش، رسیده هر کس قنوتی زیر باران بسته با عشق یک آسمان رحمت به دستانش رسیده سختی اگر بوده شده آسانیِ محض دردی اگر بوده به درمانش رسیده دیگر چه می‌خواهد از این دنیای فانی دستی که در طاعت به دامانش رسیده حتی به هر کس غافل از این فیض بوده یک گوشه از لطف فراوانش رسیده به‌به، به حال آنکه در این فرصتِ ناب جانانه به گلزارِ ایمانش رسیده
◇{مؤذن‌زاده هم اینجا برای خواندن از چشمت سرِ حی علی خیرالعمل با خویش درگیر است...}◇
وقتی که مست بادۀ عشقیم ما دو تا مثل همیشه وقت به چایی نمی‌رسد
آقا! به جان خستهٔ من هم نگاه کن! رحمی به‌ حال این دل بی‌سرپناه کن! گم کرده‌ام مسیر رسیدن به دوست را ای راه مستقیم! مرا سربه‌راه کن! تاریک شد دلی که ندیده‌ است رویِ تو خورشید من! بیا و شبم را پگاه کن! از نور توست روشنیِ جانِ آفتاب بر جسم من بتاب و مرا نیز ماه کن! عمری تو را صدا زده‌ام بعد هر نماز لطفی بر این صدای پر از سوز و‌ آه کن! آقا! گناه من شد اگر مانع ظهور؛ بر من نگیر و عفو بر این روسیاه کن!
ای‌کاش ناجی می‌رسید از راه طولانی دنیا برای زندگی‌کردن پر از چاه است