eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
70 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای مهر شما ارثیه اجدادی با آمدنت به قم طراوت دادی از نور حجابتان همه فهمیدند این است زن و زندگی و آزادی مهدی شریفی
. 💠 السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ 🌸 یا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لِي فِي الْجَنَّةِ پر می‌کشد مرغ دلم یک بار دیگر تا بارگاه دختر موسی‌بن‌جعفر آنجا که می‌افتد به روی خاکْ افلاک آنجا که بر خاکش ملَک می‌گسترد پر آیینه‌های بارگاهش رشک انجم هر ذره از خاک درش خورشیدپرور در صحن او گم می‌شود غم‌های دنیا پیداست در نور حریمش لطف داور آیینۀ عصمت شد این دریای دانش زهرا تجلی کرد در این نور اطهر آمد دوباره زینب زهرانشانی شد از شعاع شمس او تکثیر، کوثر هم نور چشم احمد و جان رضا اوست هم یادگاری دارد از زهرا و حیدر معصومه است و خواهر سلطان طوس است ما را به خورشید ولایت اوست رهبر موسی و عیسی پاسبانان حریمش خیل ملائک بر درش همواره چاکر در کوی احسانش کریمان در گدایی بر خوان لطفش در دعا عالم سراسر شد از نسیم چادرش ایران گلستان از گرد خاک پای او شد خاک قم زر آن قبر نورانی که گم شد در مدینه گویا برآورده است از این سرزمین سر گفتند کارت با کریمان نیست دشوار با این کریمه کارمان دائم میسّر دیگر چه باک از هول رستاخیر ما را وقتی که او باشد شفیع روز محشر ✍️ 🎋
من بافتن موی سر را خوب بلدم😊 فدای دستان تو ای مولای من😊
از عشق خدا صحن تو لبریز شده ایوان طلای تو چه زر خیز شده از کودکی ام به دور تو می‌چرخم آغوش حرم ، خاطره انگیز شده...
به خوابت دوش می‌دیدم که با من می‌کُنی گرمی شدم بیدار دیدم آتشم در خانه افتاده!
🍀 در پاکی و لطف اگر زبانزد شده‌ای آیینۀ آن وجود بی‌حد شده‌ای از پنجره عطر عشق پیچید به دل شاید که تو از کوچۀ ما رد شده‌ای السلام علیک یا اباصالح المهدی
گفته بودم میروی دیدی عزیزم آخرش سهم ما از عشق هم شد قسمت زجر آورش زندگی با خاطراتت اتفاقی ساده نیست رفتنت یعنی مصیبت زجر یعنی باورش حال من بعد از تو مثل دانش آموزیست که خسته از تکلیف شب خوابیده روی دفترش مرگ انسان گاهی اوقات از نبود نبض نیست مرگ یعنی حال من با دیدن انگشترش یک وجب دوری برای عاشقان یعنی عذاب وای از آن روزی که عاشق رد شود آب از سرش جای من این روز‌ها میزی است کنج کافه‌ها یک طرف سیگار و من یاد تو سمت دیگرش
لذت ببر از این که گرفتار تو هستم از این که زمین خورده‌ی آزار تو هستم لذت ببر از بازی خوبت که در این نقش انگار کسی گوشه‌ی افکار تو هستم ما خاطره‌ی مشترکی هم که نداریم انگار نه انگار که من یار تو هستم دیروز، تو دنبال من شک زده بودی امروز نه دنباله، که تکرار تو هستم آنقدر نگاهم نکن آنقدر بگو نه تا خسته شوی، عاشقِِ انکار تو هستم ویرانی من فرصت آباد شدن بود مدیون همین عشق ستمکار تو هستم این حس درستی ا‌ست که ما هر دو خرابیم من آینه‌ی لحظه‌ی دیدار تو هستم..|
. هوایِ باتو برایم ، نشانِ یک خبر است دَر انزِوایِ دلم ، باتو عالَمی دگر است صدایِ پایِ تورا ، بس شنیده‌ام از دور خیالِ پرسه زدن در ، هوایِ تو به سَرَ است میانِ سینه دِل از ، هُرمِ هر نفَس جوشید ببین که آتشِ عشقت ، چگونه شعله‌ور است زلالِ چشمه‌ی عشقی ، کویرِ تشنه منم نشسته‌ام که بیایی ، عطش براین جگر است سراغِ دل اگر آیی ، نشانه‌ام بادست بگو که ، همیشه خوش خبر است نسیمِ سعادت! بیا به دیدارم گذر به کویِ دلم کن ، نگاهِ من به دَر اَست به هر زبان بنویسم ، ز عشقِ زبانِ عشق و محبّت ، همیشه معتبر است بیا به یادِ نگاهم ، بخوان ترانه‌ی عشق بگو که از شَر و شورم ، کمی به دل اثر است (قاصدعشق) ‌
داری از مادر خود پُست نیابت بانو تو نمایندگی *فاطمه* در شهر قمی
با آمــدنــش به خـــــــانه‌هــــــا زیور داد شـادی و امیـــــــــد و برکتی محشر داد هرکس که خدا خیر برایش می‌خواست از لطف و کــرم هـدیه به او دختـــر داد