eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
جان رفته ولی زخم جفایت نرود تاثیر طلسم چشم هایت نرود فرشی ز دلِ شکسته انداخته‌ام آهسته بیا شیشه به پایت نرود💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•| |• از زبان حضرت رقیه سلام الله علیها: فارغ از خود کی کند ساز پریشانی مرا؟ بس بود جمعیتم کز خویش می دانی مرا در بساط وصل چشم و لب ندارند اختلاف گر بگریانی دلم را، یا بخندانی مرا خیزران از حرمتم برخاست اما بد نشست کاش ای بابا نمی بردی به مهمانی مرا چند شب بی بوسه خوابیدم دهانم تلخ شد نیستی دختر مرنج از من نمیدانی مرا؟! 😔😭 دختران شام می گردند همراه پدر کاش می شد تا تو هم با خود بگردانی مرا 😔 دخترت نازک تر از گل هیچ گه نشنیده بود گوش من چون چشم شد اسباب حیرانی مرا تخت و بختی داشتم از سلطنت در ملک خویش کاش می شد باز بر زانوت بنشانی مرا 💔 انتظاری مانده روی گونه ای پژمرده ام می توان برداشت با بوسی به آسانی مرا شبنم صبحم ،خیالم ،خاطرم ،شوقم ،دلم ارتباطی نیست هرگز با گران جانی مرا ✍
💚🍃 بسم الله الرحمن الرحیم هرجا غم تو هست، به‌جز غم عزیز نیست پای غم تو شادی عالم عزیز نیست از اشک روضه‌های تو حاجت گرفته‌ایم گریه‌کن تو پیش خدا کم عزیز نیست تا گریه بر تو مانده چه‌حاجت به دیگران؟ کوثر که هست چشمه‌ی زمزم عزیز نیست اثبات کرده‌اند شهیدان کربلا در امتحان‌ِعشق تو جان‌هم عزیز نیست عمری که باتو می‌گذرد سال‌ها خوش است اما بدون لطف تو یک‌دم عزیز نیست ما اهل گریه‌ایم و کتابی برای مان اندازه‌ی لهوف و مقرّم عزیز نیست چون ماه عشق‌بازی با توست، پیش ما ماهی شبیه ماه محرم عزیز نیست... ما نیز مثل سعدی شیراز گفته‌ایم؛ "ما را به‌جز تو در همه عالم عزیز نیست"
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•| |• 🎥 دختران شام می گردند همراه پدر کاش می شد تا تو هم با خود بگردانی مرا راستی!هیچ خبر دار شدی تب کردم؟ راستی! لاغری من به نظر می آید 🎙شعرخوانی سوزناک حاج برای حضرت رقیه سلام الله علیها 👌 حتما بشنوید. خیلی خوبه 😔😭
🍀السلام علیک یا اباعبدالله🍀 من دردم و بی قرار درمان حسین بی تاب سر زلف پریشان حسین در لحظهٔ سخت جان سپردن ای عشق بگذار سر مرا به دامان حسین!
🍀السلام علیک یا ابا عبدالله🍀 گلی از باغ سیبت باشم ای کاش غزلخوان غریبت باشم ای کاش میان تیرباران بلایت حسین من! حبیبت باشم ای کاش!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«زبان حال حضرت رقیه س» قبل از این من طفل بودم حال اما پیرزن غصه بعد از رفتنت بر قلب من آوار شد اینقدر غم دیده ام از دست من خارج شده کی به دنیا آمدم صدسالِ من انگار شد این خدانشناس ها انگار عادت کرده اند بی جهت سیلی زدن عادت سپس رفتار شد مادرت در پشت آن در مثل گل پژمرده شد باز هم این ماجرا در کربلا تکرار شد مادرت در کوچه من در کربلا خوردم کتک باز هم تکرار آن از کوفه تا بازار شد آه من دیدم که دیگرخواهرت محرم نداشت خوب شد رفتی ندیدی دیدنش دشوار شد بارها جان کنده ام تا اینکه اینجا بینَمت راه رفتن با سرت بابا چقد کِش دار شد جان بابا واقعا جانی ندارم پا شوم در زمانی آمدی پیشم که تن بیمار شد راستی بابا ببخشم اینکه من هم زنده ام اینکه باشم زنده بعداز رفتنت اجبار شد جان زهرا مادرت زودی مرا با خود ببر دیگر از دنیای بی تو روح من بیزار شد
نیم خط روضه سر بسته شب جمعه،حسین! دخترت دید سرت را به خرابه، نشناخت!