بعد از تو به تصویر تو خو کرده نگاهم
بیچارهام آنقدر که همصحبتم این است!
#حسین_دهلوی
🌹🌹🌹🌹
«تا چند نشینیم به امید نگاهی»
تا کی بگذاریم سر دیده کلاهی
در حاشیه جاده پر رمز وصالت
تا کی بنشینیم چو طفلی سر راهی
عمریست به دنبال تو آواره ترینم
ای بر من آواره و بیچاره پناهی
کوچکتر از آنم که شوم مشتری تو
سهم من از آن عشق شده ناله و آهی
هر عابد و زاهد همه مغلوب نگاهت
چون مردم چشم تو برابر به سپاهی
فریادی اگر کنج گلو نیست غمی نیست
زیرا که به حال من دل خسته گواهی
بازآ و بزن رنگ خدا بر شب تارم
بیزارم از این ظلمت و از رنگ سیاهی
ای ماه شب افروز بیا فاصله کم کن
شاید نرسید عمر من خسته به ماهی
#علی_جباری
از من حیا و از تو خجالت، چه خلوتی است؟
چیزی بگو که وا بشود رویمان به هم
#شایان_مصلح
12.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🍃 بوی گیسو
فکر زنجیری کنید ای عاقلان
بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
پیش هر بیگانه گویم راز خود
آشنارویی مرا دیوانه کرد
ای مسلمانان به فریادم رسید
طفل هندویی مرا دیوانه کرد
میزنم خود را به آتش بیدریغ
آتشینخویی مرا دیوانه کرد
از حرم لبیکگویان میروم
جذبۀ کویی مرا دیوانه کرد
واقف از میخانه و مسجد نیم
چشم و ابرویی مرا دیوانه کرد
فکر زنجیری کنید ای عاقلان
بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
عنبرینمویی مرا دیوانه کرد
یاسمنبویی مرا دیوانه کرد
بوی گیسویی مرا دیوانه کرد...
🎙 خواننده: #علیرضا_قربانی
ترانهسرا: #واقف_لاهوری
مدّتی هست که از حالِ دلم بیخبری
نه پيامی، نه سلامی، نه سراغی، نه سری
دوریات نظمِ پریشانِ مرا ریخت به هم
شاعرِ خاطرهها بی تو ندارد هنری
اشکِ هر صبح و غروبم به هوایِ تو چکید
شاید این گریهٔ هر روزه نماید اثری
ذرّههایِ سخنم یکسره خورشید شوند
اگر از مِهرِ تو تابد به وجودم نظری
ای که در دشتِ دلت رودِ اجابت جاریاست
مرحمت کن به بیابانِ دلم کن گذری
خونِ احساس به رگهایِ دلم لخته شدهاست
بی مددکاریات ای دوست ندارم جگری
آنچه رفتهاست که رفتهاست، ولی زود بیا
شاید از عمرِ به جا مانده ببینم ثمری
اگر از بخششِ تو انجمنی شاد شوند
مطمئن باش که این کار ندارد ضرری
شربتِ زندگیام تلخ شد از زهرِ سکوت
با سخنهایِ پُر از شور بیفشان شکری
وقتِ تکبیرِ اذان، چشمِ طلب باز کنم
تا که در باغِ نگاهت بزنم بال و پَری
هر زمان، قصد کنی پا به رکابت هستم
دمِ صبحی، سرِ ظهری، سرِ شب یا سحری
لحظهای در نظرِ خاطرهها ساکن شو
ای که هر لحظه به ابیاتِ دلم در سفری.
#حسینعلی_زارعی
علت چشمان سرخ و
صورت زردم تویی
دیدمت با دیگری،
باور نمیکردم تویی
#مجید_ترکابادی💔
دعا کردم که برگردد، شده با دیگری باشد
دعاهایی به این تلخی همان بهتر نمیگیرد...
#نفیسه_سادات_موسوی
سیب سرخ گونهی محبوب گندمگون من🍎
تــا فـریبــم داد فـهـمیدم کـه مـن هــم آدمــم!
#سعید_بیابانکی
به تب و لرز تلخِ تنهایی، به سکوتی که نیست عادت کن
درد وقتی رسید و فرمان داد، مثل سرباز خوب اطاعت کن
سعی کن وقتِ بی کسی هایت، گاه لبخند کوچکی بزنی
فکر فردای پیری ات هم باش، گریه هم می کنی قناعت کن
زندگی می رود به سمت جلو، تو ولی می روی به سمتِ عقب
شده ای عضوِ «تیمِ تک نفره»، پس خودت از خودت حمایت کن
بینِ تن های خالی از دلِ خوش، هی خودت را بگیر در بغلت
دزدکی با خودت برو بیرون، و به تنهایی ات خیانت کن
گرچه خو کرده ای به تنهایی، گرچه این اختیار را داری
گاه و بیگاه لذت غم را با رفیقانِ خویش قسمت کن
شعر، تنها دلیلِ تنهایی ست؛ هر زمان خسته شد دلت، برگرد
ماشه را سمتِ دفترت بچکان، شعر را تا همیشه راحت کن
امید صباغ نو